شناسهٔ خبر: 71800948 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

یک فریم مکتوب با عکاس برگزیده جشنواره ملی عکس حوادث و سوانح

اول شدم اما دلم سوخت

آن زمان که ۱۸ سال داشت، پیشنهاد یکی از دوستان به جانش نشست: «حالا که دیپلم گرفتی، بیکار نچرخ...فردا موهاتو آب و جارو کن و بیا دفتر نشریه ما...بشو عکاس... از فلان برنامه و بَهمان مراسم برامون عکسِ خبری بگیر».

صاحب‌خبر -

همشهری‌آنلاین-سحر جعفریان‌عصر: پیشنهادی که او را به دوران کودکی‌اش پَرت کرد. به دورهمی‌ها و مهمانی‌های خانوادگی‌ کهدر آنها فقط او حوصله و سلیقه برداشتن عکس‌های یادگاریداشت. عکس‌های دسته‌جمعی، یِهویی و چندتایی هم تار و تاریککه هنوز هم میان آلبوم بستگان دور و نزدیکبه چشم می‌آیند. سال‌ها گذشته و حالا در واپسین روزهای اسفند، پوریا پاکیزه جایزه نخستِ پنجمین دوره جشنواره ملی عکس حوادث و سوانح کشور با موضوع فرونشست و زلزله رابا خود به خانه می‌برد وکنار ده‌ها تقدیرنامه و جوایز مهم عکاسی دیگرش جای می‌دهد. عکسِ برگزیده این عکاس ۳۳ ساله همدانی، نمایی زیبا از فرازفرونشست «خالد نبی» در گرگان، منطقه کلاله را نشان می‌دهد.

اول شدم اما دلم سوخت

تنظیمات خودکار و تراکم پیکسل در خدمت عکاسی

از شور ۱۸ سالگی یک جا بند نمی‌شد؛ با دوستانش یا یک سَر در غار علیصدر و آرامگاه باباطاهر داشت یا پا به آبشار عباس‌آباد و باغات اطراف همدان می‌برد. با این همه، سرنوشتش در دفتر نشریه‌ای محلی به عنوان عکاس خبری رقم خورد. سرنوشتی که خودش می‌گوید: «عکاس شدن، بعیدترین پیش‌بینی‌ای بود که برای آینده خودم تصور می‌کردم...». آنقدر بعید که نه می‌دانست شاتر و فوکوس و دیافراگم چه هستند و نه عمق‌میدان و کنتراست و اِعوجاج ِ رنگی به گوشش خورده‌بود. آن زمان حتیدوربینی معمولی برای شروع کارش نداشت: «دیپلم تجربی کجا و هنر عکاسی کجا؟ ولی خب به قول شاعر، خُرده هوشی و سر سوزن ذوقی داشتم که می‌شد روی آنها حساب کرد...» پاکیزه نخستین عکس‌های خبریخود را با دوربین گوشی تلفن همراه دوستانش گرفت تا تنظیمات اتوماتیک عکس‌برداری و همچنین تراکم پیکسل‌های کیفیت تصویر آن، خام‌دستی و ناوارد بودن او را پوشش دهند: «حقوق چند ماهم را دادم یه دوربین نیمه‌حرفه‌ای‌ خریدم».

لنزهایی برای طبیعت، پرتره و حیات‌وحش

جزتجربیات معمول و کودکانه عکس‌برداری، خُرده هوش و سر سوزن ذوق، طبیعت‌گردی نیز علتی دیگر بر معلولِ پُرآوازگی این عکاسِ برنده است: «طبیعت با زیبایی‌های خارق‌العاده‌اش، هر کسی رو عکاس می‌کنه...و این ویژگی خیلی به کار من اومد...پیدا کردن سوژه، نقطه طلایی، زاویه نور و کادرعکس رو وسطِ جنگل، کنار دریا، بالای کوه و روی شِن‌های کویر یاد گرفتم...» بتدریج، عکاسی برای او از مهارت و شغل به علاقه و دغدغه تغییر وضعیت داد: «هر ماه با همه حقوقم انواع تجهیزات عکاسی می‌خریدم از لنز واید، تِله و زوم گرفته تا سوپر تِله و فوق واید...گرون تموم شدن و هنوز هم گرونن ولی در عوض باعث می‌شن تا از شغلت لذت ببری...وقتی لنز واید رو سوار دوربین می‌کنی برای عکس از طبیعت یا فوق‌واید رو برای نماهایی از معماری، سوپر تِله رو برای حیات‌وحش و فضاهای ورزشی و تِله رو برای پرتره از چاپِ نتایج‌شون قند توی دلت آب می‌شه.»

