شناسهٔ خبر: 71857890 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

«به یادِ...» - ۱

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

هنگامی که از زنده‌یاد توران میرهادی سخن می‌گوییم، باید به یاد داشته باشیم که درباره شخصیتی حرف می‌زنیم که آرزوهای فردی‌اش را با آرزوهای جمعی پیوند زد. او بر این باور بود که بهترین راه ادامه زندگی، ساختن است؛ ساختن مدرسه، تأسیس نهادهای فرهنگی، نگارش کتاب‌های مرجع و مهم‌تر از همه، پرورش نسلی از انسان‌ها که می‌خواهند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند.

صاحب‌خبر -

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه خداوردی: گاهی اوقات، زندگی انسان‌ها تنها به خودشان تعلق ندارد. برخی افراد آن‌قدر به دیگران عشق می‌ورزند و برای بهبود دنیای اطراف‌شان تلاش می‌کنند که نام‌شان به خاطره‌ای جمعی تبدیل می‌شود؛ خاطره‌ای که نسل‌های بعدی باید آن را حفظ کنند و از نو به یکدیگر یاد دهند.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از نام‌های بزرگی است که شاید تنها در کتاب‌ها شنیده باشیم؛ اما تأثیرشان هنوز در کنار ماست: در کتاب‌هایی که می‌خوانیم، در شغل و کاری که انجام می‌دهیم یا حتی در رویاهایی که درباره آینده داریم.

مجموعه‌گزارش‌هایی که قصد داریم در سرویس کودک و نوجوان ایبنا با عنوان «به یادِ چهره‌های ادبیات کودک و نوجوان ایران» به آن بپردازیم، دقیقاً برای همین نوشته می‌شود؛ برای اینکه هر بار یادی کنیم از یکی از آن انسان‌هایی که عمرشان را صرف کردند تا ادبیات کودک و نوجوان در ایران جان بگیرد، رشد کند و به نسل‌های بعدی منتقل شود.

و چه کسی بهتر از توران میرهادی برای آغاز این مسیر؟

هرگاه از زنده‌یاد توران میرهادی سخن می‌گوییم، نه‌تنها به یاد زنی میفتیم که زندگی خود را وقف آموزش و ادبیات کودکان و نوجوانان کرد، بلکه به یاد یک اندیشه‌پرداز و معمار فرهنگی خواهیم بود که به واسطه تلاش‌های بی‌وقفه‌اش، نسل‌های متعددی را به‌سوی دنیایی آگاه، خلاق و صلح‌جو سوق داد. این گزارش، مروری اجمالی بر زندگی و دستاوردهای اوست. او تنها یک معلم نبود و تنها یک نویسنده یا پژوهشگر هم نبود. توران میرهادی زنی بود که بخش زیادی از عمر خود را وقف کودکان کرد. او مسیر آموزش و ادبیات کودک را در ایران برای کودکان دگرگون ساخت؛ کودکانی که باید یاد بگیرند چگونه فکر کنند، چگونه دوست بدارند و چگونه آینده‌ای بهتر بسازند.

از دست دادن برادرش «فرهاد» در جوانی و فرزندش «کاوه» در میان‌سالی، نقش زیادی در جهت‌گیری‌های فکری و اجتماعی زنده‌یاد توران میرهادی داشت. او باور داشت که باید رنج‌های بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل کرد و این را به‌وضوح در مسیر حرفه‌ای‌اش نمایان کرد.

در این مطلب قرار است به‌طور اجمالی با توران میرهادی آشنا شویم؛ ببینیم چه مسیری را طی کرده است، چه کارهایی انجام داده و چگونه شد که امروز، هرگاه سخن از ادبیات کودک و نوجوان ایران به میان می‌آید، نام او با احترام و عشق تکرار می‌شود.

توران میرهادی در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در تهران متولد شد. خانواده‌اش نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و دغدغه‌های او داشتند. پدرش، سیدفضل‌الله میرهادی، از مهندسان تحصیل‌کرده در آلمان بود که پس از بازگشت به ایران در حوزه عمران و ساخت‌وساز فعالیت داشت و انسانی منضبط، دقیق و علاقه‌مند به پیشرفت کشورش بود. مادرش، گرتا دیتریش، زنی آلمانی بود که با عشق به فرهنگ و هنر ایرانی در این سرزمین ماندگار شد. گرتا از پیشگامان آموزش به روش نوین در ایران بود و با تکیه بر روش‌های آموزش پیشرفته اروپا، در پرورش فرزندانش بسیار اثرگذار بود. همین تربیت دوسویه – ایرانی و اروپایی – سبب شد توران از همان کودکی با نظم، خلاقیت، روحیه علمی و فرهنگی و احترام به تفاوت‌ها رشد کند.

