شناسهٔ خبر: 72402847 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

در گفت وگو با جماران؛

سید محمود آذین، خلبان بازنشسته: رژه ۴۰ فروند بالگرد در قم، نمایشی باشکوه از اقتدار ارتش پس از انقلاب بود/ امام خمینی با درخواست تکرار رژه، اعتماد خود به هوانیروز را نشان دادند/ هوانیروز، بدون نیاز به کمک خارجی، توانایی‌های ارتش ایران را اثبات کرد

تیمسار سید محمود آذین درباره واقعه نوزدهم تیر ۱۳۵۸ چنین می‌گوید: آن روز یکی از حساس‌ترین مقاطع انقلاب بود. در این واقعه، نیروی هوایی و هوانیروز نقش مهمی در مدیریت بحران ایفا کردند. پس از پیروزی انقلاب، بسیاری معتقد بودند که نیروهای نظامی توان ادامه فعالیت‌های حرفه‌ای خود را ندارند، اما نوزدهم تیر نشان داد که ارتش ایران، ارتشی ملی است که می‌تواند امنیت کشور را حفظ کند. من به‌عنوان یکی از مسئولان حاضر در صحنه، شاهد هماهنگی و تلاش خستگی‌ناپذیر نیروها برای کنترل شرایط بودم. این روز ثابت کرد که ارتش، هوانیروز و سایر نیروها با تکیه بر اصول نظامی و همبستگی، توانایی عبور از چالش‌های بزرگ را دارند. این رویداد برای من یادآور صلابت و شجاعت نیروهای مسلحی است که حتی در سخت‌ترین شرایط، در خدمت کشور بودند.

صاحب‌خبر - پایگاه خبری جماران، محسن عربی: به مناسبت روز ارتش، سراغ امیر سید محمود آذین، خلبان بازنشسته هوانیروز و یکی از چهره‌های تأثیرگذار عملیات هوایی رفتیم. جست‌وجوهای ما تا خیریه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در محله افسریه ادامه یافت، جایی که این روزها او وقت خود را صرف فعالیت‌های خیرخواهانه می‌کند. امیر آذین در این گفت‌وگو به یکی از خاطرات ماندگارش، یعنی رژه تاریخی بالگردها در قم و در حضور امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) اشاره کرد. او توضیح داد که برخلاف شایعات، تنها ۴۰ فروند بالگرد در این عملیات حضور داشتند. شور و شعف امام پس از این رژه و درخواست ایشان برای تکرار عملیات، از نقاط برجسته این رخداد بود که امیر آذین با جزئیات از آن یاد کرد. این رژه، که در روز میلاد حضرت صاحب‌الزمان (عج) برگزار شد، از نظر او یکی از لحظات مهم تاریخ هوانیروز بود که حس اعتماد و امنیت را در مردم تقویت کرد. خاطرات امیر آذین از این دوران، بخشی از کتاب «خلبان مشاور» را تشکیل می‌دهد که روایتی از نقش هوانیروز در دوران انقلاب و دفاع مقدس است. مشروح گفت و گو در پی‌می‌آید: تیمسار، از روزهای منتهی به انقلاب اسلامی شروع کنیم. در نیمه دوم سال ۵۷، مخالفان رژیم در ارتش و جامعه به‌وفور دیده می‌شدند هیچ‌کدام از هلیکوپترهای هوانیروز در روزهای انقلاب به سمت مردم شلیک نکردند شایعه کودتای هوانیروز در نیمه دوم سال ۵۷ بی‌اساس بود؛ پرسنل فنی از سوءاستفاده جلوگیری کردند اقدامات محرمانه فنی بر روی هلیکوپترهای هوانیروز، مانع استفاده نادرست در دوران انقلاب شد پس از انقلاب، بسیاری از هلیکوپترهای هوانیروز به دلیل زمین‌گیر شدن از کار افتادند آمریکایی‌ها تصور می‌کردند ایران بدون کمک آن‌ها قادر به استفاده از هلیکوپترها نخواهد بود پس از انقلاب، غارت