شناسهٔ خبر: 71781803 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

«نگاهی به قباحت زدایی از کودتاها اسفند 1299 تا ملی شدن صنعت نفت»

فرشاد مومنی: با تحریف واقعیتها مجری شوک درمانی پلید را قهرمان ضد رانت معرفی می کنند/ بگذارید مردم آزادانه درباره مسائلی که به آن مبتلا هستند حرف بزنند، این راه نجات است

راه نجات ایران از مساله آزادی می گذرد. حکومت باید خود را متعهد کند که داده هایش را به موقع و باکیفیت ارائه دهد و برای گفت و گوهای آزاد، بیان اظهارات و دیدگاه های مردم و کارشناسان راه باز کند. از چه می ترسید که اجازه نمی دهید محیط دانشگاه آزاد باشد و گفت وگوهای کارشناسی اعتلابخش در آن جریان داشته باشد تا راه را بر این فریب ها ببندیم. قباحت دارد که حرفهایی زده می شود و مجری رانت زاترین سیاستها را در این کشور تبدیل به قهرمان ضدرانت می کنند!

صاحب‌خبر - گروه اقتصادی: دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان، با بیان اینکه اکنون روزمره در راستای منافع گروه های خاص، واقعیتها زیر و رو می شود و کسی که نیروی محرکه شوک درمانی پلید جدید در 1403 بوده، به عنوان قهرمان ضد رانت معرفی می شود، تاکید کرد: اینها ظلم به جامعه و ظلم به حقیقت است. آنها که تمامیت ارضی ایران را تهدید می کنند، از ضعفها و خطاهای حکومت گرامی استفاده می کنند تا در میهن دوستی و توسعه خواهی تزلزل ایجاد کنند. اگر حکومت هشیار نباشد و در زمین آنها بازی کند و توسعه خواه ها را تحت فشار بگذارد و برای لاشخورها، رباخوارها و مفت خوارها بسط ید ایجاد کند، همه مان زیان خواهیم دید. به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست بررسی «دستکاریهای مشکوک تاریخ و فرهنگ ایران زمین؛ نگاهی به فرایندهای قباحت زدایی از کودتاها و تحریف تاریخ ایران از سوم اسفند 1299 تا ملی شدن صنعت نفت» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می گفت، تصریح کرد: دلیل اینکه در بحبوحه این همه گرفتاریهای بزرگ و کوچک، این میزان پرشمار به تاریخ مراجعه می کنیم این است که جهان با سرعت و شتاب غیرقابل باوری، رو به پیچیدگی و در هم تنیدگی فزاینده امور حرکت می کند، بنابراین شناخت عالمانه و زمان آگاهانه از اقتضائات حفظ استقلال و هویت ملی و حفظ امید برای ساختن کشورمان با وجود همه این نابسامانی ها و گرفتاریها و بحرانهایی که با آن روبرو هستیم، جزء واجب ترینها است. نظام تبلیغات رسمی ما تنها بلعیدن بودجه را بلد است وی با بیان اینکه گویی با کمال تاسف، نظام تبلیغات رسمی ما تنها بلعیدن بودجه را بلد است و از مسئولیتهای خطیری که در شرایط پیچیده کنونی با آن روبرو است، غفلتهای غیرعادی دارد، ادامه داد: متاسفانه کیفیت نهادهای نظارتی، از نهادهای اجرایی اگر بسیار کمتر نباشد، بیشتر نیست و این جای دریغ و تاسف دارد. در بحثهای مربوط به شکست خصوصی سازی در کشورهای در حال توسعه، یکی از حیاتی ترین مباحث این است که قبل از طراحی یک برنامه توانمندسازی حکومت، جابجایی مالکیتهای بین نسلی، خیانت ملی همراه با فساد و تشدید ناکارآمدی است، به این دلیل که مقام نظارت بسیار والاتر، پیچیده تر و دشوارتر از مقام اجرا است. «قدرت تشخیص» ، مساله ای راهبردی است رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه به تاریخ مراجعه می کنیم تا بتوانیم سرخطهای اصلی که امروز دچار اعواج و کج فهمی و گاه آلوده به فساد است را درست تشخیص دهیم، گفت: مساله «قدرت تشخیص» ، مساله ای بسیار راهبردی در عرصه تلاشهای کارشناسانه است. عموم فیلسوفان بزرگ علم، می گویند برای یک واقعیت خارجی، بیشمار نظریه وجود دارد که هر کدام از آنها، وجوهی از واقعیت را برجسته می کنند، بنابراین فهم اینکه از میان این نظریه ها، کدام نظریه تا ترکیب از نظریه ها کارآمد است، نیازمند قدرت تشخیص است. ما در کشوری زندگی می کنیم که کسانی با بلوا و بمباران تبلیغاتی، در 1368 گفتند راه نجات ایران، منحصرا از طریق خصوصی سازی، شوک درمانی و آزادسازی