شناسهٔ خبر: 71802102 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

نویسنده کتاب رازهای دوبلین: «بلاژویچ» ننوشت؛ خودم دست به کار شدم! / کتاب را بدون احتیاط نوشتم

نویسنده کتاب «رازهای دوبلین» گفت: بلاژویچ پیش از درگذشتش قول داده بود که داستان حضورش در تیم ملی ایران را در کتابی منتشر کند اما از این اثر خبری نشد.

صاحب‌خبر -

قدس آنلاین به نقل از ایبنا – کتاب «رازهای دوبلین» دومین اثر مستندنگاری دکتر جواد رستم‌زاده در حوزه ورزش است. او که در اولین اثر خود، با پرداختن به زندگی حماسه‌ساز ملبورن در کتاب «تو خداداد عزیزی هستی»، نامزد دریافت جایزه جلال شده بود، این بار تاریکخانه تیم ملی ۲۰۰۱ به رهبری میروسلاو بلاژویچ را روشن کرده و به رازهای ناگفته تیمی پرداخته است که در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۰۲ ناکام ماند. رستم‌زاده در این اثر تلاش کرده به پرسش‌های متعدد درباره اسرارآمیزترین تیم ملی فوتبال ایران، با استناد به مصاحبه‌های بازیکنان آن تیم و پرداختن به زندگی بلاژویچ در ایران، پاسخ دهد. او در این مسیر از همراهی عادل فردوسی‌پور و رضا چلنگر بهره برده و برانکو ایوانکوویچ نیز با نظارت بر کتاب، در یادداشتی روایت‌ها و اسناد را تأیید کرده است. به همین بهانه، در عصر یک روز سرد زمستانی از آخرین روزهای سال ۱۴۰۳، با نویسنده این کتاب به گفت‌وگو نشستیم.

ایده کتاب «رازهای دوبلین» از کجا آمد؟

هنگام نگارش زندگی‌نامه خداداد عزیزی، در بخش‌های چالش‌برانگیز تقابل او با بلاژویچ، احساس کردم داستان‌های ناگفته بسیاری درباره تیم ملی پرستاره ۲۰۰۱ وجود دارد. بازگویی و کشف دلایل آن ناکامی تلخ می‌توانست خواندنی، ضروری و ماندگار باشد.

کتاب حول محور زندگی بلاژویچ در ایران می‌چرخد؟

به نظرم بلاژویچ بزرگ‌ترین سرمربی خارجی است که تاکنون روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته است. او که با تیم ملی کرواسی در جام جهانی ۱۹۹۸ به مقام سوم رسیده بود، هدایت تیم ملی ایران را برای صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ بر عهده گرفت. بلاژویچ پیش از درگذشتش قول داده بود که داستان حضورش در تیم ملی ایران را در کتابی منتشر کند. راستش خواستم پیش‌دستی کنم و پیش از چاپ اثر او، رازهایی را برملا سازم. ضمن اینکه بلاژویچ از نظر شخصیتی و داستان زندگی، فردی بسیار منحصربه‌فرد بود. دوستی من با آقای چلنگر، مترجم او، منبع ارزشمندی برای پرداختن به زندگی پیرمرد کروات در ایران بود که حیفم آمد از آن بگذرم.

«بلاژویچ» ننوشت؛ خودم دست به کار شدم!/ انتخاب نام کتاب توسط «عادل فردوسی‌پور»

آیا کتاب بلاژویچ هم منتشر شد؟

تا جایی که من تحقیق کردم، فعلاً خبری از آن کتاب نیست. شاید آن وعده، مانند بسیاری از گفته‌های مرحوم بلاژویچ، تنها بخشی از یک مصاحبه یا گفت‌وگوی سطحی با خبرنگاران بوده باشد. حتی از آقای چلنگر هم پرسیدم و او هم گفت بعید است چنین کتابی در حال نگارش یا انتشار باشد.