پادگان مهاباد و تجهیزات نظامی، کشور را وارد بحران کرد از ۲۸ بهمن ۱۳۵۷، ایران درگیر عملیات نظامی شد؛ پادگان سنندج نیز محاصره شد تانک‌ها، توپخانه و تجهیزات پادگان مهاباد در اوایل انقلاب به غارت رفت افسران انقلابی تلاش کردند نشان دهند که ارتش ایران هستند، نه ارتش شاه پیش از انقلاب، در ماه‌های پایانی، یعنی نیمه دوم سال ۵۷، در ارتش و جامعه، مخالفان رژیم به‌وفور دیده می‌شدند. فضایی ایجاد شده بود که آن زمان، شایعه شده بود هوانیروز قصد کودتا دارد. در آن زمان تیمسار خسروداد فرمانده هوانیروز ارتش بود. ایشان فرمانده‌ای بسیار فعال و زحمت‌کش بودند. لازم است یادآوری کنم که هوانیروز با تلاش ایشان ساخته شد و کشور را نجات داد. اگر ما ۶۰۰ هلیکوپتر نداشتیم، عراق می‌توانست از هر نقطه‌ای به مرزهای ما نفوذ کند. اما با این نیروی متحرک هوایی، هر جا که پیشروی می‌کردند، نیروهای ما به مقابله می‌پرداختند. در این مقطع، ایشان حق بزرگی بر گردن کشور دارند. می‌توان گفت تلاش‌ها و هزینه‌هایی که ملت برای این بخش کرد، با نتایجی که به دست آمد، پاسخ داده شد. در همان روزها شایعه شده بود که هوانیروز قصد کودتا دارد و هلیکوپترها در تظاهرات مردم شلیک خواهند کرد. من، با ۸۰ سال سن، تضمین می‌کنم که هیچ تیراندازی‌ای از سوی هلیکوپترهای هوانیروز به سمت مردم انجام نشد. ممکن است تیراندازی‌ای از سوی افراد مسلح دیگر صورت‌گرفته باشد، اما هلیکوپترهای هوانیروز دخالتی نداشتند. دلایل این مسأله روشن است. پرسنل فنی هوانیروز در آن زمان برای جلوگیری از سوءاستفاده، اقداماتی انجام داده بودند که عمدتاً ثبت‌نشده باقی ماند. به‌عنوان‌مثال، هر تغییری که بر روی هلیکوپترها اعمال می‌شد، معمولاً باید در کتابچه‌ای ثبت شود، اما این اقدامات به‌صورت محرمانه انجام می‌شد. نتیجتاً پس از پیروزی انقلاب، بسیاری از هلیکوپترهای هوانیروز به‌اصطلاح «زمین‌گیر» شدند، چه هلیکوپترهای نفربر و چه کبراها. از طرف دیگر، آمریکایی‌ها نیز پیش‌بینی کرده بودند که حداکثر شش ماه پس از خروجشان، ایران مجبور خواهد شد دوباره از آنها درخواست کمک کند تا این هلیکوپترها به پرواز درآیند. آنها تصور می‌کردند بدون حضورشان، هیچ کاری از پیش نمی‌رود. این دو دلیل مهم باعث شد. علت سوم این بود که همان‌طور که عرض کردم، از ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ درگیر عملیات شدیم. چرا؟ زیرا در اوایل انقلاب، پادگان مهاباد به غارت رفت و تمام تجهیزات آن، از جمله جنگ‌افزارها و حتی تانک‌های اسکورپیون کوچک، توپخانه، انبارها و سایر امکانات آن را بردند. پس از آن، به سمت پادگان سنندج آمدند و آن را محاصره کردند. افسران و درجه‌داران انقلابی که در گارد حضور داشتند، تلاش می‌کردند ثابت کنند که ارتش ایران هستند، نه ارتش شاه. این افراد داوطلبانه به خوزستان و کردستان رفتند تا از پادگان‌ها محافظت کنند. در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۵۷، چهار فروند از شنوک‌های بزرگ(رادارهای گردان) که در لویزان مستقر بودند، با داوطلبانی از ارتش پر شدند. از جمله این افراد، تیمسار حسنی سعدی و شهید