شناسهٔ خبر: 71787778 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

به بهانه قسمت چهارم «تاسیان» که با یک هفته تأخیر پخش شد

عشق در سایه ساواک مخوف!

حواشی ناشی از سوءبرداشت‌ها نسبت به اتفاقات قسمت سوم «تاسیان» منجر به توقیف یک هفته‌ای و اختلال در فرآیند پخش هفتگی این سریال شد و حالا با پخش قسمت چهارم به بخش زیادی از ابهامات پاسخ داده شد.

صاحب‌خبر -

ماجرای سریال تازه تینا پاکروان که روایتی عاشقانه در بستری از تحولات تاریخ معاصر را به تصویر درآورده است، در پایان قسمت سوم به نقطه طلایی بازجویی امیر از معشوق خود یعنی شیرین رسید و قسمت چهارم دقیقا از همین نقطه آغاز شد. جایی که امیر از علاقه‌اش به تن‌تن می‌گوید و شمایلی از یک جوان کتاب‌دوست از خودش ارائه می‌کند تا نشانه‌هایی از علاقه متقابل در نگاه شیرین هم ظاهر شود. همین گفت‌وگو کوتاه رابطه میان امیر و شیرین را وارد فاز تازه‌ای کرده و حالا بخشی از تعلیق عاشقانه سریال، متکی بر سرنوشت علاقه این دو نسبت به یکدیگر است. اما آنچه قسمت چهارم سریال «تاسیان» را از منظر پاسخ به برخی اتهامات، حائز اهمیت می‌کند، تصویر ارائه شده از نگاه مردم به ساواک در نیمه دوم دهه ۵۰ در ایران است. اگر حواشی منتهی به توقیف یک هفته‌ای این سریال را مروری کنید، متوجه می‌شوید که یکی از اتهامات متواتر درباره این مجموعه، نگاه همدلانه و حتی با گرایش به سفیدشویی نسبت به پدیده شوم ساواک در تاریخ معاصر ایران است. کار حتی به جایی رسید که برخی فعالان فضای مجازی، شباهت نام خانوادگی کارگردان سریال با یکی از روسای ساواک را دستاویز قرار داده و پرونده‌سازی علیه آن را کلید زدند. تینا پاکروان اما نگاهی دغدغه‌مند به تاریخ دارد و به همان اندازه که تلاش داشته در دام کلیشه‌های شعاری برخاسته از قرائت غالب از تاریخ نیفتد، همزمان واقعیت‌ها را هم به تصویر درآورده است. یکی از مضامین کلیدی در قسمت چهارم که بی‌ارتباط با موقعیت کاراکتر اصلی روایت یعنی شیرین نجات و خانواده‌اش هم نیست، بازنمایی دقیق‌تر نگاه مردمان آن زمان نسبت به پدیده ساواک است. هراس بالای مریم از گرفتار شدن دختر دایی‌اش از سوی مأموران ساواک، در کنار خوف ناشی از نفوذ بالای این نهاد در فضای آکادمیک و دانشگاهی، تنها بخشی از این پازل را تشکیل می‌دهد. در همین قسمت شاهدیم که شوهر عمه شیرین که با گرایش‌های توده‌ای سودای فعالیت‌های سیاسی در سر دارد، چگونه از احتمال افتادن به دام ساواک هراسناک شده است و از سوی دیگر با حضور پررنگ‌تر خانواده امیر و به‌طور خاص پدرش، شاهد حساسیت بالای خانواده‌های مذهبی برای پرهیز از ارتباط با ساختار منحوس ساواک بودیم. نمونه این حساسیت را در سکانسی دیدیم که پدر امیر به‌دنبال مشکوک شدن به همکاری پسرش با ساواک، به چاپخانه رفته و وقتی امیر چای به او تعارف می‌کند، در پاسخ می‌گوید تا ندانم پولش از کجا آمده، لب نمی‌زنم. در مجموع «تاسیان» به همان اندازه که در روایت عاشقانه خود موفق پیش می‌رود، نسبت به بازنمایی درست واقعیت‌های تاریخ هم نمره قبولی گرفته است.