نحوه همکاری و تعامل با آقای چلنگر به‌عنوان مترجم و جعبه سیاه تیم ملی در آن دوران چگونه بود؟

با آقای چلنگر در چند بخش کار را پیش بردم: اول بررسی دانسته‌های او درباره زندگی، رفتار و گفتار بلاژویچ در ایران و اردوهای تیم ملی. در مرحله بعد با او به مرور اتفاقات مهم و سؤال‌برانگیز آن دوران از منظر مترجم تیم ملی پرداختم. سپس صحت‌سنجی اسناد و مدارکی که درباره موضوعات مهم آن زمان به دست می‌آوردم را با ایشان انجام می دادم. مثلاً اگر مصاحبه‌ای از بلاژویچ درباره بازیکنی یا اتفاقی پیدا می‌کردم، حتماً آن را با آقای چلنگر تطبیق می‌دادم. علاوه بر این، او خود نیز نکاتی را مطرح می‌کرد که تاکنون جایی گفته نشده بود.

«بلاژویچ» ننوشت؛ خودم دست به کار شدم!/ انتخاب نام کتاب توسط «عادل فردوسی‌پور»

بازی معروف ایران – بحرین تقریباً جالب‌ترین بخش ماجرا برای خوانندگان است. اما به نظر می‌رسد برای بیان واقعیت‌ها احتیاط کرده‌اید.

نه، هیچ احتیاطی در کار نبود. تمام اتفاقات پیرامون آن بازی و آن شکست را موبه‌مو و تا حد توان و تحقیقات مستند آورده‌ایم.

اما به هر حال باید یک مقصر یا یک اتفاق عجیب را برای آن شکست مطرح می‌کردید؟

طبق تحقیقات این کتاب، آن شکست حاصل مجموعه‌ای از اتفاقات به‌هم‌پیوسته بود؛ ملاحظات غیرفوتبالی و البته سهل‌انگاری‌های عجیب، که همه آن‌ها را به‌تفکیک بررسی کرده‌ایم. باید اعتراف کنم که در مصاحبه‌هایی که با ستاره‌های آن زمان تیم ملی و دیگر افراد حاضر در آن بازی انجام دادم، نوعی فرار از پرداختن دقیق به اتفاقات آن روزها کاملاً مشهود بود. با این حال، با کمک آقای چلنگر تمام وقایع ۴۸ ساعت حضور تیم ملی در منامه را ثبت کرده‌ام که خواندن آن، بیانگر تمام ماجراست.

خودتان از نتیجه کار راضی هستید؟

ببینید، هر نویسنده‌ای هم وارد این ماجرا شود، تقریباً به همین داده‌ها خواهد رسید. موثق‌تر از آقای چلنگر و آقای برانکو که در بطن ماجرا بوده‌اند، چه کسی را داریم؟

چرا این نام را برای کتاب انتخاب کردید و مثلاً «رازهای منامه» نگذاشتید؟

برای من، اتفاقاتی که در بازی آخر تیم ملی مقابل ایرلند رخ داد، بسیار نوستالژیک و جذاب‌تر بود. آن شور و هیجان خفه‌شده در عصر پاییزی، که می‌توانست به جشنی ملی بدل شود، اما در نهایت با آتش زدن سکوها، اشک‌های یحیی گل‌محمدی و بدن زخمی علی دایی همراه شد، به نظرم نمای تمام‌عیاری از آن تیم دوست‌داشتنی بود. ضمن اینکه در بازی رفت در دوبلین نیز حواشی کم نداشتیم. به همین دلیل، نام رازهای دوبلین را انتخاب کردم.

