جوان آنلاین: اتفاقات ناخوشایند و غیرقابل چشمپوشی در سطوح مختلف فرهنگی و هنری کشورمان در حال رخ دادن است که افراد دارای کمترین ضریب هوشی هم میتوانند ارتباط و همپوشانی و تقسیم کار صورت گرفته در بین آنها را به خوبی تمییز و تشخیص بدهد. این ماجراها که با تمرکز ویژهای روی مسئله عادیسازی بیحجابی در قالب تولیدات تصویری اعم از سینمایی، سریالهای شبکه نمایش خانگی و همچنین برنامهها و مراسم رسمی و شبهرسمی در حال رخ دادن است، تداعیکننده سرنوشت عبرتآمیز حکومت اسلامی در «اندلس» و شیوه فروپاشی آن است.
در ماههای اخیر شاهد بروز اتفاقات و انتشار تولیدات فرهنگی هنری در کشور بودیم که به مثابه دو لبه یک قیچی در صدد بریدن رشتههای حیا در جامعه مسلمان کشورمان عمل کردهاند.
پیشنهاد بیشرمانه!
از یک طرف در اغلب سریالها و محتوایی که در برخی پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی برای مخاطبان جوان و نوجوان جامعه پخش میشود، بر موضوعاتی مانند سیگار کشیدن خانمها، مشروب خوردن، ارتباطات بیضابطه، ترویج عریان خشونت و همچنین القای بیتعهدی مردان و زنان نسبت به تعهداتی مانند ازدواج و ترویج همخانگی یا ازدواج سفید، تأکید هیستریک و البته اگزجرهای دارند؛ مثلاً در قسمت چهارم سریال آبان که از سوی پلتفرم شیدا (متعلق به یک محکوم فساد اقتصادی) در حال پخش است، شاهد سکانسهایی از مواجهه شهاب حسینی (ثابت) و لاله مرزبان (آبان) در زندان هستیم که شخصیت ثابت از آبان میخواهد در قبال ۳ میلیارد تومان خودش را به او بفروشد!
از سوی دیگر، ماجرای بالا رفتن آمار و کثرت برگزاری مراسم رسمی از سوی برخی دستگاههای دولتی، خصولتی و شبهدولتی است که میهمانان یا میزبانان آنها بدون مراعات دستورالعملهای قانونی و رعایت نکردن حداقلهای حجاب عرفی و قانونی کشور در آنها حاضر میشوند. معمولاً در مواجهه رسانههای دغدغهمند و گروههای دلسوز مردمنهاد جامعه با چنین پدیدههایی سعی میشود که اولاً اقدام صورت گرفته را یک تخلف حاشیهای و کوچک از سوی یک فرد جلوه بدهند و از سوی دیگر با استناد به اینکه آنچه در این گعدهها میگذرد، تابعی از واقعیات کف جامعه است که از خودشان سلب مسئولیت کنند.
تواتر قبحشکنیهای اتفاقی
طی چند ماه اخیر که شیب تکرار این اتفاقات در حال تند شدن است، معمولاً بعد از انجام قبحشکنی و وایرال کردن تصاویر و ویدئوهای آن در فضای رسانهای و مجازی مسئولان مرتبط با انتشار یک اطلاعیه چند خطی ضمن اعلام برائت از متخلفان و قانونشکنان بروز چنین خطاهای حاشیهای را حاصل اتفاق یا عدم هماهنگی میخوانند. مسئله جالب اینکه بعد از هر بار بروز چنین قبحشکنیهایی برخی از افراد بیربط یا کم اثر را از پستی به پست دیگر جابهجا میکنند و بعد هم به سبک دوران کبوترهای نامهبر از برخورد محکم و بدون اغماض با افراد خاطی برای تن لخت پادشاه قبا میدوزند و اصرار دارند بقیه هم برای این دروغپردازی دست و هورا بکشند.
چند روز پیش تصاویری از مراسم دوازدهمین جایزه طراحی داخلی ایران که در سالن همایشهای کتابخانه ملی برگزار شد، در فضای مجازی منتشر شد که تعداد قابلتوجهی از بانوان در آن مراسم بدون داشتن حجاب شرکت کردهبودند. با انتشار این تصاویر، دادستانی تهران از برخورد قضایی با کلیه عوامل برگزار کننده، مجریان و افرادی که در سالن این مراسم اعمال خلاف اخلاق و عفت عمومی انجام دادهاند، خبر داد.
به فاصله یک روز بعد از انتشار این ویدئو و در آستانه روز ۸ مارس (روز جهانی زن)، تصاویری از مراسم اختتامیه سومین دوره روزنامهنگاری و افطاری انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران که شامگاه روز پنج شنبه شانزدهم اسفند برگزار شدهبود، منتشر شد که اتفاقاً در این مراسم هم برخی از میهمانان زن، بدون رعایت موازین شرعی و قانونی و به صورت بیحجاب در آن حضور پیدا کرده بودند. البته در این مراسم به غیر از حضور بانوان بیحجاب، جایزه سومین دوره روزنامهنگاری «چراغ» به مرضیه امیری خبرنگار سابق روزنامه شرق و سایت خبری رویداد۲۴ و محکوم امنیتی که در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بازداشت و زندانی شدهبود، اهدا شد. نکته جالب اینکه علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور سخنران اصلی این مراسم بود.
کثرت اتفاقات اتفاقی!
دو نکته قابلتوجه در مورد این مراسم وجود دارد؛ یکی اینکه بلافاصله بعد از بروز واکنشها در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی فضای مجازی تلاش زیادی از سوی مرتبطان این مراسم صورت گرفت تا تصاویر این رویداد از صفحات خبرگزاریها حذف شود؛ نکته دوم اینکه همه این جماعت از بودجههای رسمی نهادها و ارگانهای جمهوری اسلامی ارتزاق میکنند و سالانه صدها میلیارد تومان از بودجههای فرهنگی و رسانهای کشور به شیوههای مختلف در اختیار رسانههای آنها و افراد حاضر در این رویداد ضدفرهنگی قرار میگیرد!
پس از انتشار این تصاویر مجدداً قوه قضائیه اعلام کرد «با تمامی عوامل برگزاری برنامه و کسانی که بدون رعایت حجاب در مراسم حضور داشتند، برخورد قضایی صورت گرفت.»
این اتفاقات در حالی میافتد که پیش از این هم قبحشکنیهای مشابهی را شاهد بودهایم. طرفه اینکه هر بار گفته میشود این قبحشکنی و دهنکجی به ارزشها و باورهای دینی و اجتماعی مردم مسلمان کشورمان اتفاقی بوده ولی هر بار این اتفاقات اتفاقی در حال تکرار هستند!
مرز بین توطئه و توهم توطئه
شاید اگر دلسوزان و رسانهها تا چند سال پیش در قالب گزارش و یادداشتهای متعدد هشدارهایی در مورد عادیسازی جامعه در مقابل هتک حرمت به ارزشهای اخلاقی و دینی با اسم رمز اندلسی کردن ایران مطلب و نقدی منتشر میکردند به داشتن توهم توطئه و نگاه متحجرانه و دگم متهم میشدند، اگر چه هیچکس نمیداند مرز تشخیص توطئه از توهم توطئه دقیقاً کجاست؟!
مدیران دستگاههای مختلف خصوصاً مسئولان دولت و قوه قضائیه باید برای جلوگیری از مرسوم شدن چنین قبحشکنیهایی در برنامههای رسمی تدابیر لازم را به کار بگیرند که در غیر اینصورت به قول شیخ اجل سعدی علیهالرحمه «سر چشمه شاید گرفتن به بیل / چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل».