به گزارش ایرنا، دهلران، دشت پهناور و شهر محصور در آغوش کوهها و دشتهای گرم جنوب ایلام، میراثدار تمدنی است که آوازهاش از دل تاریخ شنیده میشود، این سرزمین گویی در هر گام اش داستانی برای بازگو کردن دارد؛ داستان مردمانی که با طبیعت سخت، همدلانه زندگی کردهاند و در گذر زمان تاریخ پر شکوهی به یادگار گذشته اند.
دهلران، نه فقط مکانی برای زیستن، بلکه اسطورهای از پیوند زمین و آسمان است؛ جایی که هر بوته، هر چشمه و هر تپه پژواکی از هزاران سال تمدن است؛ با کوههای بلند و چشمههای جوشانش، رازهای بیپایان طبیعت را در دل خود نهفته دارد.
این شهر، با دشتهای گسترده که در گرمای خورشید میدرخشند و رودهای خروشان که از دل کوهها جاریاند، سمفونی الهامبخش برای عاشقان طبیعت است، در این دیار، گذشته و حال در هم تنیدهاند؛ تپههای باستانی که خاطرات هزارههای گذشته را زنده میکنند و مردمان خونگرم و پرشوری که امروز همچنان حافظ فرهنگ پیشینیان هستند.
دهلران، سرزمین چشمهها و غارهاست؛ از آب گرمهای درمانگر گرفته تا چشمه قیر شگفتانگیزش که نمایشی از قدرت و پیچیدگی زمین است، تا غار خفاش که در تاریکیاش، پرواز زندگی جریان دارد؛ اینجا طبیعت، خود به گونهای سخن میگوید که شنیدن زمزمههایش، آدمی را به ژرفای سکوت و تفکر فرو میبرد.
این شهر، تاریخ را نیز در دل خود جای داده است؛ از قلعههای باشکوه ساسانی گرفته تا تپههای باستانی که روایت هزاران سال زندگی و تمدن را زمزمه میکند، دهلران، نهتنها خاکی گرم و مردمانی بلندهمت دارد، بلکه مقصدی است برای آنان که دل به کشف نادیدهها و ناشنیدهها سپردهاند.
دهلران، تجسمی از سرزمینی است که فرهنگ، طبیعت و تاریخ در هم آمیخته و تصویری از شکوه فراموشناشدنی ایران بهجا گذاشته است.
دهلران؛ شهر دلیران تاریخ و طبیعت بکر
دهلران، شهری غنی از تاریخ و شگفتیهای طبیعی، در جنوب استان ایلام قرار دارد، شهری که افزون بر نقش مؤثر در مقاومتهای تاریخی، با جاذبههای طبیعی و فرهنگیاش گردشگران را به سوی خود فرا میخواند.
در دامنههای جنوبی دینارکوه، ۲۳۰ کیلومتر از شهر ایلام فاصله بگیرید تا به دهلران برسید؛ شهری گرمسیری، گسترده و دلیر که طولانیترین مرز مشترک استان ایلام با عراق را به خود اختصاص داده است؛ تاریخی که با دشتهای سرسبز و رودخانههای کهن تنیده شده است، به همراه آثاری از هزارههای پیش از میلاد، دهلران را به مکانی متمایز و خاطرهانگیز تبدیل کرده است.
دهلران از شمال به شهرستان آبدانان، از جنوب و باختر به کشور عراق، از خاور به خوزستان و از غرب به مهران محدود میشود، این شهرستان که دارای سه بخش مرکزی، زرینآباد و موسیان است، گستره وسیعی به خود اختصاص داده و با طبیعتی بکر از رودخانههای خروشان، کوههای سر به فلک کشیده و دشتهای حاصلخیز معروف است، دینارکوه، سیاهکوه، غارها و چشمههای طبیعی از دل این جغرافیا سر برآوردهاند که ویژگیهای منحصر به فرد دارند و هرکدام داستانی از تاریخ و طبیعت روایت میکنند.
سرزمینی با پیشینه غنی تاریخی که آثار مسکونی از هزارههای هشتم پیش از میلاد در آن یافته شده، در دوران مختلف نقش کلیدی داشته است، از مسیری بازرگانی در هزاره سوم، تا یکی از راههای دسترسی به شوش و اکباتان در هزاره اول، دهلران همواره نقطهای مهم در تبادلات و ارتباطات میان تمدنها به شمار میرفته است، آثار بهجامانده از تپههای «علی کش»، تپههای موسیان، و قلعههای ساسانی مانند قلعه «شیاخ» نشاندهنده شکوه و رونق این منطقه در تاریخ است.