علی‌اکبر هاشمی بودند. شهید علی‌اکبر هاشمی در همان اوایل انقلاب مجروح شد. پنج گلوله به او اصابت کرد و به بیمارستان منتقل شد. بعدها که با او مصاحبه‌ای انجام‌دادن این افسر شجاع گفت: «پنج گلوله به بدنم اصابت کرد؛ اینجا، آنجا و اینجا. هیچ‌گاه این اتفاقات از یادم نمی‌رود.» او پس از بهبودی، دوباره به خدمت بازگشت. شهید علی‌اکبر هاشمی در همان زمان یکی از افراد تأثیرگذار و شجاع در هوانیروز بود. سه تا چهار عامل اصلی باعث شد تا ارتش ایران در روزهای نخست انقلاب نقش خود را به‌خوبی ایفا کند. آقای سرهنگ کتیبه از پیش‌کسوتان است ایشان شهیدی زنده بودند. در سال ۱۳۴۱ که من به دانشکده افسری رفتم، ایشان سال سوم بودند. در نمازخانه‌های عمومی، هر وقت گرفتاری‌ای پیش می‌آمد،می‌رفتیم پیش آقای کتیبه با ایشان آشنا شدیم. پیش از انقلاب، ایشان از انقلابیون ارتش بودند، اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم. ما نیز آن زمان از انقلابیون بودیم. من، شهید نامجو، و دیگران. بعدتر، ایشان رئیس اداره دوم ستاد ارتش شدند. در جریان انفجار دفتر نخست‌وزیری، ایشان کنار شهید رجایی نشسته بودند؛ همراه با شهید دستجردی و سرهنگ شرفیان یا فردی با نامی مشابه. از آن جمع، دو نفر به شهادت رسیدند و ایشان نیز جانباز شدند و همچنان با ما همراه بودند. عکس‌هایشان نیز در سایت موجود است؛ انسانی کم‌نظیر بودند. اگر امکان دارد، از روزهای نخست انقلاب برایمان روایت کنید. در روزهای پس از انقلاب، با عنوان رئیس کمیته هوانیروز مسئولیت حفاظت از مناطق حساس اصفهان را برعهده داشتم در شرایطی که سربازان و درجه‌داران پادگان‌ها را ترک کرده بودند، همافران و خلبانان هوانیروز همچنان ایستادگی کردند در حالی که تجهیزات نظامی در تهران غارت شده بودند، اصفهان با تدابیر ویژه، از دارایی‌های حیاتی خود محافظت کرد شاهین‌شهر، محل اسکان آمریکایی‌ها و تأسیسات بزرگ آن، علی‌رغم برخی سرقت‌ها حفظ شد پرسنل هوانیروز برای نمایش استقلال ارتش، به تعمیر هلیکوپترها بدون نیاز به کمک خارجی پرداختند اقدامات ما در هوانیروز، نشان داد که ارتش ایران نیازی به حمایت آمریکایی‌ها ندارد در هفته دوم پس از انقلاب، با هماهنگی آقای کریم عابدی به دیدار حضرت امام در مدرسه رفاه رفتیم این دیدار و اقدامات ما پس از انقلاب، برای تأکید بر استقلال ارتش و هوانیروز انجام شد به‌واسطه هماهنگی‌هایی که پیش از انقلاب داشتم، به‌عنوان رئیس کمیته منصوب شدم. در آن زمان سرگرد بودم. در تاریخ ۲۴ یا ۲۸ بهمن، یعنی دو روز پس از پیروزی انقلاب، به پایگاه مرکز آموزش رفتم و برای مدت ۴۰ روز از پادگان خارج نشدم. من مسئولیت کارهای بزرگ هوانیروز را در منطقه اصفهان به عهده داشتم. در آن زمان، ۶۰۰ تا ۷۰۰ فروند هواپیمای اف-۱۴ در اختیار داشتیم. در آن شرایط، سربازان عمدتاً ترک خدمت کرده بودند. حتی بسیاری از درجه‌داران نیز، به دلیل درگیری‌های حکومت‌نظامی، پادگان‌ها را ترک کرده بودند. اما پیش از انقلاب، در هوانیروز، همافران، خلبان‌ها و درجه‌داران همچنان حضور داشتند و با لباس نظامی و بازوبند ارتش ملی جمهوری اسلامی و مجهز به اسلحه و