شناسهٔ خبر: 72053991 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

ایمنا بررسی می‌کند

نجات منابع آبی ایران با فناوری، سیاست‌گذاری یا تغییر سبک زندگی؟

با کاهش شدید منابع آبی، ایران درگیر یکی از جدی‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی خود شده است؛ سوءمدیریت، مصرف بی‌رویه و تغییرات اقلیمی، فشار بر منابع محدود را افزایش داده‌اند؛ درحالی‌که شهرهایی همچون اصفهان به استفاده از پساب‌ تصفیه‌شده روی آورده‌اند، اما آیا این راهکارها برای مهار بحران آب کافی خواهد بود؟

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در منطقه خشک و نیمه‌خشک به‌ویژه در مناطق شرقی و مرکزی با چالش‌های جدی در تأمین منابع آبی روبه‌رو است؛ در دو دهه اخیر بحران خشکسالی به‌شدت بر کاهش بارندگی‌ها تأثیر گذاشته و این وضعیت به کاهش منابع آبی و بروز مشکلات جدی در تأمین آب شرب و مصرف کشاورزی منجر شده است؛ از یک سو تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها شدت بحران را بیشتر کرده و از سوی دیگر سوءمدیریت و مصرف بی‌رویه منابع آبی در بخش‌های مختلف از جمله کشاورزی، صنعت و مصرف خانگی وضعیت را پیچیده‌تر کرده است.

ایران از جمله کشورهایی است که با متوسط بارندگی سالانه ۱۵۰ میلی‌متر، یکی از کشورهای کم بارش به‌شمار می‌آید؛ این وضعیت به همراه خشکسالی‌های مکرر در دو دهه اخیر موجب کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و خشک شدن منابع آبی شده، به‌طوری که طبق گزارش‌ها سطح آب‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق ایران به میزان چشمگیری کاهش پیدا کرده است.

در مناطقی همچون استان‌های اصفهان، یزد و کرمان کاهش سطح آب‌های زیرزمینی به حدی است که بعضی از این مناطق به‌طور جدی با خطر خشک شدن روبرو شده‌اند؛ در کنار این مشکل رشد سریع جمعیت و نیاز روزافزون به منابع آبی برای کشاورزی و صنعت نیز به شدت فشار بر منابع آبی کشور را افزایش داده است.

در کشاورزی که بیشترین مصرف آب را به خود اختصاص می‌دهد، از روش‌های سنتی و غرقابی برای آبیاری استفاده می‌شود؛ به‌طور متوسط ۹۰ درصد منابع آبی ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، همچنین مصرف آب در صنعت و بخش‌های شهری نیز در بعضی موارد به‌طور غیر بهینه صورت می‌گیرد، علاوه بر این آلودگی منابع آبی توسط فاضلاب‌های صنعتی و کشاورزی نیز به بحران افزوده است.

یکی از اصلی‌ترین دلایل مصرف بی‌رویه آب در ایران استفاده از روش‌های سنتی کشاورزی است که در آن از آبیاری غرقابی استفاده می‌شود؛ این روش‌ها علاوه بر هدررفت منابع آبی، موجب تبخیر بیشتر آب و نشت آن به خاک شده است؛ به‌منظور مقابله با این مشکل استفاده از تکنولوژی‌های نوین آبیاری همچون آبیاری قطره‌ای، آبیاری بارانی و استفاده از سیستم‌های اتوماسیون در آبیاری ضروری است؛ این روش‌ها می‌توانند مصرف آب را به میزان قابل توجهی کاهش دهند؛ در همین راستا انتخاب محصولات متناسب با شرایط اقلیمی و خاکی هر منطقه نیز باید در دستور کار قرار گیرد تا از کشت محصولات آب‌بر در مناطق کم‌آب جلوگیری شود.

