شناسهٔ خبر: 71814301 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

بی تردید «نظامی»، شاعری متعلق به ایران است

نظامی آن طور که باید مانند دیگر شاعران و نویسندگان دیده نشده و کمتر کسی درباره‌اش چیزی خوانده است. امروز که روز بزرگداشت این شاعر است مجالی فراهم می‌کند برای آشنایی نسل امروز با این شاعر قصه‌سرا.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین، آنچه درباره نظامی مسلم است اینکه او در گنجه، کشور آذربایجان کنونی می‌زیسته و در همان جا هم فوت کرده است. حکیم نظامی که در زمان خودش به تمامی علوم آشنا بود، نه ‌تنها روش و سبکی منحصر به فرد داشت، بلکه تأثیر شیوه او بر شعر فارسی نیز در شاعران پس از او پیداست و خود وی نیز اثرات درخشانی داشته که حتی همین نسل امروزی، حداقل در بدترین حالت اسم آن‌ها را شنیده و در بهترین حالت هم شاید چندی از آن را خوانده باشد. یکی از افرادی که خلاقیت جالبی در زمینه اثر «لیلی و مجنون» نظامی انجام داده است، سعید حیدری، دکترای زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در همین رشته است. «لیلی و مجنون» به روایت حیدری حاصل مطالبی است که این استاد زبان و ادبیات پارسی در کلاس‌های دانشگاه برای دانشجویانش ارائه داده و این مطالب به مرور تبدیل به جزوه و سپس به همت نیکونشر تبدیل به کتاب شده‌ است. این کتاب ۱۵بخش دارد که شامل کل داستان لیلی و مجنون نظامی است که روایتی جذاب دارد و با ادبیاتی محاوره‌ای نوشته شده است. شاید حیدری بهتر از هر فرد دیگری بتواند ارتباط نسل جدید با ادبیات فارسی و میزان توجه آن‌ها به شعر و شاعران گرانبهایی همچون نظامی را بررسی کند و راه حل‌هایی هم ارائه دهد.

بی تردید «نظامی»، شاعری متعلق به ایران است

سلطان داستان‌های فارسی

این استاد دانشگاه زبان و ادبیات فارسی، سخنان خود را با توصیفاتی از نظامی شروع کرد و گفت: ما در ادبیات گاهی افرادی را به عنوان چهره‌های شاخص معرفی می‌کنیم. به عنوان مثال اگر در زمینه شعر و شاعری، مولانا، خیام و فردوسی «سلطان» هستند، در زمینه داستان‌های فارسی می‌توانیم لقب سلطان را برای نظامی به کار ببریم. هیچ قله‌ای در تاریخ ادبیات فارسی به عظمت و بلندای نظامی نداریم که بتواند به طور جامع و کامل داستان‌هایی بنویسد که همزمان عارفانه و عاشقانه و دارای یک خط داستانی مشخص و منطقی باشد. یکی از همین آثار فاخر «لیلی و مجنون» است که در عین عاشقانه بودنش، بعد عارفانه هم دارد به طوری که در برخی از قسمت‌های داستان شاهدیم مجنون به گفت‌وگویی با لیلی می‌پردازد و در حالی که لیلی را مخاطب قرار داده اما منظورش در عمق محتوا و کلام با خدای لیلی است. همچنین ویژگی دیگر داستان‌های نظامی فراز و فرودهای بجا و مناسب است که مخاطب از خواندن آن داستان خسته نمی‌شود و هیجانی به خط روایتی آن می‌بخشد. فرازهایی مانند بخشی از داستان که مجنون در حال گذر از محلی بوده و نام «لیلی و مجنون» را روی تخته سنگی می‌بیند. نظامی این ماجراها را چنان در دل داستان آمیخته که خواننده را تا انتها به دنبال خود همراه می‌کند.

خالق ضرب‌المثل‌ها

حیدری با بیان اینکه لحن داستان و اشعار در گذشته با اکنون تفاوت‌هایی دارد، ادامه داد: نوع فرهنگ و سخن گفتن در قرن‌هایی که این شاعران می‌زیستند، بسیار با الان فرق داشت. در گذشته برخی از اصطلاحات برای خودشان و مردم آن زمان بسیار عادی بود در صورتی که اگر کسی در جامعه کنونی چنین سخنانی را بگوید، با برخوردهای مناسبی روبه‌رو نخواهد شد. باز هم با در نظر گرفتن این مورد، نظامی نسبت به شاعران پیش و پس از خودش، برخی مسائل را بسیار در لفافه و با عفت بیان کرده است به طوری که ما در حال حاضر می‌توانیم داستان لیلی و مجنون را برای کودکان تعریف کنیم؛ چرا که در نگاه سطحی، هیچ نکته منفی یا رکیکی وجود ندارد، بلکه متوجه شدن برخی سخنان در داستان‌های وی نیازمند درکی عمیق و زوم کردن روی تک‌تک کلمات و جمله‌هاست که در روال عادی کمتر کسی متوجه آن می‌شود. حکیم نظامی گنجوی همچنین خالق برخی از ضرب‌المثل‌ها بوده و در این راستا کمک شایانی به زبان و ادبیات فارسی کرده است. به عنوان مثال «پایان شب سیه سپید است» یکی از جملات نظامی بوده که در گذر سال‌ها تبدیل به ضرب‌المثل در میان ایرانیان شده است.