مهمات، از مناطق حساس اصفهان حفاظت می‌کردند. این مناطق شامل مرکز آموزش توپخانه، پایگاه نیروی هوایی، ذوب‌آهن، ادارات برق و تلفن و... بودند. نیروهای مسلح و پاسداران مسلح در این نقاط مستقر شده بودند. این شرایط در حالی بود که در تهران، حتی چرخ‌خیاطی‌های پادگان‌ها هم به غارت رفته بودند. اما در اصفهان، با تدابیری که اندیشیده شد، از وسایل و تجهیزات نظامی و حیاتی حفاظت شد. برای مثال، شاهین‌شهر که محل اسکان آمریکایی‌ها و دارای تأسیساتی بزرگ بود، همچنان حفظ شد، گرچه برخی اقلام آن توسط مردم برده شده بود. دانشگاه شهید چمران که اکنون یکی از غنی‌ترین دانشگاه‌ها در نیروهای مسلح است، نیز حفظ شد. مردم نیز احترام ویژه‌ای به نیروهای مسلح قائل بودند و خلبانان با لباس پرواز در پست‌های خود مستقر بودند. اتوبوس‌هایی که تردد می‌کردند نیز با نام «ارتش ملی جمهوری اسلامی ایران» مشخص شده بودند. این وضعیت در حالی بود که در تهران، خودروهای ارتشی حتی نمی‌توانستند حرکت کنند. این مقدمات باعث شد تا ما با یک حرکت نهضتی، آماده مقابله با ضدانقلاب و احتمالات حمله خارجی شویم. به همین دلیل، هلیکوپترهایی که ازکارافتاده بودند، به‌تدریج با تلاش و سعی و خطای پرسنل فنی بازسازی شدند. پرسنل، با یادآوری تجربیات گذشته، به تعمیر این هلیکوپترها پرداختند. این اقدامات برای اثبات این بود که ارتش و هوانیروز ایران مستقل هستند و نیازی به کمک خارجی، به‌ویژه آمریکایی‌ها، ندارند. تصمیم گرفتیم کاری کنیم که این استقلال را به نمایش بگذاریم. ما دوستی داشتیم به نام آقای کریم عابدی. ایشان چندین بار مصاحبه‌هایی انجام داده بود. حالا کاری ندارم که در این‌طرف و آن طرف چه گفته است. ماجرای واقعی این است که ایشان با دفتر حضرت امام ارتباط داشت. مثلاً در هفته دوم پس از انقلاب، به خدمت امام رفتیم. آن زمان، ایشان در مدرسه رفاه حضور داشتند. ادای احترام کردیم و برگشتیم. چه شد که ایده رژه هوایی به ذهن‌تان خطور کرد؟ برای خوشحال کردن مردم در نیمه شعبان، ۳۶ فروند هلیکوپتر از مدل‌های مختلف را برای یک پرواز گروهی آماده کردیم هلیکوپترها از اصفهان و کرمانشاه به میدانی منتقل شدند که امروز پر از سوهان‌پزی‌هاست پرواز گروهی هلیکوپترها عملیاتی پرخطر بود که با شور و هیجان جوانی انجام شد هلیکوپترها در میدان مستقر شدند و با تانکرهای سوخت، عملیات سوخت‌گیری انجام شد امام قرار بود در ایوان خانه آقای اشراقی حاضر شوند و گزارش فرماندهان نیروها را بشنوند فرمانده هوانیروز هشدار داد که پرواز گروهی هلیکوپترها در شهر، به دلیل خطر سقوط، ریسک بالایی دارد تیمسار عمادی با نگرانی و تجربه‌اش بر خطرات این عملیات تأکید داشت، اما نگاه ما از دیدگاه مردم بود شهید صیاد شیرازی و شهید هاشمی همراه با ۲۴ نفر دیگر، کمیته‌ای تشکیل دادند و مسئولیت‌های نیروی زمینی را پذیرفتند می‌خواستیم کاری انجام دهیم که مردم خوشحال شوند. زمان نزدیک به نیمه شعبان بود. هوا هم گرم بود؛ اگر اشتباه نکنم، در تیر یا مردادماه بود. از هر نوع هلیکوپتر، شش فروند انتخاب کردیم: شش فروند جت شش فروند یو اچ وان، شش فروند مدل ۲۵ آمریکایی، ۲۵۰ ایتالیایی، شش فروند ۲۱۴، شش فروند کبرا، و شش فروند شنود. در مجموع ۳۶ فروند هلیکوپتر انتخاب شد. چهار فروند دیگر هم در نظر گرفتیم: یکی به‌عنوان لیدر و دو فروند برای عملیات نجات (Rescue). پرواز گروهی (فورمیشن) بسیار خطرناک است، زیرا احتمال وقوع حوادث غیرمنتظره وجود دارد. هلیکوپترها را از اصفهان و کرمانشاه به میدانی آوردیم که اکنون منطقه‌ای بزرگ و پر از سوهان‌پزی‌هاست. آن زمان، میدان خالی بود؛ وسط آن هیچ سازه‌ای وجود نداشت. اتوبانی که به تهران منتهی می‌شد، تا ۵۰۰ متری شهر کشیده شده بود؛ اما هنوز تپه‌ماهورها کامل نشده بودند. هلیکوپترها را در آنجا مستقر کردیم و تانکر سوخت نیز آوردیم تا عملیات سوخت‌گیری انجام شود. از راه‌های دور آمده بودند و نیاز به سوخت‌گیری داشتند. حالا اگر امروز بود، چنین کاری را انجام نمی‌دادیم. آن زمان، روحیه جوانی و شور و هیجان حاکم بود. تصور کنید هلیکوپترها را به داخل شهر بیاوریم و کنار پمپ‌بنزین‌ها مستقر کنیم. بعد قرار شد که امام در ایوان خانه آقای اشراقی حاضر شوند و هوانیروز و فرماندهان نیروها به ایشان گزارش دهند. فرمانده نیرو، تیمسار فلاحی بود. ایشان مخالفتی نداشتند، اما فرمانده هوانیروز باتوجه‌به دانش و تجربه‌اش هشدار داد که این کار بسیار خطرناک است. خدای‌نکرده، اگر یکی از ۴۰ یا ۳۶ هلیکوپتر دچار نقص فنی شود و در شهر سقوط کند، فاجعه خواهد بود. مخالفت ایشان به دلیل ترس نبود؛ خدا رحمتش کند. تیمسار عمادی که خود فردی مقتدر و دانا بود، نگرانی‌هایی مشابه داشت. ایشان بسیار باتجربه‌تر از ما بود. ما چون با جمعیت و مردم در ارتباط بودیم، شرایط را از دیدگاه دیگری می‌دیدیم. خدا رحمت کند شهید صیاد شیرازی و شهید هاشمی را. این دو نفر و ۲۴ نفر دیگر که بعدها کمیته تشکیل دادند و مسئولیت‌های مختلفی در نیروی زمینی ارتش بر عهده گرفتند، گفتند که ما هم می‌خواهیم کاری انجام دهیم؛ بنابراین، زمینیان از هوانیروز جدا شدند و آمادگی پیدا کردند. برای رژه نیروها، خیابانی باریک با درختان و جمعیتی زیاد انتخاب شد رژه منظم با موسیقی همراه بود و صحنه‌ای جذاب از ارتشی منظم و مجهز برای مردم به نمایش گذاشت پروازهای هلیکوپترها آغاز شد و امام با دقت نظاره‌گر این عملیات بودند این نمایش نظامی، حس امنیت و اعتماد مردم به ارتشی جدید و منظم را تقویت کرد پس از اتمام پرواز، امام خمینی خواستند که عملیات فورمیشن دوباره انجام شود درخواست امام برای تکرار پرواز، شرایط را حساس‌تر کرد، اما با آمادگی نیروها انجام شد امام خمینی با دقت نظاره‌گر پروازهای هلیکوپترها بودند و خواستار اجرای مجدد شدند دستور امام برای تکرار پرواز، نمایش شکوه و هماهنگی نیروهای هوانیروز را دوچندان کرد برای برگزاری رژه، خیابانی باریک با درختان و جمعیت زیاد انتخاب شد. قرار بود به ستون شش‌نفره رژه برویم. مسئله این بود که بدون موسیقی، رژه معنایی نداشت. همه می‌دانستند که رژه منظم بدون موسیقی امکان‌پذیر نیست. آقای اشراقی بعد از کمی فکر، گفتند که موسیقی بیاورید. موسیقی در پیاده‌رویی به عرض دو متر مستقر شد. اگر امام اعتراض می‌کردند، آماده