به‌طور حتم ایجاد یک سیستم نظارت و مدیریت هوشمند بر مصرف آب در کشاورزی می‌تواند به بهبود وضعیت منابع آبی کمک کند؛ به‌عنوان مثال استفاده از حسگرهای هوشمند برای اندازه‌گیری رطوبت خاک و میزان نیاز به آبیاری می‌تواند به کاهش مصرف آب و استفاده بهینه از منابع آبی کمک کند؛ این اقدامات در کنار آموزش کشاورزان و تشویق آن‌ها به استفاده از فناوری‌های نوین می‌تواند گامی مؤثر در مدیریت بحران آب باشد.

بازیافت فاضلاب و استفاده مجدد از آب‌های خاکستری به‌عنوان یکی از راهکارهای اساسی برای مدیریت منابع آبی در ایران مطرح است، در این راستا استفاده از سیستم‌های تصفیه فاضلاب در صنایع، بیمارستان‌ها، کشتارگاه‌ها، همچنین در مناطق مسکونی می‌تواند به بازگرداندن آب به چرخه مصرف کمک کند؛ استفاده از تجهیزات تصفیه فاضلاب پیشرفته و بازچرخانی آب‌های خاکستری می‌تواند منبع قابل قبولی برای مصارف غیر شرب همچون آبیاری کشاورزی، فضای سبز شهری و صنایع باشد.

مطالعات نشان می‌دهد که کشورهایی همچون عمان با بازیافت ۱۰۰ درصد فاضلاب‌های خود، توانسته‌اند ۷۸ درصد از این آب‌ها را به مصرف کشاورزی و صنعتی بازگرداند؛ ایران نیز می‌تواند با استفاده از این مدل‌ها بازیافت فاضلاب را گسترش داده و به‌ویژه در مناطق خشک و کم‌آب، از منابع آبی مجدد بهره‌برداری کند.

به‌تازگی اصفهان گام‌های مهمی در استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده برداشته است؛ شهرداری این کلان‌شهر با احداث تصفیه‌خانه‌های متعدد و ایجاد یک شبکه ۱۰۰ کیلومتری موسوم به «رینگ پساب» توانسته است برای نخستین‌بار در کشور از پساب ثانویه برای آبیاری فضای سبز شهری استفاده کند؛ این اقدام نوآورانه، اصفهان را به یکی از پیشگامان مدیریت بهینه آب در ایران تبدیل کرده است، به‌گونه‌ای که هم‌اکنون دو شبکه مجزای آب یکی برای آب شرب و دیگری مخصوص آبیاری فضای سبز در این شهر فعال است؛ این رویکرد می‌تواند الگویی مؤثر برای دیگر شهرهای ایران در جهت استفاده پایدار از منابع آبی باشد.

یکی از چالش‌های جدی ایران، مشکل شور بودن آب‌های دریا و منابع آبی با املاح بالا در مناطق ساحلی و مرکزی کشور است؛ در مناطق ساحلی همچون خلیج فارس و دریای عمان، آب دریا به‌دلیل شوری بالا، برای مصارف شرب و کشاورزی غیر قابل استفاده است؛ استفاده از دستگاه‌های آب شیرین‌کن صنعتی می‌تواند به تأمین آب شرب از منابع غیرقابل شرب کمک کند، همچنین استفاده از روش‌های غشایی، حرارتی و ترکیبی برای شیرین‌سازی آب شور دریا می‌تواند به یکی از راهکارهای مؤثر برای حل بحران آب در ایران تبدیل شود که البته هزینه‌هایی نیز به همراه دارد.

در حال حاضر ایران به‌ویژه در مناطق جنوبی، با پروژه‌هایی همچون آب شیرین‌کن‌های غشایی (RO) و روش‌های حرارتی در حال تلاش برای تبدیل آب شور به آب قابل شرب است؛ اگرچه این فناوری‌ها هزینه‌بر هستند، اما در مناطق خاص با کمبود شدید منابع آبی، می‌توانند یک گزینه مهم برای تأمین آب شرب باشند.

