سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطیما احمدی، روزنامهنگار و پژوهشگر: «۱۹۷۹» تنها یک عدد چهار رقمی نیست؛ یکی از مهمترین سالهای قرن بیستم است که تاثیرش تا امروز بر زندگی میلیونها نفر در ایران، خاورمیانه و سراسر جهان مشهود است.
«۱۹۷۹» جدا از اینکه برابر با سال «۱۳۵۷» در تقویم خورشیدی است، نام یکی از مهمترین رمانهای کریستیان کراخت نویسنده سوییسی نیز هست که به تازگی با ترجمه محمد همتی از سوی نشر نو منتشر شده است. همتی پیش از این برای رمان «مارش رادتسکی» اثر یوزف روت برنده جایزه ابوالحسن نجفی برای بهترین ترجمه سال شده بود.
«۱۹۷۹» اینگونه آغاز میشود: «در راه تهران بودیم و داشتم از پنجره ماشین بیرون را نگاه میکردم که عُقم گرفت و به زانوی کریستوفر چنگ زدم. تاولش ترکیده بود و شلوارش خیسخیس بود. تا چشم کار میکرد ردیفهای بیانتهای درختان توس بود. من خوابم برد. کمی بعد توقف کردیم تا نفسی تازه کنیم. من یک لیوان چای نوشیدم، کریستوفر لیموناد. شب خیلی زود فرا رسید. چندتا پست بازرسی سر راهمان بود، چون از سپتامبر حکومت نظامی اعلام شده بود که البته به قول کریستوفر در این کشورها، بود و نبودش فرقی نمیکرد. با دست علامت دادند که به راهمان ادامه دهیم، ناگهان بازوبند سپیدی را و بعد نور چراغقوهای را دیدم که راست توی صورت ما تابید و دور شد. هوا غبارآلود بود و هرازگاهی بوی بلال می آمد…»
«۱۹۷۹» یکی از آثار پیچیده و چندلایهای است که بهویژه در دنیای ادبیات آلمانی مورد توجه قرار گرفته است؛ کریستیان کراخت در این رمان به بررسی تاریخ و سیاست، هویت فردی و ملی و تقاطعهای فرهنگی در دهه ۱۹۷۰ میلادی میپردازد. این رمان از نظر سبکی و محتوایی با پیچیدگیهای زیادی همراه است و در آن نگاه انتقادی و نوآورانهای به تحولات تاریخی و اجتماعی آن زمان ارائه میشود.
رمان «۱۹۷۹» بهویژه از آن جهت مهم است که در قلبش، تاریخ معاصر و تاثیرات عمیق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوران را بررسی میکند؛ داستان در این رمان بهطور عمده حول محور کشمکشها و تضادهای موجود در جهان آن زمان میچرخد.
در مرکز این داستان، یک مرد غربی که به نوعی نماینده جریانهای فکری و ایدئولوژیک در جهان غرب است، به ایران سفر میکند، کشوری که در آن زمان در آستانه انقلاب قرار دارد.
نشریات مختلف آلمانی زبان این رمان را بهعنوان یک تحلیل دقیق و تیزبینانه از بحرانهای جهانی در دهه ۷۰ میلادی ارزیابی کردهاند. در این زمان، بحرانهای فرهنگی و سیاسی نهتنها در کشورهای خاورمیانه، بلکه در دنیای غرب نیز شدت داشت. کراخت در این رمان نشان میدهد که چگونه ایدهها و ایدئولوژیها از سوی قدرتهای جهانی به شکل گستردهای در جوامع مختلف تأثیر میگذارند. او بهویژه به تضادهایی میپردازد که میان غرب و شرق، فرد و جامعه، مدرنیت و سنت در حال وقوع است.
برخی از نشریات فرانسوی مانند لوموند و لیبراسیون اشاره کردهاند که کراخت در «۱۹۷۹» توانسته بهخوبی تضادهای سیاسی و فرهنگی را به تصویر بکشد و خواننده را با یک نوع تردید و تشویش درمورد هویت و اهداف سیاسی عصر مدرن مواجه کند. این تضادها از طریق شخصیتهای مختلف در داستان بهویژه شخصیت اصلی که بهعنوان یک انسان غربی در یک دنیای متفاوت و درحال تغییر قرار دارد، نمایان میشود.
منتقدان انگلیسیزبان در ارزیابیهای خود از این رمان بر زبان و سبک نوشتاری دقیق و خلاقانه کراخت تأکید کردهاند. رمان «۱۹۷۹» بهطور خاص با نوعی سرزندگی و زبانی پیچیده همراه است که همزمان با روایتهای سریع و گاه متوقفشده، به پیچیدگیهای دنیای آن زمان اشاره میکند.
برخی از نشریات مانند نیویورکتایمز و گاردین نیز به این نکته اشاره کردهاند که این سبک نوشتاری میتواند برای برخی خوانندگان چالشبرانگیز باشد، اما از طرفی بهعنوان ویژگی برجستهای در خلق یک فضای متفاوت و جالب در نظر گرفته میشود.
یکی از جنبههای مهمی که در نقدهای آلمانیزبان مورد بررسی قرار گرفته، تأثیرهای فلسفی و فرهنگی «۱۹۷۹» است. کراخت در این رمان از فلسفههای مختلفی بهره میبرد، از جمله نقدهای مارکسیستی و تحلیلی بر دنیای مدرن که در آن درگیریهای ایدئولوژیک و فرهنگی به اوج خود رسیده است.
برخی از نشریات آلمانی نظیر اشپیگل و زیت تأکید کردهاند که این رمان نهتنها یک تحلیل تاریخی، بلکه بهنوعی یک درام فکری و فلسفی است که میتواند خوانندگان را به تفکر درمورد ارزشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جهان معاصر وادار کند.
نقدهای اخیر بر این نکته تأکید کردهاند که «۱۹۷۹» یک کار بسیار جسورانه است که مرزهای بین داستانگویی و فلسفه را درنوردیده است. کراخت با استفاده از یک ساختار پیچیده و روایتهای غیرخطی، به بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی میپردازد و همزمان پرسشهای عمیقی درباره هویت فردی، تعلق فرهنگی و معنای زندگی در دنیای مدرن مطرح میکند.
در مجموع، رمان «۱۹۷۹» اثر کریستیان کراخت بهطور گستردهای بهعنوان یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر شناخته شده است که در آن به بررسی مسائل پیچیدهای همچون تاریخ، سیاست، و بحرانهای هویتی پرداخته میشود. از منظر سبکی، این رمان با زبان پیچیده و روایتی که بر پایه تضادها و تناقضات ساخته شده، توجه بسیاری از منتقدان را جلب کرده است.
اگرچه این رمان برای برخی خوانندگان ممکن است چالشبرانگیز باشد، اما از آنجایی که بهطور عمیق به مسائل جهانی و انسانی پرداخته، بهعنوان یک اثر ارزشمند در عرصه ادبیات جهانی شناخته میشود.
∎