دولت چهاردهم طی شش ماه گذشته و از زمان روی کارآمدن، اتفاقات گوناگونی را پشت سرگذاشته است. در آخرین نمونه عبدالناصر همتی، روز ۱۲ اسفند توسط مجلس شورای اسلامی از سمت وزیر اقتصاد و امور دارایی استیضاح شد و شامگاه همان روز، محمدجواد ظریف هم از سمت معاونت رئیس جمهور در امور راهبردی استعفا داد. این درحالی است که نگاهی به عملکرد کاربران به ویژه در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) در طیفهای مختلف سیاسی حکایت از این دارد که این دو اقدام، با فشارهای کاربران داخلی و خارجی همراه بوده است.
در این گزارش به کمک تکنیکهای دادهکاوی و روش تحلیل مضمون، رفتار کاربران از روز یازدهم تا چهاردهم اسفند (مقارن با بحبوحه واکنش کاربران به دو موضوع استعفای ظریف و کنار رفتن همتی)، مورد بررسی قرار گرفته تا گروهبندی جریانات مختلف سیاسی، مضامین به کار رفته برای صورت بندی این دو اقدام و رفتار کاربران درباره آن مشخص شود.
طی این ۴ روز، کاربران ایکس (توییتر) در مجموع تعداد ۸۸ هزار و ۵۵۴ توییت درباره کنار رفتن همتی و استعفای ظریف منتشر کردند که متن آنها شامل حداقل یکی از کلیدواژههای «همتی»، «استیضاح»، «ظریف» و «استعفا» میشد. برای انتشار این حجم توییت، ۳۰ هزار و ۹۵۰ اکانت توییتری فعالیت کردند و در مجموع بالغ بر ۳۱ میلیون و ۴۹ هزار بازدید از دیگر کاربران گرفتهاند، مجموع لایک این توییتها نیز بیش ۱ میلیون و ۱۷۸ هزار است.

توجه کاربران ایکس: اول ظریف بعد همتی
ابر کلمات محتوای توییتها در موضوع مورد بررسی (شکل ۱) نشان میدهد کاربران فارسی زبان ایکس در مجموع به استعفای ظریف بیش از استیضاح همتی واکنش نشان دادند و محتوای بیشتری دربارهاش تولید کردهاند؛ موضوعی که با توجه به فضای نخبگانی ایکس قابل تحلیل است و قاعدتا در تلگرام موضوع برعکس بوده است.
وزن پایین کلمه اژهای (اشاره به نام حجت الاسلام محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه) در این تصویر حکایت از این دارد که کاربران کمتر به خبر «درخواست رئیس قوه قضاییه برای استعفای ظریف» در این بازه زمانی توجه کردهاند و در عوض بر اثرات استعفا و شخصیت معاون سابق رئیس جمهور در امور راهبردی متمرکز شدهاند.
یکه تازی کمی سلطنت طلبان و حضور کیفی در ماجرای همتی و ظریف
نگاهی به سهم محتوایی جریانات مختلف سیاسی توییتر (نمودار ۱) نشان میدهد گروه اصلاح طلبان که بیشترین مسئولیت دفاع از عملکرد دولت را بر دوش خود احساس میکنند، به لحاظ کمی دارای ۱۷ درصد از سهم کل توییتهای این بازه هستند و جناح سیاسی رقیب آنها در داخل داخل یعنی پایداری و مصاف (طرفداران علی اکبر رائفی پور) نیز سهم ۲۰ درصدی از کل محتوا دارند، سهم سایر گروههای اصولگرا در این ماجرا نیز ۲ درصد است که با احتساب گروههای فرعی عدالتخواه و احمدی نژادیها نهایتا به ۵ درصد میرسد.

در مقابل ۴۲ درصد کاربر داخلی واکنش دهنده به این ماجرا، طیفهای مختلف اپوزیسیون مجموعا از کل محتوا سهم ۵۸ درصدی دارند.
گروه سلطنت طلبان، در طیف اپوزیسیون نسبت به تمام گروههای داخلی و خارجی دارای بیشترین سهم محتوایی است و به تنهایی ۴۸ درصد کمیت محتواها را به خود اختصاص داده و خود را جایگزین اصلی دستیابی به قدرت نیز فرض کردهاند. این موضوع نشان میدهد اختلافات سیاسی داخلی، دستاویز خوبی برای ضربه زدن این طیف به نظام قلمداد میشود و چنین موضوعاتی را میتوانند بهانه مناسبی برای دامن زدن به گسترش نارضایتی و اختلافات داخلی تبدیل کنند.
گروه کوچکی از کاربران هم در دسته «مخالف نظام» طبقه بندی شده اند که اغلب فعالیت رسانهای، حقوق بشری و موارد مشابه دارند و آشکارا از گروه سیاسی خاصی همچون سلطنت طلبان حمایت نمیکنند، این گروه نیز ۳ درصد سهم کل محتوا را به خود اختصاص دادهاند. (این گروه ممکن است گرایش آشکاری به براندازی داشته باشند و ضریب نفوذ توییتهایشان نیز نمره بالایی دارد.)

