در مسیر سلوک و تهذیب نفس، هیچ زمانی برای توقف وجود ندارد؛ انسان همواره باید در حال مراقبه، تزکیه و تأمل در پیام های ژرف قرآن باشد. اما ماه رمضان، این ماه میهمانی خداوند، فرصتی استثنایی و نورانی است که نه تنها به عنوان «ماه ضیافت الله» شناخته می شود، بلکه «ربیع القرآن» نیز هست؛ زمانی که حقیقت ملکوتی قرآن، یکباره بر قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل شد. این ماه، فرصتی بینظیر برای غور در مفاهیم قرآنی و بازخوانی پیامهای آن در ابعاد عرفانی، تربیتی، اجتماعی و حتی سیاسی است.
در این راستا، به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سید محمدتقی قادری رفتیم تا در گفتوگویی عمیق، یکی از مهمترین پیامهای قرآن یعنی تزکیه نفس را بررسی کنیم. این مفهوم، نه تنها کلید سعادت فردی است، بلکه سنگ بنای تحولات اجتماعی و معنوی در جامعه نیز به شمار میرود. در این گفتوگو، به تحلیل و تفسیر این موضوع پرداختهایم تا از رهگذر آن، راهی برای نورانیت بیشتر در این ماه پربرکت بیابیم.
تزکیه نفس: پل صعود به عالم معنا و رستگاری در پرتو آیات قرآن
حجتالاسلام قادری با اشاره به ضرورت تزکیه نفس، تأکید میکند: اولین گام در سلوک معنوی و عرفانی، تهذیب و تزکیه نفس است. به عبارت دیگر، مهار کردن تمایلات غریزی و نفس سرکش که مانع از حرکت انسان به سوی حقیقت و معنویت میشود، یکی از اساسیترین مراحل این مسیر است. برای آن که این پیام قرآنی به درستی تحلیل شود، بیان چند نکته ضروری است. ابتدا باید به اهمیت تزکیه نفس در آیات قرآن اشاره و بیان کرد بر اساس دلایل متعدد قرآنی و روایی، اولین گام در سلوک معنوی و رسیدن به عالم قدس و عالم معنا، تزکیه و تهذیب نفس است. برای اثبات این مطلب، میتوان به آیات ابتدایی سوره شمس اشاره کرد. در این آیات، خداوند با یازده قسم به ابعاد مختلف خلقت و موجودات جهان، از جمله خورشید، ماه، شب، روز، آسمان، زمین و نفس انسان، اشاره میکند. در اینجا، خداوند به انسان یادآوری میکند که او بهطور ویژه مسئول پاکسازی و تزکیه نفس خود است. در آیات 1 تا 11 سوره شمس، خداوند به ابعاد مختلف خلقت قسم میخورد تا بر اهمیت تزکیه نفس انسان تأکید کند. آیه هشتم این سوره میفرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» یعنی خداوند فجور (شر) و تقوا (خیر) را به نفس انسان الهام کرده است. پس از آن، در آیه 9 میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» یعنی کسی که نفس خود را پاک کرده و تزکیه کرده است، رستگار خواهد شد. اما در مقابل در آیه 10 آمده است: «وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاها» که به این معناست که کسی که نفس خود را به فساد و گناه آلوده کند، نومید و محروم خواهد شد. این آیات بهروشنی نشان میدهند که تزکیه نفس، مسیر اصلی رسیدن به فلاح و رستگاری است.
ایشان با اشاره به فلسفه بعثت انبیاء و ارتباط آن با تزکیه نفس؛ ادامه میدهد: دلیل دیگر بر اهمیت تزکیه نفس از منظر قرآن، این است که با وجود تمام نعمتهایی که خداوند به انسان داده است، از جمله نعمتهای حیاتی مانند مغز و قلب که بقا و ادامه حیات انسان وابسته به آنهاست، هیچگاه در قرآن از این نعمتها منت نهاده نشده است. اما در آیه 164 سوره آل عمران، خداوند بر مؤمنان منت میگذارد که از طریق ارسال رسولان الهی، مسیری برای تزکیه و رشد معنوی آنان فراهم کرده است. در این آیه آمده است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ» که نشان میدهد هدف اصلی بعثت انبیاء، تزکیه و پاکسازی نفس انسانها از آلودگیها و گناهان است. در واقع، خداوند در این آیه، بعثت رسولان را بهعنوان بزرگترین نعمت و منت بر مؤمنان ذکر میکند، چرا که این رسولان علاوه بر تلاوت آیات الهی، انسانها را تزکیه کرده و به آنها علم و حکمت میآموزند. این نشاندهنده ارتباط مستقیم و بنیادی بین تزکیه نفس و فلسفه بعثت انبیاء است.
تهذیب و تزکیه نفس؛ نخستین گام در سیر معنوی و جهاد اکبر
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا تهذیب و تزکیه نفس نخستین پله ملاقات با خداوند است، بیان میدارد: این فرآیند در حقیقت هدف و غرض اصلی فلسفه بعثت تمامی انبیاء است. قرآن کریم در آیه 2 سوره جمعه به این حقیقت اشاره میکند: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ». در این آیه، خداوند به وضوح به فلسفه بعثت پیامبران اشاره میکند؛ هدف اصلی بعثت، تزکیه و رشد معنوی انسانهاست، بهطوری که پیامبر خدا به میان مردم میآید تا آنها را از آلودگیهای گمراهی و فساد پاک کرده و به آنها علم و حکمت بیاموزد. بنابراین، هدف از بعثت انبیاء، همانطور که در قرآن آمده، تزکیه نفس است که لازمه هرگونه سلوک و صعود به عالم معناست.
