شناسهٔ خبر: 71844915 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

«جبهه»؛ روایتی متفاوت از دفاع مقدس در شبکه یک

برنامه «جبهه» که به همت گروه حماسه و مقاومت شبکه یک سیما ساخته شده است، از ابتدای ماه رمضان، هر شب بعد از اذان مغرب از شبکه یک سیما پخش می‌شود. 

صاحب‌خبر -
خبرگزاری میزان -

برنامه تلویزیونی «جبهه» در ۳۰ قسمت به بازخوانی حدود ۱۰۰ روایت از سال‌های دفاع مقدس و مقاومت اسلامی می‌پردازد. 

این برنامه به تهیه‌کنندگی سیداحمد موسویان، کارگردانی پیمان امیری و سردبیری حسین برکتی از ابتدای ماه مبارک رمضان، هر شب بعد از اذان مغرب از شبکه یک سیما پخش می‌شود. 

برنامه «جبهه» به همت گروه حماسه و مقاومت شبکه یک سیما با رویکردی قصه‌محور، به زندگی و تجربیات مهمانان پرداخته و تلاش می‌کند مفاهیم دفاع مقدس را در قالب داستان‌های واقعی روایت کند. 

مهمانان این برنامه از همه اقشار و گروه‌های مرتبط با دفاع مقدس و مقاومت، تجربیات شخصی خود را در حضور چهار میزبان ثابت روایت می‌کنند. 

علی خلیلی فعال رسانه فلسطینی، علیرضا دلبریان از راویان دفاع مقدس، سعید ابوطالب مستندساز دفاع مقدس و مریم تجلایی فرزند شهید علی تجلایی میزبانان این برنامه تلویزیونی هستند. 

در روزهای گذشته و برای تهیه گزارش از پشت صحنه برنامه «جبهه» به سوله‌ای در نزدیک شهر تهران رفتیم؛ سوله‌ای که در بدو ورود با عکس‌هایی از شهدا و رزمندگان دفاع مقدس مزین شده بود. 

در انتهای سوله یک سالن بزرگ وجود داشت که ادوات جنگی مانند ماشین‌هایی که رزمندگان در دوران دفاع مقدس از آن‌ها استفاده می‌کردند، در آن بود. نارنجک و آر پی جی و مین و دیگر ادوات جنگی که یادآور روزهای دفاع مقدس بود در این سالن و به عنوان دکور برنامه استفاده شده بود. پشت سر جایی که قرار بود مهمان برنامه رو به دوربین حرف بزند، عکس‌هایی از شهدای مقاومت بود؛ سیدحسن عزیز، حاج قاسم، شهید سنوار و شهدای دیگری که طی زمانی کوتاه به دست رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی به شهادت رسیدند. 

عوامل برنامه «جبهه» از این سالن به عنوان سالن ضبط برنامه و مصاحبه با مهمان استفاده می‌کردند. مهمان آن روز یکی از آزادگان سرافراز ایران اسلامی بود. او حدود ۱۱۰ ماه از زندگی خود را در زندان‌های رژیم بعث عراق به اسارت گذرانده بود. 

این آزاده قهرمان حرف‌های شنیدنی زیادی داشت که مخاطبان را قطعا بهت زده خواهد کرد. روایاتی عجیب از زندان‌های رژیم بعث عراق که طبق گفته‌های او بسیاری از این زندان‌ها قتلگاه بود تا زندان و اسرا را به قصد کشت در این زندان‌ها کتک می‌زندند و آزار می‌دادند. 

انگار که هر بار از این روزها می‌گویند دوباره داغ و دردشان تازه می‌شود و آن روزهای تلخ در چند دقیقه از جلوی چشمشان عبور می‌کند. 

پس از شنیدن خاطرات این آزاده و رزمنده دوران دفاع مقدس، با چند تن از عوامل برنامه «جبهه» گپ و گفت‌های کوتاهی داشتیم و در این گفت‌وگوها با نگاهی متفاوت از دوران دفاع مقدس روبه‌رو شدیم. 

برخی داستان‌ها از خانواده شهدا، اسرا و رزمندگان به قدری دردناک و عجیب و غیر قابل باور بود که اگر شاهدان زنده آن‌ها امروز زیست نداشتند، اتفاقاتی که روایت می‌کردند قابل پذیرش و باور نبود. 

سالن دیگری در سوله تعبیه شده بود و به نوعی سالن اصلی برنامه بود. سالنی که مخاطبان در کنار مهمان‌ها، راویان و کارشناسان دوران دفاع مقدس حضور داشتند و از نزدیک شاهد ضبط این برنامه بودند. 

تقریبا ساعت ۲ بعدازظهر بود و ما به زمان ضبط یکی از پلان‌ها رسیدیم. مخاطبان روایت‌ها را می‌شنیدند و در کنار تعجب برای غربت وطن و شهدای راهش اشک می‌ریختند. 

کارگردان کات داد تا عواملی که از صبح پشت دوربین بودند، کمی استراحت کنند. مخاطبان هم خسته شده بودند و روی سکوهایی که به شکل خاکریز طراحی شده بود، استراحت می‌کردند. چند نفری هم در حال اقامه نماز بودند. حال و هوای عجیبی در پشت صحنه «جبهه» حاکم بود. 

ورودی لوکیشن مانند تونل‌ها و کانال‌هایی بود که در جبهه جنوب کشور می‌دیدیم و به یاد داریم. دور تا دور این سالن نخل بود و در انت‌ها رودخانه‌ای طراحی شده بود که نماد اروند و کارون بود. 

قسمتی از سالن به مانند نیزارهای هورالعظیم بود و به ۴۰ سال قبل و روزهای عملیات بازمی‌گشت؛ یک فضای کاملا سینمایی که مناسب این برنامه بود. 

یاد شهدا در گوشه گوشه این لوکیشن موج می‌زد و حتی می‌توانستی برای لحظاتی نشوی و فقط با دیدن در حال و هوای جبهه و حضور رزمندگان در دوران دفاع مقدس قرار بگیری. 

جبهه راوی سخنانی بود که این بار تکراری نیست اما عامیانه است. شهدا قطعا باید اجازه دهند تا از آن‌ها سخن گفته شود و این حرف‌ها انگار از زبان خود شهدا روایت می‌شد. 

«جبهه» با زاویه‌ای به دفاع مقدس نگاه کرده که می‌تواند مردم عام را با خود همراه کند. 

تاکنون حدود ۱۱ قسمت از این برنامه پخش شده و روایت‌های زیادی از رزمندگان و خانواده‌هایشان در این شب‌ها به گوش مردم رسیده است؛ روایاتی که در شب‌های قدر به اوج خود می‌رسد. 

قطعا نمی‌توان حجم زیاد روایت‌ها از هشت سال رشادت را در ۳۰ شب برای مردم ایران بازگو کرد، اما لااقل می‌توان تا حد زیادی یادآوری کرد که از چه روزهایی گذر کردیم تا ایران عزیزمان امروز به این عزت و اقتدار برسد؛ عزت و اقتداری که قطعا مدیون خون شهداست. 

این روایت‌ها و یاد شهدا به ما و مسئولان گوشزد می‌کند که باید به خون شهدا پایبند بود و برای رفاه حال مردم ایران بیش از گذشته تلاش و کوشش کرد. 

انتهای پیام/