هموار می شود. اکنون آنها که این حرفها را می زدند در سال 1383 که استراتژی توسعه صنعتی نوشتند در آن، با اعداد و ارقام رسمی، نشان دادند که هم بهره وری سرمایه و هم بهره وری نیروی کار، در بنگاه های دولتی، از بنگاه های خصوصی ایران بیشتر است. بر اساس یک وهم سرنوشت کشور را اینگونه رقم زدند مومنی ادامه داد: بر اساس یک وهمِ انشالله فقط ایدئولوژی زده و نه پیوند خورده با منافع بیرونی ها، سرنوشت کشور را اینگونه رقم زدند. همانها که این سند را منتشر کردند، در دهمین سال خصوصی سازی، یعنی در 1377، در گزارشهایی که در سازمان برنامه منتشر کردند، عنوان کردند که این تجربه 10 ساله نشان داد که بخش خصوصی ایران، از آمادگی کافی برای بر عهده گرفتن مسئولیت های جدی تولیدی برخوردار نیست. یعنی به همان اندازه که ما قبل از این کارها، نیازمند برنامه توانمندسازی دولت بودیم، نیازمند برنامه توانمندسازی بخش خصوصی هم بودیم، اما چون قرار بود که به نام بخش خصوصی، منابع بین نسلی را تاراج گونه میان افراد و گروه های خاصی توزیع کنند، به گونه ای جوسازی کردند که اگر کسی می گفت درباره آن کمی فکر کنید، انواع و اقسام اتهامات به او زده می شد! جابجایی مالکیت، چاره کار ایران نیست وی یادآورشد: در مهر 1377، سازمان برنامه در گزارشی، عنوان کرد تمام عواملی که باعث می شود بنگاه های دولتی ناکارآمد کار کنند، بنگاه های خصوصی را هم ناکارآمد می کند، بنابراین جابجایی مالکیت، چاره کار ایران نیست. 250 میلیارد دلار دارایی های بین نسلی را به اسم خصوصی سازی به تاراج سپردند و هیچ کدام از اهداف خصوصی سازی هم محقق نشد اما آنها که از این مناسبات پلید فاسد رانتی منتفع می شوند، هنوز هم می گویند برای کسی که یک صنعت استراتژیک را از دست دولت خارج کرد، هورا بکشید! خدا می داند که کشور در سالهای آتی با چه خسارتهای بزرگی باید این اشتباهات را جبران کند. این اقتصاددان با بیان اینکه مشابه این شرایط ، درباره شوک درمانی هم مطرح است، توضیح داد: آنها گفتند ما شوک درمانی می کنیم ، چون جنگ تمام شده و جبران و بازسازی های خرابی های جنگ، نیاز به منابع مالی سنگین دارد. تصور این بود که با شوک درمانی ما با دولتی با مازاد بودجه روبرو خواهیم شد که می تواند با گشاده دستی، هر کاری خواست بکند. در همان هشت ساله اولی که این شوک درمانی اجرا شد، چقدر آنها دست به فریب و پنهان کاری زدند تا شکست این سیاست منحوس را پنهان کنند؛ برای نمونه در سال 1371 که با بحران مالی روبرو شدند، به جای اینکه شکست آن سیاست را بپذیرند، گفتند شرکتهای دولتی قانون خاص خود را دارند و از استقلال مالی برخوردارند، بنابراین باید تعریف کسری بودجه را تغییر دهیم! تعریف کسری بودجه را تغییر دادند و دیگر بدهی شرکتهای دولتی را جزء کسری مالی دولت محسوب نکردند، گفتند کسری بودجه فقط در کادر بودجه عمومی معنا دارد. حال ببینید گزارشهای رسمی می گوید با شوک درمانی در فاصله 1368 تا 1375 بدهی دولت از ناحیه بودجه عمومی، در 8 سال 8 برابر شد و این بدهی از ناحیه بدهی های شرکتهای دولتی در همان 8 سال، 23 برابر شده است. برای انتصاب مدیر چند شرکت دولتی فقط چند صد رزومه از مجلس دادند! استیضاح وزرا را ابزار باج گیری می کنند به گزارش جماران، مومنی ضمن انتقاد از برخی برخوردهای سیاسی در انتصاب و یا برکناری مدیران شرکتهای دولتی، آن را بستر فسادهایی دانست که امروز ساختار قدرت با آن دست به گریبان است و گفت: وزیر مملکت علنا مصاحبه کرده و می گوید برای چند شرکت دولتی که مدیریتش زیرمجموعه من است، فقط چند صد رزومه از مجلس داده شده است! بعد هم اگر کوچکترین تعللی در این زمینه شود، خدا بداند که چه تزلزلی در ارکان نظام اجرایی کشور با بهانه جویی پدید می آورند و استیضاح وزرا را ابزار باج گیری می کنند. یعنی تمام فسادهایی که مشاهده می کنید و اینکه شرکتهای دولتی را حیاط خلوت کرده اند تا هر پولی که خواستند از آنجا با کنترل کمتر بردارند، هر آدمی که خواستند آنجا با زور استخدام کنند