شناسهٔ خبر: 72253611 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

یادداشت؛

بازی خطرناک تندروهای داخلی در زمین نتانیاهو

نتانیاهو، با آگاهی کامل از حساسیت‌های داخلی ایران، به‌خوبی می‌داند که هرگونه اظهارنظر افراطی درباره ایران، واکنش‌های شدیدی را از سوی جریان‌های تندرو داخلی برمی‌انگیزد. نمونه‌ای بارز از این بازی زیرکانه را می‌توان در اظهارات نتانیاهو پیش از خروج از آمریکا مشاهده کرد...

صاحب‌خبر -

در دنیای پیچیده و چندلایه سیاست بین‌الملل، گاه یک جمله ساده و به‌ظاهر بی‌اهمیت از سوی یک رهبر خارجی می‌تواند به ابزاری راهبردی برای تحریک و هدایت جریان‌های داخلی کشور رقیب تبدیل شود، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، به‌عنوان یکی از ماهرترین بازیگران این عرصه، بارها نشان داده است که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از این تاکتیک، اختلافات داخلی ایران را تشدید کرده و مسیر هرگونه تعامل سازنده میان ایران و غرب را مسدود کرد.

نمونه‌ای تاریخی از این بازی زیرکانه را می‌توان در سال ۲۰۱۵ مشاهده کرد، زمانی که مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ در جریان بود و نتانیاهو با سخنرانی در کنگره آمریکا، نه تنها به‌طور مستقیم به توافق احتمالی حمله کرد، بلکه با طرح ادعاهای افراطی و هشدارهای اغراق‌آمیز درباره خطرات توافق، تلاش کرد تا جریان‌های تندرو داخلی ایران را تحریک کند.

این سخنرانی، که با هدف ایجاد شکاف در داخل ایران و تضعیف مواضع مذاکره‌کنندگان ایرانی طراحی شده بود، به‌طور غیرمستقیم به تقویت مواضع افراطی در داخل ایران انجامید و فضای سیاسی را برای هرگونه توافق دشوارتر کرد.

نتانیاهو، با آگاهی کامل از حساسیت‌های داخلی ایران، به‌خوبی می‌داند که هرگونه اظهارنظر افراطی درباره ایران، واکنش‌های شدیدی را از سوی جریان‌های تندرو داخلی برمی‌انگیزد. نمونه‌ای بارز از این بازی زیرکانه را می‌توان در اظهارات نتانیاهو پیش از خروج از آمریکا مشاهده کرد، زمانی که وی در ویدیویی با جمع‌بندی دیدارهایش با مقامات آمریکایی، درباره ایران ادعا کرد: «توافق ایران و آمریکا تنها به سبک لیبی پذیرفته می‌شود؛ به نحوی که بروند و تاسیسات را منفجر کنند و تجهیزات را از هم باز کنند. تحت نظارت آمریکا و به دست آمریکا، تمام! گزینه دوم این است که آن‌ها گفت‌وگوها را طولانی کنند و در این صورت گزینه نظامی خواهد بود...» او با مقایسه ایران با لیبی و هشدار درباره سرنوشت مشابه، دو هدف مشخص را دنبال می‌کرد: 

نخست، ایجاد جوی روانی و سیاسی برای تشدید فشار حداکثری بر ایران و کاهش توان آن در هرگونه مذاکره سازنده با غرب؛ و دوم، برانگیختن جریان‌های تندرو داخلی به گونه‌ای که هرگونه تعامل دیپلماتیک بالقوه با غرب، حتی اگر در راستای منافع ملی باشد، بی‌اثر شود.

متأسفانه، برخی جریان‌های داخلی ایران، به شکلی ناخواسته، در دام این بازی دقیق و چندلایه گرفتار می‌شوند. رفتارهای آن‌ها، به شکلی ناگزیر یا آگاهانه، در سه محور اصلی اهداف دشمن را تقویت می‌کند:

 

1. تشدید فضای امنیتی و افراطی‌گرایی:

هر زمان که ایران در آستانه مذاکرات حساسی قرار می‌گیرد، برخی جریان‌ها، با طرح شعارهای افراطی یا اقدامات تحریک‌آمیز، نه تنها جو داخلی را ملتهب می‌کنند، بلکه دست ایران را در مذاکرات می‌بندند. این سیاست، به گفته کارشناسان، به دشمن این امکان را می‌دهد که ایران را «غیرقابل تعامل منطقی» جلوه دهد.

 

2. تعمیق شکاف‌های داخلی و تضعیف وحدت ملی:

نتانیاهو با هنرمندی سیاسی تلاش می‌کند تا از اختلافات میان دولت و مخالفان داخلی ایران به نفع خود بهره‌برداری کند. وقتی جریان‌های داخلی به گونه‌ای غیرمسئولانه و بدون توجه به مصالح کشور، تعامل با غرب را خیانت قلمداد می‌کنند، ناخودآگاه راهبرد فشار حداکثری دشمن را مشروعیت می‌بخشند.

 

3. افزایش تنش داخلی و محدود کردن دیپلماسی:

در زمانه‌ای که ایران نیازمند مانورهای هوشمندانه و دقیق دیپلماتیک است، برخی رفتارها و سخنان غیرمسئولانه نه تنها فرصت‌ها را از بین می‌برد، بلکه ایران را یا به سمت انزوا سوق می‌دهد یا درون خود دچار تنش می‌کند.

در این میان، مذاکرات پیش روی ایران و آمریکا یکی از حساس‌ترین و حیاتی‌ترین برهه‌های تاریخی محسوب می‌شود که نیازمند نگرشی شفاف و استراتژیک است. لازم است نخبگان سیاسی و دلسوزان ایران در این مقطع حساس، نظرات واقعی و کارشناسی خود را با شجاعت و درایت مطرح کنند و به مدیران سیاسی این امکان را بدهند که با اعتمادبه‌نفس در این عرصه پیچیده وارد شوند، بی‌آنکه از برچسب‌های کلیشه‌ای نظیر «سازشکار» یا «خیانتکار» هراس داشته باشند. به گفته فرانسیس فوکویاما (2018)، تنها از طریق بیان جسورانه حقیقت و ایجاد فضایی ایمن برای نقد و ایده‌پردازی است که می‌توان به دیپلماسی‌ای کارآمد دست یافت.

سیاست اسرائیل در قبال ایران دو انتخاب بیشتر پیش روی این کشور نمی‌گذارد: تسلیم یا غرق شدن در بحران‌های داخلی؛ اما واقعیت این است که ایران با حفظ انسجام داخلی، پرهیز از افراط‌گرایی و بهره‌گیری از عقلانیت سیاسی، می‌تواند این بازی خطرناک را خنثی کرده و منافع ملی خود را حفظ کند.

پیروزی در این میدان نه تنها به دیپلماسی هوشمند، بلکه به هوشیاری و اتحاد در برابر توطئه‌های بیرونی بستگی دارد.

اخبار مرتبط

انتهای پیام