پاسخگویی بودیم. اما موسیقی آمد و همراه با بچه‌های نیروهای زمینی و هوایی، رژه آغاز شد. این صحنه برای مردم بسیار جالب بود. پس از مدت‌ها، آنها ارتشی منظم و مجهز دیدند. نه آن ارتش بدون نظم و تجهیزات قبلی؛ بلکه ارتشی با فرماندهان مسلح و تجهیزات کامل. همه چیز منظم بود و مردم احساس امنیت کردند. من خودم با بی‌سیم تماس گرفتم. بعدازاین مکالمه، موضوع پرواز مطرح شد. این عملیات پروازی نزدیک‌تر از سایر عملیات‌ها به ما بود. ما در ستاد حضور داشتیم و دیگران در میدان. پروازها شروع شد و دیدیم که بسیار خوب پیش می‌رود. امام هم ایستاده بودند بادقت نگاه می‌کردند. من هم با بی‌سیم در ارتباط بودم. هلیکوپترها آمدند و به زیبایی از مقابل رد شدند. همه فکر می‌کردند عملیات تمام شده است. بعد از اتمام پرواز، امام فرمودند: «آیا امکان دارد یک‌بار دیگر انجام شود؟» این درخواست، شرایط را خطرناک‌تر کرد، زیرا باید یک پرواز فورمیشن ۴۰ فروندی دیگر انجام می‌شد. از پایین اعلام کردیم که «بله، امکان‌پذیر است»، و هلیکوپترها برای دورزدن آماده شدند. این کار حدود ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت طول کشید. دوباره پرواز انجام شد و به‌خوبی پیش رفت. پس از اتمام عملیات، نزد امام رفتیم و خلبان‌ها درخواست دیدار با ایشان را مطرح کردند امام خمینی با صمیمیت فرمودند: 'خب، بگویید بیایند ببینم و دیدارهای هفتگی خلبان‌ها آغاز شد دیدارهای صمیمانه امام با خلبان‌ها، حس اتحاد و خانواده بودن را میان نیروهای نظامی تقویت کرد برخلاف رژه‌های پیشین که حوادثی رخ می‌داد، این عملیات بدون هیچ سانحه‌ای به پایان رسید حضور ۴۰ فروند هلیکوپتر در این رژه، به ثبت خاطراتی ماندگار برای همگان منجر شد برخی تصور می‌کردند هزار هلیکوپتر در رژه حضور داشت، اما تعداد دقیق تنها ۴۰ فروند بود بعد از اتمام این پرواز، دستور داده شد که هلیکوپترها به پایگاه‌های خود بازگردند. با مصرف سوخت، برخی از هلیکوپترها ناچار شدند در میدان شمالی قم فرود بیایند و سوخت‌گیری کنند. این صحنه نیز خطرناک بود؛ چراکه ۴۰ فروند هلیکوپتر در یک میدان جمع شده بودند. پس از اتمام عملیات، من، آقای عابدی، و فرمانده نیرو که عکس‌هایشان نیز در موزه هوانیروز موجود است، نزد حضرت امام رفتیم. اگر مایل باشید، می‌توانید این عکس‌ها را در موزه مشاهده کنید. در آن زمان، من سرگرد بودم و در کنار حضرت امام نشسته بودم. به اتاق رفتیم و پس از سلام و احوالپرسی، گفتم: «امام، خلبان‌هایی که از راه زمین آمده‌اند، شما را از نزدیک دیده‌اند. اما خلبان‌های دیگر نیز دوست دارند شما را ملاقات کنند. ایشان فرمودند: «خب، بگویید بیایند ببینم.» از آن تاریخ، هر هفته از اصفهان دو سه هلیکوپتر خلبان‌ها را به همراه می‌آوردیم. آنها در زمین ورزش که حدود یک‌کیلومتری خانه امام بود، فرود می‌آمدند. سپس به دیدار امام می‌رفتند. این دیدارها آن‌قدر صمیمی بود که گویی خلبان‌ها انتظار داشتند امام به آن‌ها مرخصی هم بدهند! این صمیمیت و عشقی که ایجاد شد، تا پایان جنگ ادامه یافت. خلبان‌ها و نیروهای نظامی احساس می‌کردند که جزئی از یک خانواده هستند