به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، مهدی رکنی این بار با تغییراتی قابل محسوس، «مهندس واشینگ کلوز» را که پیشتر و در آذر و دی ۱۴۰۲، در پردیس شهرزاد روی صحنه برده بود، با تغییر نام و تلفیق موسیقی و اضافه کردن پرسوناژها، هما را به عنوان میزبان تماشای نمایش برای مخاطبان برگزیده است. نویسندهای که برای امرار معاش خود و خانوادهاش به تعمیرات و سرویس سیفون سرویسهای بهداشتی روی میآورد.
در این نمایش که مهدی رکنی، آرزو کریمی زند، پویان جناتی، دلارام راضیان و سعیده صالحی، به ایفای نقش میپردازند. ترانهای منتخب بسته به حال و هوای صحنه، تلاش دارد مخاطب را در جریان اجرا همراهی کند.
شخصیتهای نمایش شامل نویسندهای در حال نوشتن کتابی است، ناشری سرسخت که زیربار چاپ کتاب نمیرود، هنرمندی که موسیقی را جانمایه زندگیاش کرده و عاشق دختری است از جنس خود و خواهری از نسل زد که به هیچ صراطی مستقیم نیست.
مهدی رکنی کارگردان نمایش به خبرنگار تئاتر ایرنا میگوید: نمایش «نوشتن بر مرز باریک نیاز» که قبلا نام آن «مهندس واشینگ کلوز» بود، بر اساس اتفاق واقعی است که ابوالفضل بلغندر چند سال پیش نوشته بود که در آن زمان تعداد شخصیتها سه نفر بود و در فضای کارگاهی، به عدد پنج رسید.
در این نمایش دو دیالوگ طلایی بیش از هر دیالوگ دیگری نظر مخاطبان را به خود جلب میکند؛ «از خر نوشتن چیزی درنمیاد باید خر کنی تا دربیاری» و «انسان بودن سختترین رویایی است که یک حیوان میتواند داشته باشد» که رکنی در بهترین توصیف خود از نمایش، دومی را ارجح میداند.
او درباره تلفیق موسیقی با جریان نمایش گفت: در متن ما خوانندهای وجود نداشت. صادقانه بخواهم بگویم به موقعیت مالی کار هم فکر کردم. به این که مخاطب باید لذت ببرد؛ یعنی هم از لحاظ بصری و هم از نظر فحوای نمایش. پیشتر موسیقی در کار نبود و آن را به نمایشنامه اضافه کردم.
رکنی درباره نحوه انتخاب ترانهها هم اظهار داشت: برای این که چه آهنگهایی را انتخاب کنیم، فکر کنم دو ماه مشورت کردیم که هم بتواند مجوز بگیرد و هم با حال و هوای نمایش نسبت به هر صحنه متناسب باشد. تلاش کردم طنز، طنز موقعیت باشد و لوده نباشد و اگر قرار است مخاطب بخندند به واقعیت امر بخندد و نه این که کار مضاعفی انجام دهم که باعث خنده شود.
رکنی میگوید: فضای تراژدی پادکست اولیه ما به قدری قدرت دارد که احساس کردم باید یک جاهایی کمدی، فضا تلطیف شود و مخاطب را برای ضربه بعدی آماده کند. نمیدانم چقدر موفق بودم این را مخاطبان باید بگویند. اما ذهنیت من این بود که فضا لوده نشود.
ناشر داستان را نمیفهمد
سعیده صالحی بازیگر نقش ناشر در این نمایش هم میگوید: به صورت جدی، یک سال و نیم است که کار بازی را شروع کردهام و پس از گذراندن دورههای بازیگری، چند فیلم کوتاه اعم از «بیشناسنامه» و «پاپایا» به کارگردانی عرفان احتشامی کار کردم.
بازیگر سریال «آقای قاضی» با اشاره به این که نمایش نوشتن بر مرز باریک نیاز نخستین تجربه بازیگری او در صحنه تئاتر است، اظهار داشت: من کارم را از تصویر شروع کردم و در تئاتر، این نخستین کارم بود. این که چگونه با شخصیت ناشر کنار آمدم، این شخصیت که پنجرهای را پاک میکرد، در واقع درون خود را پاک میکرد. درون یک زندگی که با کج بودن قابها عدم توازن را نشان میداد. به این معنا بود که ظاهر و باطن ما متفاوت از هم است. سعی کردیم ظاهر را خوب نشان دهیم در حالیکه وقتی از بیرون نگاه میکنیم قاب قشنگ است اما از درون کثیف است. افرادی که دچار تناقض شدهاند و این تضادها در شخصیتها حل شده و راه نجاتی ندارند. این فرد، میتواند آسیب بزند.