سفر به تاریخ؛ دهلران، گنجینه جاودانه
دهلران، شهر و شهرستانی است که هر گوشه آن داستانی از تاریخ انسان را روایت میکند؛ سرزمینی که بار هزارهها را بر دوش کشیده و رد پای نخستین سکونتگاههای بشری را در دل خود حفظ کرده است.
این دیار باستانی که روزگاری مسیر حیاتی میان کوههای زاگرس و دشتهای پهناور میان رودان بوده، صدای کاروانها و زمزمههای تمدنهای شکوهمند گذشته را هنوز در قلب خاموش خود دارد، از دوران نوسنگی تا سلسلههای باشکوه مانند هخامنشیان، دهلران، آینهای از گذر تاریخ و تجلی تداوم فرهنگ است.
این دیار که سالها میزبان تاجران، کشاورزان و جنگ آوران بوده، همچنان جامهای از اسرار تاریخ و زیبایی بر تن دارد، در دل دشتها و کوههای اطراف این شهر، گنجینههایی پنهان از انسانشناسی و باستانشناسی در انتظار دیدگان مشتاقی است که به گذشتههای دور سفر میکنند.
تپه علی کُش؛ سرآغاز سکونت و کشاورزی بشر
تپه «علی کُش»، یکی از مهمترین محوطههای تاریخی جهان، سرزمینی است که هشت هزار سال پیش از میلاد، نخستین بار انسانها در آن به کشت و کار و یکجانشینی روی آوردند.
این تپه که در دل زمین های پهناور و حاصلخیز موسیان قرار دارد، گنجینهای از ابزارها و آثار سنگی است که روایتگر شیوه زندگی نخستین کشاورزان و کوچنشینان بوده است.
حفاریهای انجامشده در این منطقه، اطلاعاتی بینظیر از دوران نوسنگی و دورههای نخستین تمدن بشری ارائه داده است، از دانههای کهن گندم و جو گرفته تا ابزارهای ابتدایی، این تپه را به یکی از استثناییترین منابع دانش باستانشناسی در ایران و آسیای غربی و حتی جهان تبدیل کرده است.
تپه علی کُش، شوقی وصفناپذیر را در دل هر تاریخدوستی زنده میکند؛ جایی که نه تنها زمان، بلکه آغاز شکوفایی بشر در قامت تمدن نیز لمسشدنی است.
قلعه شیاخ؛ نگهبان سنگی در دامنه زاگرس
در دامنه کوههای «تخت پیران» و میان زیبایی اسرارآمیز بخش زرینآباد، قلعه «شیاخ» همچون ایستادهای استوار از دوران ساسانیان، یادگاری از اقتدار، شکوه و رونق تمدن آن دوران است.
این بنای سنگی با دیوارهای عظیم و طویل خود، نه فقط پناهگاه آذوقه، بلکه قلب تپندهای برای دفاع و نظارت بر مرزها بوده است.
این قلعه که به دلیل معماری باشکوه و استحکامات پیچیده خود از برجستهترین آثار استان ایلام به شمار میرود، رگههایی از کاربرد در دوران اولیه اسلامی را نیز در دل خود جای داده است.
کانالهای ابتکاری انتقال آب و استحکامات نظامی قلعه، گواهی بر هوش و نبوغ ساکنان باستانی این مرز پرگهر است.
تپه موسیان؛ پژواک هزارهها در مرز عراق
تپه موسیان، گوهری دیگر در تاریخ دهلران است که در مرز آرام و کهن عراق آرمیده است.
این تپه، بازماندهای از دوران پررونق هزاره سوم پیش از میلاد است، حفاریهای این منطقه، نشان از تمدنی باشکوه دارد که در دامن این سرزمین زندگی میکردند و میراثی از گذشتههای دور را به ما هدیه دادهاند.
ویرانههای قلعه والی؛ شکوه معماری صفویه
بر بلندای تپههای سفیدرنگ چغا، بقایای قلعهای از دوران صفویه جا خوش کرده است.
این قلعه که محل اقامت زمستانی والیان پشتکوه بوده، تمدن و قدرت سیاسی آن دوران را به رخ میکشد.
معماری این بنا، تلفیقی از استحکام و زیبایی است و همچنان به عنوان نشانی از شکوه گذشته در زاگرس باقی مانده است.
