در تاریخ سیاست ایران برخی تصمیمها به نقطهعطفی تبدیل شدهاند، فرصتهایی که میتوانستند مسیر کشور را تغییر دهند، اما به دلیل اشتباهات راهبردی، تبدیل به خسارت محض شدند. برجام یکی از همین تصمیمها بود؛ توافقی که قرار بود تحریمها را رفع کند، اما اقتصاد کشور را در تعلیق نگاه داشته و به لبه پرتگاه کشاند. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با برخی مسئولان ارشد سه قوه (۲۶ فروردین ۱۴۰۴)، با اشاره به گفتوگوهای عمان، هشدار دادند که «مسائل کشور نباید به این گفتوگوها گره زده شود.»، این سخنان نه تنها نقدی بر تجربه تلخ برجام، بلکه ترسیم نقشه راهی برای آینده دیپلماسی کشور است، دیپلماسیای که باید از مذاکرهمحوری عبور کرده و به کنش فعال و چندجانبه برسد.
۱- برجام: توافقی که امید بود، اما به تهدید تبدیل شد: امضای توافق هستهای در سال ۱۳۹۴، با وعدههای بزرگ همراه بود: «رفع تحریمها»، «رونق اقتصادی»، «تعامل سازنده با جهان» و... اما طولی نکشید که این تصور وهم آلود به واقعیت تلخ خروج امریکا از برجام تبدیل شد. این خروج، نه تنها توافق را بیاثر کرد، بلکه کشور را در شرایط بلاتکلیفی قرار داد. موتور اقتصاد کشور از حرکت بازماند، و کشور چشم به راه سرابی دیگر به انتظار مذاکرات بعدی نشست.
رهبر معظم انقلاب به شرطی شدن اقتصاد (و وابستگی شدید تصمیمهای داخلی به نتیجه مذاکرات) اشاره کردند. در واقع این وابستگی، یکی از اصلیترین عواملی بود که دشمن زیادهخواه را جریتر کرد، زیرا میدانست که هر گونه تأخیر در مذاکرات، خسارت بیشتری به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد.
۲- چشم دوختن به سراب و گرفتار در یک مسیر اشتباه: دیپلماسی ایران در دوران برجام، به مذاکرات هستهای خلاصه شد. وزارت خارجه، بهجای گسترش روابط اقتصادی، ایجاد تعاملات منطقهای و توسعه همکاریهای بینالمللی، تمام انرژی خود را صرف میز مذاکره کرد. این تقلیل مأموریتهای دیپلماسی باعث شد که ایران از فرصتهای بزرگ اقتصادی در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین عقب بماند. دیپلماسی یک ابزار قدرت است، نه یک هدف. اگر مذاکرات به ابزار فشار دشمن تبدیل شود، این دیگر دیپلماسی نیست، بلکه میدانی برای امتیازگیری از ایران خواهد بود.
۳- اعتماد به دشمن، بزرگترین خطای راهبردی: ایالات متحده، در طول دههها، تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کرده است. با این حال، برخی سیاستمداران داخلی، تصور کردند که با اعتماد و حسننیت میتوان این دشمنی را برطرف کرده و به دوستی و همکاری مبدل ساخت. ظریف، وزیر خارجه وقت، به صراحت اعلام کرد: «من با امریکا به عنوان دشمن مذاکره نمیکنم.» این خطای استراتژیک منجر به توافقی شد که بدون هیچ ضمانت اجرایی، به ایران تحمیل شد. نتیجه چه شد؟ امریکا از برجام خارج شد، تحریمها شدیدتر شدند، و ایران دوباره مجبور شد مذاکرات جدیدی را آغاز کند. این تجربه تلخ، درس مهمی دارد: اینکه اعتماد به دشمن همیشه گران تمام میشود و ضربات سنگین و مرگبار بر اقتصاد، و روح و روان و معیشت مردم وارد میکند.
