شناسهٔ خبر: 71834901 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

به بهانه روز بزرگداشت شهدا؛

از حسرت دیدار ماه تا سجده‌های طولانی در دعاهای‌ سحر/ رزمندگانی که روزه، قوت‌ قلبشان بود

دفاع مقدس برگی‌ زرین در دفتر تاریخ ایران است، اما ماه رمضان در آن روزها، به‌ویژه‌ در گرمای سخت مناطق عملیاتی و نبود امکانات، شرایط سخت‌تری‌ را ایجاد می‌کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، دوران دفاع مقدس برگی زرین در دفتر تاریخ ایران است، اما ماه رمضان در آن روزها، به‌ویژه در گرمای سخت مناطق عملیاتی و نبود امکانات، شرایط سخت‌تری ایجاد می‌کرد، با این وجود، انجام واجبات برای رزمندگان اسلام، علاوه‌بر اینکه موجب رنج و سختی نبود، بلکه انگیزه و قوت قلبی برای ایمان به راهی که انتخاب کرده بودند به حساب می‌آمد؛ سفره‌های افطار ساده در سنگرها و دعاهای سحر در اردوگاه‌های اسارت، مجالس انس با قرآن و روزه‌دارانی که تشنگی، گرسنگی و خستگی نبرد، از خوش‌رویی و مهربانی آن‌ها نمی‌کاست، روایت‌هایی است که شاید کم‌تر به آن پرداخته شده است، در حالی که هر کدام می‌تواند الگوهای بزرگی برای ما باشد.

آب و لپه برای افطار و برنج پخته برای سحر / اسارتی که مرا دوباره متولد کرد

رضا بیادی، رزمنده و آزاده دفاع مقدس به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: من ۲۱ بهمن سال ۶۱ عملیات والفجر مقدماتی به اسارت درآمدم در حالی که شب آن تاریخ، تولدم بود؛ در واقع با اسارت، طور دیگری متولد شدم! در کشوری به اسارت درآمدیم که آن‌ها نیز مسلمان بودند و ماه رمضان به ما سحری و افطاری می‌دادند؛ در روزهای معمولی اردوگاه شماره ۴ موصل، روزانه ۱۳ قاشق آش به‌عنوان صبحانه به هر کدام ما می‌رسید، آشی که ترکیب آن، آب و لپه و اندکی رب بود! به عنوان ناهار نیز برنج پخته داشتیم و مجبور بودیم قسمتی از آن را برای شب نگه داریم؛ در ماه مبارک رمضان، تنها تغییر این بود که آش را برای افطار و برنج را برای سحر می‌دادند و روزهای ما به این صورت طی می‌شد.

وی می‌افزاید: چای را هم در دیگ درست می‌کردند و با پارچ به گروه‌های ده نفره‌ای که کنار سفره می‌نشستیم، به اندازه یک لیوان فرانسوی چای می‌دادند، در واقع، اسارت یک اقتصاد اجباری بود که برای حفظ وطن اتفاق افتاده بود و همین به ما نیرو می‌داد تا تمام سختی‌ها را تحمل کنیم؛ در واقع، نمونه کامل اقتصاد مقاومتی را می‌توان در ایام اسارت پیدا کرد زیرا با کمترین امکانات، بیشترین بهره‌وری صورت گرفت.

از حسرت دیدار ماه تا سجده‌های طولانی در دعاهای‌ سحر/ رزمندگانی که روزه، قوت‌ قلبشان بود

حسرت دیدن روی ماه و تحقق آن در ماه رمضان

رزمنده و آزاده دفاع مقدس تصریح می‌کند: آن روزها آرزوی ما رسیدن ماه رمضان بود زیرا در طول سال، نمی‌توانستیم آسمان شب و ماه و ستاره را ببینیم و از ساعت ۴ بعدازظهر تا ۸ صبح در آسایشگاه بودیم؛ در واقع، خودشان هم به آن قفس می‌گفتند و برای اینکه اقدامی نکنیم، حتی پنجره‌ها را هم می‌بستند تا نور به ما نرسد.