و برای یک هدف مشترک تلاش می‌کنند. این عملیات در روز میلاد حضرت صاحب‌الزمان (عج) انجام شد و برکت حضور ایشان نیز مشهود بود. به طور معمول، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، زمانی که تعداد زیادی هواپیما یا هلیکوپتر برای رژه آماده می‌شدند، معمولاً حوادثی رخ می‌داد. به‌عنوان‌مثال، در رژه‌‌هایی مانند ۲۱ آذر یا ۳۱ فروردین، معمولاً سانحه‌هایی از نیروهای هوایی گزارش می‌شد. اما این عملیات بدون هیچ حادثه‌ای به پایان رسید و اولین رژه رسمی و جدی نظامی در حضور امام بود. بعدها، بسیاری از افراد از این رژه و حضورشان بهره بردند و خاطراتی به‌یادماندنی برای همگان ثبت شد. یکی از نکات جالب این رژه، این بود که برخی می‌گفتند هزار هلیکوپتر در آن حضور داشتند. درحالی‌که تعداد دقیق ۴۰ فروند بود؛ یک فروند به‌عنوان لیدر و یک فروند دیگر برای نظارت هوایی. اگر تمایل دارید، می‌توانم یادداشت‌های بیشتری درباره اتفاقات پیش از جنگ و سایر جزئیات تکمیل‌شده ارائه دهم. بخشی از خاطرات من در مجموعه معارف هوانیروز منتشر شده است، اما برخی از آن‌ها حذف شده یا قابل‌انتشار نیست. ما تاکتیک‌های نظامی را همچون تاکتیک‌های ورزشی می‌دانیم. در فوتبال، حتی اگر تیمی شامل هزار بازیکن برجسته مانند رونالدو یا مسی باشد، نیازمند تاکتیک است. حرکات برنامه‌ریزی‌شده، مانند این‌که چه کسی به جلو حرکت کند یا پاس به چه کسی داده شود، اساس موفقیت است. تیمسار! اگر امکان دارد قدری به زبان ساده برای ما توضیح دهید. هنر جنگ؛ دانشی ۵۰۰۰ ساله از چین با اصول ثابت که تاکنون تغییر نکرده است اصل وحدت فرماندهی و غافلگیری، از اساسی‌ترین اصول در هر نوع جنگ است عملیات آفندی در پنج مرحله انجام می‌شود: از شناسایی تا بهره‌برداری از موفقیت تمرکز بر نقاط ضعیف دشمن و شناسایی دقیق، کلید پیروزی در عملیات نظامی است عملیات بیت‌المقدس با رمز حضرت فاطمه زهرا (س)، نمادی از اجرای موفق اصول نظامی بود آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱، با انهدام پل دشمن و نابودی دو لشکر عراقی رقم خورد شهید اسکندری، خلبان فانتوم و قهرمان جنگ، با انهدام پل دشمن نقش کلیدی در پیروزی داشت عملیات بیت‌المقدس، پس از نورماندی، یکی از بزرگ‌ترین عبورهای زرهی از رودخانه را در تاریخ ثبت کرد در همه جای دنیا، عملیات نظامی نیز بر پایه تاکتیک‌ها انجام می‌شود. در دانشکده افسری، ما در سال ۱۳۴۱ درسی تحت عنوان «هنر جنگ» داشتیم. این علم، حدود ۵۰۰۰ سال پیش توسط چینی‌ها ابداع شده بود. اصول جنگ از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی نداشته است. برای مثال، برخی کشورها ۱۲ اصل برای جنگ تعریف کرده‌اند، برخی ۱۱ اصل. ما در ایران ۱۲ اصل را پذیرفته‌ایم. کشورهایی نیز هستند که به ۳۶ اصل اعتقاد دارند. این اصول، بدون توجه به نوع جنگ، از جنگ‌های زرگری گرفته تا جنگ‌های جهانی، ثابت و تغییرناپذیرند. یکی از اصول مهم، اصل وحدت فرماندهی است. این اصل، از ۵۰۰۰ سال پیش وجود داشته است و تأکید می‌کند که نمی‌توان یک جنگ را با فرماندهی‌های متعدد در نقاط مختلف مدیریت کرد. اصل دیگر، غافلگیری