استاد قادری در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند که در روایات نیز به آن پرداخته شده است. در این روایات، جهاد با دشمن، جهاد اصغر نامیده شده، اما جهاد با نفس، بهعنوان جهاد اکبر شناخته شده است. از همین رو، در روایت نقلشده در کتاب «معانی الاخبار» از امام علی (ع) آمده است که زمانی که پیامبر اسلام (ص) گروهی را برای جنگ فرستاد، پس از بازگشت آنها فرمود: «آفرین بر مردمی که جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اکبر باقیمانده است.» سپس از پیامبر (ص) سوال شد: «جهاد اکبر چیست؟» پیامبر (ص) فرمود: «جهاد با نفس»، و سپس افزود: «برترین جهاد، جهاد کسی است که با نفس خود که در بدن اوست، مبارزه کند.»
منزلگاههای سلوک معنوی: از تخلیه تا تحلیه در مسیر تزکیه نفس
این مبلغ دینی در ادامه بیان میکند: تهذیب و تزکیه نفس، اگر بخواهد به نتیجهای معنادار و رستگارکننده منجر شود، و خروجیای متفاوت با ردی داشته باشد، باید در بستر و زمینهای خاص تحقق یابد. این زمینه، طی کردن سه منزل از منازل سلوک و سه پله از پلههای تزکیه نفس است که باید بهصورت تدریجی یا گاهی بهطور دفعی طی شوند. یکی از مراحل اساسی در این مسیر، مرحله تخلیه است. تخلیه به معنای پاکسازی باطن از هرگونه رذیله اخلاقی است که در نهایت مانع از حرکت روح به سوی حقیقت میشود. این رذایل اخلاقی که شامل حسد، تکبر، بخل، حقد، نمامی، پرحرفی، چشمچرانی، هرزگی، غیبت و دروغ است، هر یک بهتنهایی میتوانند انسان را از کمال و سعادت دور کنند و همانند موشهایی در انبان عمل میکنند که تمام تلاشهای انسان در عمل صالح را هدر میدهند. مهم این است که این رذایل بهتدریج یا همانند حالت تحول عظیم در انسان، از درون وجود او زدوده شوند. نمونه بارز چنین تحولی را میتوان در داستان بشر حافی مشاهده کرد. بشر حافی که فردی متمکن و مرفه بود، در زندگی خود غرق در تفریحات دنیوی و بیتوجه به معانی بلند روحانی بود. روزی امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر(ع) از کنار منزل او عبور میکرد و از داخل خانه او صدای ساز و آواز شنید. امام(ع) از کنیزک او پرسید که این خانه متعلق به کیست؟ وقتی پاسخ شنید که این خانه متعلق به بشر است که بنده نیست و صاحب بسیاری از بندگان است، امام (ع) فرمود: «اگر او بنده بود، چنین بیدین و بیاعتنا به حق نمیبود». این سخن امام (ع)، چنان تأثیری بر بشر گذاشت که وی فوراً به نزد حضرت رفت و توبهای صادقانه کرد و از آن زمان بهطور کامل دامن خود را از گناه پاک ساخت. او که پیش از این فردی مرفه و غرق در لذتهای دنیا بود، پس از توبه به «بشر حافی» ملقب شد، یعنی فردی که پای برهنه بود و بهطور نمادین از تعلقات دنیوی و گناهی که او را آلوده کرده بود، رهایی یافته بود. این داستان نشان میدهد که تخلیه نفس، گاه بهطور دفعی و با تحولی عظیم در انسان رخ میدهد، همانطور که در مورد بشر حافی اتفاق افتاد.
استاد قادری سپس به دو مفهوم مهم دیگر در سلوک معنوی اشاره کرده و میگوید: تجلیه و تحلیه. تجلیه به این معناست که انسان پس از تخلیه باطن از رذایل اخلاقی، باید خود را به فضائل اخلاقی بیاراید. این فضائل، همچون تواضع، حسن معاشرت، ایثار، دستگیری از محرومین، ادب و نزاکت اخلاقی، انسان را بهسوی کمال و تعالی میبرد و او را متخلق به اخلاق الهی میسازد. انسان باید بهطور مستمر در تلاش باشد که در زندگی خود این فضائل را عملی کند و بهوسیله آنها به نورانیت و اخلاق الهی دست یابد. اما تحلیه به معنای این است که برای آنکه حرکت سلوک معنوی بهدرستی ادامه یابد و در پرواز به عالم قدس و لاهوت خاموش نشود، باید از نقشهراهی که شریعت برای سلوک تعیین کرده است، پیروی کند. در واقع، تحلیه در این مرحله به معنای التزام به آداب شرعی و پیروی از دستورات دین در مسیر سلوک معنوی است. انسان باید در تمامی مراحل سلوک خود، متشرع به همان آدابی باشد که شارع مقدس در برابر او قرار داده است. در حقیقت، تحلیه همان التزام به سنتها و آموزههای دینی است که انسان را در مسیر الهی ثابتقدم نگه میدارد و باعث میشود که حرکت معنوی او در جهت صحیح و مطلوب پیش رود. در نهایت، این سه مرحله از سلوک یعنی تخلیه، تجلیه و تحلیه، مسیر انسان را بهسوی تعالی روحی هموار میسازد و او را از آلایشها و رذایل اخلاقی دور کرده و به سمت فضائل و اخلاق الهی هدایت میکند.