و این همه خیانتی که به مصالح ملی، در ادامه شوک درمانی صورت گرفت. در حالی که اگر شرایط به صورت نرمال باشد و به جای جوسازی و هتاکی، علم فصل الخطاب باشد، ما بسیار کم هزینه تر و پردستاوردتر می توانیم کشورمان را ادامه کنیم. می توانیم بارقه های امید را تقدیم مردم این جامعه کنیم که مظلومانه زیر بار این جهلها و فسادها دست و پا می زنند و با فلاکت دست و پنجه نرم می کنند. روزمره در راستای منافع گروه های خاص، واقعیتها تحریف می شود کسی که نیروی محرکه شوک درمانی پلید در 1403 بود را قهرمان ضد رانت معرفی می کنند بزرگترین جنایت سیاستهای تورم زا، این است که مناسبات را رانتی می کند به گفته مومنی؛ اکنون روزمره در راستای منافع گروه های خاص، واقعیتها زیر و رو می شود! کسی که نیروی محرکه شوک درمانی پلید جدید در 1403 بوده، به عنوان قهرمان ضد رانت معرفی می شود. اینها ظلم به جامعه و ظلم به حقیقت است. سال 1401، که دولت آقای رئیسی می خواست این خطای فاحش فسادزا را انجام دهد، دروغ پشت دروغ مطرح کردند، چرا که مقصود آنها رانت بود و مسائل دیگر تنها بهانه ای بودند. ابتدا گفتند ما می خواهیم شوک نرخ ارز ایجاد کنیم، چون نسبت به رانت بسیار حساسیم! من آن زمان به ذخیره دانایی علم اقتصاد استناد کردم و گفتم 1776 اسمیت گفت از سه کانال «مزد»، «سود» و «رانت» می توان درآمد تصور کرد؛ فرق سومی با مزد و سود در این است که مزد و سود عامل افزایش قیمتها هستند و رانت معلول آنها است. بزرگترین جنایت سیاستهای تورم زا، این است که مناسبات را رانتی می کند. در مناسبات رانتی، انگیزه های دانایی، کارایی و بهره وری سقوط و فساد، نابرابریهای ناموجه و وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج افزایش می یابد و ما با امواج خروج سرمایه های مادی و انسانی هم از کشور روبرو هستیم. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: با الگوی روش شناختی «توماس پیکتی» در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم، اندازه رانت خلق شده در اثر تورم نرخ ارز را محاسبه کردم، که نشان داد رانتی که در اثر تورم زایی این سیاست خلق می شود، 360 برابر رانتی است که گفته می شود در ارز ترجیحی وجود دارد. اگر مشکلتان رانت است، وقتی این سیاست تورم ایجاد می کند، 360 برابر مناسبات اقتصادی – اجتماعی ایران را رانتی می کند. بعد از اینکه این مساله را مطرح کردم، ادعای ضد رانتی بودن این سیاست را کنار گذاشتند و گفتند ما ارز ترجیحی می دهیم، اما مردم بهره مند نمی شوند، چون کسانی که عرضه کننده این کالاها هستند، با استاندارد قیمت آزاد قیمت گذاری می کنند! مملکت را به شهر بی کلانتر تبدیل کرده اند که هر کس هر کار بی ضابطه ای می خواهد بکند! ادعای سرکوب بازار پول را مطرح می کنند، اما هیچگاه نمی گویند مزد سرکوب می شود به گزارش جماران، مومنی ادامه داد: بدا به حال مدیریتی که این میزان همه چیز را رها کرده است! مملکت را به شهر بی کلانتر تبدیل کرده اند که هر کس هر کار بی ضابطه ای می خواهد بکند! ببینید، در کشورهایی که به آن کشورهای پیشرفته سرمایه داری می گویید یک فروشگاه وجود دارد که جرات کند و قیمت روی کالاهایش نزده باشد!؟ بعد اگر ما اینجا بگوییم باید مساله نظارت بر قیمتها و حساب و کتاب وجود داشته باشد، با تخصصی که در جعل مفاهیم پیدا کرده اند که حتی در آن صداقت و عدالت را رعایت نمی کنند، انواع برچسب ها را می زنند! اگر بگوییم با این نرخ بهره ای که در این اقتصاد تحمیل کرده اید، چه کسی می تواند به سمت سرمایه گذاری تولیدی برود، می گویند عده ای طرفدار سرکوب در بازار پولی هستند! اما وقتی با وجود الزام قانونی به نیروی کار، اضافه دستمزدی کمتر از تورم رسما اعلام شده می دهند، دیگر نمی گویند مزد سرکوب شد! به خوبی آن مناسبات رانتی، فاسد و ناعادلانه، حتی در به کارگیری عبارتها در امور یکسان هم موضوعیت پیدا می کند. گزارش مرکز آمار نشان داده بود که رشد قیمت کالاهایی که مشمول دریافت ارز ترجیحی هستند، بسیار