مجید حسنی مقدم، عضو هیات علمی سازمان تحقیقات کشاورزی
برنج از اقلام مهم در سبد غذایی خانوارها می باشد که مطابق گزارش مرکز آمار سرانه مصرف آن حدود ۳۵ کیلوگرم می باشد. با توجه به جمعیت و تقاضای موجود، میزان تولید داخلی نیاز کشور را پوشش نمی دهد لذا در شرایط موجود، تولید داخلی بعنوان بخش اصلی و واردات بعنوان مکمل برای تامین نیاز بازار مصرف کشور وجود دارد. نکته قابل تامل دیگر اینکه برنج وارداتی صرفاٌ بر پوشش کسری کمی وفیزیکی نیاز کشور اثر ندارد، بلکه به لحاظ اقتصادی (در رنج قیمتی متفاوت) نیز باید مورد توجه قرار گیرد. به همین خاطر در مورد محصول برنج با دو بازار متفاوت اما مکمل هم مواجه هستیم و لازم است بر روی برندسازی، بازارسازی و بازار پسندی ارقام پرمحصول برنج ایرانی که انصافا برخی از آنها قابلیت رقابت بالایی با اقلام وارداتی دارند و متاسفانه جایگاه واقعی خود را در بازار ندارند، سرمایه گذاری بیشتری صورت پذیرد تا تنوع و فضای رقابتی بیشتری در این بازار ایجاد شود. این موضوع بعنوان یک اهرم کششی بازار در توسعه کشت و تولید این گروه از ارقام برنج اثر گذارخواهد بود. نکته دیگری که در مورد تولید، عرضه و بازار برنج مهم است، تفاوت های رفتاری در فرایند حرکتی این کالا با دیگر غلات از جمله گندم می باشد. کشاورزان گندمکار عمدتا بعد از برداشت گندم از مزرعه، تمام محصول تولیدی را به دولت و یا صنایع مرتبط می فروشند اما در مورد برنج که کالایی تجاری قلمداد می شود، با چهار حالت مواجه ایم :
الف) فروش بلافاصله پس از برداشت (بخش مهمی از آن به این شیوه عمل می شود)
ب) فروش بخشی از آن در مرحله برداشت وفروش بقیه آن در زمستان واوایل بهار
ج) فروش تدریجی در طی سال
د) پیش فروش محصول قبل از برداشت در قالب کشاورزی قراردادی (کتبی یا شفاهی)
ازاینرو نگهداری برنج داخلی عملاٌ در شبکه ای از تولیدکنندگان، کارخانجات شالیکوبی، دلالان، تجار، بنکداران، عمده فروشان و فروشگاههای سطح شهر نگهداری می شود. ازاینرو برای اطلاع ازسیستم انباری و برآوردحجم موجودی در تمامی حلقه های زنجیره با مشکلاتی مواجه و نیازمند اقداماتی برای بهبود نظام نگهداری و رصد اطلاعات در این زمینه هستیم که ما را مجاب می سازد تا در طرف عرضه برنج با واژه های متفاوت تولید، تامین، عرضه وتوزیع روبرو باشیم و نیازمند تعمق و توجه ویژه می باشد.
از اینرو برای پاسخ به چرایی افزایش معنی دار قیمت برنج در مدت زمان محدود، نیازمند توجه به عوامل مختلف دخیل در آنیم که بیان همه آنها از حوصله خارج است. اما اگر بخواهیم به مهمترین آنها بپردازیم، از نظر نگارنده موارد زیر می باشد.
