به گزارش خبرگزاری آنا؛ یکی از شبهاتی که پیرامون قرآن مطرح میکنند این است که «قرآن، برای آسمان بالای سر ما مطالبی بیان فرمود که با آگاهیهای بشر سازگاری ندارد؛ برای مثال، در آيه 6 سوره قاف آمده: «مگر به آسمان بالاي سرشان ننگريستهاند كه چگونه آن را ساخته و زينتش دادهايم و هيچ پارگي(شكافي) در آن نيست». پارگي، شكاف در مورد آسمان، چه معنايي دارد؟ از نظر قرآن، آسمان مانند سقفي است كه بر فراز زمين بنا شده؛ (آيه 32 سوره انبياء)؛ ستونهايي اين سقف بلند و بزرگ را نگه داشتهاند، ولي مردم، آن ستونها را نميبينيد». پاسخ این شبهه را از مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
گروهی از مفسران و دانشمندان، عبارت «ما لها من فروج»(1) را نفیکننده هر گونه شکاف و خللی در آسمان میدانند و حرف «ما» در این آیه، حرف نفی است. گروهی دیگر، «ما» را موصوله و آیه را بیانگر وجود شکافهایی در آسمان میدانند و احتمالات مختلفی در تفسیر آن ارائه دادهاند.
در مورد آیه 32 سوره انبیاء، میتوان گفت: اگر مراد از سماء در این آیه، تمام آسمانها باشد، حفظ آن، به معنای جلوگیری از نابودی آن است که این خود، نشانگر قدرت و تدبیر الهی است؛ و اگر مراد از آن، جو زمین باشد که همچون آسمانی، بالای سر ما قرار گرفته، محفوظ بودن آن از فساد و پراکنده شدن از اطراف زمین، مراد است.
با توجه به این که جو زمین از پراکندگی و نیز از ورود و عبور شهابها و اشعههای زیانبار حفظ شده است و از طرفی این امر باعث شده، جو همانند سقفی، زمین را در برابر این مشکلات محفوظ کند، میتوان گفت، این آیه، هم به محفوظ بودن جو اشاره دارد و هم، به حافظ بودن آن. واژه «محفوظ» در آیه، میتواند به معنای «حافظ» به کار رفته باشد؛ زیرا استعمال اسم مفعول، در معنای اسم فاعل و به عکس، در زبان عربی و نیز قرآن(2) شایع است.
همه آیات قرآن، با هم مرتبطاند
یكی از اوصاف قرآن كریم، عدم اختلاف و عدم تناقض در آیات است كه خود، بدان تصریح فرموده: اگر غیر خدا برای شما قرآن را تدوین می¬كرد، اختلاف زیادی در آن یافت می¬شد.(3) همه آیات قرآن، با هم مرتبطاند و بعضی از آن، بعضی دیگر را تفسیر می¬كنند. در این میان، برخی با ذكر مطالبی در باب آیات این کتاب آسمانی، خواستهاند القا كنند كه بین آیات آن، تناقض وجود دارد و با علم روز هم سازگار نیست.
مراد از شکافته شدن آسمان
خداوند در آیه 19 سوره نباء می¬فرماید: «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْوابا»؛ آسمان گشوده می¬شود و به صورت درهای متعددی در می¬آید.
در آیه 1 سوره انفطار آمده است: «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»؛ زمانی كه آسمان بشكافد.
آیات فوق، به گشوده شدن آسمان و درب¬های متعدد آن، اشاره دارد. در تفسیر این آیات، گفتهاند:
1ـ منظور آن است كه در آستانه قیامت، درهای عالم غیب به عالم شهود، گشوده می¬شود، حجابها كنار می-رود و عالم فرشتگان، به عالم انسان راه می¬یابند. (4)
2ـ منظور از «سماء»، كرات آسمانی است(5) كه بر اثر انفجارات پیدرپی، از هم متلاشی میشوند و ابری كه حاصل از این انفجارات است، صفحه آسمانها را فرا میگیرد.
آیات بسیاری از قرآن كریم، بیانگر این حقیقت است كه در آستانه قیامت، دگرگونیهای عظیم و تحولی عجیب، سرتاسر عالم هستی را فرا میگیرد؛ كوهها متلاشی و همچون غبار در فضا پخش میگردند؛ خورشید، بینور و ستارگان بیفروغ میشوند؛ فاصله ماه و خورشید، از بین میرود؛ لرزه و زلزله عجیبی سراسر زمین را فرا میگیرد؛ در چنان روزی، متلاشی شدن آسمان، یعنی كرات آسمانی و پوشیده شدن صفحه آسمان، از یك ابر غلیظ، امری طبیعی خواهد بود؛ زیرا با دگرگونیها و انفجارات كواكب و سیارات، آسمان، از ابری غلیظ پوشیده میشود؛ آسمانی كه در حال عادی، با چشم دیده میشود، به وسیله این ابرهای عظیم انفجاری، از هم شكافته میشود.
