گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست «جشنهای ایرانی و همبستگی ملی»، در حالوهوای جشن فروردینگان، غروب چهارشنبه، بیستم فروردین در سرای اهل قلم برگزار شد.
در آغاز این نشست که با اجرای احسان رضایی برپا شد، «محمد جعفری قنواتی»، مدیر دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در این نشست گفت: نسبت جشنهای ایرانی و هویت ملی و شیوۀ طبقهبندی و بیان آن، اگر بهدرستی مورد توجه قرار گیرد، به همبستگی کلی منجر میشود. یکی از ویژگیهای فرهنگ ما وجود جشنهای مفصل طی یک سال است.در ایران باستان و در گاهشمار رسمی هفته وجود نداشت. هر ماه سی روز بود و هر روز نامی مختص به خود داشت. ۱۲ روز از این سی روز نام ماههای سال بود. هر زمان که نام ماه و روز با هم تلاقی میکرد، آن روز را جشن میگرفتند. سده و نوروز از این جشنها جدا بود. فروردینگان تطابق روز فروردین با ماه فروردین در نوزدهم فروردین بود و جشن گرفته میشد. جشنی که ویژۀ گرامیداشت فروهرها و ارواح درگذشتگان بوده است.
او با اشاره به هویت، بیان کرد: هویت آن چیزی است که ما را از سایر ملل متمایز میکند. آنچه که این هویت را میسازد، دربارۀ آن اختلافنظر هست. تاریخ مشترک، آداب، آیین، باورها و افسانهها، فولکلور مشترک، زبان ملی مشترک و سرزمین واحد هویت را میسازد و دراینمیان نوروز جایگاهی ویژه با ویژگیهایی خاص دارد. نخست آنکه نوروز از اعماق اسطورهها میآید. جمشید، پادشاه افسانهای ایران را پایهگذار نوروز میدانند. وقتی ایرانیها زرتشتی شدند، نوروز خود را با آیین زردشتیگری تطابق داد. نوروز این ویژگی را داشت که با باورهای مردم تطابق پیدا کند. در فولکلور ایران و افغانستان باور بر این است که نوروز روزی بود که سلیمان انگشتری خود را پیدا کرد. در باور کلیمیها نوروز روزی است که تورات نازل شد. در باور شیعیان نوروز روزی است که در غدیر خم حضرت رسول امام علی (ع) را به جانشینی برگزید. چیزی در نوروز هست که همۀ این ادیان خودشان را با نوروز مرتبط میکنند. زرتشتیها نیز معتقدند که ششم فروردین زادروز اشوزرتشت است و یا کیخسرو در این روز عروج کرد. پس نوروز فرادینی است و همه نوروز را از خودشان میدانند.
قنواتی افزود: از سوی دیگر نوروز روز آفرینش انسان بوده است. جشن آفرینش است، پس متعلق به همۀ انسانهاست. نوروز جنگ برنمیدارد و بشارتدهندۀ صلح و متعلق به همۀ مردم و فراقومی است. اگرچه خاستگاه نوروز ایران بوده است اما همۀ اقوام جشن نوروز را با اندک تفاوتهایی برگزار میکنند.
سفرۀ نوروز و جشنهای ایرانی، سفرۀ صلح است
همچنین «سیدمحمد بهشتی»، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست گفت: اواخر عصر ایلخانی زمانی است که ایران به چهار پاره یعنی قسمتی که بعدها عثمانی نامیده میشود، شمال هندوستان، آسیای مرکزی و قسمت مرکزی یا ایران فعلی تقسیم میشود، هر چهار پاره مدعی ایران بودن دارند و هریک آن سهتای دیگر را غاصب و غیراصیل در ایرانی بودن میشمارند. هر چهار منطقه نوروز را جشن میگرفتند، شاهنامه را محترم میشمردند و شاهنامهخوان داشتند و امروز این از آنِ خود کردن نوروز، بهنوعی دعوای خانوادگی است.
او بیان کرد: همۀ نشانههای ایرانی بودن برای صلح است نه برای جنگ. یکی از مشخصات اصلی هویت ایرانی صلح است. حوالی سال ۱۳۸۰ زمانی که در سازمان میراث فرهنگی میخواستیم پرونده نوروز را تدوین کنیم، سه همایش تنظیم کردیم و از فرهیختگان و فرزانگان حوزه نوروز با نوشتن مقاله برای حضور در همایش دعوت کردیم. نکتۀ جالب توجه این بود که این جمله در مقالهها دیده میشد، من ایرانی هستم، اهل ازبکستان. من ایرانی هستم، اهل تاجیکستان. سرسفرۀ نوروز یادشان میافتد که ایرانی هستند اهل کجا. سفرۀ نوروز و جشنهای ایرانی، سفرۀ صلح است.
او در ادامه خاطرنشان ساخت: همۀ این آیینها دلالت میکند که ما متعلق به یک سرزمین هستیم. هویت ایرانی مشخصههایی دارد و ایران سرزمینی مستعد است. منابع زیستی و موانع زیستی همه بالقوه است. هنر از قوه به فعل درآوردن برای این سرزمین است. ما از باشکوهترین تمدنهای جهان هستیم و توانستهایم برای بیقراری ایران تدبیری بیندیشیم. هنر زیستن در ایران هنر قرار در بیقراری است. ما میخواهیم هر چیزی با سرشتن قوام پیدا کند، با هم ترکیب شود، به یک صلح برسد تا گوهر وجودی آن آشکار شود.
بهشتی افزود: یکی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی قرار در بیقراری و تدبیر بیقراری است. ایرانیها اهل تصرف جوهری هستند، میخواهند به آن گوهری که در پس پشت پرده پنهان مانده، راه پیدا کنند. از جمله چیزهایی که میخواهند به گوهر آن راه پیدا کنند، زمان است. زمان زمینی و آسمانی دارد. زمین زمان تقویم است. آسمان زمان آنجاست که در زبان خودمان از آن با واژه وقت یاد میکنیم. هر زمانی یک آسمانی دارد، باید به آن راه پیدا کنیم و بگوییم فروردینگان، بودنِ آسمان امروز است. به محض اینکه راه به آسماناش میبریم، راه به گوهری میبریم که جنبههای مادی در آن منتفی شده است. مثل شیشۀ عطری که باز میکنید و بوی خوش آن در فضا متصاعد میشود. جشن نوروز نیز در فضا متصاعد شده و با ۱۳ فروردین نیز به پایان نرسیده است. هنوز عطر نوروز در فضا متصاعد است. در محیط مستعد و بیقرار جای حقیقی هر چیزی آنجاست که گوهرش وجود دارد. هویت ایرانی جشن برپا میکند و ۱به اقتضای آنکه توانسته به زمین زمان راه پیدا کند.
∎