جوان آنلاین: کتاب «حال خوب خانهداری» نوشته فرانک کلابی به مشکلات زنان و نارضایتی آنها در زندگی به ویژه در خانهداری میپردازد و برای نشان دادن قدرتشان، به نمونههای موفق اشاره میکند. این کتاب تلاش میکند با ارائه نکاتی جالب خانهداری را برای زنان به پدیدهای جالبتبدیل کند.
گاهی اوقات پیش میآید زنان به خصوص زنان خانهدار دچار روزمرگی در زندگی شوند و نسبت به خود و محیط پیرامون احساس بدی داشته باشند. این اتفاق زمانی که فرد، خانهدار باشد، نمود بیشتری مییابد چراکه انجام هر روزه کارهایی مانند آشپزی، شستوشو و فرزندداری در درازمدت بسیار طاقتفرساست.
کتاب حال خوب خانهداری به زنان میآموزد چگونه در هر شرایطی از زندگی خود لذت ببرند و به دنبال پیشرفت و استقلال باشند. کتاب حاضر، تمامی رفتارها، احساسات و درونیات زنان را با ذکر مثال مورد بررسی قرار میدهد و در همین بررسیها، راهحلهایی برای بهبود شرایط روانی مطرح میکند.
فرانک کلابی در این کتاب به شما راه درست خانهداری را آموزش میدهد تا هم به عنوان یک زن خانهدار وظایف خود را انجام دهید و هم شرایط روحی خود را بهبود بخشید و زنی مستقل و خودساخته باشید.
کتاب حال خوب خانهداری به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
مطالعه این کتاب به تمامی زنان به ویژه زنان خانهدار که از شرایط خود ناراضی هستند، توصیه میشود چراکه این کتاب، نگاه آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
جملات برگزیده کتاب حال خوب خانهداری:
- اگر میخواهید به جمع زنان موفق بپیوندید سعی کنید از خانه بیرون بیایید.
- بیایید قبول کنیم بعضی زنان و مردان میدانند چگونه زندگی کنند و ما نمیدانیم.
- خانهداری به صورت غیرقابل باور به مجموعه به هم پیچیدهای از امور منزل، گفتار، رفتار و عملکردهای ما گفته میشود.
در بخشی از کتاب حال خوب خانهداری میخوانیم:
تا حالا روی عنوان خانهدار فکر کردهاید؟ کسی که نگهبان یک خانه است و وظیفه او مراقبت از خانه و اشیای داخل آن است. این عنوان از زمانهای دور در کشور ما به زنانی گفته میشد که فاقد فعالیت اقتصادی بودند و وظیفه آنها محافظت کردن از حریم خانه بود. به نظر، اسم جالبی نمیآید.
زمانی که تصمیم به نگارش این کتاب گرفتم، به کتابهایی که در دهههای گذشته در مورد زنان خانهدار نوشته شده بود، سر زدم. فعالیتهای یک زن خانهدار، نسبت به دهههای پیشتر اندکی تغییر یافته است ولی در نگاه عامه مردم، همان بشور و بساب به اصطلاح قدیمی است. بسیاری از زنان، به دلیل فرار کردن از این عنوان، به شغلهای مختلف روی میآورند و شاید جلوی شوهرانشان میایستند که نشان دهند، آنها هم میتوانند کار کنند و به اصطلاح دستشان توی جیب خودشان باشد. به راستی خانهدار باید خانه را درک کند. افراد خانه را درک کند. غذا را درک کند. به خانه عشق بدهد. یک بانوی خانهدار، نگهبان یک خانه نیست. وظیفه او پخت و پز و بشور و بساب نیست. او به ظرفها عشق میدهد. به دیوارها عشق میدهد. صبحها پردهها را کنار میزند، نه به این خاطر که وظیفه اوست. او پردهها را برمیدارد که به خورشید اجازه دهد به خانهاش سرک بکشد. او اجازه میدهد، وسایل و دیوارهای خانه، صدای هوا و گنجشکها را بشنوند. زن، وزنه مهمی در زندگی است. زن اهرم است که اگر نباشد، اینهمه وسایل و پرده و ظرفهای شیک و پیک به چه دردی میخورد؟