خودسانسوری یا تربیت فرزندان؟

سعید حیدری در ادامه سخنانش در پاسخ به اینکه چرا در برخی از متون ادبیات فارسی دچار اندک سانسورهایی هستیم، اظهار کرد: موضوع سانسور به ندرت پیش می‌آید ولی در همین زمینه هم اگر سانسوری صورت بگیرد قطعاً دلایل منطقی از سوی خانواده‌ها و تربیت فرزندان دارد. در جامعه نباید قبح برخی از مسائل زیر سؤال برود یا اینکه ابتذال را عادی‌سازی کنیم. ما در برخی آثار به دلیل وجود برخی محتواهایی که در گذشته بد نبوده ولی در ارتباطات کنونی، حرف رکیک محسوب می‌شود، نمی‌توانیم بسیاری از مسائل را به طور واضح و شفاف بیان کنیم و باید در لفافه گفته شود زیرا کسی که دانش و آگاهی‌اش را داشته باشد، عمق مطلب را متوجه می‌شود و کسی هم که نداند، به همان میزان که گوش کند و رد شود کافی است. ما در خصوص برخی ابیات و داستان‌ها حتی مجبور هستیم افراد نخبه را به کار بگیریم تا برخی از قسمت‌های داستان یا اشعار را ترجمه و تفسیر نکنند یا معنا را به گونه‌ای به شکل امروزی تغییر دهند که به اصل داستان آسیبی وارد نشود و این موضوع فقط در ارتباط با نظامی نیست بلکه در خصوص بسیاری از شاعران و نویسندگان دیگر صدق می‌کند.

نسل جدید و فناوری در ادبیات

این استاد دانشگاه که خود با نسل جدید اعم از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ ارتباط مستقیم استاد دانشجویی دارد، در خصوص تمایل و گرایش این نسل‌ها به فضای ادبیات فارسی گفت: با توجه به بازخوردهایی که از دانشجویان می‌گیرم می‌بینم به شعر و شاعری علاقه دارند اما نسل جدید دیگر حوصله خواندن و مطالعه متن‌های طولانی و سنگین را ندارد. کسانی مانند من که در حوزه ادبیات مشغول هستیم، باید با تأمل بیشتری این نسل را با شاعران آشنا کنیم به طوری که اثرگذار بوده و نتیجه‌ای هم در بر داشته باشد. برای این نسل باید داستان‌ها را ساده و با لحنی روان بیان کنیم. می‌توانیم روایت‌ها را فصل به فصل کرده و به صورت مطالب کوچک شنیداری و تصویری تبدیل کنیم. مثلاً در قالب پادکست‌های مجازی یا ویدئوهای اینستاگرامی که همه در جامعه کنونی به این منابع دسترسی دارند.

اهمیت رسانه ملی یا حمایت مسئولان؟

متخصص زبان و ادبیات فارسی با در نظر گرفتن امکانات رسانه‌ای در عصر کنونی افزود: در مسیر معرفی و آشنایی مردم با تاریخ و قله‌های ادبی ایران، رسانه‌ها و تلویزیون تأثیر زیادی دارند که متأسفانه از این ظرفیت استفاده نشده است. به دلیل اثرگذاری بالای رسانه در بسیاری از امور می‌شود از روی داستان‌های نظامی فیلم و سریال ساخته شود و مردم بیش از پیش با تاریخ خود آشنا شوند. شاید در ابتدا استقبال زیاد نباشد، اما به مرور جایگاه و مخاطبان خودش را پیدا خواهد کرد.

وی ادامه داد: اینکه چه چیزی موجب شده ما در زمینه آشنایی مردم و شاعران عملکرد خوبی نداشته باشیم، دلایل مختلفی دارد. مثلاً من با اینکه در همین حوزه درس خوانده‌ام و اطلاعات کافی دارم، از این اطلاعات در زمینه معرفی شاعران به مردم استفاده نمی‌کنم چون هیچ طرح تشویقی برای این کار در نظر گرفته نشده است. نمی‌شود کل مسئولیت فقط روی دوش استادان دانشگاه‌ها باشد بلکه باید چند نهاد برای این هدف دست ‌در دست یکدیگر بگذارند؛ حال از حمایت مسئولان گرفته تا استقبال مردم، فیلم‌سازان، نشر کتاب، ویدئو، موشن گرافیک و... .

با تصرفات فرهنگی، هویت شاعران را عوض کردند

گاهی اوقات اخباری مبنی بر اینکه کشوری هویت یک شاعر ایرانی را به نام خودش ثبت کرده است، منتشر می‌شود که در عین غمگین بودن به این جمله معروف می‌رسیم که حقیقت تلخ است و این تلخی حتی به کام فرهنگ، هنر و ادبیات هم زهر خود را ریخته است. حیدری در پایان سخنانش در خصوص این موضوع نیز تصریح کرد: نظامی در شهر گنجه که در آن روزگار جزو خاک ایران محسوب می‌شد به دنیا آمد و پرورش یافت. در آن روزگار گنجه که در دو کرانه رود «کانجاچای» در شمال ایران واقع بود، کانون عمده رواج شعر و ادب فارسی محسوب می‌شد. نظامی با اینکه در گنجه بوده حتی یک شعر به زبان ترکی آذربایجانی ندارد اما چون خودمان به این شخصیت نپرداخته‌ایم و در گرفتن حقوق فرهنگی، هنری و ادبی‌مان ضعیف عمل کردیم، آن‌ها فرصت را غنیمت شمردند و این شاعر را به نام خود ثبت کردند. البته غریب و دور بودن وی از ایران هم مزید بر علت است اما اصل ماجرا را تغییر نمی‌دهد. این در حالی است که حتی رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۲ در جمع شاعران هم اشاره‌هایی به این موضوع داشتند ولی باز هم با وجود تأکیدات ایشان، مسئولان آن طور که باید عمل نکردند. این کارها از کشورهایی برمی‌آید که تاریخ مستقلی ندارند و خودشان به دنبال تاریخ‌سازی و ایجاد اسطوره هستند.

بی تردید «نظامی»، شاعری متعلق به ایران است