دهلران؛ همآغوشی تاریخ و طبیعت
دهلران همانقدر که تاریخ را در سینه دارد، آغوشی سرشار از زیباییهای طبیعی نیز به روی گردشگران گشوده است، جنگلهای بلوط، کوههای باشکوه، چشماندازهایی بکر و چشمههای جوشان، تنوعی بیهمتا از طبیعت را پیشکش میکنند.
سفر به دهلران، نه تنها یک گردش، بلکه تجربهای وصفناشدنی از لمس رازهای زمین و زمان است، جایی که تاریخ و طبیعت، دست در دست هم، قصهای جاودانه را برای چشمان شیفته بازگو میکنند.
بیایید و این قصه را از نزدیک بشنوید، جایی که هر تپه، هر کوه و هر قلعه، بخشی از اسرار گذشته را روایت میکند و شما را به سفری در عمق تاریخ بشری دعوت میکند.
طبیعت بینظیر دهلران؛ گنجینهای که زمین و آسمان آفریدهاند
دهلران، دیاری که نقشهای از رازها و شگفتیهای طبیعت را در گستره خود جای داده است؛ این سرزمین چنان که گویی دستان خلاق زمین آن را از افسانهها تراشیدهاند، با چشمههایی جوشان، کوههایی صبور و دشتهایی افسونگر، هر ساله میعادگاه طبیعتگردان و گردشگرانی است که در جست وجوی آرامش و زیبایی، خود را به آغوش زاگرس میسپارند.
چشمههای آب گرم دهلران؛ شفا از دل زمین
در دامنههای سیاهکوه و در سه کیلومتری شهر دهلران، چشمههایی میجوشند که چون اکسیر، جان را تازه و تن را آرام میکند.
آب گرم این چشمهها با دمای ۵۰ درجه سانتیگراد، سرشار از مواد معدنی است و خاصیت درمانی آن شهرتی فراتر از مرزها دارد، استخرهای طبیعی و محوطههای لجندرمانی این منطقه، شفابخشی را برای کسانی که با بیماریهای رماتیسمی، حساسیتهای پوستی یا دردهای ناشی از شکستگی استخوان دستوپنجه نرم میکنند، هدیه میآورند.
گرمای دلنشین این چشمهها در سرمای زمستان، و نسیم خنک طبیعت در روزهای بهار، سفر به دهلران و لمس این معجزه طبیعی را به تجربهای فراموشنشدنی بدل میکند.
چشمه قیر؛ شگفتی سیاهرنگ زمین
در فاصله هفت کیلومتری جنوب دهلران، چشمهای از دل زمین میجوشد که برخلاف تصور، به جای آب زلال، روانهای از قیر سیاه را به جهان میبخشد.
چشمه قیر دهلران با این منظره حیرتانگیز، همچون صحنهای از داستانهای اساطیری است؛ قیری سیاه که به آرامی از اعماق زمین میتراود و لباسی از اسرار بر تن طبیعت میکند.
چشمه قیر، نه فقط یکی از بیهمتاترین جاذبههای دهلران، بلکه نمونهای کممانند در جهان است؛ پدیدهای که طبیعت را به زبان دیگر روایت و بازدیدکنندگان را مسحور قدرت خلاقه زمین میکند.
غار خفاش؛ نمایش باشکوه طبیعت در غروب آفتاب
در نزدیکی چشمههای آب گرم، غار شگفتانگیزی جای گرفته که نه فقط به واسطه ساختار عجیب و اسرارآمیز خود، بلکه به دلیل زیستگاه میلیونها خفاش، به یکی از جذابترین آثار طبیعی ایران تبدیل شده است؛ غار خفاش دهان باز کرده و در دل تاریک خود، عظمت حیات را به نمایش میگذارد.
در هنگام غروب، تصویری مسحورکننده شکل میگیرد؛ میلیونها خفاش به شکلی هماهنگ از دهانه غار خارج شده و آسمان را به رقص درمیآورند، گویی زمین و آسمان به هم پیوند خوردهاند تا نمایشی بیبدیل خلق کنند.
این لحظه، سالانه گردشگران بسیاری را به تماشای این شگفتی طبیعی فرا میخواند.
دینارکوه و سیاهکوه؛ تکیهگاه سبز زاگرس
دهلران به کوههایی شهره است که هر یک، همچون حصاری بلند و استوار، زیباییهای این منطقه را پناه دادهاند.
دینارکوه و سیاهکوه، دو گوهر از این تاج زاگرس، مقصدی منحصربهفرد برای کوهنوردان و دوستداران طبیعت است.