در دانشگاه تهران بود که توران با جبار باغچه‌بان آشنا شد. جبار در حال اجرای طرح سوادآموزی بزرگ‌سالان بود. حضور جبار در زندگی میرهادی به او اهمیت سوادآموزی را آموخت. آشنایی با جبار باغچه‌بان و سپس حضور در کلاس‌های ادبیات محمدباقر هوشیار باعث شد توران میرهادی راهش را پیدا کند: راهی مادام‌العمر و به‌سوی کمال. پس از رشته علوم طبیعی انصراف داد و تصمیم گرفت برای تحصیل در رشته مورد علاقه‌اش یعنی علوم تربیتی و روان‌شناسی به اروپا برود. او برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن در رشته روان‌شناسی تربیتی و هم‌زمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج «سوینه» پاریس درس خواند. بزرگ‌ترین دستاورد این آموزش‌ها، دستیابی به نگرشی نو به آموزش و پرورش کودکان بود. به‌طوری‌که او درک کرد تنها آموزش در کلاس درس کافی نیست، بلکه باید فضایی فراهم کرد تا کودکان از طریق تجربه، پرسش و تعامل، توانمندی‌های فردی و اجتماعی‌شان را شکوفا کنند.

بازگشت توران به ایران مقارن با روزهایی بود که کشور نیاز مبرمی به نوسازی فرهنگی و آموزشی داشت. او با دانش روز و تجربه زیسته از اروپا به ایران آمد تا سهم خود را در این نوسازی ایفا کند. نخستین گامش در این مسیر، تأسیس «کودکستان فرهاد» در سال ۱۳۳۴ بود؛ مکانی که قرار بود نمونه‌ای متفاوت از آموزش رایج آن روزگار باشد: جایی برای پرورش فکر، خلاقیت و همکاری، نه فقط حفظ طوطی‌وار درس‌ها.

در سال ۱۳۳۵ اولین نمایشگاه کتاب کودک در ایران را راه اندازی کرد. در سال ۱۳۳۶ دبستان فرهاد نیز در کنار کودکستان ساخته شد و در همان سال توران‌خانم برای بار دوم مادر شد و کاوه، فرزندی که در یازده‌سالگی از دست رفت، به دنیا آمد. محسن خمارلو، همسر توران (همسر دوم پس از فوت همسر اول)، همراه و همیار همیشگی توران در اداره مدرسه و کودکستان بود و همین امر ساخت مدرسه راهنمایی فرهاد را در سال ۱۳۵۰ ممکن ساخت. در سال ۱۳۵۶ در مجتمع آموزشی فرهاد که کودکستان، دبستان و راهنمایی داشت بیش از ۱۲۰۰ دانش‌آموز تحصیل می‌کردند. در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ این مدرسه تبدیل به واحد تجربی تعلیمات عمومی بدل شد و پیشرفته‌ترین دیدگاه‌های آموزشی و پرورشی ایران ابتدا در آنجا بررسی و تجربه می‌شد؛ اما زندگی توران میرهادی فقط به موفقیت‌های علمی و آموزشی محدود نشد.

او در طول زندگی حرفه‌ای خود همواره بر کار گروهی تأکید داشت و معتقد بود پیشرفت واقعی تنها زمانی اتفاق میفتد که افراد باهم، در کنار هم و برای هدفی مشترک تلاش کنند. این باور فلسفه‌ای بود که در تمام فعالیت‌هایش دیده می‌شد؛ از مدرسه‌داری گرفته تا پژوهش‌های علمی و تولید آثار مرجع.

سال ۱۳۴۱ بود که ایده تأسیس شورای کتاب کودک، با هدف برداشتن قدم‌هایی اساسی در حوزه ادبیات کودک، به ذهن توران میرهادی و همکارش رسید. آن‌ها این شورا را با کمک گروهی از دوستداران کودکان مثل «مهدی آذریزدی»، «پرویز کلانتری»، «مرتضی ممیز»، «بیژن مفید» و… برپا کردند.

