شناسهٔ خبر: 71803346 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

آنچه الگوی مد نظر ترامپ است

صلح اوکراین نمادی از یک نظم جدید جهانی

شهره پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظر می رسد ترامپ تلاش دارد تا خطوط چارچوب صلح را در جنگ اوکراین ترسیم کند و پایان بازی را با نام خود رقم زند. ترامپ به وضوح اوکراین را فرصتی برای نشان دادن قدرت خود به رای دهندگان آمریکایی می‌داند. اگر او بتواند پوتین را پای میز مذاکره بیاورد و به جنگی پایان دهد که از نظر او هیچ نفعی برای مردم آمریکا ندارد، این ادعای او نیز تقویت خواهد شد که می تواند از جنگ جهانی سوم جلوگیری کند.

صاحب‌خبر - دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ رئیس ‌جمهور ایالات متحده و ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین روز 28 فوریه 2025 در کاخ سفید با یکدیگر دیدار کردند. ترامپ صمیمانه از حضور زلنسکی در دفتر بیضی شکل استقبال کرد و با تمجید از شجاعت سربازان اوکراینی، تاکید کرد که می خواهد صلح را برای اوکراین ببیند. انتظار می رفت دولت ترامپ و مقامات اوکراینی در جریان سفر زلنسکی توافقی را امضا کنند که به آمریکا امکان دسترسی به مواد معدنی حیاتی اوکراین را بدهد تا کمک هایی را که از آغاز جنگ به کی یف ارسال کرده بود، پرداخت شود. ترامپ مدعی شده است که ایالات متحده از آغاز جنگ بیش از 300 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده است. نتیجه این دیدار که به قصد امضای قرارداد مهم مواد معدنی با ایالات متحده و دریافت تضمین ‌هایی از سوی ترامپ در میانجی‌گری صلح بین اوکراین و روسیه می شد، با اشاره زلنسکی بر سابقه غیرقابل اعتماد بودن روسیه در مورد احترام به توافقات بین المللی و نقض آتش بس سال 2019 با اوکراین، بدون نتیجه و مبهم باقی ماند. زلنسکی در واکنش به سخنان ترامپ مبنی بر این که یا باید یک توافق صلح را بپذیرد، یا اینکه حمایت آمریکا پایان خواهد یافت، تأکید کرد که پس از الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴، هیچکس برای متوقف کردن ولادیمیر پوتین، رئیس‌ جمهور روسیه تلاشی نکرده است. ترامپ نیز گفته های زلنسکی را "بی احترامی" خوانده و با این گفته که "شما با جنگ جهانی سوم قمار می کنید" و کاری که انجام می دهید بسیار بی احترامی به کشوری است که از شما حمایت کرده است، به این دیدار پایان داد. ترامپ بر این باور است که اوکراین و متحدان اروپایی از کشور او سوء استفاده کرده و ایالات متحده را درگیر یک جنگ انتخابی نابخردانه کرده ‌اند. از این رو مصمم است به جنگ در اوکراین که میلیاردها دلار کمک غرب به کی یف را به همراه داشته، پایان دهد. به همین منظور وی زلنسکی را به کاخ سفید دعوت کرد تا یک قرارداد معدنی را امضا کند که ترامپ از آن به عنوان یک توافق بسیار بزرگ استقبال کرده است. ادعای ترامپ مبنی بر اینکه مناقشه اوکراین را در 24 ساعت حل خواهد کرد، نشان از عزم سرسخت و مواضع مستحکم او برای پایان بخشیدن به جنگ اوکراین داشته است. او در سخنرانی خود در نشست مشترک مجلس و نمایندگان سنای کنگره آمریکا در پنجم مارس موفق شد تا آمادگی اوکراین را برای بازگشت به میز مذاکره تحت "رهبری قدرتمند امریکا" برای رسیدن به صلحی پایدار اعلام کند. به نظر می رسد ترامپ تلاش دارد تا خطوط چارچوب صلح را در جنگ اوکراین ترسیم کند و پایان بازی را با نام خود رقم زند. ترامپ به وضوح اوکراین را فرصتی برای نشان دادن قدرت خود به رای دهندگان آمریکایی می‌داند. اگر او بتواند پوتین را پای میز مذاکره بیاورد و به جنگی پایان دهد که از نظر او هیچ نفعی برای مردم آمریکا ندارد، این ادعای او نیز تقویت خواهد شد که می تواند از جنگ جهانی سوم جلوگیری کند. حل و فصل جنگ در اوکراین بخشی از یک اصلاح استراتژیک گسترده‌تر نیز خواهد بود که توسط آن ایالات متحده به سمت تنظیم روابط با روسیه کشانده خواهد شد. روابط بین ایالات متحده و روسیه قبل از دولت دوم ترامپ از سال 2014 با جدا کردن کریمه از اوکراین و سپس در سال 2022 با تهاجم نظامی به اوکراین به پایین ترین سطح از زمان جنگ سرد کاهش یافته بود. ترامپ با صحبت تلفنی نود دقیقه ای با پوتین بدون اطلاع اوکراین و متحدان اروپایی در 12 فوریه 2025، انزوای چندین ساله روسیه را شکست. روسیه در 24 فوریه 2022، با حمله نظامی به اوکراین، خونین‌ترین جنگ اروپا را از سال 1945 آغاز کرد. آنچه که به گفته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه یک "عملیات نظامی ویژه" خوانده