چشمههای زلال و رودخانههایی که در دل دینارکوه میخروشند، مراتع سرسبزی که در بهار ردای سبز خود را بر تن میکنند، و پوشش گیاهی معطر کوههای سیاهکوه، جایی است که طبیعت در زیباترین جلوه خود نمایان میشود.
این کوهها همچنین زیستگاه گیاهان دارویی و گونههای جانوری ارزشمندی هستند که بر غنای طبیعت منطقه افزودهاند.
دهلران؛ زنگار تاریخ بر چهره زمین
دهلران سرزمین شگفتیهاست؛ جایی که تاریخ و طبیعت دست در دست هم، قصهای بیپایان از زیبایی و اصالت را روایت میکنند.
از جوشیدن آب گرم در دل تپههای زاگرس تا سکوت معنوی دینارکوه، این سرزمین بیش از هر چیزی، سرچشمهای از آرامش و شگفتی است، اگر به جستجوی تجربهای متفاوت، نشاطبخش و فراواقعی هستید، دهلران همان گنجینهای است که چشمانتظار شماست.
کویر ابوغویر؛ آغوش آرام زمین در مرز آبی آسمان
جایی که دشتهای وسیع و خاموشی بیکران طبیعت دست در دست یکدیگر دادهاند، کویر ابوغویر همچون رویایی آرام در آغوش زمین خفته است، این منطقه بیابانی، که به نام همان روستای کوچک و مهربان ابوغویر خوانده میشود، بهشتی بکر و کمتر شناختهشده برای عاشقان سکوت، گسترههای ماسهای و زیباییهای ناشناخته است.
کویر ابوغویر، جایی میان نخلستانهای جنوب و آسمانی که خورشید در آن با شکوهی تمام به زمین میتابد، در مرز خاک خوزستان و عراق آرمیده است، این پهنهای وسیع از رملهای ماسهای، مکانی است که زندگی به گونهای دیگر جریان دارد؛ زندگیای که از خصلتهای بیابانی، سرسختی را به ارث برده و در سبزی پوشش پراکندهاش، ردپای استقامت را نشان داده است.
برای سفر به این کویر، باید از جادهها عبور کرد؛ از مسیر دشتهای سرسبز عباس، روستای نامآشنای چمهندی را پشت سر گذاشت و در جاده خاکی خالصی که به روستای ابوغویر میرسد، گام به این سرزمین اسرارآمیز نهاد.
آنجا که مرز زمین و آسمان، و حرکت باد با دانههای ریز ماسه، حالتی سحرآمیز پدید میآورد و گویی گوش زمان در برابر زمزمههای کویر خاموش میشود.
اما این همه آنچه کویر ابوغویر را خاص میکند، نیست. جان این دیار را پوشش جانوریاش سازگار کرده است؛ جانورانی که هر یک تجربهای متفاوت از زیستن در آغوش گرمای کویر دارند، مارهای بیابانی که در سایه شنها خزیدهاند، عقربهایی که گویی رازهای هزارساله را در حرکتهای شگرف خود نهفته دارند، آگاماها و جکوهایی که بر ماسهها میرقصند، و عقابها و سارگپههایی که از بلندای آسمان، گستره بیکران کویر را شکار میکنند.
این کویر، همنشینی است صمیمانه میان انسان و طبیعت، میان زمینی که صبورانه گرمای خورشید را به دوش میکشد و آسمانی که رؤیا و نور را به شنزارهایش هدیه میدهد.
آبشارهای هفتگانه دهلران؛ نغمهای از دل کوههای زاگرس
در دل کوههای سر به فلک کشیده زاگرس، جایی در بخش زرینآباد شهرستان دهلران، شاهکار طبیعتی بیمانند چشمانتظار عاشقان طبیعت است؛ آبشارهای هفتگانه خربزان، جایی که موسیقی آب و تپش سنگ، لحظاتی رؤیایی را برای رهگذران رقم میزند.
استان ایلام که به واسطه قرارگرفتن در میان کوههای پراشکوه زاگرس سرزمین اسرارآمیز نامیده میشود، طبیعتی ناب و نقشی بیبدیل از زیباییهای خلقت را به دوش میکشد. در شمال روستای آبشاران، جایی که جنگلهای بلوط و بنه، آغوشی سبز به سوی رهگذران میگشایند، آبشارهایی با شکوه استوار بر دامن زاگرس نشستهاند، گویی هر یک داستانی از شکوه و لطافت این سرزمین را روایت میکنند.