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

توران میرهادی سال‌ها هم در مدرسه فرهاد کار می‌کرد، هم در دانش‌سرای عالی و دانشگاه ابوریحان امروزی درس می‌داد و هم در شورای کتاب کودک حضور داشت. توران به آزادی اعتقاد داشت؛ به اینکه کتاب‌خواندن در کنار آموزش از همه‌چیز مهم‌تر است و منظور از مطالعه، خواندن هر کتابی نیست. توران می‌خواست که کودک ایرانی کتاب خوب بخواند و خوب بزرگ شود. سال ۱۳۴۲ بود. یک سال بعد از تأسیس شورای کودک که کاوه، پسر یازده‌ساله توران و محسن، به‌خاطر تخریب پل در اثر سیل درگذشت. توران‌خانم که عادت به در غم ماندن نداشت، بلافاصله بعد از این سوگ و خاک‌سپاری راهی شورا و مدرسه شد. برخلاف خرده‌هایی که خانواده و دیگران به او می گرفتند توران اعتقاد داشت: «من با حضورم در مدرسه از انجام این کار جمعی، درمانی برای دردهایم طلبیدم. من غم از دست دادن کاوه را برای خودم این‌گونه تعریف کرده‌ام که باشم و پل بسازم که کاوه‌های دیگر بر آب نیفتند.»

توران میرهادی همیشه به آموزش به‌عنوان ابزاری برای ساختن صلحِ پایدار نگاه می‌کرد. از نظر او، اگر می‌خواهیم جهانی آرام و انسانی داشته باشیم، باید از کودکی به انسان‌ها بیاموزیم که چگونه با تفاوت‌ها کنار بیایند، گفت‌وگو کنند و به‌جای رقابت‌های مخرب، به همکاری و دوستی فکر کنند. در همین مسیر بود که نه‌تنها در مدرسه فرهاد، بلکه در شورای کتاب کودک و بسیاری از نهادهای دیگر تلاش کرد تا فضای آموزشی ایران را از شیوه‌های سنتی به روش‌های مدرن و انسانی نزدیک کند. او نه‌تنها یک آموزگار بلکه یک الگو بود؛ الگوی انسانی که باور داشت دانش، فرهنگ و ادبیات می‌توانند دنیای بهتری بسازند، اگر از کودکی با دل‌سوزی و خِرَد به انسان‌ها آموزش داده شوند. او تا پایان عمر، یعنی تا آبان‌ماه سال ۱۳۹۵ که درگذشت، در تلاش برای این آرزو باقی ماند و با وجود تمام چالش‌های زمانه، دست از کار نکشید.

میراث زنده: کارهای ماندگار توران میرهادی

هنگامی که از توران میرهادی سخن می‌گوییم، باید به یاد داشته باشیم که درباره شخصیتی حرف می‌زنیم که آرزوهای فردی‌اش را با آرزوهای جمعی پیوند زد. او بر این باور بود که بهترین راه ادامه زندگی، ساختن است؛ ساختن مدرسه، تأسیس نهادهای فرهنگی، نگارش کتاب‌های مرجع و مهم‌تر از همه، پرورش نسلی از انسان‌ها که می‌خواهند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند. کارهایی که او در طول حیاتش انجام داد، همچنان ادامه دارد، نفس می‌کشد و به نسل‌های جدید خدمت می‌کند.

یکی از بزرگ‌ترین و ماندگارترین اقدامات توران میرهادی، تأسیس مدرسه فرهاد بود که پیش‌تر درباره آن صحبت کردیم. این مدرسه که در سال ۱۳۳۴ به یاد برادرش که از دست رفته بود، بنیان‌گذاری شد، هدفی فراتر از صرف آموزش دروس داشت. در این مدرسه، تنها ریاضی و فارسی آموخته نمی‌شد، بلکه کودکان می‌آموختند که پرسشگر باشند، با یکدیگر همکاری کنند، تصمیم‌گیری جمعی داشته باشند و به حقوق دیگران احترام بگذارند و در کنار دانش علمی، مهارت‌های اجتماعی نیز کسب کنند. مدرسه فرهاد به‌نوعی آرمان‌شهر کوچکی برای توران بود؛ جایی که او می‌خواست بهترین شکل ممکن از آموزش را به اجرا بگذارد.