بیادی می‌گوید: در ماه رمضان، هر شب ۱۴ نفر برای گرفتن غذا برای گروه‌های خود به سمت دیگر اردوگاه می‌رفتند و هر شب، نوبت یکی بود؛ وصف‌شدنی نیست، اما وقتی بوی شب و آن هوای لطیف را احساس می‌کردیم، از خود بی‌خود می‌شدیم و احساس آزادی می‌کردیم؛ دیدن ماه و ستاره برای ما آن‌قدر لذت داشت که تمام مسیر آسایشگاه تا آشپزخانه، با سر بالا به آسمان نگاه می‌کردیم و به‌خاطر این موضوع، گاهی بعثی‌ها با چوب بر سر ما می‌زدند.

از اسیر شدن تا عارف شدن؛ شب‌های قدری که بسیاری را عرفانی می‌کرد

وی ادامه می‌دهد: آن زمان در هر آسایشگاه، یک نفر مداح، یکی قاری ویکی مسئول تدارکات می‌شد و من در آنجا به خواندن دعا و قرآن برای اسرا می‌پرداختم، به‌یقین می‌گویم که در سال‌های آزادی، حال‌وهوایی همچون حس و حال اسرا در شب‌های قدر ندیدم؛ آن‌ها، نیمه‌شب از خواب برمی‌خاستند و دعای سحر می‌خواندند، طوری که از همان ابتدا سر به سجده بودند و گریه می‌کردند.

رزمنده و آزاده دفاع مقدس عنوان می‌کند: در میان این افراد، افرادی هم بودند که سن و سال خیلی کمی داشتند و در این ایام به درجه‌ای از عرفان می‌رسیدند که ملائکه را می‌دیدند و در سجده‌های شب قدر، گویی عروج می‌کردند، طوری که وقتی آن‌ها را از سجده بلند می‌کردیم، صورتشان پر از اشک بود.

از حسرت دیدار ماه تا سجده‌های طولانی در دعاهای‌ سحر/ رزمندگانی که روزه، قوت‌ قلبشان بود

گرمای شدید تابستان خوزستان مانع ادای تکلیف رزمندگان نمی‌شد

در ادامه مجید مصلحی، رزمنده دوران دفاع مقدس به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: بیشتر رزمندگان سن تکلیف برای گرفتن روزه را داشتند و برخی از آن‌ها با توجه به اینکه برای انجام عملیات مجبور بودند از جایی به جای دیگر بروند، نمی‌توانستند روزه بگیرند، با این حال در دعاهای ماه رمضان شرکت می‌کردند و سحرها به خواندن نماز شب می‌پرداختند، یگان‌هایی هم که می‌توانستند قصد ده‌روزه کنند، در گرمای و روزهای بلند تابستان خوزستان ادای تکلیف می‌کردند.

وی می‌افزاید: آن زمان من در یگان غواصان بودم و به علت نوع مسئولیت، تنها می‌توانستنم اذکار و دعاهای این ماه را بخوانم، یگان‌های روزه‌داری که تعداد زیادی داشتند گاهی به آشپزخانه‌ها می‌سپردند تا برایشان سحری درست کنند، اما بیشتر اوقات این‌طور بود که رزمندگان از همان لقمه نانی که داشتند استفاده می‌کردند؛ نیروهای استقراری با وجود اینکه روزه می‌گرفتند، با رسیدن نیروهای رزمی تلاش می‌کردند از آن‌ها با هرچه دارند پذیرایی کنند و میهمان‌نوازی می‌کردند.

رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان می‌کند: عملیات رمضان از جمله عملیات‌هایی است که آن زمان انجام شد؛ نکته جالب اینجاست که با وجود شرایط سخت، بسیاری از رزمندگان به علت اینکه نمی‌تواستند روزه واجب بگیرند، روزه مستحبی می‌گرفتند.

از گم شدن میان دریا تا نماز روی برانکارد

وی تصریح می‌کند: رزمندگان در هر شرایطی تلاش می‌کردند که واجبات خود را به‌جا آوردند؛. به یاد دارم در یکی از عملیات‌ها در حالی که در دریا گم شده بودم، نماز صبح خود را به‌جا آوردم و آرامش خاصی گرفتم. من به چشم خود دیده بودم که روی برانکارد و زیر سرم نیز چگونه به ادای تکلیف می‌پرداختند؛ همه آن‌ها تلاش می‌کردند که بنده خوبی برای خدا و سرباز خوبی برای مردمشان باشند.

مصلحی می‌گوید: امنیت امروز ما حاصل رشادت همین مردان بزرگ است. گاهی پیش می‌آید که برخی به ما توهین و حتی ما را سرزنش می‌کنند، اما افتخار من حضور بین رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم است؛ شیوه و مکتب این رزمنده‌ها می‌تواند الگویی برای امروز باشد.