روستای آبشاران، که نام خود را از این آبشارهای پرطنین گرفته است، طبیعتی کوهستانی و آبوهوایی خنک دارد.
این روستا با جنگلهای پراکنده بلوط و بنه، جادههای پیچدرپیچ و قلههایی در آغوش ابر، مکانی است که گویی زمان در آن متوقف شده است.
هر قدم در این پهنه، تابلویی از نقاشی ناب طبیعت است که توپوگرافی خاص زمین و صدای زمزمههای آب، حال و هوایی متفاوت از هر سرزمین دیگری پدید آورده است.
آبشارهای هفتگانه، به مانند رشتهای از مرواریدهای درخشان بر گردن زاگرس نشستهاند، آب این آبشارها از دل کوهها میجوشد و پس از هر فرود، جانی تازه و شوری بینهایت به مسیر جاری خود میبخشد.
صدای خروش آب، آوایی از نیروی طبیعت و آرامش را در هم میآمیزد، تا انسان را برای لحظاتی از هیاهوی خستهکننده روزمرگی جدا کند و او را مهمان این سرزمین بهشتی سازد.
بقعه امامزاده سیداکبر(ع)؛ نگینی آرام در دل دهلران
در ۱۰ کیلومتری شهر دهلران، بقعهای مقدس آرمیده است که نام آن با ارادت و اعتقاد مردم این خطه گره خورده است.
بقعه امامزاده سیداکبر(ع)، مکانی که روایات مردم آن را متعلق به فرزندی از امام موسی کاظم(ع) میدانند، گفته میشود که سیداکبر(ع) به همراه حضرت معصومه(س) به قصد دیدار امام رضا(ع) از عراق راهی ایران شد، اما در میانه سفر، در سرزمین دهلران به علت بیماری از دنیا رفت و در این مکان به خاک سپرده شد.
گنبد ساده و صمیمی بقعه، آرامشی خاص به اطراف خود بخشیده و زائرانی که به آن قدم میگذارند، علاوه بر زیارت، جلوهای از تاریخ و معنویت را نیز تجربه میکنند.
امامزاده سیدفخرالدین(ع)؛ زیارتگاهی در دل طبیعت شگفتانگیز زرینآباد
در ۲۲ کیلومتری شهر میمه و در مسیر جادهای که به پهله زرینآباد میرسد، بقعه امامزاده سیدفخرالدین(ع) همچون جوهری درخشان در میان کوهستانهای اطراف میدرخشد.
این امامزاده از نوادگان امام موسی کاظم(ع) است و آرامش روحانی بارگاهش با طبیعت دلانگیز اطراف درآمیخته است.
گذشته از ارزشهای معنوی این مکان مقدس، زیباییهای بینظیر تنگه سیدفخرالدین، رودخانه زلال میمه، و درختان بلوط که بر چهره کوهستان نقش بستهاند، این بقعه را به ترکیبی از زیارت و تفریح در دل طبیعت تبدیل کرده است.
بنای جدید این بقعه در سال ۱۳۸۳ ساخته شده اما شکوه معنوی و تاریخی آن همچنان با خاطرههای کهن گره خورده است.
زائران و گردشگران با حضور در این مکان مقدس در کنار عبودیت، روزهایی لبریز از آرامش و لذت طبیعت را تجربه میکنند.
امامزاده سیدابراهیم(ع)؛ یادگاری باشکوه از هزارهها
در دل روستای بَردی از توابع زرینآباد، بنای کهن و استوار امامزاده سیدابراهیم(ع) همچون گوهری دستنخورده از تاریخ و ایمان خودنمایی میکند.
این امامزاده، فرزندی از امام محمدباقر(ع)، در کنار قبور دیگر اعضای خانوادهاش آرمیده است، قدمت بقعه سیدابراهیم(ع) به دوران هلاکوخان مغول بازمیگردد و گنبد هرمی و زیبایی آجرچینیهای آن، تبلوری از مهندسی و هنر معماری کهن است.
بنای تاریخی این امامزاده که در منطقه به نام «سوارهم» مشهور است، از قدیمیترین و سالمترین بناهای استان ایلام به شمار میرود.
فضای آرام و مقدس این مکان، محلی مناسب برای زیارت، تأمل و لمس تاریخ پرشکوه زرینآباد است.
یادمان شرهانی؛ جایی که تاریخ مقاومت به جاودانگی پیوست
شرهانی تنها یک یادمان نیست، بلکه زندهترین انسانشناسی مقاومت، ایثار و عشق به وطن است.