یکی دیگر از مشکلات مدیریت آب در ایران استفاده از آب شرب برای مصارف غیرضروری همچون آبیاری فضای سبز، شستشوی معابر و حتی استفاده در سیستم‌های بهداشتی است؛ در بسیاری از کشورهای پیشرفته آب شرب از آب غیرشرب جدا شده و این فرایند در مدیریت منابع آبی تأثیر زیادی دارد؛ به‌عنوان مثال در کشورهای اروپایی سیستم‌های آبیاری با آب غیرشرب و جداکردن آب برای مصارف خانگی از آب‌های صنعتی و کشاورزی اجرا شده است.

در کنار استفاده از فناوری‌های نوین، یکی از چالش‌های بزرگ در مدیریت بحران آب، هماهنگی و هم‌افزایی میان بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی است؛ در ایران بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت، محیط‌زیست و آب‌وفاضلاب نیازمند همکاری نزدیک‌تری هستند؛ ایجاد سیاست‌های یکپارچه و هماهنگ در این زمینه و استفاده از الگوهای موفق کشورهای دیگر در مدیریت منابع آب می‌تواند به رفع بحران کمک کند.

ضرورت دارد که در سطح ملی و محلی برنامه‌های آموزشی برای ارتقای آگاهی عمومی در خصوص بحران آب و ضرورت صرفه‌جویی در مصرف آب راه‌اندازی شود؛ تدوین قوانین و سیاست‌های جدید برای مدیریت منابع آب با تأکید بر حفاظت و استفاده بهینه از منابع آبی به‌ویژه در بخش کشاورزی، اقدامی ضروری است.

نجات منابع آبی ایران با فناوری، سیاست‌گذاری یا تغییر سبک زندگی؟

انتقال آب دریا به اصفهان مطالبه جدی مردم است‌

مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کم‌برخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به مشکلات آب اصفهان و خشکی زاینده‌رود به خبرنگار ایمنا می‌گوید: از اواخر دهه ۷۰، آب زاینده‌رود به استان همجوار شرقی منتقل شد، با این شرط که تونل سوم و سد مرتبط با آن احداث شوند تا بخشی از آب منتقل‌شده به اصفهان بازگردد و پروژه تونل بهشت‌آباد قرار بود اجرا شود، اما مشکلات زیست‌محیطی و معارضات اجتماعی مانع آن شد.

وی می‌افزاید: یکی از دلایل اصلی خشکی زاینده‌رود برداشت‌های بی‌رویه و غیرقانونی از منابع آبی است که این برداشت‌ها چه در بخش کشاورزی و چه در صنعت، خارج از چارچوب قانونی انجام می‌شود و تأثیرات مخربی بر منابع آب اصفهان داشته است.

رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کم‌برخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید می‌کند: اصفهان از گذشته به‌عنوان یک باغ‌شهر مطرح بوده و دارای حقابه‌های قانونی برای باغات و زمین‌های کشاورزی در مناطق شرق و اطراف شهر است که با فصلی‌شدن رودخانه و تأمین نبودن آب در زمان مناسب، این مناطق دچار معضلات جدی شده است.

نادرالاصلی بیان می‌کند: اگر قوانین مربوط به منابع و مصارف آبی در بالادست، پایین‌دست و در مرکز به‌درستی اجرا شود و بر آن‌ها نظارت کافی وجود داشته باشد، می‌توان شرایط را بهبود بخشید، همچنین نزولات جوی نیز مسئله‌ای است که باید با صرفه‌جویی و مدیریت منابع آب مورد توجه قرار گیرد.

وی با اشاره به راهکارهای تأمین منابع جدید آبی برای استان ادامه می‌دهد: اگرچه مدیریت شهری نیز به‌عنوان یکی از بهره‌برداران آب، وظیفه حفظ فضای سبز، باغات و درختان کهن اصفهان را بر عهده دارد، اما نقش حمایتی و همیارانه‌ای برای مدیریت استان ایفا می‌کند و دولت سیزدهم نگاه ویژه‌ای به تأمین منابع جدید آبی داشت و انتقال آب دریا به‌عنوان یکی از این راهکارها مطرح است.

رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کم‌برخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان می‌کند: طرح انتقال آب دریا به استان که عمدتاً برای استفاده صنایع در نظر گرفته شد، با سرعت و جدیت در حال اجرا بود و مدیریت استان با حرکت جهادی و سرمایه‌گذاری کلان، لوله‌گذاری‌های گسترده‌ای انجام داد.

نادرالاصلی تصریح می‌کند: این اقدام می‌تواند نیاز صنایع را تأمین کند و دست‌اندازی‌های آن‌ها بر بستر رودخانه و منابع زیرزمینی را کاهش دهد؛ البته باید تأکید کرد که این آب فقط برای صنایع قابل استفاده است و مصرف شرب، بهداشتی یا کشاورزی ندارد.

وی اضافه می‌کند: انتقال آب دریا یک مطالبه جدی مردم اصفهان است و با تحقق آن می‌توان به توسعه پایدار استان امیدوار بود، زیرا شهروندان انتظار دارند حقابه‌های قانونی آن‌ها از زاینده‌رود به‌طور کامل استیفا شود.

نجات منابع آبی ایران با فناوری، سیاست‌گذاری یا تغییر سبک زندگی؟

نباید از سهم آب نسل‌های آینده بهره‌کشی کنیم

مهدی کلاهی، استاد دانشگاه به خبرنگار ایمنا می‌گوید: خشکسالی، چالش مهمی است و نیاز دارد به علم اهمیت دهیم و با همراهی تمام نهادها، دولت، دانشگاه‌ها و مؤسسات، بازار، بخش خصوصی، سمن‌ها، تشکل‌های مدنی و علاقمندان، زمینه یک مدیریت مشارکتی – تطبیقی بر اساس حوضه‌های آبخیز را پایه‌ریزی کنیم.

وی با اشاره به کم آبی در ایران و پارامترهای مؤثر بر آن می‌افزاید: اگر بخواهیم به یک مسئله بسیار مهم در کشور در رابطه با محیط زیست اشاره کنیم، باید مسئله آب را بیان کنیم؛ ایران در کمربند خشک و نیمه خشک قرار دارد؛ هزاران سال است که پدیده خشکسالی، پدیده آشنایی است، اما آنچه هم‌اکنون این خشکسالی را تشدید و آن را به یک وضعیت چالش برانگیز تبدیل می‌کند چندین عامل مهم است.

استاد دانشگاه با بیان اینکه افزایش جمعیت طی سال‌های اخیر این خشکسالی و کم آبی را بیشتر نمایان ساخته است، تصریح می‌کند: در گذشته با وجود جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر و فناوری‌های محدود، کم‌آبی در ایران مدیریت می‌شد، اما امروز با رشد جمعیت به ۸۴ میلیون نفر تأمین آب کافی به یک چالش اساسی تبدیل شده است، زیرا عواملی همچون سوءمدیریت، استفاده بی‌رویه از چاه‌های عمیق و موتورپمپ‌ها، و سبک زندگی مصرف‌گرا بحران آب را تشدید کرده است.

کلاهی ادامه می‌دهد: خشکسالی در ایران یک پدیده طبیعی است، اما وقتی با عواملی همچون افزایش جمعیت، سوءمدیریت و مصرف‌گرایی همراه می‌شود، مشکلات جدی‌تری ایجاد می‌کند؛ در حال حاضر مصرف منابع آبی کشور به‌طور تقریبی سه برابر ظرفیت زیستی آن است، به این معنا که ما از سهم آب نسل‌های آینده نیز بهره‌کشی می‌کنیم.

وی بیان می‌کند: خشکسالی در یک سلسله‌مراتب بر جامعه اثر می‌گذارد؛ اگر کوتاه‌مدت باشد تنها یک پدیده هواشناسی است، اما در صورت تداوم به خشکسالی هیدرولوژیکی تبدیل شده و دسترسی مردم به آب کاهش پیدا می‌کند، که می‌تواند موجب افزایش خشونت اجتماعی شود؛ این بحران به خشکسالی کشاورزی منجر می‌شود و کاهش سطح زیرکشت و تولیدات کشاورزی، اقتصاد کشاورزان را تضعیف و فقر روستایی را تشدید می‌کند.