۵ دسته رویکرد محتوایی
نگاهی به محتوای کلی توییتها براساس یک نمونه گیری چهارصد تایی از کل محتوا براساس فرمول کوکران نشان میدهد (نمودار ۲) در مجموع توییتها در ۵ دسته اصلی (انتقادی، اثرسنجی، خبری، تحلیلی و نگاه به آینده) قابل تفکیک هستند.
اولین و بزرگترین دسته محتوایی مربوط به نقد به ساختارهای نظام و عملکرد دولت است که این موضوع با توجه به سهم عمده طیف اپوزیسیون تا این حد بزرگ شده است، این دسته از کاربران تلاش کردند موضوع را به طور صریح به نقدهایی فراتر از دولت پیوند بزنند و بعضا از تکنیکهای فحاشی و هجو بهره گرفتهاند. «جنگ گرگها» تعبیری استعاری است که در میان کاربران طیف اپوزیسیون برای تفسیر اتفاقات این جریان به کار رفته است.
کاربران گروه پایداری و مصاف هم در این دسته حضور دارند، البته آنها نقدهایشان را صرفا به عملکرد دولت محدود کردهاند.
دومین دسته توییتها، موضوع استعفای ظریف و برکناری همتی را به تاثیرات اقتصادی و اجتماعی آن پیوند زدهاند. در این دسته تاثیرات منفی تحریمها، سیاستهای اقتصادی و ناتوانی در مدیریت بازار بر زندگی مردم و اقتصاد کشور برجسته شده است. اینها گزارههایی است که کاربران طیفهای مختلف اپوزیسیون به آن پرداختهاند، البته کاربران اصلاح طلب نیز از منظر خود به تاثیرات حضور این دو نفر در دولت پرداختند و بیشتر احساس افسوس نسبت به حذف این دو چهره از دولت را دستاویز تولید محتوا قرار دادهاند.
سومین دسته توییتها، بیشتر مبتنی بر گزارههای خبری و جنبه اطلاع رسانی ماجراست؛ این دسته شامل جملات سادهای میشود همچون «ظریف استعفا داد» و یا «همتی به طریق استیضاح از سمت وزارت اقتصاد برکنار شد» هرچند در فرامتن این توییتها نیز براساس سابقه پیشین فعالیت کاربر، بسته به جریان و طیفی که در آن فعالیت میکند، ممکن است معنای پنهانی وجود داشته باشد.
این دسته متون به کمک الصاق عکس، کوت کردن توییت دیگر و یا نوع فعالیت پیشین کاربر، برخی معانی همانند القاء نارضایتی و ناکارآمدی از عملکرد دولت و نظام، ابراز شادمانی، افسوس و... را به ذهن مخاطب متبادر میکنند. اما صرف متن، اطلاعاتی بیش از یک برکناری را در بر نمیگیرد. در همین دسته کاربران اصلاح طلب نیز تلاش کردهاند وجهه قربانی از یک سو و نگاهی قهرمانانه به همتی و ظریف را از سوی دیگر ایجاد کنند.
چهارمین دسته از توییتها که صرفا کاربران اپوزیسیون دربارهاش محتوا تولید کردهاند،ِ اشاره به نقش رهبر معظم انقلاب در مدیریت کشور، نظام جمهوری اسلامی و چینش بازیگران سیاسی دارد. در این بخش، کاربران تلاش کردهاند با تحلیلهای خاص خود، یگانه تصمیم گیر اصلی در تحولات سیاسی و اقتصادی کشور را آیت الله خامنهای معرفی کنند و علاوه بر ادعای منفعل بودن دولتمردان، مسئولیتهای دولت و مجلس شورای اسلامی را به ایشان فرافکنی کنند.
دسته آخر از کاربران نیز با کمرنگ کردن موضوع استعفا و استیضاح، به شکل برجستهتری به پیش بینی آینده منفی برای ایران پرداختهاند و صرفا با سناریوپردازی مطلوب از آینده اپوزیسیون (به ویژه سلطنت طلبان) وضعیت آینده نظام را بحرانی همراه با وقوع اعتراضات وسیع گروههای مختلف مردم تصویر کنند.
در مجموع، توییتهایی که هدفشان نشانه رفتن ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران است، با تکیه بر نارضایتی مردم، نسخههای اجرایی قوای سه گانه را موقتی، بی اثر و غیر شفاف معرفی کردهاند و بحرانی نشان دادن شرایط کشور را یک اصل مسلم و فرض شده میدانند که در آن استیضاح و استعفای دو چهره دولتی بهانهای برای اثبات فرضیات آنها قرار گرفته است.