اما میرهادی تنها به دیوارهای مدرسه‌اش قانع نبود. او به‌سرعت دریافت که اگر بخواهد فرهنگ مطالعه و تفکر انتقادی را در جامعه نهادینه کند و تأثیر بیشتری بگذارد، باید وارد دنیای کتاب و ادبیات کودک شود. به‌این‌ترتیب، او به یکی از اعضای مؤسس و فعال شورای کتاب کودک تبدیل شد؛ شورایی که از سال ۱۳۴۱ آغاز به کار کرد و هدف آن جدی گرفتن ادبیات کودک ایران، شناسایی و معرفی کتاب‌های مناسب و حمایت از پدیدآورندگان و مروجان این حوزه بود.

یکی از ثمرات درخشان شورای کتاب کودک و یکی از رویدادهای مهمی که توران میرهادی و نوش‌آفرین انصاری آن را پایه‌گذاری کردند و هنوز هم ادامه دارد، برگزاری سالانه دوره‌هایی با عنوان «آشنایی با ادبیات کودک» است که اکنون به سی‌ونهمین دوره خود رسیده است و یکی از باارزش‌ترین میراث‌های فکری توران میرهادی محسوب می‌شود. ایده برگزاری این دوره‌ها از آنجا نشئت گرفت که توران و نوش‌آفرین انصاری به این نتیجه رسیدند که برای ایجاد شبکه‌ای از علاقه‌مندان و متخصصان در سراسر ایران که بتوانند با دانش، تخصص و بینش صحیح وارد دنیای ادبیات کودک شوند، باید فرصت آموزش و آشنایی تخصصی با ادبیات کودک را برای آنان فراهم کنند.

در این دوره‌ها، شرکت‌کنندگان با تاریخچه ادبیات کودک، نقد کتاب، شناخت نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان و مباحث آموزشی و فرهنگی مرتبط با کتاب کودک آشنا می‌شوند. امروز، بسیاری از نویسندگان، منتقدان، مربیان و کتابداران فعال در حوزه کودک، از دل همین دوره‌ها بیرون آمده‌اند. چند دهه است که هر سال عده‌ای از معلمان، کتابداران، نویسندگان، مربیان و علاقه‌مندان به دنیای کودک در کنار یکدیگر جمع می‌شوند تا با الهام از راه توران میرهادی، بهتر و دقیق‌تر برای کودکان کار کنند. بسیاری از چهره‌های شاخص امروز در حوزه ادبیات کودک، زمانی دانشجوی همین دوره‌ها بوده‌اند و این نشان‌دهنده آن است که میراث توران هنوز زنده است و همچنان ادامه دارد.

اما میرهادی به همین‌جا بسنده نکرد. یکی از پروژه‌های بزرگی که سال‌ها برای آن وقت و انرژی صرف کرد، تدوین و انتشار «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» بود: کاری گروهی، علمی و بی‌سابقه در ایران. ایده این کار از یک خلأ مهم آغاز شد؛ زمانی که توران میرهادی متوجه شد که کودکان ایرانی منبعی معتبر، بومی و مناسب برای شناخت جهان و فرهنگ خود ندارند. در دهه ۴۰ بود که فرهنگ‌نامه‌ای آمریکایی برای کودکان و نوجوانان نوشته «برتا موریس مارکر» که تنها یک جلد آن به ایران اختصاص داشت از سوی انتشارات فرانکلین چاپ و به فارسی برگردانده شد. این کار باعث عکس‌العمل شدید شورای کودک شد که چرا و چطور یک کودک ایرانی باید فرهنگ‌نامه‌ای بخواند که ربطی به او و سرزمینش ندارد و به کودکان ایرانی چه ربطی دارد که در آلاباما چند رأس گاو وجود دارد و همین اطلاعات سبب می‌شود کودک از خواندن فاصله بگیرد؛ چراکه با آن ارتباط برقرار نمی‌کند و معنایی از ایرانی‌بودن در آن پیدا نمی‌شود. همین نیاز باعث شد تا با همراهی جمعی از متخصصان و پژوهشگران، کار تدوین این اثر بزرگ را آغاز کند.

