آیا واقعا تفاوتهای قابل تشخیصی بین مغز زن و مرد وجود دارد؟ آیا جنسیت مغز را میتوان صرفا با نگاه کردن به آن تشخیص داد؟
تصور کنید دو مغز چروکیده انسانی را در دست دارید که هر دو در فرمالدهید غوطهورند. به یکی نگاه میکنید، سپس به دیگری. آیا میتوانید تشخیص دهید کدام مغز زن و کدام یک مغز مرد است؟ بدون شک، خیر!
بشر از زمان یونان باستان به دنبال تفاوتهای جنسیتی در مغز بوده، اما تلاشهایش اغلب بیثمر مانده. چرا؟ زیرا مغز انسان در دو فرم مجزا زنانه و مردانه وجود ندارد. طبق گفته دکتر آرمین رازنهان، رئیس بخش نور و ژنومیک تکاملی مؤسسه ملی سلامت روان آمریکا، هیچ ویژگی قابل اندازهگیری در مغز انسان وجود ندارد که بتواند مرز مشخصی بین زنان و مردان ترسیم کند.
اهمیت بررسی تفاوت مغز زن و مرد
اما چرا این سوال همچنان مهم است؟ تفاوتهای جنسیتی در بروز بیماریهای عصبی و روانی نقش دارند. درک این تفاوتها اعم از زیستی یا محیطی میتواند به درمانهای هدفمندتر منجر شود.
تاریخچه مطالعه تفاوتهای مغزی زن و مرد پر از سوگیریهای جنسیتی بوده است. در گذشته دانشمندان از این تفاوتها برای توجیه برتری مردان در هوش یا تواناییهای تحلیلی استفاده میکردند. اگرچه این نظریات رد شدهاند، اما مطالعات مدرن هنوز تفاوتهای شناختی میان دو جنس را گزارش میدهند، البته به صورت میانگین.
مثلا، مردان در تستهای توانایی فضایی بهتر عمل میکنند و زنان در تشخیص حالات چهره مهارت بیشتری دارند. اما سوال اساسی اینجاست که آیا این تفاوتها ذاتی هستند یا محصول جامعهپذیری؟
بنا به گفته دکتر یوون لیو رادیولوژیست دانشگاه نیویورک، بیماریهای مغزی (اعصاب و روان) در زنان و مردان با شیوع و علائم متفاوتی بروز میکنند. بنابراین، درک تفاوتهای پایهای مغز میتواند به شناخت بهتر این بیماریها کمک کند.
برای مثال، زنان بیشتر به افسردگی و میگرن مبتلا میشوند. مردان نرخ بالاتری از اسکیزوفرنی و اوتیسم دارند. بیماری پارکینسون در مردان دو برابر شایعتر است، اما در زنان سریعتر پیشرفت میکند.
تفاوتهای ساختاری مغز زنان و مردان
با پیشرفت فناوریهای تصویربرداری مانند MRI، دانشمندان تفاوتهای ظریفی در اندازه و شکل بخشهای مختلف مغز گزارش کردهاند. اما این تفاوتها وقتی اندازه کلی بدن در نظر گرفته میشود، به حداقل میرسند.
مطالعات نشان میدهد مغز مردان به طور میانگین حدود ۱۱٪ بزرگتر از مغز زنان است، اما این تفاوت عمدتا با اندازه کلی بدن مرتبط است، همانطور که قلب یا کبد مردان نیز معمولا بزرگتر است.
وقتی این تفاوت اندازه کلی بدن را در محاسبات لحاظ کنیم (مثلا مغز را نسبت به وزن یا قد فرد مقایسه کنیم)، تفاوتهای گزارششده در ساختارهای خاص مغز مانند هیپوکامپ (ناحیه مسئول ذخیرهسازی خاطرات و یادگیری) و تالاموس (مرکز پردازش اطلاعات حسی مثل بینایی و لامسه) به حدی ناچیز میشود که نمیتوان به آن به عنوان یک ویژگی قطعی جنسیتی نگاه کرد.
بزرگتر بودن مغز مردان به تنهایی نشانه برتری هوشی نیست. به گفته لیز الیوت عصبشناس دانشگاه رزالین فرانکلین، اگر تفاوتهای جنسیتی در مغز وجود داشته باشد، آنقدر ناچیز است که هنوز اثبات نشده است.