این منطقه در ۶۵ کیلومتری جنوبشرقی دهلران، اوج حماسههای دوران دفاع مقدس را در خود جای داده است؛ شرهانی، سرزمین عملیات غرورآفرین محرم است که آزادی آن در دل هشت سال دفاع مقدس با جانفشانیهای بیشماری رقم خورد.
این منطقه، جغرافیای تاریخ و مقاومت است؛ مکانی که ۱۵ روز عملیات در ارتفاعات ۱۷۵ و ۱۷۸، بارها دست به دست شد و اوج درگیریها، شهدای بسیاری را در دل خود به یادگار گذاشت.
شرهانی امروز به عنوان یکی از مقاصد مهم کاروانهای راهیان نور، جایگاهی معنوی دارد.
در اینجا، معراج شهدا و کانال بجیلیه، به عنوان نمادی از مقاومت و ایستادگی، بر یاد و خاطره شهدا میدرخشند؛ شرهانی، جایی است که نه تنها تاریخ، بلکه عشق و ایمان نیز بر بستر خاک به جاودانگی رسیدهاند.
دهلران؛ صنایع دستی و آداب فرهنگی
ساکنان دهلران، اکثراً از اقوام لُر و کُرد بوده و برخی خانوادههای عرب نیز در آن زندگی میکنند، این مردمان محلی، علاوه بر زبانهای مادری خود، از میراث فرهنگی و هنری غنی بهره میبرند.
چیغبافی: از قدیمیترین هنرهای دستی این منطقه بوده و به نوعی حصیربافی سنتی با نی و بامبو است که در میان عشایر کاربرد فراوانی دارد.
گیوه و گلیمبافی: زنان هنرمند این دیار، گیوه و گلیمهایی منحصربهفرد تولید میکنند که نه تنها مورد توجه گردشگران است، بلکه به کشورهای همسایه نیز صادر میشود.
از سوغات این منطقه نیز میتوان به فرآوردههای محلی همچون برنج عنبربو، پسته کوهی، برساق و حلواهای خوشطعمی مانند حلوای «بَگِل» اشاره کرد.
دهلران، این شهر مقاومت و شور زندگی، تبلوری از شکوه تاریخ و زیبایی بکر طبیعت است، از تپههای باستانی گرفته تا چشمههای درمانی و طبیعت مشحون از آرامش، هر گوشه از این دیار دعوتی به سفر در زمان و جهان است.
دهلران با تمام گنجینههای فرهنگی و طبیعی، جایگاه ویژهای در دل ایرانزمین دارد؛ جایی که خاطرات جنگ و مقاومت، بازتابی از افتخارات مردمان سرافراز این دیار است.
سفر به دهلران، سفر به گوشهای کمتر شناختهشده از ایران است که هر رهگذری را با خود به گذشتهای پرشکوه و آیندهای امیدوارکننده میبرد، در دهلران، تاریخ، طبیعت و دلیرمردان دست به دست هم دادهاند تا روایت حماسهای به درازای تاریخ باشند.
این شهر، نهتنها دشتها و کوههای خود را به تماشا میگذارد، بلکه روایتگر هزاران سال تاریخ و تمدن است که هنوز در هر سنگ، در هر چشمه و در حرارت خاکش زمزمه میشود، دهلران، جایی است که تاریخ به طبیعت گره خورده و روح زندگی در آن جاری است.
مسافری که از دهلران عبور میکند، تنها به جستجوی منظرههای بکر یا تمدنهای کهن نمیرود، او در جستجوی چیزی فراتر از دیدن؛ شاید همنشینی با زمان، همآغوشی با زمین و شنیدن صدای بیکلام تاریخ است، در کوچهپسکوچههای این شهر، در دامنههای کوه دینارکوه و چشمههای آب گرم، زندگی به شکلی متفاوت حضور دارد؛ حضوری از جنس ستایش طبیعت و گذر زمان.
اگر از دهلران عبور کردید، بدانید که تنها از یک شهر نمیگذرید؛ بلکه از گوشهای از قلب تاریخ و طبیعت ایران عبور میکنید.
اینجا دهلران است، جایی که احترام به طبیعت و آغوشگشودگی تاریخ، شما را به وداعی دشوار و بازگشتی امیدبخش میکشاند؛ دهلران، در سکوتش قصهای جاودانه است؛ قصهای که هنوز ادامه دارد...