ایده این بود که یک دانشنامه مرجع، مخصوص کودکان و نوجوانان ایرانی تولید شود؛ کتابی که اطلاعات دقیق، علمی و قابل‌اعتماد را با زبانی ساده و روان به بچه‌ها ارائه دهد. توران میرهادی سال‌ها از عمر خود را صرف سازمان‌دهی این پروژه بزرگ کرد. این پروژه بیش از پنج دهه به طول انجامیده و هنوز ادامه دارد. او با مدیریت این پروژه، گروهی از پژوهشگران، نویسندگان و متخصصانی را گرد هم آورد که سال‌ها بدون دریافت حقوق و صرفاً به‌خاطر عشق به کودک و دانش در این پروژه فعالیت کردند. این کار، نمونه واقعی از همان چیزی بود که توران همیشه به آن ایمان داشت: «کار گروهی». «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» نه‌تنها از نظر محتوایی ارزشمند است، بلکه نمونه‌ای از کار گروهی موفق و بلندمدت در فضای فرهنگی ایران به شمار می‌آید.

از مدرسه فرهاد تا شورای کتاب کودک، از دوره‌های آموزشی تا فرهنگنامه، ردپای توران میرهادی در جاهای مختلف فرهنگ و آموزش ایران دیده می‌شود. تأثیر این پروژه‌ها تنها روی کاغذ نماند. اکنون در گوشه‌وکنار ایران، مدرسه‌هایی پیدا می‌شوند که الهام‌گرفته از مدرسه فرهاد هستند. معلمان و مروجانی وجود دارند که با ادبیات کودک آشنا شده‌اند و کتاب خوب را می‌شناسند. والدینی هستند که می‌دانند انتخاب کتاب برای فرزندشان چقدر اهمیت دارد. افرادی هستند که فرهنگ‌نامه را در دست دارند تا به زبان ساده و مطمئن پاسخ سؤالات فرزندشان را بیابند. توران تلاش کرد نسلی از انسان‌ها را بسازد که خود ادامه‌دهنده این مسیر باشند؛ نسلی که یاد گرفته‌اند با دانش و مسئولیت برای کودکان کار کنند، برای صلح تلاش کنند و برای ساختن آینده‌ای بهتر وقت بگذارند.

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

کتاب‌هایی که توران میرهادی برای کودکان و بزرگ‌ترها به جای گذاشته است

توران میرهادی تنها در مدرسه‌داری و راه‌اندازی شوراها و نهادهای فرهنگی خلاصه نمی‌شود. او از آن دسته افرادی بود که هر آنچه آموخت، نوشت، ثبت کرد و به نسل‌های بعدی سپرد. او سال‌ها در این مسیر تجربه کسب کرد و سپس دست به قلم برد تا آنچه را که آموخته و آزموده بود، با دیگران شریک شود. نتیجه این نگاه، کتاب‌هایی شد که هر یک گوشه‌ای از دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های او را روایت می‌کنند و یکی از مهم‌ترین یادگارهای او، کتاب‌هایی هستند که خود نوشته یا نقش اساسی در تولیدشان داشته است. کتاب‌هایی که هر یک بخشی از نگاه، تجربه و دغدغه‌های او را برای ما حفظ کرده‌اند و اکنون جزو منابع مهم و ماندگار حوزه کودک و نوجوان به شمار می‌آیند.

از مهم‌ترین آثاری که خودِ او به جا گذاشت، می‌توان به این آثار اشاره کرد:

«فرهنگنامه کودکان و نوجوانان»: یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین کارهایی که توران میرهادی در آن نقش داشت، «فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان» است که در بخش قبل درباره آن سخن گفتیم.

«کتابِ کارِ مربیِ کودک»: این اثر، راهنمای عملی برای مربیان مهدکودک و کودکستان است؛ کتابی که با استفاده از تجربه‌های عملی در مدرسه فرهاد، فعالیت‌های گروهی، بازی‌ها، قصه‌ها، ترانه‌ها و نمایش‌ها را به شیوه‌ای ساده و کاربردی به تصویر می‌کشد. توران در این اثر نشان داده است که آموزش غیرمستقیم و پرورش خلاقیت و استقلال در کودکان از طریق فعالیت‌های روزمره امکان‌پذیر است.