تفسیرهای دوگانه فوق، منافاتی با هم ندارند؛ زیرا ممكن است از یك¬سو پردههای جهان ماده، از مقابل چشم انسان كنار برود و او، عالم ماورای طبیعت را مشاهده كند و از سوی دیگر، كرات آسمانی متلاشی شوند و ابرهای انفجاری آشكار گردند و در لابهلای آنها شكافهایی نمایان باشد. آن روز، روز پایان این جهان و آغاز رستاخیز و روز بسیار دردناكی برای افراد بی¬ایمان و ستمكاران لجوج است. (6)
با توجه به تفاسیر و همچنین، مشخص نبودن معنای آسمان در آیه، می¬توان گفت: منظور از آسمان، همین آسمان كه در افق دید ما قرار دارد، نیست تا درباره شكافته شدن آن، بحث كنیم، بلكه مراد، كرات و كهكشان است كه در آستانه قیامت، متلاشی می¬شوند.
مکانی محفوظ
نظم حاکم بر آسمانها و محفوظ بودن آن از هر گونه تغییر و دگرگونی، نشانه قدرت، تدبیر و عظمت خدای متعال است؛ چرا که اوست که با واسطه برخی عوامل طبیعی و غیر طبیعی، مانع از بروز کوچک ترین خلل و بی نظمی در جهان میشود. به گفته قرآن، آسمانها از ورود شیاطین نیز حفظ شدهاند تا اسرارشان فقط برای اهل آن، آشکار بماند و نیز از هرگونه دخل و تصرف شیاطین، دور باشند.
ـ«وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُون»؛(7) و آسمان [جو] را سقف محفوظی قرار دادیم.
ـ«فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى في كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليم»؛ و آسمان پست(دنیا) را با چراغها (ستارگان) آراستیم.
در آیات 225 بقره، و 17 حجر، و 7 صافات، نیز مسأله حفظ آسمانها بیان شده است.
کتب لغت، «توجه و مراعات کردن» را به عنوان معنای اصلی ماده «حفظ»، بیان کردهاند؛(9) لازمه آن، نگهبانی(10) و جلوگیری از تلف و خرابی(11) و هر گونه کاستی در شیء است. این معنا با اختلاف موارد، متفاوت میشود؛ مثل حفظ مال از تلف شدن؛ حفظ امانت از خیانت؛ حفظ نماز از فوت شدن؛ حفظ مطلب از فراموشی و... .
در مورد آسمان در این آیات و این که از چه چیز حفظ شده، تفاسیر و دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است.
1ـ برخی دانشمندان، با بیان نکاتی پیرامون جو و تأثیرات آن بر کره زمین، آن را به عنوان سقفی معرفی میکنند که در آیه 32 سوره انبیا به آن اشاره شده است. مراد از حفظ بودن آسمان، حفظ شدن زمین در برابر پرتوهای مضر آسمانی و نیز شهابهای آسمانی است که روزانه میلیونها عدد، از آنها به طرف زمین جذب میشوند، ولی جو، مانع برخورد آن ها به زمین میشود. (12)
2ـ برخی، با مطرح کردن همین تفسیر از آیه، آن را اعجازی علمی از قرآن دانستهاند. (13)
3ـ برخی، تفسیر گذشته را درباره آیه 32 سوره انبیا نمیپذیرند و مینویسند: «اگر این مطلب درست میبود، میبایست گفت: «وجعلنا السماء سقفاً حافظاً»؛ یعنی جو حافظ زمین شد، نه محفوظ». ظاهراً منظور از آسمان در این آیه، دست کم جو نیست و برخی بر حسب تعبیر قرآن، آسمان سقفی است که بر این جهان محسوس کشیده شده است و این جو، یا محفوظ از نابودی است و یا محفوظ از سقوط و ریزش که ظاهراً این معنا مناسب تر است؛ زیرا خطر سقف، همان فرو ریختن است و این، برای انسان شگفتانگیز است که روی سر آن، چنان موجودات سترگی باشند و فرو نریزند. (14)
1ـ گروهی دیگر از مفسران، مراد از آسمان در این آیات را منحصراً جو نمیدانند، بلکه اشاره به فضای بالای جو نیز میدانند همانطور در آیه 65 سوره حج آمده است: «وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ»؛ و آسمان را (دستور) او نگاه میدارد که بر زمین نیفتد و از دستیابی کسی(15) یا شیطانی(16) به آن، حفظ شده، همان گونه که در آیه 17 سوره حجر آمده است.
2ـ بسیاری از مفسران و دانشمندان، مراد از آسمان را در آیه 32 سوره انبیاء، جو میدانند که همچون سقفی محکم و پایدار، اطراف زمین را فرا گرفته، و خداوند آن را از نابودی و تباهی حفظ میکند(17) و اوست که با قرار دادن نیروی جاذبه، مانع پراکنده شدن جو، ازاطراف زمین و از بین رفتن آن میشود.
آسمان بدون شکاف
به عقیده برخی مفسران و صاحب نظران، وجود نداشتن شکاف و حفره در آسمان، از دیگر ویژگیهایی است که خالق هستی آن را در کتاب شریفش با عبارت «ما لها من فروج»، بیان میکند.
برخی دیگر از دانشمندان، با استناد به بعضی دلایل ادبی و علمی، این سخن خداوند متعال را بیانگر وجود شکافهایی در آسمان میدانند.
تجزیه و تحلیل آیه، با نقل این دو دیدگاه
خداوند در شکاف نداشتن آسمان، میفرماید: «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوج؛ (18) و آیا به سوی آسمانی که بر فرازشان است، نظر نکردهاند که چگونه آن را ساختیم و آن را (با ستارگان) بیاراستیم، در حالی که در آن، هیچ شکافی نیست».
در سوره مرسلات هم، درباره شکافته شدن آسمان میفرماید: «وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ»؛(19) هنگامی که آسمان شکافته شود».
کتب لغت، شکاف، سوراخ و فاصله دو چیز را به عنوان معنای ماده «فرج»، ذکر کردهاند.(20)
آیه اول از آیات فوق، بیانگر ویژگیهای آسمان در این دنیا است و انسانها را به نگاهی همراه با اندیشه و تفکر دعوت میکند تا با قدرت عظیم آفریدگار این آسمان پهناور و شگفتیهایش آشنا سازد و آیه دوم، از شکافته شدن آسمان، در آستانه قیامت سخن میگوید.
گروهی از مفسران و دانشمندان، عبارت «ما لَها مِنْ فُرُوج» را نفیکننده هر گونه شکاف و خللی در آسمان میدانند و بنا بر نظر آنها «ما» در این آیه، حرف نفی
است. گروهی دیگر «ما» را موصوله و آیه را بیانگر وجود شکافهایی در آسمان میدانند.(21)
کسانی که قائلند، شکافهایی در آسمان وجود دارد، معتقدند، آنها برای بینندگان، به صورت سیاهی خالص دیده میشوند. دانشمندان کیهان شناس، امروزه پیبردهاند که این شکافها، سیاه چالهای بزرگی هستند که هرچه در اطرافشان باشد، میبلعند.(22)
برخی از نویسندگان، عبارت «ما لَها مِنْ فُرُوج» را از مواد اعجاز لغوی قرآن میدانند. چرا که هم از عدم وجود شکاف در آسمان (که قبلاً مورد قبول بود) و هم با وجود شکاف در آسمان (که هم اکنون مورد پذیرش است) سازگاری دارد. (23)
جمع بندی و بررسی
در مورد آیه 32 سوره انبیاء، میتوان گفت: اگر مراد از سماء در این آیه، تمام آسمانها باشد، حفظ آن به معنای جلوگیری از نابودی آن است، که این خود، نشانگر قدرت و تدبیر الهی است؛ اگر مراد از آن، جو زمین باشد که همچون آسمانی بالای سر ما قرار گرفته، محفوظ بودن آن از فساد و پراکنده شدن از اطراف زمین، مراد است. البته با توجه به این که جو زمین از پراکندگی و نیز از ورود و عبور شهابها و اشعههای مضر حفظ شده، و از طرفی این امر، باعث شده جو، همانند سقفی، زمین را در برابر این مشکلات محفوظ کند، میتوان گفت، این آیه شریفه، هم به محفوظ بودن جو اشاره دارد و هم، به حافظ بودن آن.
واژه «محفوظ»، در آیه میتواند به معنای «حافظ» به کار رفته باشد؛ زیرا استعمال اسم مفعول در معنای اسم فاعل و به عکس، در زبان عربی و نیز قرآن(24) شایع است.
پینوشتها:
1- ق/6 .
2- سوره هود، آیه43. سوره اسراء، آیه45.
3- سوره نساء، آیه82.
4- طباطبايى، محمد حسین، الميزان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، ج20، ص166: «فاتصل به عالم الإنسان بعالم الملائكة».
5- سوره فصلت، آیه12.
6- مكارم شیرازی ، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج15، ص65.
7- سوره انبیا، آیه32.
8- سوره فصلت، آیه12.
9- قزوینی رازی، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج1، ص309.
10- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص142.
11- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربية)، ج2، ص912.
12- معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، ج6 ، ص120.
13- محمود بن عبد الرئوف، موسوعه الاعجاز الاعلمی، ص100.
14- مصباح، محمدتقی، معارف قرآن، ص245.
15- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج11، ص189.
16- طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص280. میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشفالاسرار و عدةالابرار، ج6 ، ص231.
17- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج13، ص398.
18- سوره ق، آیه6.
19- سوره مرسلات، آیه9.
20- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص465. قزوینی رازی، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج2، ص232.
21- الدباغ، مصطفی مراد، وجوه من اعجاز القرآنی، ص146. نمونه، تهران، ج22، ص334.
22- المحجری، یحیی سعید، آیات قرآنیة فی مشکاة العلم، ص97.
23- همان .
24- سوره هود، آیه43. سوره اسراء، آیه45.
انتهای پیام/