شناسهٔ خبر: 71775589 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

مخاطره اصلیِ اصرار بر مذاکره

بیایید با هم چند واقعیت راجع به «آمریکا» را فراموش کنیم؛ فراموش کنیم نخستین تجربه نسبتاً موفق مردم ایران در نقش‌آفرینی سیاسی تاریخ معاصر یعنی «دولت مصدق» را که توسط آمریکایی‌ها سر بریده شد؛

صاحب‌خبر -

فراموش کنیم «دست‌نشانده آمریکایی» در جریان انقلاب با مردم ایران چه کرد؛ فراموش کنیم حمله و تجاوز مستقیم به خاک ایران در «جریان طبس» را؛ فراموش کنیم حمایت از «رژیم بعثی» در جریان «جنگ تحمیلی» را؛ فراموش کنیم مدال افتخاری که برای زدن هواپیمای مسافربری «شماره ۶۵۵» به سینه ژنرال آمریکایی نشست؛ فراموش کنیم میلیاردها دلار دارایی بلوکه شده ایران در آمریکا از ابتدای انقلاب را؛ فراموش کنیم زخم‌های باز «بچه‌های پروانه‌ای» را و پانسمانی که پشت لایه‌های تحریم آمریکایی جا ماند؛ فراموش کنیم «قاسم» را، «سیّد» را... .
همه را فراموش کردیم و حالا باید بدون درنگ مذاکره کنیم؛ اما صبر کنید! هنوز یک مورد فراموشمان نشده گویا! هنوز گرم است! در جیبمان جایش خالی است؛ در حساب‌های بانکی، در ترازنامه‌های تجاری، در «اعتبارات بانکی» باز نشده، در قلب شرافتمند ایرانی! یک چیز کم است؛ مثل پول نقدی که گم شده یا بهتر بگویم دزدیده شده باشد؛ معامله‌ای شکست خورده، تعهدی نقض شده و عمری از دست رفته!
تجربه شکست خورده مذاکره و معامله قبلی با ایالات متحده، ترکیبی از احساسات جمعی میان مردم ایران به جای گذاشته که به این سادگی‌ها قابل فراموشی نیست. اما پرسش اصلی این است که تجربه‌ای چنین پرهزینه اصولاً فایده‌ای هم داشته است؟ پاسخ به این پرسش را باید در نوع نگاه و فضای گفتمانی جاری مردم و مسئولان ایرانی در قبال موضوع مذاکره جست‌وجو کرد.
«مذاکره سَم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست» این دو جمله از رهبر معظم انقلاب یک راه حل کاربردی و ساده برای کلاف سردرگم مذاکره است و معادله‌ای ساده؛ آیا آمریکا تغییر کرده است؟ لازم نیست خیلی به عقب بازگردیم. در همین چند دوره اخیر به ترتیب «اوباما»، «ترامپ»، «بایدن» و دوباره «ترامپ»! روند رو به بهبود است؟ عقلا، معتدل‌ها، قائلین به حقوق بین‌الملل، همزیستی و رقابت سر کار آمده‌اند یا جنگ‌طلبان افراطی و همان کسانی که اتفاقاً با یک امضا، کل اصول و مبانی حقوق بین‌الملل مورد استناد آن «مسئول خوشبین ایرانی» را به سخره گرفتند؟
رهبر معظم انقلاب در جای دیگر از کارکرد مذاکره و مرابطه با آمریکا این چنین حکایت می کنند: «اگر ما امروز راه را برای مذاکره با آمریکایی‌ها و وسوسه‌های آن‌ها در بخش‌های مختلف باز کنیم، نه فقط زمینه‌ساز نفوذ آشکار و پنهان آن‌ها شده‌ایم بلکه پیشرفت مورد نظر کشور هیچ‌ گاه محقق نخواهد شد و عقب‌ماندگی قطعی خواهد بود». فرجام محتوم فراموشی، آن گاه که طرف مقابل، آمریکاست، چیزی جز این نبوده و اصرار بر تکرار تجربه ناموفق قبلی، شک و شائبه‌هایی از جنس ضعف شدید در قوه تشخیص مصالح و منافع ملی و همچنین بدیهیات و اولیات سیاست در عرصه بین‌الملل را بیش از پیش جدی می‌کند.
مخاطره اصلی اصرار و تمرکز بر مذاکره در فضای سیاسی کشور، به حاشیه راندن روند پیشرفت و توسعه درونزای ایران و از دست دادن سرمایه اصلی ما در این مسیر، یعنی «زمان» است و آن بستری است که جایگاه یک ملت را در تاریخ مشخص خواهد کرد و چه یادگار بد و شرم‌آوری خواهد بود تکرار یک تجربه شکست‌خورده از معامله با آمریکا و تنظیم تقویم پیشرفت یک ملت روی حالت انتظار، روی حالت اعتماد به دشمنان قسم‌خورده تمدن ایرانی... .