۴- برجامزدگی: برجام فقط یک توافق نبود، یک موج تبلیغاتی بود که قرار بود امید جدیدی در مردم ایجاد کند. اما پس از شکست توافق، این امید به یأس تبدیل شد. بسیاری تصور میکردند که با امضای برجام، ایران به اقتصاد جهانی بازمیگردد، اما وقتی این اتفاق نیفتاد، اعتماد عمومی به سیاست خارجی کشور تضعیف شد. دیپلماسی نباید بر پایه توهم ساخته شود، بلکه باید با تکیه بر واقعیتها و ظرفیتهای قدرت ملی بنا گردد.
۵- گفتوگوهای عمان: وظیفه فرعی، نه محور اصلی: رهبر انقلاب تصریح کردند که گفتوگوهای عمان یکی از دهها وظیفه وزارت خارجه است. این یعنی نباید مذاکرات عمان را به عنوان راهحل اصلی در نظر گرفت. در مقابل، وزارت خارجه باید تمرکز خود را بر دیپلماسی فعال بگذارد دیپلماسیای که بتواند اثر تحریمها را خنثی کند، نه اینکه منتظر رفع آنها باشد، انتظاری که تجربه نشان داده دست نایافتنی است.
۶- خنثیسازی تحریمها، دیپلماسیای که باید به آن تکیه کنیم: وقتی دشمن را بشناسیم و بپذیریم که تحریمها در کنار سایر فشارها و تهدیدهای دشمن واقعیتی انکارناپذیرند، میتوانیم با مدیریت درست اثرات آنها کم کرده و در پارهای موارد به کلی خنثی کنیم. کشورهایی مانند روسیه، چین و هند توانستهاند با دیپلماسی اقتصادی، اثرات تحریمهای غرب را کاهش دهند. ایران نیز باید به جای انتظار سراب گونه برای توافق، استراتژی خنثیسازی تحریمها را در پیش بگیرد. این شامل «توسعه تجارت با همسایگان برای کاهش وابستگی به غرب»، «اتحاد با اقتصادهای نوظهور (چین، روسیه، هند، آفریقا) برای ایجاد توازن در روابط بینالمللی»، «توسعه پیمانهای پولی دوجانبه برای عبور از وابستگی به دلار» و... میشود.
۷- سرمایهگذاری داخلی: سلاح اصلی برای عبور از تحریمها: رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که «رفع تحریمها دست ما نیست، اما خنثیسازی آنها در اختیار ماست.» کلید اصلی این راهبرد، سرمایهگذاری داخلی برای تولید است. کشور نباید منتظر رفع تحریمها بماند، بلکه باید اقتصاد مقاومتی، امنیت سرمایهگذاری و توسعه صنایع داخلی را در اولویت قرار دهد. دیپلماسی شرطی بازی در میدان طراحی شده توسط دشمنان و تکمیل جدول آنهاست. دیپلماسی هوشمند باید جایگزین دیپلماسی شرطی شود. ایران باید مسیر خود را از مذاکرات صرف به دیپلماسی فعال و چندجانبه تغییر دهد. آینده سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر عقلانیت، نه انتظار برای توافق باشد. چنانکه رهبر انقلاب فرمودند «کشور را شرطی نکنید.»
بیاییم این بار اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. دیپلماسی فعال و همه جانبه، راهی است که ایران را از دلبستگی و وابستگی به مذاکرات آزاد میکند و مسیر پیشرفت پایدار را هموار میسازد.
سیدعبدالله متولیان
تجربه تلخی که نباید تکرار شود
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با برخی مسئولان ارشد سه قوه (۲۶ فروردین ۱۴۰۴)، با اشاره به گفتوگوهای عمان، هشدار دادند که «مسائل کشور نباید به این گفتوگوها گره زده شود.»، این سخنان نه تنها نقدی بر تجربه تلخ برجام، بلکه ترسیم نقشه راهی برای آینده دیپلماسی کشور است، دیپلماسیای که باید از مذاکرهمحوری عبور کرده و به کنش فعال و چندجانبه برسد
صاحبخبر -
∎