به گزارش ایرنا، در دامنههای الوند سرافراز، جایی که بادهای کوهستانی با نجوای تاریخ در هم میآمیزند، گنجنامه چون گوهری درخشان در قلب همدان میدرخشد. این منطقه، که در پنج کیلومتری جنوب غربی همدان، پایتخت باستانی مادها و هخامنشیان، آرمیده، آینهای از شکوه گذشته و طبیعت است.
گنجنامه نه تنها با کتیبههای سنگیاش که ردپای داریوش و خشایارشاه را بر خود دارد، بلکه با آبشار خروشان و دشتهای سرسبزش، داستانی هزارانساله را روایت میکند که هر رهگذر را به اندیشه وا میدارد. اینجا، جایی است که زمین و آسمان، انسان و تاریخ، در رقصی جاودانه به هم پیوستهاند.
نام گنجنامه، خود سرآغاز افسانهای است که از دیرباز در ذهن مردمان این دیار ریشه دوانده؛ افسانهای که این سنگنوشتهها را کلید گنجی پنهان میدانست، گنجی که شاید نه از طلا و جواهر، بلکه از حکمت و عظمت پارسیان باستان سرچشمه گرفته باشد.
این کتیبهها، که در سینه صخرهای سخت حک شدهاند، با خطوط میخیشان چون شعری کهن، از خدایی بزرگ سخن میگویند. در کنارشان، آبشار گنجنامه، چون جریانی ابدی، زندگی را به این سنگهای خاموش هدیه میدهد و طبیعت الوند، با آغوشی گشاده، این میراث را در بر گرفته است.
گنجنامه اما تنها یادگار گذشته نیست؛ این منطقه، با دهکدهای توریستی که در دلش آفریده شده، پل میان دیروز و امروز است. از تلهکابینهایی که تا قلههای الوند اوج میگیرند تا سورتمهای که هیجان را به طبیعت پیوند میزند، گنجنامه تجربهای است که تاریخ را با لذتهای مدرن در هم میآمیزد.
در سال ۱۴۰۳، که همدان با ثبت جهانی هگمتانه بار دیگر در کانون توجه جهانی قرار گرفت، گنجنامه نیز بیش از پیش بهعنوان مقصدی بی همتا درخشید و گردشگران را به سوی خود خواند.
این مکان، فراتر از یک جاذبه گردشگری، روایتی زنده از هویت یک ملت است. کتیبههایی که روزگاری کاروانیان جاده شاهی را به سوی هگمتانه هدایت میکردند، امروز راهنمای عاشقان تاریخ و طبیعتاند. آبشاری که در هر فصل با نوایی متفاوت میخواند و دشتی که در بهار و پاییز رنگ زندگی میگیرد، گنجنامه را به تابلویی بیمانند بدل کردهاند. این نوشتار، شما را به سفری در عمق این شگفتی میبرد؛ سفری که از سنگنوشتههای هخامنشی آغاز میشود، در طبیعت الوند جان میگیرد و در دل امکانات امروزی به پایان میرسد.
گنجنامه، گنجی است که نیازی به کاوش ندارد؛ کافی است پای در این خاک بگذارید تا عظمتش را با همه وجود حس کنید. با نگاهی ژرف به کتیبههای باستانی، منطقه گردشگری و آبشار گنجنامه، تلاش میکنیم این گنجینه را نهتنها توصیف، بلکه زنده کنیم.
کتیبههای گنجنامه
کتیبههای گنجنامه، شاهکارهایی سنگی در دل کوه الوند، یادگارانی از دوران طلایی هخامنشیاناند که بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ سال پیش به فرمان داریوش بزرگ و خشایارشاه، پسرش، بر صخرهای سخت حک شدند. این ۲ سنگنبشته، در فاصلهای اندک از یکدیگر، در ارتفاعی نزدیک به آبشار گنجنامه قرار دارند؛ کتیبه داریوش در سمت چپ و بالاتر، و کتیبه خشایارشاه در سمت راست و پایینتر.
هر کتیبه، با ابعادی نزدیک به ۲ متر در سه متر، در سه ستون ۲۰ سطری به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی نو با خط میخی نگاشته شده است. این خطوط که چون رازی کهن در دل سنگ جا خوش کردهاند، نهتنها از قدرت پادشاهان، بلکه از ایمانشان به اهورامزدا سخن میگویند.
متن کتیبه داریوش چنین آغاز میشود: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که شادی را برای انسان آفرید، که داریوش را پادشاه کرد، پادشاهی یکتا، فرمانروای سرزمینهای بسیار.» این کلمات، با شکوهی بیمانند، عظمت داریوش را به تصویر میکشد که سرزمینهای وسیع از هند تا مصر را زیر پرچم پارسیان متحد کرده است.
در ادامه، داریوش از اهورامزدا میخواهد که او و سرزمینش را از شر دشمنان، خشکسالی و دروغ حفظ کند، دعایی که نشاندهنده باورهای عمیق دینی و نگرانیهای روزگارش است.
