به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، حسین محجوبی میان نقاشان ایرانی جایگاه ویژهای دارد. مناظر سرسبز با درختان سپیدار بلند و اسبهای رها فضایی خیال انگیز را خلق میکنند که بیننده را به رویا میبرند. دنیایی که نمیتوانیم در واقعیت روزمره خود بیابیم و با نگاهی شاعرانه در ذهن تجسم کنیم.
مناظر محجوبی تجسم خیال است. آثار او آمیزهای از عناصر نمادین، رمانتیک و گاه انتزاعی است که به سبک شخصی نقاش بدل میشود.
در این آثار، منظره چیزی نیست جز استعارهای از دنیای آرمانی و رویایی که از زادگاه سرسبزش گیلان در ذهن هنرمند ماندگار شده و اساس تخیل او را شکل داده است.
مناظر خیالی با رنگهای مسحورکننده و فریبنده سبز، آبی، صورتی و بنفش که پالت آثار محبوبی را شکل می دهند، زیبایی رویایی بهشت موعود را خلق کرده اند. گستره تپههای رنگارنگ بیشتر فضای بوم را به خود اختصاص داده است.
نقاشیهای محجوبی از دو عنصر اصلی اسب و درخت تشکیل شده است. حسین محجوبی «درخت» را سمبل حیات و «اسب» را نمادی از انرژی میداند و به نظرش بشر مدیون این دو موجود زنده است.
حرکت روان قلم، رنگذاری و نمایش جزئیات در آثار محبوبی همچون نگارگری ایرانی است و نظم در آثار این هنرمند میتواند ذهنی که دائم درحال مرتب کردن جزییات جهان پیرامونش است را از حرکت مدام بایستاند و آرامش کند.
محجوبی هدف خود از طراحی طبیعت را یادآوری زیبایی و آرامش میداند.عنصر تخیل و رهایی میان رنگها به خلق تصاویری شگفتانگیز می انجامد. خطوط موازی، اسبها، خانههای گلی خیال هر مخاطبی را به پرواز درمی آورد. گرایش اصلی در نقاشیهای او بازگشت به طبیعت است، از این رو طبیعت اصلی در نقاشیهای هنرمند است.

آیدین اغداشلو دربارهی سبک کاری او در نقاشیها مینویسد:
«هر بار که آن درختان موازی باریک و ظریفی که آسمان ابری را هاشور زدهاند و هاشورهای اریب سفالهای سرخ پشتبامها و اسبان رها را میبینیم، یاد محجوبی در ذهنمان تازه میشود. جهان تصویری او از راهی سهل و ممتنع ساخته میشود؛ او با انتخاب رنگهای رقیق و قلمگذاری ماهرانهی خود، فضایی را بازسازی میکند که مطبوع و ملایم بوده و در عین حال توانای القای غم غربت و اشتیاق ارجاع به خاطرههای بلافاصله، مکانهای دوردست و شریف و زیباست.»
حسین محجوبی متولد سال ۱۳۰۹ در لاهیجان، بیش از هفتاد سال حضوری پررنگ در عرصه هنر نقاشی ایران داشته است. محجوبی بهجز نقاشی، در عرصه خوشنویسی و معماری نیز فعالیت دارد. او در نوجوانی به نقاشی روی آورد و در سال ۱۳۲۹ به دبیرستان البرز و سپس به دانشگاه هنرهای زیبای تهران رفت و بهعلت روش تدریس فرانسوی رشتههای هنری در این دانشگاه و دروس مشترک هنرها، همزمان در دو رشته نقاشی و معماری تحصیل کرد. این هنرمند در سال ۱۳۳۸ از دانشگاه فارغالتحصیل شد. او بیش از دوازده سال رئیس دفتر فنی سازمان پارکهای تهران بود و در فهرست آثار ماندگارش در معماری، طراحی و ساخت پارک ساعی در سال ۱۳۴۲، پارک نیاوران، لاله، ملت، شفق و جمشیدیه وجود دارد.