سهم بالای اصلاح طلبان در جلب توجه و دریافت لایک
براساس یک نمونه گیری دیگر براساس محبوبترین کاربران (پرلایکترین) در سه گروه اصلاح طلبان، اصولگرایان (شامل پایداری، مصاف و سایر گروهها) و سلطنت طلبان که توییتشان در بازه مورد بررسی بیش از ۱۰۰۰ لایک گرفته است، میتوان رویکردهای هر دسته را به طور جزئیتر مورد بررسی قرار داد. البته در این بخش، بیشتر گرایش افراد در نظر گرفته شده و حتی روزمرهنویسها هم طبق گرایش سیاسی و محتوای توئیت خود دستهبندی شده اند.
در این سرشماری صرفا بیش از ۲۰۰ توییت پرلایک در بازه مورد بررسی همراه با کلیدواژههای تحقیق بررسی و مشخص شد اصلاح طلبان هرچند در کل فضا به لحاظ کمی سهم کمتری دارند، اما ۴۳ درصد توییتهای پرلایک را از آن خود کردهاند و پیامشان را عمدتا از طریق لیدرهای جریان به گوش دیگر کاربران این بستر رساندهاند. در مقابل، اصولگرایان (تجمیع همه گروههایشان) دارای سهم ۲۹ درصدی از توییتهای محبوبند. سلطنت طلبان نیز که در کمیت تولید محتوا سهم بالایی دارند، در بخش توییتهای پرلایک سهم ۲۷ درصدی دارند که این میتواند نشان از کار سازمان یافته از یک سو و کمبود لیدرهای محبوب جریان به غیر از رضا پهلوی از سوی دیگر در توییتر باشد. گروه مجاهدین خلق (منافقین) نیز در توییتهای پرلایک تنها سهمی یک درصدی دارند.

نقد بانیان فشار به دولت، رویکرد اصلی اصلاح طلبان
تحلیل مضمون توییتهای پرلایک اصلاح طلبان (نمودار ۴) نشان میدهد آنها با ۵ رویکرد کلی به موضوع استعفای ظریف و کنار رفتن همتی پرداختهاند. ۳۱.۲۵ درصد کاربران این گروه ترجیح دادهاند از کسانی که در حال اعمال فشار به دولت هستند (به عنوان مثال برخی نمایندگان مجلس) انتقاد کنند و آنها را مورد شماتت قرار دهند. در این دسته استیضاح و استعفای دو چهره دولت نماد کمبود شفافیت نیز قلمداد شده است.
۲۵ درصد کاربران نیز از این فشارها احساس ناامیدی و بی اعتمادی میکنند و فشار به دولت را عاملی نگران کننده برای آینده زندگی مردم ایران قلمداد کردهاند. ۱۸.۷۵ درصد کاربران در بحبوحه انتشار اخبار مربوط به ظریف و همتی تلاش کردهاند از این دو چهره قهرمان سازی کنند. البته قهرمان سازی برای ظریف به مراتب بیشتر است و استفاده از اصطلاحات قهرمان ملی، دکتر و سردار دیپلماسی برایش به کار رفته است. در ضمن مقایسهای بین او با زلنسکی دیده میشود تا نقش وی در صحنه بین الملل به عنوان چهرهای برجسته مطرح شود.
یک گروه ۱۲.۵ درصدی کاربران نیز اشارههایی به نقش دولت به ویژه شخص همتی داشتند؛ به این صورت که وی با فساد مقابله میکرد و استیضاح وی بازتاب چنین نقش آفرینی است. گروه دیگری نیز با همین میزان سهم وجود دارند که بر درست بودن سیاستهای اقتصادی دولت با نگاهی به لزوم اصلاحات ساختاری اقتصادی تاکید دارند که همتی میتوانست (پیش از استیضاح شدن) از عهده آن بر بیاید.

