آموزش مباحث اعتقادی به کودکان از جمله مهمترین وظایف والدین و مربیان است؛ چراکه این آموزشها پایههای فکری و معنوی کودک را شکل میدهند. در این فرآیند، باید به سن، درک و ظرفیت ذهنی کودک توجه شود. استفاده از روشهای ساده، جذاب و متناسب با دنیای کودکان، مانند داستانهای آموزنده، بازیهای تعاملی و تصاویر جذاب، میتواند مفاهیم اعتقادی را به شکلی مؤثر و ماندگار به آنها منتقل کند. همچنین، ایجاد فضایی امن و صمیمی برای پرسش و پاسخ، به کودک کمک میکند تا با علاقه و کنجکاوی بیشتری به یادگیری بپردازد.
در آموزش مباحث اعتقادی به کودکان، رعایت بایدها و نبایدها از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف اصلی این آموزشها، پرورش نسلی با ایمان، آگاه و مسئولیتپذیر است که بتواند با درک عمیق و قلبی از اعتقادات خود، در زندگی فردی و اجتماعی موفق عمل کند.
در این راستا ایکنا بنابر رسالت رسانهای خویش همزمان با ماه مبارک رمضان با انتشار مجموعه درسگفتارهای «آموزش مباحث اعتقادی به کودکان» با حضور سیده معصومه طباطبایی، استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس ارشد روانشناسی و دکتری فلسفه و کلام و سطح ۳ تفسیر علوم قرآنی به تشریح شیوه آموزش و آشنایی کودکان با مباحث اعتقادی و دینی پرداخته است.
در ادامه قسمت ششم از مجموعه درسگفتارهای آموزش مباحث اعتقادی به کودکان» با موضوع «امامت» را میبینید و میخوانید.
در این برنامه، قصد داریم درباره آموزش مباحث امامت نکاتی را خدمت شما عزیزان بیان کنیم. بحث امامت به دنبال بحث نبوت مطرح میشود و اگر در بحث نبوت دقت نظر داشته باشیم و آن را به درستی معرفی کنیم، طبیعتاً کار معرفی در این مرحله آسانتر خواهد بود. در بحث نبوت، درباره ضرورت وجود پیامبر و همچنین در مورد پیامبر گرامی اسلام نکاتی را برای کودکان بیان کردیم. در این زمینه باید توجه داشته باشیم که برای کودکان مرور کنیم که ضرورت دارد در عالم هستی افرادی برای راهنمایی و هدایت انسانها در کنار ما باشند تا این افراد با دلسوزی و آگاهیهایی که از سوی خداوند دارند، هر آنچه را که خداوند مدنظر دارند، به ما انتقال دهند و ما را در این مسیر راهنمایی کنند تا بتوانیم به بهترین نتیجه برسیم.
در بحث نبوت، یکی از مهمترین سؤالاتی که کودکان مطرح میکنند، مسئله عصمت انبیا(ع) است. آنها میپرسند: «مگر میشود کسی هیچوقت کار اشتباهی انجام ندهد؟ مگر میشود کسی حتی در تنهایی هم مرتکب اشتباه نشود؟» برای کودکان مسائلی قابل درک است که ملموس باشد. مثلاً میتوانیم به آنها بگوییم: همانطور که یک پزشک متخصص همیشه مراقب سلامتی خود است تا بیمار نشود و به ما نیز توصیههایی برای حفظ سلامتی میکند، اهل بیت(ع) نیز به دلیل آگاهی و شناخت نسبت به عواقب گناه، ترجیح میدهند که گناه نکنند. یعنی آنها خودشان انتخاب میکنند که گناه نکنند. در این زمینه میتوانیم بحث اختیار اهل بیت و اختیار امام معصوم(ع) را به صورت غیرمستقیم به کودکان آموزش دهیم. به این معنا که امام میتواند گناه کند، اما از عواقب آن آگاه است و بنابراین گناه نمیکند.
همچنین میتوانیم از مثالهای سادهتر استفاده کنیم؛ مثلاً بگوییم: «وقتی تو مادرت را دوست داری، کارهایی که او را ناراحت میکند انجام نمیدهی.» ائمه(ع) نیز، چون خداوند را دوست دارند و رابطه خوبی با پروردگار دارند، ترجیح میدهند کار اشتباهی انجام ندهند. آنها مصون از خطا و گناه هستند، زیرا رضایت خداوند برایشان در اولویت است. این مفاهیم را حتی میتوانیم در قالب بازی به کودکان آموزش دهیم. مثلاً از بین بچهها فردی را به عنوان سرگروه انتخاب کنیم که ویژگیهای خاصی دارد و میتواند راهنمای دیگران باشد.
نکته اساسی دیگری که باید به آن توجه کنیم، مهربانی اهل بیت(ع) با کودکان است. باید به بچهها یادآوری کنیم که اهل بیت(ع) رابطه خوبی با کودکان داشتند و با آنها همبازی میشدند. داستانهای مستندی از همبازی شدن امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) وجود دارد که میتوانیم برای کودکان تعریف کنیم. مثلاً میتوانیم از مسابقه دویدن حضرت زهرا(س) با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای بچهها مثال بزنیم تا این مفاهیم برایشان عینی و ملموس شود.
باید توجه داشته باشیم برای اینکه در این مسیر موفق شویم، باید از اهل بیت(ع) کمک بگیریم و با توسل و توکل بر اهل بیت(ع) این مسیر سخت را پیش ببریم تا بتوانیم یک نسل خوب و مؤثر از خودمان به جا بگذاریم که یاد و نام اهل بیت(ع) در سینه آنها جاودان باشد.
در پناه مهر خداوند متعال، موفق و پیروز باشید.
انتهای پیام