کتیبه خشایارشاه نیز با همان ساختار و شکوه نگاشته شده: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که شادی را برای انسان آفرید، که خشایارشاه را پادشاه کرد، پادشاهی یکتا از میان بسیاری.» خشایارشاه سپس خود را فرزند داریوش و وارث تخت پارسی معرفی میکند و از اهورامزدا طلب یاری میکند.
تفاوت این ۲ کتیبه در نام پادشاه و برخی جزئیات است، اما هر ۲ ستایشی از خدای پارسیان و نمایشی از اقتدار خاندان هخامنشیاند. اطراف کتیبهها، سوراخهایی منظم دیده میشود که به باور کارشناسان، برای نصب سازهای چوبی یا فلزی جهت حفاظت از کتیبهها در برابر باد و باران بوده است.
این کتیبهها که در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت ملی شدند، فراتر از زیبایی و قدمتشان، نقشی بیتا در تاریخ باستانشناسی دارند. در قرن نوزدهم، اوژن فلاندن، نقاش فرانسوی، در سالهای ۱۸۴۰-۱۸۴۱ این کتیبهها را ثبت کرد و سپس سر هنری راولینسون با تکیه بر آنها و کتیبه بیستون، خط میخی پارسی باستان را رمزگشایی کرد.
این کشف، دریچهای به سوی درک متون هخامنشی گشود و تاریخ ایران باستان را روشنتر کرد. موقعیت کتیبهها در مسیر جاده شاهی، که هگمتانه را به بابل و شوش متصل میکرد و نزدیکی به آبشار گنجنامه، که در فرهنگ پارسی مقدس بود، نشاندهنده انتخابی هوشمندانه برای این حکاکیهاست.
منطقه گردشگری گنجنامه
دهکده توریستی، فرهنگی و ورزشی گنجنامه که در سال ۱۳۷۹ با نگاهی بلندپروازانه گشایش یافت، گویی پلی است میان دیروز و امروز، که تاریخ را با شادمانیهای مدرن در هم میآمیزد. در انتهای دره عباسآباد، در دامنه الوند و در جوار کتیبهها و آبشار، این مجموعه با وسعت و امکاناتش، یکی از برترین مقاصد گردشگری استان است. جادهای که از همدان به این دهکده میرسد، با باغهای پربار و مناظری دلانگیز، خود بخشی از این سفر رویاهاست.
این منطقه، با تلهکابین یک هزار و ۶۸۰ متری که تا دشت میشان اوج میگیرد، سورتمه ریلی پرهیجان، پیست اسکی زمستانی، بانجیجامپینگ برای شجاعان، و دیوارهای برای سنگنوردان، هر سلیقهای را راضی میکند.
غار آکواریوم، که در سال ۱۳۹۰ با الهام از غار علیصدر افتتاح شد، دنیایی زیرزمینی از ماهیان رنگارنگ را به نمایش میگذارد. رستورانهایی با طعم غذاهای محلی و ویلاهای کوهستانی که از سال ۱۳۹۶ میزباناند، اقامتی دلپذیر را نوید میدهند. دشت میشان، با چشمههای زلال و طبیعت بکرش، در بهار و تابستان چون بهشتی زمینی است.
در سال ۱۴۰۳، پس از ثبت جهانی هگمتانه، گنجنامه با افزایش و بهبود زیرساختها، پذیرای گردشگران بیشتری شد. گنجنامه در هر فصل جلوهای نو دارد: بهار با شکوفهها، پاییز با رنگها،و زمستان با برف و یخ، گنجنامه، جایی است که تاریخ را میتوان لمس و طبیعت را با همه وجود تجربه کرد.
آبشار گنجنامه
آبشار گنجنامه، با ارتفاع ۱۲ متر، چون جریانی ابدی در کنار کتیبهها و در مسیر قله الوند میخروشد. این آبشار، که از چشمههای الوند سرچشمه میگیرد، با دبی متوسط ۲۰۰ لیتر در ثانیه (تقویتشده با هدایت آب)، به رودخانه پاییندست میپیوندد. در ۱۵ دی ۱۳۸۷، بهعنوان بیست و یکمین اثر طبیعی ملی ایران ثبت شد و با طبیعت اطرافش، گویی تابلویی زنده از زیبایی خلقت است.
در بهار و تابستان، آبشار با سرسبزی دره، خنکی و طراوت را به ارمغان میآورد و در زمستان، با یخزدگی و قندیلها، بهشتی برای یخنوردان میشود. صخرههای اطرافش، در تابستان میزبان سنگنوردان و در زمستان چالش یخنورداناند. نورپردازی شبانه در فصول گرم، جلوهای جادویی به آن میبخشد. در سال ۱۴۰۳، مسیرهای پیادهروی و امکانات رفاهی اطراف آبشار بهبود یافت و آن را به مقصدی پرطرفدارتر تبدیل کرد.