کندتر از دیگر کالاها و خدمات است وی افزود: حکومتگران ما در بهترین حالت، فقط حسن نیت دارند و از صلاحیت تخصصی خبری نیست، بنابراین بسیار راحت تحت تاثیر جوسازی ها قرار می گیرند! یک باره گفتند ناراحتی ما این است که چرا کالاها این میزان گران به دست فقرا می رسد! لطف خدا بود که در همان ایام، مرکز آمار ایران درباره تحولات قیمتها گزارش فصلی منتشر کرد که در آن به صورت عریان، نشان داد اتفاقا در مورد آن کالاهایی که مشمول دریافت ارز ترجیحی هستند، رشد افزایش قیمتها، بسیار کندتر از دیگر کالاها و خدمات است. یعنی همه چیز بر اساس دروغ، جعل و فریب پیش می رود و این وضعیت روزمره اتفاق می افتد. قاطعانه این وضعیت با بیرون از کشور هم پیوندی دارد استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: پرسش بنیادی برای جعل واقعیت و دروغ پردازی، این است که این شرایط منحصرا منشا داخلی دارد و یا پیوندی با منافع بیرونی هم پیدا می کند!؟ پاسخ من به این پرسش این است که قاطعانه این وضعیت با بیرون از کشور هم پیوندی دارد. باید هر سیاستی که اتخاذ می کنید، از دریچه اقتصاد سیاسی، نسبت آن را با منافع بیرونی ها هم ببینید! بعد درباره آن تصمیم بگیرید، خود این موضوع یک شاقول برای خدمتگزاری به مردم است. وقتی در دوره اوج درآمدهای نفتی ، در بعضی از سالها در دهه های 1380 و 1390، سالانه رقمی بین 30 میلیارد دلار ما واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور داشتیم، یعنی چه!؟ این که این گونه عریان، به منافع تولیدکنندگان داخلی پشت می کنیم و ایران را دو دستی تقدیم تولیدکننده های خارجی می کنیم، همه سهو است!؟ لرد کرزن گفت یکی از مهره های شطرنجی که بازی سلطه بریتانیا بر دنیا، روی آن قرار دارد، ایران است مومنی ضمن اشاره به بخشهایی از کتاب «پرایز» دانیل یرگین که در آن نقل قولی از «لرد کرزن» که نایب السلطنه دولت بریتانیا در هندوستان بوده و بعدها وزیر امور خارجه انگلیس هم می شود و در آن ایام در سرنوشت ایران هم موثر بوده، آمده است، گفت: لرد کرزن می گوید «یکی از مهره های شطرنجی که بازی سلطه بریتانیا بر دنیا، روی آن قرار دارد، ایران است». ببینید 1906 انقلاب مشروطیت در ایران پیروز شد و 1907 روس و انگلیس ایران را به دو منطقه نفوذ تقسیم کردند. یعنی به این عریانی در سرنوشت ایران مداخله دارند. ببینید تمام آنچه که رضاشاه بعد از کودتا انجام داد، یک به یک، عملیاتی کردن قرارداد 1919 بوده است. یعنی سقوط حکومت قاجار و برآمدن پهلوی ها با مداخله خارجی ها بوده، خودشان او را آوردند، مسیری طی کردند تا او را شاه کردند و بعد هم که تاریخ مصرفش تمام شد، خود آنها او را از کشور بیرون بردند. اینها را که نمی شود منکر شد. تا این درجه با ما بازی می کنند. وقوع توطئه از ناحیه بیرونی ها که منافعی در داخل دارند، مسلم است رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، تاکید کرد: اصل وقوع توطئه از ناحیه بیرونی ها که طمع و منافعی در داخل دارند، مسلم است، اما تا درباره اینها حرفی بزنیم، می گویند فلانی هم توطئه ای اندیش شد! در حالی که توطئه ای اندیشی، نه از بابت اینکه به واقعیت توطئه اذعان دارد محکوم است، بلکه توطئه ای اندیشی، از این باب محکوم است که ما را در برابر توطئه مصلوب الاختیار فرض می کند. اگر ما خرد داشته باشیم و به مردم و خصوصا متفکرانمان آزادی بدهیم که بتوانند آزادانه بیندیشند و حرف بزنند و با هم بحث کنند، می توانیم بر این توطئه ها غلبه پیدا کنیم. این مساله ای است که باید به آن توجه داشته باشیم. اگر بنیه تولیدی کشوری ضعیف باشد، در اسارت قدرتمندان قرار می گیرد به گزارش جماران، وی ضمن انتقاد نسبت به برخی دیدگاه ها که عنوان می کنند در دوره جهانی شده، وابستگی ها یک سویه نیست و متقابل است، آن را جاهلانه ترین حرفی دانست که می توان نسبت به دنیای واقعی کنونی زد و با تاکید بر اینکه همه انواع نابرابریها در درون جوامع و بیرون آنها در حال گسترش است و با این شرایط