استاد دانشگاه می‌گوید: در مرحله بعد، خشکسالی اجتماعی-فرهنگی روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت، خشکسالی روان‌شناختی موجب افزایش تنش و خشونت در جامعه می‌شود، بنابراین مقابله با خشکسالی نیازمند یک مدیریت منسجم و فرابخشی از جمله ایجاد یک ستاد ویژه مدیریت خشکسالی در سطح حوضه‌های آبی است.

کلاهی تاکید می‌کند: بارندگی‌های کم، پوشش گیاهی مراتع را تا ۴۰ درصد کاهش داده و معیشت دامداران و روستاییان را به خطر انداخته است، در نتیجه عشایر ناچار به پیش‌فروش دام‌های خود شده‌اند، زیرا نه مراتع کافی برای چرای دام وجود دارد و نه تأمین علوفه با قیمت‌های بالا ممکن است؛ این شرایط می‌تواند منجر به افزایش شدید قیمت گوشت و حتی کمبود آن در بازار شود.

وی خاطرنشان می‌کند: اگرچه مصرف خانگی سهم اندکی از کل مصرف آب را تشکیل می‌دهد، اما همچنان نیاز به اصلاح الگوی مصرف دارد؛ تجربه کشورهایی همچون هنگ‌کنگ نشان می‌دهد که تفکیک آب شرب از آب شستشو در منازل می‌تواند نقش مهمی در مدیریت منابع آبی داشته باشد؛ به‌عنوان مثال می‌توان برای ساختمان‌های جدید، الزام یا مشوق‌هایی جهت استفاده از سیستم‌های تفکیک آب در نظر گرفت، همچنین آب مصرفی خانوارها که به‌راحتی از سیستم خارج می‌شود، می‌تواند از طریق تصفیه محلی بازیافت و بازچرخانی شود، همان‌طور که در بعضی کشورها تا ۳۰ مرتبه این کار انجام می‌شود.

استاد دانشگاه تصریح می‌کند: مدیریت صحیح منابع آبی نیازمند اقدامات هماهنگ در سطح کلان است؛ هنگامی که مردم ببینند مصرف بی‌رویه آب در سایر بخش‌ها کنترل شده است، انگیزه بیشتری برای صرفه‌جویی خواهند داشت، بنابراین ایجاد سیاست‌های کارآمد، بهبود زیرساخت‌های بازیافت آب و آگاهی‌بخشی عمومی گام‌های اساسی در مقابله با بحران آب در ایران است.

نجات منابع آبی ایران با فناوری، سیاست‌گذاری یا تغییر سبک زندگی؟

به گزارش ایمنا، بحران آب در ایران، فراتر از یک مسئله طبیعی، به چالشی پیچیده با ابعاد مدیریتی، زیست‌محیطی و اجتماعی تبدیل شده است؛ کاهش بارندگی، افزایش جمعیت و الگوی نامناسب مصرف، فشار مضاعفی بر ذخایر آبی کشور وارد کرده است، درحالی‌که فناوری‌های نوین همچون بازیافت فاضلاب و استفاده از روش‌های پیشرفته آبیاری می‌تواند به کاهش هدررفت آب کمک کند، اجرای این راهکارها نیازمند یک سیاست‌گذاری هماهنگ، همکاری میان بخش‌های مختلف و تغییر در سبک مصرف عمومی است.

تجربه شهرهای موفق از جمله اصفهان با راه‌اندازی رینگ پساب به منظور آبیاری فضای سبز شهری نشان می‌دهد که تفکیک منابع آبی، بازچرخانی آب و استفاده از فناوری‌های نوین، نقش مهمی در مدیریت پایدار منابع دارد؛ در این میان آینده منابع آبی ایران به تصمیمات امروز وابسته است، تصمیماتی که می‌تواند این بحران خطرناک را کنترل کند یا آن را به نقطه‌ای غیرقابل‌بازگشت برساند.