به گزارش خبرگزاری ایمنا، حدود ۷ دقیقه فیلم است. دقیقش را بگویم ۶ دقیقه و ۴۷ ثانیه. فیلم با تصاویری که از شیشه جلوی یک ماشین در حال حرکت، در جادهای تاریک ضبط شده آغاز میشود. درست مثل سکانسی از یک فیلم ترسناک. چند ثانیه بعد که دوربین کمی جا به جا میشود، میتوان ترکهای ناشی از شکستگی را در گوشه سمت چپ شیشه جلو دید. از ابعاد ماشین و پنجره میشود حدس زد که خودروی سواری عادی نیست، یک ماشین امداد است. در جادهای تاریک که نور چراغهای جلو روشنش کرده، دو ماشین امداد دیگر سبقت میگیرند، پشت بندش یک آمبولانس با آرم حلال احمر و همگی با آژیرهای روشن. به نظر در حال اعزام به محل حادثهای هستند، احتمالاً نقطهای که در اثر بمب ویران شده. شاید مادری زیر آوار مانده باشد. شاید کودکی از شدت انفجار بی وقفه میلرزد، با چشمهایی که در میان دود و آتش و خون پناهی را جستجو میکند. شاید...
چند ثانیه بعد، صدای شخصی که در حال فیلمبرداری است به گوش میرسد، به عربی و به سرعت چیزی میگوید، انگار که چیزی در کنار جاده توجهشان را جلب کرده. رانده سریع ترمز دستی را میکشد و ماشین را متوقف میکند. حالا میشود در صحنهای کوتاه آمبولانسی را دید که کنار جاده در خاکیها متوقف شده و چند نفر از ماشین امداد به سمتش میدوند. فیلمبردار سریع پیاده میشود. دوربین هنوز روشن است. بعد بلافاصله صدای تیراندازی بلند میشود. پیوسته و رگباری. فیلمبردار دوربین در دست میدود. دوربین دیگر چیزی جز سیاهی نشان نمیدهد اما صدا هنوز در حال ضبط شدن است. فیلمبردار دارد شهادتین میخواند. بارها و بارها. «الله اکبر، لا اله الا الله، اشهد أن محمد رسول الله». صدای تیر و شهادتین درهم ادغام میشود. تا حدود ۵ دقیقه بعد همین رویه ادامه دارد. مرد به نفس نفس افتاده و گاه جملاتش بی پایان میماند. احتمالاً زخمی شده و جایی پناه گرفته. حالا صدای آخرین نیایش امدادگر به گوش میرسد که با بغض میگوید: «خدایا، مرا به عنوان شهید بپذیر. مادر، مرا ببخش. این راهی است که خودم انتخاب کردم. من به مردم کمک میکنم…»
مرد دوباره شهادتین میگوید و اینبار صدای فریاد دیگران از اطراف به گوش میرسد و بعد؛ فیلم تمام میشود.
این سکانسی از یک فیلم ترسناک نیست، مستندی کوتاه از زندگی مردم غزه است.
چند روز بعد، گاردین در گزارشی نوشت:
«یک پزشک پزشکی قانونی اعلام کرده که شواهدی از اعدام نیروهای امدادی فلسطینی توسط نظامیان صهیونیست وجود دارد. این ادعا بر اساس محل دقیق و عمدی اصابت گلولهها از فاصله نزدیک مطرح شده است.
در ۲۳ مارس، نیروهای هلال احمر فلسطین، دفاع مدنی و سازمان ملل هنگام انجام مأموریتی بشردوستانه در رفح هدف حمله قرار گرفته و اجسادشان همراه با خودروهای امدادی در شن دفن شدند. این اقدام خشم جهانی را برانگیخته است.
احمد ظاهر، پزشک پزشک قانونی پس از بررسی اجساد، تاکید کرد که همه با چندین گلوله کشته شدهاند و برخی از آنها از ناحیه سر و قلب مورد هدف قرار گرفته بودند. همچنین، برخی اجساد نشانههایی از بسته بودن دست و پا داشتند، که احتمال بازداشت پیش از اعدام را مطرح میکند.
رژیم صهیونیستی ادعا کرده که آمبولانسها به طور مشکوکی حرکت میکردند و هدف حمله قرار گرفتند، اما تنها بازمانده حادثه، منذر عابد، این روایت را رد کرده و گفته که آمبولانسها مطابق پروتکلهای ایمنی عمل میکردند.»
پس از این گزارش، دبیرکل فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر، در اظهاراتی تکاندهنده از شرایط امدادگران در غزه پرده برداشت و گفت: امدادگران در این منطقه بهطرز وحشیانهای کشته و در گورهای دستهجمعی دفن شدهاند.
او افزود: آمبولانسها در شهر رفح نابود و زیر شن و ماسه مدفون شدهاند و در نزدیکی آنها اجساد شمار زیادی از امدادگران کشف شده است. امدادگران تصور میکردند که علامت هلال احمر روی خودروهایشان هدف بشردوستانه آنها را روشن میکند.
او گفت: آنها باور داشتند که حقوق بینالملل بشردوستانه معنا دارد و از آنها محافظت خواهد کرد. دبیرکل صلیب سرخ ضمن انتقاد شدید از تداوم حملات علیه امدادگران، هشدار داد: نباید اجازه دهیم چنین حملاتی عادیسازی شود.
به گزارش ایمنا، از آغاز جنگ در اکتبر ۲۰۲۳، بیش از هزار نیروی پزشکی در غزه شهید شدهاند و بسیاری از بیمارستانها ویران شدهاند. این روزها در سایه سکوت جامعه بینالملل، رژیم صهیونیستی پس از پایان آتش بس، حملات خود را تشدید کرده و به دنبال تقسیم غزه است.