«جستجو در راه‌ها و روش‌های تربیت»: این کتاب بازتابی از تفکرات و تجربیات عملی توران میرهادی در حوزه تربیت کودکان است. او در این کتاب به بررسی روش‌های نوین تربیتی پرداخته و سعی کرده است تا پاسخ‌هایی بیابد به این پرسش که چگونه می‌توان کودکی مسئول، خلاق و اهل تفکر پرورش داد. این اثر سرشار از فکر، برنامه و عمل سازنده خلاق و خلاقیت‌پرور است که مایه رشد و بلوغ شخصیت دانش‌آموزان و سرچشمه لذت از هنر، ادبیات، دانش و تجربه است و برای امروز نیز قابلیت الگوبرداری دارد. این کتاب نتیجه سال‌ها کار در مدرسه فرهاد و تجربه‌های واقعی او در مدیریت یک محیط آموزشی متفاوت است.

«مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران»: توران میرهادی در این کتاب از مادر آلمانی خود و زندگی او در ایران گفت‌وگو کرده است و درباره نقش مادر در خانواده، همراهی با پدر، پرورش پنج فرزند و توانمندکردن آنان در مراحل مختلف زندگی از طریق گسترش فرهنگ، هنر و ادب در خانواده، همچنین آشنا کردن فرزندان با زبان و فرهنگ‌های آلمانی مطالب جالبی بیان کرده است. شاید شخصی‌ترین و عمیق‌ترین اثر او، کتاب «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» باشد. در این اثر، توران میرهادی با نگاهی صمیمی و گرم از زندگی مادر آلمانی‌اش، گرتا دیتریش، سخن می‌گوید؛ زنی آلمانی که با عشق و اراده به ایران آمد و سال‌ها در کنار خانواده‌اش زندگی کرد. در این کتاب، توران با نگاهی صمیمی و دقیق از زندگی مادرش در ایران روایت می‌کند: از چالش‌های فرهنگی و اجتماعی تا نقش مهمی که گرتا در شکل‌گیری مدرسه فرهاد و مسیر تربیتی توران داشت. این کتاب تنها مرور خاطرات یک خانواده نیست؛ بلکه داستان پیوند دو فرهنگ، تلاش برای سازگاری و ساختن زندگی بهتر در دل تفاوت‌هاست. «مادر» در واقع ادای دینی است به زنی که نخستین معلم زندگی توران بود؛ زنی که پایه‌های نگاه انسانی، صبورانه و علمی توران به آموزش را از همان کودکی در وجودش بنا نهاد.

هر یک از این آثار نشان‌دهنده باور عمیق توران میرهادی به این نکته است که کتاب باید ابزاری برای عمل و تغییری واقعی در جامعه باشد. او همواره می‌خواست نوشته‌هایش نه‌تنها خواندنی، بلکه عملی و الهام‌بخش باشند. توران میرهادی هرگز نمی‌خواست صرفاً برای نوشتن بنویسد. برایش مهم بود که آنچه نوشته می‌شود یا منتشر می‌کند، به کار آدم‌ها بیاید. به قول خودش: «کتاب باید راهی برای بهتر زندگی کردن باز کند، وگرنه فقط کاغذ است.»

به همین سبب، هنوز سال‌ها پس از نگارش این کتاب‌ها، آن‌ها زنده‌اند، هنوز خوانده می‌شوند و همچنان الهام‌بخش نسل‌های تازه‌اند و آدم‌ها را به فکر و عمل دعوت می‌کنند.

البته کارنامه توران میرهادی به همین چند عنوان محدود نمی‌شود. او به کتابخانه‌ها نیز توجه داشته است. در کتاب «کتابخانه‌ی آموزشگاهی» که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد، از تجربه مدرسه فرهاد سخن گفت و بیان کرد که چگونه یک کتابخانه می‌تواند نقشی محوری در یادگیری ایفا کند. این کتاب تنها درباره چیدن قفسه‌ها و انتخاب کتاب نبود، بلکه به آشنایی با منابع گوناگون ادبی، هنری و اطلاعاتی و لذت مطالعه و تأثیر آن بر گسترش فرهنگ و ادبیات کودکان نیز می‌پرداخت.

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

اما شاید یکی از خاص‌ترین کتاب‌های او «آنکه رفت و آنکه آمد» باشد؛ تنها اثری که توران به‌طور مستقیم برای کودکان نوشته است. داستانی که مهرنوش معصومیان آن را تصویرگری کرده و در پایانش این متن ساده و عمیق آورده شده است:

«چرا زندگی گل چنین کوتاه است؟

آمدن و رفتن و زندگی کوتاه فرشته کوچک پاسخی خیال‌انگیز به این پرسش است و شاید تسکینی برای آنان که به فرشتگان کوچک دل می‌بندند.»