است. همچنین، تمرکز قوی بر نقاط ضعیف دشمن از دیگر اصول اساسی جنگ است. یعنی، شناسایی نقاط ضعف دشمن و تمرکز نیروها برای ضربه‌زدن به آن نقاط. ما پنج نوع عملیات نظامی داریم. وقتی می‌خواهیم عملیات آفندی (حمله‌ای) انجام دهیم، این عملیات به پنج مرحله تقسیم می‌شود: ۱. شناسایی با رزم: ابتدا باید مشخص کنیم به چه کسی می‌خواهیم حمله کنیم. شناسایی باید به‌گونه‌ای باشد که در صورت رویارویی با دشمن، توان مقابله را داشته باشیم. ۲. شناسایی با رزم (توسعه‌یافته): در این مرحله، مشخص می‌کنیم دشمن چقدر قدرت دارد و چگونه باید به او حمله کنیم. ممکن است یک حمله کوچک انجام دهیم و سپس عقب‌نشینی کنیم تا اطلاعات بیشتری به دست آوریم. ۳. تک هماهنگ‌شده: زمانی که اطلاعات کافی از دشمن به دست آمد، عملیات هماهنگ‌شده انجام می‌شود. ۴. تعقیب دشمن: اگر دشمن در جریان عملیات فرار کرد، باید او را تعقیب کنیم، زیرا در حال فرار، دفاعی نخواهد داشت. ۵. استفاده از موفقیت: در نهایت، باید از پیروزی به‌دست‌آمده بهره‌برداری کنیم و دشمن را زمین‌گیر نماییم. این پنج مرحله، اصول پذیرفته‌شده جهانی هستند. عملیات بیت‌المقدس نمونه‌ای از اجرای این اصول بود. با رمز مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، دو تیپ زرهی از لشکر ۹۲ و لشکر کارون شبانه از روی پل رودخانه عبور کردند. دو تیپ عراقی در این عملیات به‌شدت آسیب دیدند. وقتی دشمن در حال عقب‌نشینی بود، نیروهای ما برای تعقیب وارد عمل شدند. این عملیات از اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد و تا سوم خرداد که خرمشهر آزاد شد، ادامه داشت. یکی از مشکلات جنگ‌های تاکتیکی، تغییر جهت جبهه است. برای مثال، اگر فردی بخواهد به چپ یا راست بچرخد، می‌تواند این کار را به‌راحتی انجام دهد. اما یک جبهه وسیع ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتری نمی‌تواند به‌سرعت تغییر جهت دهد. این تغییر زمان‌بر است. در جریان عملیات بیت‌المقدس، دشمن در خرمشهر پلی بین خاک خود و پشت خرمشهر احداث کرده بود. این پل برای جابه‌جایی نیرو و تدارکات استفاده می‌شد. اما خلبان شجاع ما، شهید اسکندری که بهترین خلبان فانتوم در دنیا شناخته می‌شد، این پل را منهدم کرد. این عملیات که به انهدام دو لشکر عراقی و تسلیم آن‌ها انجامید، در تاریخ نظامی بی‌سابقه بود. شهید اسکندری نقشی کلیدی در این پیروزی داشت. آن روز، من نیز در صحنه حضور داشتم. اگر به نام ایشان ناآشنا هستید، پیشنهاد می‌کنم درباره او تحقیق کنید. این خاطرات، گوشه‌ای از واقعیت‌های جنگ است. بسیجی‌های آن دوران، ارتشیان پرانرژی، و فرماندهان شجاع، همه با هم روحیه‌ای بی‌نظیر داشتند و توانستند پس از نورماندی، یکی از بزرگ‌ترین عبورهای زرهی از رودخانه را در تاریخ به ثبت برسانند. اخبار مرتبط فاز اول مرکز فرهنگی دفاع مقدس مازندران افتتاح شد تکمیل باغ موزه دفاع مقدس استان مرکزی در اولویت قرار گیرد فعالیت برخی مشاغل در گلستان از ۲۳ فروردین ممنوع شد سفر مجازی به خاستگاه هنر و معماری ایران ۶۰ قطعه خطی موزه قرآن تبریز به آزمایشگاه منتقل شد انتهای پیام