از حسرت دیدار ماه تا سجده‌های طولانی در دعاهای‌ سحر/ رزمندگانی که روزه، قوت‌ قلبشان بود

روزه‌دارانِ پرنشاط / انس فرماندهان با قرآن، الگویی برای رزمندگان

در ادامه امیر رزاق‌زاده، از رزمندگان دوران دفاع مقدس به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: برخی رزمندگان با توجه به نوع مسئولیت خود می‌توانستند روزه بگیرند که با معنویت و عرفان خاصی همراه بود، اما نکته اینجاست که روزه‌داری آن‌ها موجب نمی‌شد که در جمع شوخ‌طبع و پرنشاط نباشند؛ در عملیات‌هایی همچون رمضان که امکان ماندن در یک نقطه وجود نداشت، امکان گرفتن روزه نبود، اما تضرع و قرائت قرآن همچنان وجود داشت.

وی می‌افزاید: فرماندهانی همچون شهیدان سلیمانی، همت، خرازی و کاظمی همواره با قرآن مأنوس بودند و رزمندگان تلاش می‌کردند آن‌ها را الگوی خود قرار دهند. از دوستان اسیر خود شنیدم که این معنویت، در میان اسرا هم وجود داشت و نیرویی برای تحمل دوران سخت اسارت بود، طوری که بسیاری از آن‌ها در این ایام، حافظ قرآن شدند.

رزمنده دفاع مقدس ادامه می‌دهد: جلسات قرآنی ماه رمضان در جبهه، فقط قرائت نبود، بلکه با تدبر همراه می‌شد؛ در واقع هرکس برداشت خود را بیان می‌کرد و موجب بازتر شدن نگاه‌ها و تأثیرگذاری بیشتر می‌شد، همین موضوع به افزایش ایمان و روحیه آن‌ها کمک می‌کرد.

رزاق‌زاده بیان می‌کند: به‌طور کلی، عبرت از وقایع صدر اسلام همچون شعب ابی‌طالب و وقایعی که برای امام حسین (ع) و یارانشان رخ داده بود، موجب می‌شد درس صبوری بیاموزند و به یکدیگر کمک کنند که می‌تواند الگویی برای جامعه امروز باشد که با وجود تمام محدودیت‌ها می‌توان بر سختی‌ها غلبه کرد.

به گزارش ایمنا، دوران دفاع مقدس به‌ویژه در ماه مبارک رمضان، صحنه‌ای از ایثار، مقاومت و معنویت بود که رزمندگان اسلام با وجود شرایط سخت جنگی و کمبود امکانات، با ایمان و عشق به راهی که انتخاب کرده بودند، به انجام واجبات دینی و عبادات می‌پرداختند؛ روزه‌داری در گرمای طاقت‌فرسای خوزستان، نماز خواندن در شرایط دشوار و انس با قرآن در سنگرها و اردوگاه‌های اسارت، نشان‌دهنده عمق ایمان و اراده آن‌ها بود. این دوران نه‌تنها الگویی از مقاومت و پایداری در برابر دشواری‌هاست، بلکه درس‌هایی از معنویت و عرفان را نیز به همراه دارد که می‌تواند برای نسل‌های بعدی الهام‌بخش باشد.

رزمندگان و آزادگان دفاع مقدس، با تحمل سختی‌های فراوان، از جمله اسارت، گرسنگی و تشنگی، نه‌تنها از ایمان خود دست برنداشتند، بلکه با تکیه بر معنویت و عبادت، به تقویت روحیه خود و هم‌رزمانشان پرداختند. شب‌های قدر در اردوگاه‌های اسارت، مجالس انس با قرآن و دعاهای سحرگاهی، فضایی معنوی ایجاد می‌کرد که حتی در سخت‌ترین شرایط، امید و آرامش را به آن‌ها بازمی‌گرداند. این تجربیات نشان‌دهنده آن است که با ایمان و اراده می‌توان بر هر سختی غلبه کرد و از محدودیت‌ها، فرصتی برای رشد معنوی ساخت. این درس‌ها می‌تواند برای جامعه امروز، به‌ویژه در شرایط چالش‌برانگیز، راهگشا و الهام‌بخش باشد.

گزارش از: مریم چلونگر، خبرنگار ایمنا