شد و به عنوان یک حمله یک هفته ‌ای برای یادآوری خطوط قرمز روسیه به جهان برنامه‌ ریزی شده بود، به جنگی فرسایشی تبدیل شد و روسیه توانست با پیروزی در میدان نبرد، یک پنجم خاک اوکراین را در اختیار گیرد. روسیه در حال حاضر شبه جزیره کریمه را به عنوان بخشی از قلمرو خود به رسمیت می شناسد و به دنبال مشروعیت بین المللی آن است. روسیه حدود 20 درصد از خاک اوکراین را اشغال کرده و تقریباً تمام استان لوهانسک، بخش قابل توجهی از استان دونتسک و مناطق وسیعی از استان های زاپوریژژیا و خرسون را تحت کنترل دارد. پوتین به دنبال کنترل کامل بر هر چهار منطقه ای است که مدعی الحاق آنها در سال 2022 بوده است. عزم پوتین از ابتدا این بود که با گرفتن بخش هایی از اوکراین و یا حتی تمامی این کشور بتواند ساختار امپراتوری روسیه را بازسازی نماید و این امر را در سال 2014 و با حمله به شبه جزیره کریمه آغاز کرده بود. ترامپ با پذیرش خواسته های پوتین بر عدم بازگشت به مرزهای ۲۰۱۴ و پذیرش الحاق کریمه همراه با باز گذاشتن درهای مذاکره برای کنترل روسیه بر چهار استان شرقی، پیروزی روسیه را در دستیابی به اهدافش بر اساس نقشه تضمین خواهد کرد. جنگ اوکراین در آستانه ورود به یک مرحله جدید و حساس است و ترامپ به دنبال آن است تا با به حداقل رساندن صدای اوکراین و تلاش برای تنزل دادن اروپا به یک بازیگر حاشیه ‌ای در مذاکرات آینده، صلح را نهایی کند. در شرایطی که این جنگ برای زلنسکی به معنای مبارزه برای استقلال و دفاع از تمامیت ارضی اوکراین است، از سوی ترامپ برای پذیرش الحاق 20 درصد از اراضی اوکراین که توسط روسیه اشغال شده، تحت فشار قرار گرفته است. این امر نشان از عدم رعایت احترام کامل به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی اوکراین است و طبق قوانین بین ‌المللی انتظار می رود تا روسیه برای تهاجم نظامی به اوکراین مجازات شود. هر گونه توافقی که به تجاوز روسیه به خاک کشور همسایه و تصرف سرزمینی آن پاداش می دهد، موجب تضعیف امنیت جهانی شده و ماجراجویی های غیرقانونی را در سیاست خارجی کشورها تشویق می کند. پوتین از آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین اهدافی مانند غیرنظامی کردن اوکراین، عدم پیوستن اوکراین به ناتو و جایگزین کردن زلنسکی با یک سیاستمدار طرفدار روسیه را در نظر داشته که تاکنون از آن ها منحرف نشده است. بالاترین اولویت پوتین برای مذاکرات، تضمین بی طرفی اوکراین خواهد بود که مستلزم تعهد قاطعانه ای است که اوکراین در آینده قابل پیش بینی به ناتو نخواهد پیوست. او همچنین به دنبال محدود کردن حجم نیروهای مسلح اوکراین و جلوگیری از استقرار نیروهای خارجی در خاک اوکراین است. پوتین همچنین خواهان لغو تحریم‌های امریکا هست که توانسته تاثیرات منفی مهمی بر توسعه اقتصاد روسیه داشته باشد. کاخ سفید و کرملین یک موافقت صلح پیشنهادی را تدوین کردند که تماماً تسلط روسیه بر سرزمین ‌هایی را که تصرف کرده است را به رسمیت می‌ شناسد و به این ترتیب اوکراین مجبور است واقعیت های سرزمینی کنونی را بپذیرد، به تمایل خود برای عضویت در ناتو پایان دهد و امتیازات دفاعی و اقتصادی را برای کاهش نگرانی های امنیتی روسیه در نظر گیرد. اینچنین پایانی برای اوکراین آغازی برای پوتین خواهد بود که در اوکراین متوقف نشده و به سرزمین های جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی بیندیشد. اگر ترامپ و پوتین در مورد چگونگی پایان دادن به جنگ اوکراین به توافق برسند، اوکراین نمادی از یک نظم جدید جهانی خواهد شد که در آن قدرت های بزرگ درباره سرنوشت کشورهای ضعیف تر و بدون حضور آنها تصمیم می گیرند. ایالات متحده و روسیه در این پیکربندی سیاسی با نادیده گرفتن تضمین های صلح در جهان کنونی، نظم موجود را دفن می کنند و در نظم جدید کشورهای کوچک را به عنوان بخشی از منطقه نفوذ ابرقدرتی خود در نظر می گیرند که در آن به مسایل سرزمینی و قانونی حوزه ‌های نفوذی خود بی اعتنا خواهند بود. شکل گیری این ساختار را می توان در این ایده ترامپ جستجو کرد که "ایالات متحده خود را درگیر ماجراهای خارجی بسیار متفاوتی کرده که هیچ یک از منافع حیاتی آن در خطر نبوده است". سوالی که در ذهن متبادر می شود این است که در شکل گیری این دیدگاه که در آن ترامپ در نظم دادن مجدد به نظام بین‌الملل، ایالات متحده را در یک ایزوله قدرتمند و بدون چالش در غرب آتلانتیک در نظر می گیرد که در امور حوزه های نفوذ آن دخالتی نمی شود، ادعای ارضی چین بر دریای چین جنوبی و تایوان چگونه توجیه خواهد شد؟