- علیرغم شرایط تورمی برای دیگر کالاها و افزایش قیمت مولفه های تولید در شالیزارها، محصول برنج در یک سال اخیر افزایش قیمت معنی داری نداشته است لذا با توجه به اصل قیمت های نسبی در بازار، بخشی از افزایش قیمت را باید در راستای جبران جاماندگی از بقیه کالاها و بازارها به لحاظ اقتصادی تعبیر نمود. (هرچند جبران افزایش هزینه مولفه های تولید در مزرعه با تاخیر بوده و بخشی از تولیدکنندگان از آن منتفع نشده اند)
- در فرایند تجارت محصولات کشاورزی ازجمله برنج، با فاصله گرفتن از زمان برداشت محصول، هزینه هایی از قبیل هزینه انبارداری، هزینه خواب سرمایه و در برخی مواقع هزینه فرصت کسب درآمد در دیگر بازار ها بر قیمت آن اثر می گذارد که تغییر نرخ ارز بر انتظارات درآمدی بازارهای دیگر موثر است. انتقال تقریبا متقارن قیمتی بین برنج وارداتی با برنج داخلی را نیز نمی توان نادیده گرفت.
- نااطمینانی محتمل درانتقال تخصیص ارزبرخی از محموله های برنج وارداتی ترخیص شده به سال مالی آتی و نا مشخص بودن نرخ آن از نگاه واردات کنندگان و یا عرضه کنندگان برنج داخلی و وارداتی و با تعبیر انتظارات تورمی، می تواند در میزان عرضه آن دخالت داشته باشند. هرچند به دفعات اعلام گردید نرخ تسعیر ارز ترجیحی در سال اینده تغییری نخواهد داشت.
- در شرایطی که بازار ارز نوساناتی نامتعارف را تجربه می کند، معمولاٌ فروش اعتباری بعنوان مهمترین ابزار در فرایند تجاری کالاها با چالش نسبی مواجه و نسبت روش فروش نقدی و یا دوره پرداخت های کوتاه تر افزایش می یابد که طبیعتا در افزایش قیمت ها اثر گذار است.
- توسعه روزافزون قدرت اثرگذاری رسانه ها با دسترسی آسان و سریعی که دارند، در شکل گیری رفتارها در طرف عرضه و تقاضا اثرگذار و شرایط بازار را به جهت های مختلف هدایت نمایند و لذا بستر اثرگذاری و پیش بینی بر اساس نظریه های معمول اقتصادی را تغییر دهند. البته در این بین، رسانه هایی حضور دارند که با تحلیل های درست درآرامش بازار نقش مثبتی ایفا می نمایند و بخشی از این اثرات را خنثی می نماید.
- بر اساس بررسی ها و مطالعاتی که انجام شده است برنج و برخی از کالاها مانند سیب زمینی که شباهت نسبی در تامین نوع نیازهای تغذیه ای و استفاده در وعده های غذایی دارند، دارای ارتباط قیمتی و در اینجا کالای جانشین محسوب می شوند. سیب زمینی در دوره زمانی مشابه با برنج، افزایش قیمت داشته که نمی توان این اثر را نادیده گرفت.
- در دو مقوله سوداگرایی و سودگرایی که دومی اتفاقا خوب و با رعایت تعادل، تناسب وانصاف در تمامی حلقه ها برای تحرک در تولید و تجارت، لازم و ضروری می باشد. اما برخی دلالان اولی را مدنظر قرار می دهند و در شرایطی که شوک قیمتی محدود بروز می یابد، بر ماندگاری و شدت آن شوک می افزایند.
- برنج در یک فرایند زمانی پیوسته، در زنجیره تولیدکنندگان، کارخانجات شالیکوبی، بنکدارای، عمده فروشی و... و. در حرکت می باشد و لذا هر خللی حتی کوچک در یکی از حلقه ها، به حلقه های دیگر نیز سرایت نموده و قیمت ها را (به سمت بالا یا پایین که ناشی در افزایش و یا کاهش سرعت عرضه می باشد) در بازار تحت تاثیر قرار می دهد.
در پایان توجه به این نکته ضروری است که سیاست های تولیدی، ارزی و تجاری باید در کنار هم دیده شود و هر نوع تغییر در هر یک از سیاستهای ارزی و تجاری، بر تغییر الگوی الگوی مصرف و الگوی کشت و نهایتا تغییر ساختار برنج موثر است. لذا تحلیل درست و همه جانبه و مهمتر از آن تصمیمات درست و بهنگام، قطعا نتیجه مطلوبی بهمراه خواهد داشت.