عنصر سلطه موضوعیت بیشتری پیدا می کند، اظهارداشت: سال 2020، هاجون چانگ، کتابی با عنوان «Kicking Away the Ladder» (انداختن نردبان) نوشت و گفت اگر می خواهید عنصر گوهری فریبکاری قدرتهای صنعتی پیشرفته جهان را متوجه شوید، بر سیاست صنعتی متمرکز شوید؛ جایی که بنیه تولیدی کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. چون اگر کشوری، از نظر بنیه تولیدی ضعیف باشد، در اسارت قدرتمندان و تحت سلطه آنها قرار می گیرد. اهداف استراتژیک انگلستان به محض اینکه بر هندوستان سیطره پیدا کرد... مومنی توضیح داد: هاجون چانگ می گوید به محض اینکه انگلستان بر هندوستان سیطره پیدا کرد، اولین کارش این بود که فعالیتهای تولیدی باارزش افزوده بالا و منجر به ساخت کالا در هندوستان را ممنوع کرد. به این عریانی! دومین کارش این بود که فعالیتهای صادراتی تولید محور و منجر به صدور کالاهای ساخته شده در مستعمرات را محدود کرد تا توان رقابت تولیدکنندگان کشور مستعمره با کشورهای استعمارگر به حداقل برسد. سومین اقدام این بود که در مستعمره ها، از طریق انواع مشوقهای مالی و سیاستی، تولید مواد خام را تشویق کردند تا شیرینی و امتیاز و سود بیشتر کالاهای ساخته شده را متوقف کنند. انگلستان با پرداختهای غیرعادی، تقاضای دوپینگی برای تریاک ایران ایجاد کرد قحطی بزرگی که در شهرهای بزرگ ایران، تا چهار، پنجم کشور را نابود کرد، ریشه در این کار انگلستان داشت این اقتصاددان ضمن اشاره به بخشهایی از کتاب «تاریخ اقتصادی ایران»، نوشته چارلز عیسوی که تحولات اقتصادی ایران، از 1800 تا 1900 را مورد بررسی قرار داده است، گفت: او می گوید تا 1820 ایران حتی برای نیازهای درمانی اش، واردکننده تریاک بود و بعد انگلستان با پرداختهای غیرعادی، تقاضای دوپینگی برای تریاک ایران ایجاد کرد ، در نتیجه در 1850، یعنی 30 سال بعد، ایران به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تریاک تبدیل شد! و قحطی بزرگی که در شهرهای بزرگ ایران، تا چهار، پنجم کشور را نابود کرد، ریشه در این کار انگلستان داشت. چون با آن الگوی قیمت گذاری که انگلستان کرده بود، کشاورزان می دیدند که اگر به جای کاشت غلات و حبوبات ، تریاک بکارند، با زحمت کمتر و با زمین یکسان، عایدی شان یکسان خواهد شد. آن زمان ما حکومتی که این مناسبات را بفهمد نداشتیم و در نتیجه آن فاجعه بزرگ انسانی رقم خورد و پیامدهای دردناکی برای ایران و آینده آن داشت. مومنی با بیان اینکه چانگ می گوید از اوایل قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم هم اعمال فشار و تحمیل خام فروش کردن کشورهای ضعیف تر، برای اینکه بازار مصرفشان به صورت تضمین شده در اختیار قدرتهای بزرگ قرار گیرد، بر کشورهای ضعیف تری که به صورت رسمی مستعمره نبودند هم تحمیل شد، ادامه داد: در نیمه دوم قرن بیستم هم آنها از طریق ممانعت از شکل گیری ITO و جایگزین کردن GOT به جای آن، سپس از طریق برنامه تعدیل ساختاری، بر محور آزادسازی واردات، در سراسر کشورهای در حال توسعه تداوم پیدا کرد. این نکته عجیبی است و کاش گوش شنوایی در این حکومت گرامی وجود داشت. شاقول توسعه گرا بودن دولت، نحوه اهتمام به بنیه تولید فناورانه است بی سابقه ترین فشارها بر معیشت مردم در سند بودجه پیش بینی شده وی با تاکید بر اینکه حتی کتابهای کلاسیک توسعه سیاسی می گویند شاقول توسعه گرا بودن یک دولت، نحوه اهتمام به بنیه تولید فناورانه است، تصریح کرد: از این دریچه به لایحه بودجه 1404 نگاه کنید! مرکز پژوهشهای مجلس می گوید مهمترین مشخصه این سند این است که هیچ اهتمامی برای برطرف کردن هیچ یک از مشکلات تولید صنعتی ندارد، اما از سوی دیگر ده ها تمهید علیه تولید صنعتی در این سند پیش بینی شده است. در حالی که ستون فقرات استقلال ملی و امنیت ملی، مردم هستند. بی سابقه ترین فشارها بر معیشت مردم در سند لایحه بودجه پیش بینی شده است. وقتی فریب می خورید، می توانید آلت دست شوید، این آلت دست شدن گاه این است که به غیرمولدهای داخلی و