کشف تفاوتهای نامرئی با هوش مصنوعی
اگر چشم انسان نتواند مغز زن و مرد را تشخیص دهد، هوش مصنوعی چطور میتواند؟ مطالعات اخیر با استفاده از AI تفاوتهای میکروسکوپی در ماده سفید مغز (شبکههای ارتباطی بین نورونها) را شناسایی کردهاند.
در پژوهشی در سال ۲۰۲۴ الگوریتمهای هوش مصنوعی با دقت ۹۲ تا ۹۸٪ جنسیت افراد را بر اساس اسکنهای MRI پیشبینی کردند. این مدلها به تفاوتهایی در تراکم رشتههای عصبی، ضخامت غلاف میلین و اتصالات کورپوس کالوزوم (پل ارتباطی بین نیمکرهها) توجه داشتند.
بنا به گفته دکتر لیو، این اولین بار است که تفاوتهای میکروساختاری مغز بین دو جنس شناسایی میشود. اما هنوز نمیدانیم این تفاوتها چگونه بر عملکرد مغز تأثیر میگذارند.
برخی تفاوتهای مغزی از همان لحظه تولد وجود دارند. مطالعهای در سال ۲۰۲۴ روی ۵۰۰ نوزاد نشان داد که مغز پسران ۶٪ بزرگتر از دختران است (حتی با تعدیل وزن تولد) و دختران نسبت ماده خاکستری به سفید بالاتری دارند. بخشهایی مانند کورپوس کالوزوم و قشر سینگولیت قدامی (مرکز پردازش هیجان) در دختران بزرگتر است.
این تفاوتها احتمالا ریشه زیستی دارند، اما تفاوتهایی که در سنین بالاتر ظاهر میشوند (مانند حجم هیپوکامپ) ممکن است تحت تاثیر هورمونها یا محیط شکل بگیرند.
تأثیر فرهنگ بر مغز
مطالعه تفاوتهای مغزی بدون در نظر گرفتن جنسیت (هویت اجتماعی) و سکس (ویژگیهای بیولوژیک) ناقص است. پژوهشگران اخیرا با تحلیل دادههای ۴۸۰۰ کودک ۹-۱۰ ساله دو شبکه مغزی مجزا یعنی شبکه مرتبط با سکس (مناطق پردازش بصری، کنترل حرکت و تنظیم هیجان) و شبکه مرتبط با جنسیت (اتصالات گستردهتر در سراسر قشر مغز) شناسایی کردند.
طبق گفته الیشا دهملا روانپزشک موسسه فاینشتاین، جنسیت (یعنی نحوه جامعهپذیری و هویت فرد) به شکل مستقل از سکس بر مغز تأثیر میگذارد. این یافتهها نشان میدهند که فرهنگ و زیستشناسی هر دو در شکلدهی مغز نقش دارند.
چالش اصلی این حوزه، تفکیک تأثیرات زیستشناسی از محیط است. راهحلهای پیشرو عبارتند از:
۱. مطالعات طولی: ردیابی مغز افراد از بدو تولد تا بزرگسالی
۲. تحقیقات روی حیوانات: کنترل دقیق تر متغیرهای محیطی
۳. ژنتیک: بررسی تأثیر کروموزومهای X و Y بر ساختار مغز
با این حال، سیاستهای اخیر در آمریکا (مانند محدودیت مطالعه واژههایی مانند زن یا جنسیت)ممکن است پیشرفت این حوزه را کند کند. دهمالا هشدار میدهد که نادیده گرفتن جنسیت ما را به عقب بازمیگرداند.
علم امروز میگوید مغز زن و مرد بیشتر به یکدیگر شبیه هستند تا متفاوت. تفاوتهای گزارششده اغلب کوچک، متغیر و فاقد کاربرد عملی هستند. با این حال، کشف علت تفاوتهای جنسیتی در بیماریهایی مانند افسردگی یا پارکینسون میتواند انقلابی در پزشکی ایجاد کند.
شاید روزی با درک کامل این تفاوتها، درمانهای شخصیسازی شده برای هر فرد فارغ از جنسیت توسعه یابد. تا آن زمان، به یاد داشته باشیم مغز انسان زن یا مرد، پیچیدهترین ساختار جهان است و تفاوتهایش به جای تقسیمبندی ما را به هم نزدیکتر میکند.
در گجت نیوز بخوانید:- آیا قرص ضد بارداری عملکرد مغز مصرفکننده را تغییر میدهد؟
- کالبد شکافی مغز انسان را در این ویدیوی شگفتانگیز تماشا کنید
- نظریات جديد یک متخصص اعصاب : مردان و زنان از ساختار مغز یکسانی برخوردار هستند