نسبت به کتاب اول‌تان در این کتاب لحن و نوع نوشتار را تغییر دادید. دلیل این کار با توجه به استقبال از کتاب اول چه بود؟

در کتاب تو خداداد عزیزی هستی من با یک شخصیت روبه‌رو بودم و پرداختن به آن به شکل دوم شخص روان‌تر و زیباتر بود اما در کتاب رازهای دوبلین من با مجموعه ای از شخصیت‌ها و اتفاقات گاه نامربوط به هم روبه‌رو بودم که کار را برای پرداختن به صورت دوم شخص ناممکن و خواننده را موقع خواندن با چالش مواجه می‌کرد.

آیا همه تصاویر کتاب برای اولین‌بار منتشر می‌شوند؟

خیر، اما برخی عکس‌های کتاب که مکمل روایت‌ها هستند، تاکنون جایی منتشر نشده‌اند.

کتاب با عکس‌های علی دایی آغاز و پایان می‌یابد. آیا روی این موضوع تأکید خاصی داشتید؟

کاملاً درست است. علی دایی به‌عنوان کاپیتان تیم ملی، نقشی غیرقابل‌انکار داشت؛ چه در کنترل فشار رسانه‌ها، چه در نبردهای تن‌به‌تن با حریفان و چه در تلاش برای صعود تیم ملی. راستش، اگر اجازه داشتم، کتاب را حول محور زندگی علی دایی می‌نوشتم، اما به دلایل مشخصی این امکان وجود نداشت.

اما در نهایت، کتاب را به علی دایی تقدیم کردید!

بله و وقتی کتاب را دید، بسیار شگفت‌زده شد؛ به‌ویژه وقتی فهمید که عادل فردوسی‌پور و برانکو ایوانکوویچ (سرمربی محبوبش) نیز در کتاب یادداشت و پیش‌گفتار دارند.

آیا کتاب با ممیزی روبه‌رو شد؟

بله، برخی اسناد و مدارک مرتبط با مطالب کتاب از من خواسته شد که همگی را ارائه دادم. با این حال، بخش بسیار کمی از کتاب دچار ممیزی شد که به اصل داستان لطمه‌ای وارد نکرد.

«بلاژویچ» ننوشت؛ خودم دست به کار شدم!/ انتخاب نام کتاب توسط «عادل فردوسی‌پور»

معمولاً برای فصل‌های کتاب نام‌های متنوع و تقریباً سینمایی انتخاب کردید. چگونه این نام‌ها انتخاب شده‌اند؟

نظر لطف شماست. من برای ثبت وقایع به شکل دقیق و فصل بندی ها معمولاً با آن وقایع زندگی می‌کنم و این نام‌ها از حس من در آن لحظات نسبت به آن اتفاقات و تصوراتم انتخاب می شود. مثلاً یاغی‌های سپتامبر را به این دلیل که آن فصل مقارن است با حمله ۱۱ سپتامبر در منهتن انتخاب کردم. اما همین جا باید بگویم که نام کتاب را عادل فردوسی پور پیشنهاد و انتخاب کرد.

پس از تقدیر از کتاب شما در جشنواره جلال، فکر می‌کنید نگاه‌ها به مستندنگاری ورزشی تغییر کرده است؟

برای خودم که انگیزه مضاعفی ایجاد شد تا به این مسیر ادامه دهم. خوشبختانه چند کتاب جدید در این حوزه منتشر شده که جای امیدواری دارد.

اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟

بله، یک مستندنگاری ورزشی درباره بازیکنان دورگه و آن‌هایی که در خارج از ایران بزرگ شدند اما تیم ملی ایران را برای بازی انتخاب کردند با عنوان دیاسپورا با همکاری نشر گلگشت در راه است و امیدوارم به نمایشگاه کتاب برسد.

به گزارش ایبنا؛ کتاب «رازهای دوبلین» به قلم جواد رستم زاده با مقدمه برانکو ایوانکوویچ در قطع رقعی ۱۸۰ صفحه توسط نشر گلگشت با قیمت ۱۶۵ هزار تومان با طراحی جلد امیرعباس صفری منتشر شده است.