توران میرهادی، در کنار تألیف، دستی نیز در پژوهش داشت. یکی از مهم‌ترین آثارش در این زمینه «گذری در ادبیات کودکان» است که با همکاری لیلی ایمن و مهدخت صنعتی نوشته شد. در این کتاب، او به تعریف و هدف ادبیات کودکان در چند منطقه جهان و در ایران، مراحل رشد جسمی و روانی، نیازها، علاقه‌مندی‌ها و توانایی‌ها، ظاهر و باطن کتاب، مؤلف، ناشر و قیمت، انواع ادبی، ادبیات کودکان و رسانه‌ها و شیوه‌های علاقه‌مندکردن کودکان به مطالعه پرداخته است.

یکی دیگر از پژوهش‌های او «ادبیات کودکان» بود که شامل سه مقاله «ادبیات کودکان»، «ادبیات کودکان جهان» و «ادبیات کودکان ایران» از «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» است. او در این مقالات نگاه دقیقی به ادبیات کودک در ایران و جهان داشت و بر این باور بود که ادبیات کودک چیزی فراتر از کتاب‌های داستانی است؛ بخشی از فرهنگ شفاهی، قصه‌ها، لالایی‌ها و متل‌هایی که نسل به نسل منتقل شده‌اند.

علاوه‌بر این‌ها، میرهادی در نگارش کتاب‌های درسی مانند «تعلیمات اجتماعی سوم و چهارم دبستان»، «تاریخ»، «جغرافیا» و «تعلیمات دینی» نیز نقش داشت و کوشید تا شیوه آموزش این دروس را ساده‌تر و کاربردی‌تر کند.

او به سراغ ترجمه نیز رفته است. چند داستان و مقاله کوتاه را به فارسی برگردانده است؛ از جمله «افسانه چینی برای کودکان»، «گنجشک کوچولو» و مقالاتی درباره‌ی رفتار والدین، تأثیر قصه‌ها بر کودکان و نقش ادبیات در تربیت.

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

آثاری درباره توران میرهادی

توران میرهادی آن‌چنان تأثیر ژرف و ماندگاری بر آموزش، فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان ایران گذاشت که طبیعی است پژوهشگران، نویسندگان و فعالان این حوزه در قالب کتاب‌ها و گفت‌وگوهای متعدد تلاش کرده‌اند ابعاد گوناگون شخصیت و فعالیت‌های او را ثبت و حفظ کنند. این آثار، چه به‌صورت مصاحبه‌های مکتوب و چه در قالب روایت‌های زندگی‌نامه‌ای، فرصتی ارزشمند برای شناخت عمیق‌تر اندیشه‌های میرهادی فراهم می‌آورند.

از جمله مهم‌ترین این کتاب‌ها، «صلح را از کودکی باید آموخت» است؛ گفت‌وگویی خواندنی با پریچهر نسرین‌پی که در آن میرهادی با نگاهی ژرف به اهمیت صلح می‌پردازد و بر این باور تأکید می‌کند که صلح از خانواده آغاز می‌شود. توران میرهادی خاستگاه صلح را در خانواده و امنیت را در خانه و جامعه می‌بیند و عواملی را در گسترش فرهنگ صلح بسیار مؤثر می‌داند، از جمله: پرورش استقلال در کودکی و نوجوانی، مشارکت در فعالیت‌های خانه، مدرسه و اجتماع و پرهیز از خشونت در رفتار خانواده، مربیان و رسانه‌ها مانند سینما و تلویزیون. همچنین، تأثیر استفاده از ادبیات و هنر را نیز مد نظر قرار می‌دهد.

کتاب «استاد برجسته آموزش و پرورش» حاصل گفت‌وگوی شهرداد میرزایی با توران میرهادی است؛ اثری که در آن او به مرور بیش از پنج دهه فعالیت خود در سه عرصه مهم آموزش‌وپرورش، ادبیات کودک و تدوین کتاب مرجع تخصصی کودکان و نوجوانان می‌پردازد. این کتاب تصویری روشن از مسیر حرفه‌ای و دغدغه‌های فکری میرهادی ارائه می‌دهد.