تلاش کاربران اصولگرا برای استمرار فشارها
تحلیل مضمون توییتهای پرلایک اصولگرایان (نمودار ۵) نیز شامل ۵ دسته است که بخشی از آنها رویکرد کنش و واکنش با اصلاح طلبان میشود. اولین دسته کاربران اصولگرا با سهم ۳۵ درصدی موضوع استیضاح همتی، لزوم ادامه این رویکرد را توسط مجلس خواستار شده و استفاده از ابزار استیضاح را مفید قلمداد کردهاند.
۲۲ درصد کاربران در این بخش به نقد عملکرد اقتصادی دولت و دوران وزارت همتی پرداخته و ۲۰ درصد کاربران نیز تحلیلهای اقتصادی و اجتماعی را با پیش فرض عملکرد نادرست دولت صورت بندی کردهاند.
یک گروه ۱۳ درصدی از کاربران هم موضوع ضد قهرمان سازی از همتی و به ویژه ظریف را در واکنش به عملکرد کاربران اصلاح طلبان دنبال میکنند و استعفا را اقدامی مفید ارزیابی کردهاند.
یک گروه ۱۰ درصدی کاربران نیز از نقد دولت عبور و به کلی آن را ناتوان معرفی کرده و به صورت آشکار یا پنهان خواستار کنارهگیری دولت شدهاند.

سهم سلطنت طلبان: نقد، فحاشی، هجو، تفسیر و توصیف آینده مطلوب خود!
تحلیل مضمون توییتهای پرلایک سلطنت طلبان (نمودار ۶) نشان میدهد محتوای کاربران این گروه در سه دسته کلی قابل تفکیک است: دسته اول انتقادات تند سیاسی را همراه با فحاشی و بیان مطالب هجو دنبال کردهاند که سهم ۳۷.۵ درصدی دارد. گروه دوم با سهم ۳۲ درصد تلاش کردهاند به تفسیر و تحلیل تبعات استیضاح بپردازند و موقعیت دولت را شکننده توصیف کنند. گروه سوم با سهم مشابه ۳۰.۵ درصدی به سراغ آینده ایران رفتهاند و سناریوهای مطلوب خود را صورت بندی کردهاند.
ماهی از آب استیضاح و استعفا...
رضا پهلوی به عنوان یک چهره شناخته شده اپوزیسیون که کاربران سلطنت طلب بیشترین سمپاتی را به او دارند، در بازه مورد بررسی توییت با بیشترین لایک را منتشر کرده است. او دولت متبوع پزشکیان را بی کفایت میداند که مهرههای آن توسط رهبری انقلاب انتخاب شدند اما توسط نمایندگان مجلس که به ظن او آنها نیز دستچین شده رهبر انقلاب هستند، از صحنه اجرایی برکنار شدند. وی در ادامه این برکناریها را بی اثر در وضعیت معیشت مردم و فشارهای تورمی توصیف کرده و نظام جمهوری اسلامی ایران را بی برنامه میخواند؛ درحالی که خودش را به عنوان نسخهای جایگزین دارای هدف و مسیر مشخص توصیف میکند و غیر مستقیم در این توییت، مردم را به اعتصاب و اعتراض گسترده فرا میخواند.
شایان ذکر است گروه مجاهدین خلق (منافقین) در موضوع مورد بررسی طی بازه ۱۱ تا ۱۴ اسفند علاوه بر اینکه در کمیت توییتها سهم پایینی دارند، به لحاظ محتوای پرلایک شده نیز سهم کمی را به خود اختصاص دادهاند و سهم یک درصدی دارند و طی آن بیان هجو و نقدهای تند را در دستور کار قرار دادند.
جمع بندی
در یک نگاه کلی، محتوای تولیدی کاربران توییتر درباره استیضاح همتی و استعفای ظریف، حاکی از تلاش کاربران اپوزیسیون برای ایجاد شکاف بین ملت- دولت است و این موضوع، به ویژه برای سلطنت طلبان فرصت طلایی فراهم کرده است. پیوند زدن این موضوع با خاطرات گزینشی از دوران پهلوی و وعده آیندهای که آنها جایگزین نظام جمهوری اسلامی ایران شده و شرایط کشور را بهبود بخشند، بخشی از رویکرد آنهاست.
کاربران گروه اصلاح طلب به عنوان حامی دولت علاوه بر اینکه کمتر از سلطنت طلبان در تولید محتوا موفق بودهاند، اما در جلب توجه و توییتهای پرلایک وضعیت بهتری نسبت به سایر گروهها دارند؛ البته آنها در خلق مفاهیم مربوط به اقدامات دولت، کمی منفعل به نظر میرسند و در عوض بیشتر از دست دادن ظریف و همتی را به عنوان یک سرنوشت محتوم پذیرفتهاند که برای حفظ شان و جایگاهشان حتی کنار رفتن را اقدامی پسندیده قلمداد کردهاند.
کاربران اصولگرا برعکس، این ماجرا را همچون یک پیروزی بزرگ تصویر کردهاند و با کمترین تلاشی آن را جشن گرفتهاند. کمیت تولید آنها بیش از اصلاح طلبان است، اما در دریافت لایک نسبت به دو گروه دیگر کمتر توفیق داشتهاند که شائبه فعالیت سازمانیافته را ایجاد میکند.