روزنامه خراسان درمورد سریال «معاویه» و نظر اپوزیسیون درباره آن نوشت: در فضای سیاسی و رسانهای ایران، گاه دوقطبیهای تصنعی ایجاد میشود که بیشتر از آن که حاصل مواجهه فکری و نظری باشند، به خصومتهای هیجانی و گریز از عقلانیت مربوط هستند. یکی از نمونههای این پدیده، برخورد برخی از مخالفان جمهوری اسلامی با سریال سعودی «معاویه» است. این برخورد نشان میدهد که بخشهایی از اپوزیسیون نه تنها به دنبال حقیقت نیستند، بلکه هر پدیدهای را به ابزاری برای مقابله بیمارگونه با جمهوری اسلامی تبدیل میکنند.
این اپوزیسیون به گونهای سرگردان در هویتهای تصنعی عمل میکند. جریانی که در گذشته به صدام حسین متوسل میشد و در دیوار ندبه اسرائیل از نتانیاهو حمایت میکرد، اکنون از خلافت معاویه دفاع میکند و ممکن است در آینده به گاوپرستی هند تمایل پیدا کند. این جریان نه بر مبنای یک نظام فکری منسجم بلکه تنها بر اساس مخالفت با جمهوری اسلامی موضعگیری میکند. این وضعیت میتواند نوعی بحران هویتی و ضعف درک تاریخی را نمایان سازد. به ویژه وقتی بدانیم که بسیاری از افراد این جریان حتی اطلاعات ابتدایی درباره موضوعاتی که به آنها تمایل پیدا میکنند، ندارند. کسانی که دیروز از فضای سکولار و لیبرال حمایت میکردند، امروز از شخصیتی دفاع میکنند که در روایتهای تاریخی، به عنوان یکی از عوامل تضعیف عدالت و بنیانگذار سلطنت در اسلام شناخته میشود.
نگاهی به عملکرد گذشته اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشان میدهد که این جریان همیشه برای مقابله با نظام، به چیزی آویزان میشود، حتی اگر آن چیز با ادعاهای قبلیاش در تضاد باشد. در زمان جنگ، این جریان از صدام حسین حمایت کرد و در سالهای بعد از ترامپ و تحریمها علیه ایران حمایت نمود. روزی دیگر به نتانیاهو پناه برد و حتی به ابومحمد الجولانی، سرکرده جبهه النصره، تمسک جست. امروز نیز به تطهیر بنیامیه و معاویه پرداختهاند.
مسئله معاویه تنها یک چهره تاریخی نیست. او اولین فردی بود که نهاد قدرت را از شفافیت و عدالت دور کرد. آنچه جمهوری اسلامی در نقد این سریال مطرح میکند، مخالفت ایدئولوژیک نیست، بلکه موضعگیری تاریخی است که در برابر تلاش برای تطهیر بنیامیه صورت میگیرد. نظام سعودی که خود وارث سنت سلطنتی است، تلاش دارد معاویه را به عنوان الگوی مثبت معرفی کند، زیرا بنیامیه اولین کسانی بودند که «قداست دینی» را در خدمت «سلطنت عرفی» قرار دادند و شکاف میان عدالتخواهی و اقتدارگرایی را تثبیت کردند.
در نهایت، باید گفت که اپوزیسیون بیشتر از آن که در پی مبارزهای اصولی باشد، نشان داده که در بزنگاههای تاریخی اولویت نخستش کسب درآمد سیاسی است. هر موجی که به نظر میرسد در راستای تضعیف جمهوری اسلامی باشد، فرصتی برای دریافت فاندهای خارجی و کسب درآمد از دشمنان ایران محسوب میشود. پرده برداشتن از کمکهای مالی گسترده نهادهای امنیتی و لابیهای ضدایرانی، تنها یکی از رسواییهایی است که پشت این تجارت پرسود وجود دارد.