در «در جست‌وجوی انسان وارسته»، کتابی به‌صورت مصاحبه وجود دارد که سوزان حبیب، از شاگردان مدرسه فرهاد که امروز استاد دانشگاه است، با چند تن از دانشجویان خود انجام داده و دیدگاه توران میرهادی را در برخی مسائل تربیتی، آموزشی و فرهنگی روشن ساخته است.

کتاب «فرصت‌های استثنایی» نیز گفت‌وگویی است که سیمین ضرابی با میرهادی انجام داده و در آن، توران میرهادی از فرصت‌هایی سخن می‌گوید که شامل بخش‌هایی از زندگی اوست. به گفته خود او، این فرصت‌ها به یاری خانواده، دوستان، استادان، هم‌فکران و همکاران برای دستیابی به راه‌ها و روش‌های نوین تربیتی و پاسخ‌گویی به نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان ایران در اختیارش قرار گرفته است.

در کتاب «مادر، همسر و مربی»، گفت‌وگویی میان توران میرهادی و مریم احمدی شیرازی درباره مسائل تربیتی در خانه و مدرسه وجود دارد که در سال ۱۳۸۶ در «پیک مام: نشریه‌ی داخلی مادران امروز» به چاپ رسید و اکنون برای دسترسی همگان به متن ارزشمند آن، به‌صورت کتاب منتشر شده است. این کتاب فرصتی است برای شنیدن حرف‌های مادری آگاه و آموزگاری خلاق که باور داشت نقش خانواده و مدرسه در پرورش کودک، مکمل یکدیگر است.

کتاب «نقش خانواده در جامعه» برگرفته از گفت‌وگویی تلویزیونی در شبکه ۴ سیماست و شامل نکته‌هایی درباره افزایش توانمندی خانواده‌ها در زمینه‌های مورد نیاز آنان، از جمله مصرف‌گرایی و صرفه‌جویی، آلودگی محیط‌زیست و پرهیز از مقایسه کودکان با یکدیگر به‌سبب خاص بودن هر انسان است.

«طلوع ماه» نیز اثری است که برگرفته از یک گفت‌وگوی تلویزیونی دیگر است. این گفت‌وگو به بررسی سابقه آموزش در ایران، مدرسه و دانشگاه، نظام آموزشی فعلی ایران، بلای رقابت در سیستم آموزشی و حذف آن در مدرسه فرهاد، نقش ادبیات کودکان در رشد فرهنگی آنان، تفاوت ادبیات با نوشته‌ها و خواندنی‌های آموزشی، «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» و همچنین نقش مخرب خشونت در ادبیات و رسانه‌های همگانی می‌پردازد.

کتاب «گفت‌وگو با زمان» مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها یا پیام‌های توران میرهادی در دوره‌ای بیش از ۵۰ سال است. بررسی، درهم‌کرد و دسته‌بندی اندیشه‌های او از جمله کارهایی است که در این کتاب انجام شده است. هر بخش از این اثر به موضوعی ویژه اختصاص دارد که موضوع کار یا علاقه ایشان بوده است.

توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران

و در نهایت، کتاب «توران میرهادی» که از مجموعه «انسان‌های کوچک؛ آرزوهای بزرگ» به زبان ساده و برای کودکان نوشته شده و زندگی این بانوی پیشگام را روایت می‌کند؛ زنی که غم‌ها و فقدان‌های بزرگ زندگی‌اش را به انگیزه‌ای برای ساختن و خدمت تبدیل کرد و با تلاش بی‌وقفه‌اش، نامش را در تاریخ فرهنگ ایران ماندگار ساخت. این مجموعه، زندگی‌نامه‌هایی است برای شناساندن فرهیختگان و مشاهیر ایرانی به کودکان. برای هر انسانی مطالعه درباره تاریخ، فرهنگ و تمدن ضروری است تا با شناخت کافی از پیشینه خود بتواند برای اهداف و آینده‌اش تصمیم‌گیری کند.

هر یک از این کتاب‌ها دریچه‌ای به دنیای فکر و عمل زنی است که زندگی‌اش را وقف کودکان کرد؛ چه آنان که در کلاس‌های مدرسه فرهاد پرورش یافتند و چه نسل‌هایی که هنوز از میراث علمی و فرهنگی‌اش بهره‌مند می‌شوند.