او گفت: من فقط از نگاه ناشر نمیبینم، بلکه چنین شخصیتی میتواند نمادی از خیلی افراد دیگر مانند یک تهیهکننده، سرمایهگذار و مدیر باشد و عنوانهای تصمیم گیر که سواد هم ندارند و لیاقتی که باید در آن جایگاه باشند ندارند. این افراد با تناقضها و ظاهرنماییها حاضر هستند به هر قیمتی به اهداف خود حتی با له کردن آمال یک جوان برسند که در این نمایش با بازی مهدی رکنی به تصویر کشیده شد. نویسندهای که به خاطر خانوادهاش، آرزوهای خواهر و برادرش حاضر میشود سیفون دستشویی نصب کند در حالی که سواد و لیاقت نویسندگی را دارد و گیر ناشری میافتد که حتی نمیتواند نام کتاب را به درستی بیان کند و زندگی فرد را نابود میکند.
ناشر، داستان نویسنده را نمیفهمد، از او میگیرد و ... .
صالحی افزود: شخصیت من این گونه نیست. شاید در برخی مواقع در مواجهه با خودم این گونه باشم و پذیرش برخی واقعیتها سخت باشد که قطعا برای خیلی از ما اتفاق میافتد اما دوست ندارم به کسی آسیب بزنم و نگاه از بالا به پایین داشته باشم. در ابتدا، شخصیت سختی بود اما اکنون آن را دوست دارم. چون احساس می کنم به عنوان عضو کوچکی از خانواده نمایش «نوشتن بر مرز باریک نیاز» تلاش کردم این دغدغه را به گوش مخاطبان برسانم. از یک سو، خواهر به خاطر خودخواهی و آرزوهای خودش و از سوی دیگر، ناشر، بر نویسنده خواستههای خود را تحمیل میکنند.
به اعتقاد او، همگی افراد درونی متفاوت از بیرونشان را دارند.
نمیخوام خوانندگیام کاور بازیگریام شود
پویان جناتی که در نقش یک نوازنده پیانو نوشتن بر مرز باریک نیاز را همراهی میکند، هم میگوید: این نخستین تجربه نمایشی من است. این کار سال گذشته بدون موسیقی اجرا رفته بود و در اجرای نهایی آهنگ داشت ولی اجرای زنده پیانو نداشت و من روی موسیقی میخواندم. دوباره که مهدی رکنی به من گفت، از آنجا که به من کمک کرده در این راه برای این که بهتر بشوم ایدههای خوبی داده و برای خودم هم جذاب بود. این بار تلفیق بیشتری از موسیقی (بازیگری توام با خوانندگی) داشته باشد و دوست داشتم این اتفاق افتاد.
او افزود: در تصویر، کار کردم اما نه به عنوان خواننده. چند سکانس کوتاه در یک قسمت از سریالها بازی داشتم اما تاکنون تجربه خوانندگی - بازیگری را نداشتم. پیشنهاد شد و ترجیحا از این موضوع گریزانم و نمیخواهم بازیگریام زیر کاور خوانندگیام برود.
به گفته او، چون تمایز عجیبی بین شخصیت نمایش و صدای خواننده وجود دارد، این مساله برایم جذابتر بود.
او درباره انتخاب ترانهها و آهنگها هم گفت: این کار با همفکری صورت گرفت. سعی شد موسیقیها و ترانههایی انتخاب شود که زیرمتن داستان به مخاطب منتقل شود. هر آهنگی که در پایان هر صحنهای میشنوی برای خلاصهای از همان صحنه و صحنه بعدی را هم برای مخاطب آماده میکند و تک به تک اجراهای موسیقی با خود اجرا مطابقت داشت. اگر نظرها در سایت تیوال و نظرهای میدانی مردم را ببینید بالای ۹۰ درصد رضایت داشتیم و به معنای واقعی نارضایتی ندیدم. شاید تنها یک کامنت بود که گفته بود شاید فلان موسیقی به فضای داستان نمیآمد.
نوشتن بر مرز باریک نیاز داستان همه ماست. داستانی از جنس تک تک افراد جامعه که برای نیازهایشان ناگزیر میپذیرند آنچه را نباید آنچه را که دلخواهشان نیست اما ...