جایزه‌ای برای فرازِ خالدنبی

بار سفر و طبیعت‌گردی را متناسب با زمان و فصل مناسبِ لوکیشن‌ها می‌بندد: «اردیبهشت و بهار خوبه که روستا و طبیعتشیراز باشی...تابستون رو باید توی جنگل‌های شمال و جنوب گذروند...کویر و جنگل رو هم باید پاییز عکاسی کنی...زمستون هم چمدون ببند برای کوه و دریای مه‌آلود.»سرش با عکس و سفر، خوش است که کمتر هوس شرکت در جشنواره و مسابقه و یا برداشتن عکس‌های گران سفارشی می‌کند. اما انگار جشنواره ملی عکس حوادث و سوانح برایش تافته‌ای جدا بافته‌ بوده که با ارسال ۲ عکس در آن شرکت می‌کند: «اواسط فروردین امسال رفتم گرگان، منطقه کلاله، خالدنبی...بر خلاف ۲ سال قبل، پُر آب شده بود و سبز. کلی کیف کردم اما بعد ناگهان مواجه شدم با یک اتفاق هولناک که فرونشست گسترده زمین بود. با هلی‌شات از آن فرونشست عکاسی هوایی کردم. همان عکس هم شد عکس برتر جشنواره اما اتفاقی که برای خاک ایران در حال رخ دادن است دلم را سوزاند.»

فرونشست، زلزله و حرکات دامنه

ایران به اندازه همه زیبایی‌های چشم‌نوازی که در هر گوشه از پهنه خود دارد از مخاطرات و بلایای طبیعینیزکم ندارد. پاکیزه گواه این ادعا را این طور بیان می‌کند: «۱۴ مورد از ۵۶ موردِ بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، ریزش بهمن، رعد و برق، تغییر دما، خشکسالی و آتشفشان که در اقلیم‌های مختلف ایرانشناسایی‌شده‌اند، پرتکرارند. طوری که در سند راهبرد ملی مدیریت بحران کشور با مصوب شورای عالی مدیریت بحران، مهم و قابل بررسی معرفی شده‌اند. فرونشست و حرکات دامنه‌ای هم یکی از آن مخاطرات در گروه زمین‌شناختی‌ است که چند سالی‌ست در شهرهای بسیار اتفاق می‌افتد و عکس‌های آخرالزمانی‌اش وایرال می‌شود.» به گمان عکاس برگزیده، از این روست که پژوهشکده سوانح طبیعی، کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی و چند سازمان مرتبط دیگر، دست به دست هم دادند تا پنجمین جشنواره ملی عکس حوادث و سوانح با محورهای زلزله، فرونشست و حرکات دامنه‌ای برگزار شود.

باکس

جشنواره ملی عکس حوادث از کی و کجا؟

همه‌چیز از نیمه‌شب ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ شروع شد؛ از زلزله رودبار، منجیل و لوشان که جُنبان‌ترین گسل‌های ایران در آن منطقه، زمین را با قدرت بیش از ۷ ریشتر برای ۶۰ ثانیه لرزاندند. تلفات و خساراتش به قدری بود که سال‌ها بعد در سال ۱۳۷۲ مرکز مطالعات مقابله با سوانح طبیعی ایران زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای گسترش آموزش عالی راه‌اندازی شد. این مرکز پژوهشی از سال ۱۳۷۷ با نام جدیدِ مرکز پژوهش و مطالعات سوانح طبیعی ایران به کار خود ادامه داد. تا اینکه سال ۱۳۹۵ به پیشنهاد معاون وقت بازسازی و مسکن روستایی (دفتر مطالعات و تحقیقات روستایی) بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نخستین دوره جشنواره ملی عکس حوادث و سوانح طبیعی برگزار شد. موضوع این جشنواره نیز با توجه به تنوع فرهنگ و اقلیم در ایران و با هدف نمایش معماری، فرهنگ و تغییر سبک زندگی مردم در روستاها، «خانه‌های روستایی ایران» در نظر گرفته شد. موضوع و سرفصل دوره‌های دوم تا پنجم نیز به ترتیب، خانه‌های روستایی، سیلاب، خشکسالی، فرونشست زمین و زلزله بوده‌است.