منافع آنها اولویت می دهید و گاه توجه ندارید که این تاجرباشی ها بر اساس هشدار اسمیت که به حکومتش می گفت از آنها که در تجارت خارجی هستند بر حذر باش، چگونه با بیگانگان منافع دارند. اکنون اگر ما حرف اسمیت را بزنیم، برچسب چپ گرایی را می زنند. این قدر همه چیز آشفته شده است! واردات افراطی طلا با منطق سوداگری انجام می شود یک سوال جدی از رئیس جمهور مومنی اظهارداشت: آقای بحرینیان سندی برای من فرستادند که مجموعه اظهارات رئیس جمهور در زمانی است که نماینده مجلس بودند. آقای پزشکیان در 31 خرداد 1397، در سخنرانی از موضع نایب رئیس اول مجلس، گفته این چه مناسباتی است که ایجاد کردیم که عده ای یک شبه ، با واردات خودرو و با سوداگری روی خرید هزاران سکه، می توانند میلیاردها تومان سود ببرند!؟ شرح طولانی داده که این دو کار جزء شرم آورترین کارها تلقی شده. جای این نیست که آقای رئیس جمهور از خود بپرسد چه بر سرش آمده که وقتی رئیس جمهور می شود، این دو کار، جزء اولین کارهایی است که می کند!؟ یعنی هم تسهیل کردن واردات خودرو و دامن زدن به آن و اینکه این گونه افراطی اقدام به واردات طلا شود. تنها با منطق سوداگری می توان آنها را درک کرد و هیچ ربطی به توسعه ملی ندارد. باید به آقای رئیس جمهور گفت آن نایب رئیسی که سال 1397 به خوبی مسائل را می فهمید، اکنون مجری سیاستهایی است که آن زمان در قباحتش سخن می گفت. آقای رئیس جمهور، شما که متخصص حیطه سلامت هستید، چگونه دربرابر روندهای وحشتناک افزایش قیمت دارو ساکتید!؟ وی افزود: آقای رئیس جمهور، شما که متخصص حیطه سلامت هستید، چگونه دربرابر روندهای وحشتناک افزایش قیمت دارو ساکتید!؟ چگونه در برابر این پیش بینی مقامهای رسمی نظام سلامت که می گوید سال آینده حیاتی ترین تجهیزات پزشکی که جان انسانها به آن مرتبط است، با این تدابیر نابخردانه درخصوص نرخ ارز حداقل 7 تا 9 برابر افزایش قیمت دارند ساکتید و تن به اجرای چنین سیاستهایی می دهید!؟ مافیای واردات خودرو، از تصادفات در ایران، در راستای منافع خود بلوا ساخت 85 درصد تصادفها، دقیقا در حیطه مسئولیت راهنمایی و رانندگی است این استاد اقتصاد دانشگاه ادامه داد: کارزاری با عنوان «نه به تصادفات» مدتی تشکیل شده که از وزیر بهداشت تا برجسته ترین متخصصان حیطه سلامت در آن حضور دارند، چقدر باید از این هشدارها داد که آنها که باید بفهمند، متوجه شوند. برجسته ترین کارشناسان سلامت کشور عضو این کارزار هستند و پژوهشی را با عنوان مهمترین علل تصادف در ایران از آغاز 1393 تا پایان 1402 منتشر کردند، در این 10 ساله، مهمترین علل تصادف در ایران، سرعت غیرمجاز و عدم رعایت فاصله ایمنی با ضریب اهمیت 30 درصد ، رانندگی خطرناک و سبقت غیرمجاز با ضریب اهمیت 20درصد، خستگی و خواب آلودگی راننده با ضریب اهمیت 15 درصد. یعنی 65 درصد کل تصادفات ایران، تنها به شیوه رانندگی مربوط می شود. 10 درصد وضعیت نامناسب جاده ها و 10 درصد استفاده از تلفن همراه حین رانندگی و عدم توجه به علائم رانندگی مربوط می شود. 85 درصد تصادفها، دقیقا در حیطه مسئولیت راهنمایی و رانندگی است اما مافیای واردات خودرو، از این کلمه حق که تصادف در ایران زیاد است، بلوایی ساختند و خدا می داند که چه پولهایی را میان چه کسانی توزیع کردند و مقامات مسئول پرشماری در حیطه مسئولیت خود، گفتند که اگر می خواهید تصادف در ایران کم شود، راه برای آزادشدن واردات خودور باز کنید! آیا اینها تصادفی است!؟ اینگونه قلب واقعیت می کنند. به جای اینکه در حیطه مسئولیت خود پاسخگو باشند، نسبت به تولید داخلی خودرو فحاشی می کنند. مومنی در عین حال گفت: من هم اذعان می کنم که تولید داخلی خودرو کیفیت قابل دفاعی ندارد اما باید بررسی کنیم که وقتی این صنعت، حیاط خلوت جناح های سیاسی، باندهای رانت خوار و رباخوار و سوداگر و سیاسی کار، می شود، برای کیفیت پیدا کردن صنعت خودرو، مانع تراشی می شود. بعد می گویند باید واردات انجام دهیم. مانند یک کاسبکار با افزایش قیمت ارز، دنبال پول درآوردن هستند رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ، با بیان اینکه اکنون به ارز از زاویه چرتکه ای نگاه می شود و مانند یک کاسبکار با افزایش قیمت آن، دنبال پول درآوردن هستند و به فساد، فلاکت و وابستگی ذلت آوری که به دنیای خارج ایجاد می کند توجهی ندارد، اظهارداشت: برای یک ساخت توسعه نیافته که در شرایط بحرانی به سر می برد، دستیابی به منابع ارزی، مهم ترین عنصری است که قدرت انعطاف به نظام مدیریتی کشور می دهد. شما این ابزار قدرت انعطاف را اینگونه نابود می کنید و در کنار آن تولید را هم ریشه کن می کنید و مردم را هم به فلاکت می اندازید و حکومت را هم به افلاس مالی دچار می کنید. این به منافع خارجی ها و منافع منحط دلالها، رباخوارها و سوداگرها ربط ندارد!؟ راه نجات ایران از مساله آزادی می گذرد از چه می ترسید که اجازه نمی دهید محیط دانشگاه آزاد باشد؟ قباحت دارد که مجری رانت زاترین سیاستها را تبدیل به قهرمان ضدرانت می کنند! مومنی تاکید کرد: مساله فریب می گوید راه نجات ایران از مساله آزادی می گذرد. حکومت باید خود را متعهد کند که داده هایش را به موقع و باکیفیت ارائه دهد و برای گفت و گوهای آزاد، بیان اظهارات و دیدگاه های مردم و کارشناسان راه باز کند. از چه می ترسید که اجازه نمی دهید محیط دانشگاه آزاد باشد و گفت وگوهای کارشناسی اعتلابخش در آن جریان داشته باشد تا راه را بر این فریب ها ببندیم. قباحت دارد که حرفهایی زده می شود و مجری رانت زاترین سیاستها را در این کشور تبدیل به قهرمان ضدرانت می کنند! به شرافتمندترین آدمهای این کشور برچسبهای چپ گرایی و از این قبیل می زنند. آزادی اکسیر این سلطه مناسبات مشکوک و فریبکارانه است. البته که آزادی پس از بیان، از آزادی حین بیان مهم تر است. با این حال، تا همین جا که حکومت گرامی تحمل می کند ممنونیم، اما خدا می داند که مقدراتمان تحت تاثیر این مناسبات قرار گرفته است. وقتی که رانت با سرکوب گره بخورد و علم به حاشیه برود، همه مان لطمه می بینیم. این اقتصاددان گفت: اکنون آنها که تمامیت ارضی ایران را تهدید می کنند، از ضعفها و خطاهای حکومت گرامی استفاده می کنند تا در میهن دوستی و توسعه خواهی تزلزل ایجاد کنند. اگر حکومت هشیار نباشد و در زمین آنها بازی کند و توسعه خواه ها را تحت فشار بگذارد و برای لاشخورها، رباخوارها و مفت خوارها بسط ید ایجاد کند، همه مان زیان خواهیم دید. بگذارید مردم آزادانه درباره مسائلی که به آن مبتلا هستند حرف بزنند بگذارید صدای مردم شنیده شود این استاد دانشگاه ادامه داد: هر میزان که سیستمها پیچیده تر می شوند، عدم تقارن اطلاعات افزایش پیدا می کند و راه بر فرصت طلبی ها و فریب کاریها برای در اختیارگرفتن منافع خاص بازتر می شود. در چنین شرایطی باید به دانایی و حریت پاداش دهید و نه اینکه آنها را تنبیه کنید. این گونه کشور نجات پیدا می کنید و آبروی خودتان هم محفوظ خواهد بود. از این طریق احساس تعلق به این جامعه را افزایش خواهید داد. بگذارید مردم آزادانه درباره مسائلی که به آن مبتلا هستند حرف بزنند. بگذارید صدای مردم شنیده شود. اینگونه نباشد که در راه تسهیل رفاه بسیار ثروتمندها، عزیزان در دوره رئیسی خرید و فروش جت شخصی را آزاد می کنند و بعد مقام مسئول گفته بود ما این کارها را برای رفاه مردم می کنیم! آقا جان! مردمی که بر طبق گزارشهای رسمی، 60 درصدشان قادر نیستند به اندازه کافی کالری دریافت کنند، پراید هم نمی توانند بخرند، شما برایشان خرید و فروش جت آزاد می کنید!؟ فریب و جعلیات مبنای توهم برای اداره اقتصاد ملی شده است به گزارش جماران، مومنی تعلق 74 درصد سپرده های سرمایه گذاری ها به یک درصد سپرده گذاران را وحشتناک ترین نابرابری ذلیل کننده ایران عنوان کرد و گفت: فریب و جعلیات مبنای توهم برای اداره اقتصاد ملی به کام مفت خوارها، سوداگران و واردات چی ها و به زیان عامه مردم، تولیدکننده ها و آینده کشور شده است. بزرگترین خائنان به کشور را قهرمان جا می زنند وی افزود: از کودتای 28 مرداد و سوم اسفند قباحت زدایی می کنند و بزرگترین خائنان به کشور را قهرمان جا می زنند. این معنایش این است که هویت ملی و تمامیت ارضی ما در گرو این است که ما راه را بر مشارکت هر چه بیشتر مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان باز کنیم. اگر غیر از این باشد، همه ما زیان خواهیم کرد. اخبار مرتبط فرشاد مومنی: از مجلسی با پشتوانه مردمی زیر 10درصد در شهرهای بزرگ نمی توان سیاست باکیفیت انتظار داشت/ راه را برای مشارکت اقتصادی و سیاسی مردم باز کنید / از سال 1384 وارد مرحله جدیدی از تجربه های تاریخی کشورمان شدیم چشم انداز اقتصاد ایران در 1404/ فرشاد مومنی: در آستانه 30 میلیونی شدن جمعیت فقیر قرار گرفته ایم/ دستگاه های نظارتی حتی یک آخ هم نمی گویند!/ بار ربا کمر این جامعه را خرد کرده/ فسادهای بزرگ را زیر مفهوم «ناترازی» پنهان می کنند فرشاد مومنی: قدرت خرید یارانه سال 89، به زیر نیم دلار رسیده / 70 درصد جمعیت ایران قادر به تامین مالی نیازهایشان نیستند / بحران خاک در ایران، به مراتب حادتر از بحران آب است فرشاد مومنی: قدرتهای بین المللی در ضعیف تر کردن ایران، با یکدیگر توافق دارند / انقلاب به دنبال انزواجویی و سیاستهای خصمانه با دنیا نبود / مناسبات تنش آمیز زمینه ای برای وابستگی ایران است ارقام عجیب از رشد قیمت خدمات سلامت در سال 1404 / فرشاد مومنی: قیمت تجهیزات پزشکی، سال آینده 9 برابر می شود / شرم می کنند درباره برنامه چشم انداز 1404 حرفی بزنند / پزشکیان در فرهنگستان علوم شوک به نرخ ارز و بنزین را راه حل مسائل اقتصادی اعلام کرد فرشاد مومنی: بازی با نرخ ارز، بازی خطرناکی است/ می گویند می خواهیم از طریق سیاست تورم زا به عدالت برسیم!/تورم شیره جان فقرا را می کشد واکاوی حقایقی تلخ درباره جهش قیمت ارز در ایران/ فرشاد مومنی: در سه سال گذشته، 3 میلیون نفر در ایران فقیر شدند/ غارت نیازهای معیشتی مردم توسط کشورهای همسایه به دلیل افت ارزش پول ملی/ بانک‌های خصوصی از خرید و فروش دلار منع شوند فرشاد مومنی: با این سیاستهای نابخردانه ارزی، سال 1404 خدا به مردم و تولید رحم کند! / به نام اسلام، به اندیشه های منحطی اتکا کردیم / رهبران انقلاب اندیشه ای توسعه گرا و اراده ای صادق برای تحقق وعده هایشان داشتند انتقاد فرشاد مومنی به مسئولان اقتصادی: تصمیم سخت این نیست که با شوک درمانی مردم را فقیر و مفلوک کنید / نیازمند بازنگریهای بنیادی در شیوه اداره کشور هستیم / به اسم توسعه دریامحور مسابقه رانت زمین راه انداخته اند فرشاد مومنی: به اسم صادرات سیب زمینی، سفره فقرا غارت و جیبهای کوچکی، هیولایی شدند / مشارکت مردم بعد از جنگ سقوط کرد / کارنامه 10 سال اول انقلاب افتخارآمیز است ضمن هشدار نسبت به پیامد سیاستهای ارزی تاکید شد؛ فرشاد مومنی: یک بانک خصوصی وام 600 ماهه با نرخ بهره صفر پرداخت کرده است / از تجربه تاریخی فروپاشی پهلوی درس بگیریم / دولت زمان جنگ اجازه بی ثباتی در معیشت مردم و سرنوشت تولیدکننده ها را نمی داد فرشاد مومنی: بدون انجام اصلاحات بنیادی، با عضویت در FATA هم آبی برایمان گرم نمی شود / تولید صنعتی در ایران، یکی از غم انگیزترین ایام تاریخی خود را می گذراند فرشاد مومنی: حقایق را تحریف نکنید، ملت از فرط خوشی انقلاب نکرد / بعد از انقلاب، سلطنت طلبان از سخت گیریهایی که بر روشنفکران می کردند پشیمان شدند اما دیر بود / تضعیف ارزش پول ملی، با هیچ فسادی قابل مقایسه نیست فرشاد مومنی: فقر مسکن در حال تبدیل شدن به یک تهدید امنیت ملی است/ صددرصد مستاجران استانهای البرز و قم، فقیر هستند/ دستهای مشکوکی، ریشه تولید ایرانی خودرو را می سوزاند تا چینی ها را، همه کاره کند فرشاد مومنی: آقای پزشکیان! از آنها که سیاست شکست خورده شوک نرخ ارز را تکرار می کنند، تضمین مکتوب بگیرید/ در قرن بیستم انقلابی مردمی تر از انقلاب ایران نبود، با این میراث چه کردیم!؟/ طرح های اقتصادی تان را برای بررسی به فرهنگستان علوم بفرستید انتهای پیام