به گزارش خبرگزاری ایمنا، ظرفیت فیلمسازان مستعد در ایران، فقط به تهران و استانهای بزرگ محدود نمیشود، در واقع در سراسر کشور، کارگردانان جوانی هستند که شاید از کودکی آرزوی فیلمسازی را در ذهن خود میپروراندند و برای آن تلاش زیادی هم کردند، اما به قول خودشان، چون شهرستانی بودند، آنطور که باید دیده نشدند، این موضوع یکی از آفات امروز سینمای ماست؛ سینمایی که بسیاری از آثار پرمحتوا و باکیفیت را در پرده نقرهای خود نمیبیند زیرا بههیجوجه به آن نمیرسد، البته از حق نگذریم، در جشنوارههایی همچون جشنواره فجر، آثار خوبی از این فیلمسازان مستعد دیده میشود، اما تعداد آنها به اندازهای نیست که بگوییم بهطور کامل در حال استفاده از ظرفیتهای استانها هستیم.
شاید بتوان گفت که مرکزگرایی، دستوپای مدیران فرهنگی استانها را هم بسته و به علت بودجههای ناکافی و نبود امکانات، بسیاری اوقات شرمنده هنرمندان منطقه خود شدهاند، بنابراین برای حل این مشکل باید اقداماتی انجام داد.
مرگزگرایی، مشکلی که سالهاست گریبان سینما را گرفته است
قربانعلی طاهرفر، کارگردان اهل ارومیه است که از سال ۱۳۶۱، وارد انجمن سینمای جوان شد و سال ۱۳۷۲، نخستین فیلمش را با نام «خاک آشنا» ساخت؛ وی سال ۱۳۷۵ نخستین مجموعه تلویزیونی با موضوع کودک و نوجوان را به نام «سحرخیزان کوچک» تولید کرد. فیلم آپاراتچی از آثار اوست که در جشنواره فجر سال جاری مورد استقبال زیادی قرار گرفت.
قربانعلی طاهرفر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: مرکزگرایی یا تمرکز بر پایتخت، بحث جدیدی در سینما نیست و از تاریخ سینمای ایران با آن روبهرو بودهایم زیرا امکانات سختافزاری و نرمافزاری سینما بر پایتخت متمرکز شده است، امروز با وجود توسعه در این حوزه و دسترسی شهرستانها و استانها به ساختار فنی سینما همچنان این مشکل وجود دارد.
وی افزود: سینماگران برای ادامه کار حرفهای خود یا باید به تهران رفت و آمد داشته باشند یا در پایتخت بمانند، در واقع این موضوع، تبدیل به یک اصل نانوشته در سینما شده است؛ این در حالی است که با یک نگاه کلی، میبینیم که بدنه اصلی سینما توسط هنرمندانی از تمام کشور تشکیل شده است و ناخودآگاه به سینمایی ملی با تکیه بر باورها و رسوم کل کشور تبدیل شده است.
طاهرفر ادامه داد: از سوی دیگر، این موضوع موجب رکود و فلج شدن سینمای سایر استانها و شهرستانها شده است و پیشینه زیادی دارد؛ هر دولتی که روی کار آمد، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان سیاستگذار اصلی این حوزه و سایر نهادها، رویکرد و راهبردی برای تمرکززدایی از پایتخت ارائه داده شده است، اما نتیجهای نداشته است.
سینما، گرفتار بخشنامههای بدون عمل
کارگردان سینما تصریح کرد: این موارد، فقط در قالب آئیننامه، سرفصل، راهبرد، اهداف و سند تحول، گرفتار شده است، البته باید گفت که اتفاقات خوبی هم افتاده است، اما همچنان سهم فیلمسازی حرفهای توسط فیلمسازان حرفهای مرکز ادا میشود، در واقع در شهرستانها بعد از ساخته شدن نخستین اثر و ادامه کار خود، مجبورند در مرکز متمرکز شوند.
وی خاطرنشان کرد: راهکار این موضوع، فقط ابلاغ بخشنامه به مدیران سایر استانها نیست، بلکه وقتی بودجه و امکانات تخصیصی در شهرستانها با اختیار تام داده نشود، این مشکل ادامه دارد؛ آسیبشناسی این بحث از گذشته تاکنون نیز میتواند مؤثر باشد.
طاهرفر بیان کرد: کسانی که میخواهند نخستین اثر خود را بسازند باید خود را به عنوان فیلمساز اول معرفی و اثبات کنند، سپس پروانه بگیرند و طی یک سال، تهیهکننده و سرمایهگذاری پیدا کند تا فیلم بسازند.
بودجه دولتی برای استفاده از همه ظرفیتهای مستعد کافی نیست
کارگردان سینما گفت: سینمای ما مشکلی به نام تأمین سرمایه دارد؛ در جشنوارهای همچون فجر، بیشترین سهم فیلماولیها در حوزه سرمایهگذاری دولتی بودهاست، اما پوشش دهی کمی نسبت به کل فیلمسازان مستعد دارد و نمیتواند از ظرفیت همه آنها بهره ببرد.
وی با اشاره به اینکه گاهی در بدنه فیلمسازی دولتی، موضوعات محدود و مشخصی تعیین شده است که اتفاق خوبی نیست، ادامه داد: برای مثال، فیلمهای حوزه دفاع مقدس جزو ارزشها، ضرورتها و ادای دین ما به شهداست، اما وقتی این ادای دین در فیلمسازی، شکل ظاهری بگیرد و بهانهای برای فیلمسازان اول برای ورود به سینما حرفهای باشد، ممکن است با ایمان و اعتقاد قلبی همراه نشود و با شکست در گیشه روبهرو شود.
وی عنوان کرد: این مشکلها، با بسترسازی توسط بازوهای اجرایی در استانها محقق میشود؛ مدیران اجرایی نیز با ایجاد انگیزه برای اثبات ظرفیت بالای استان یا منطقه خود میتوانند به خلق آثار ماندگار کمک کنند.
به گزارش ایمنا، همچنان بسیاری از فیلمسازان مجبورند برای گذراندن دوره و ارتباط راحتتر با افراد مؤثر در این مسیر، به پایتخت بیایند؛ این در حالی است که وقتی از برخی هنرمندان برای گذاشتن دوره آموزشی در سایر شهرها دعوت میشود، همچنان هزینه زیادی برای هنردوستان ایجاد میکند که ممکن است بسیاری از افراد قادر به استفاده از آن نباشند.
بهطور کلی با تمرکز بر ایرانگرایی به جای مرکزگرایی میتوان به جغرافیا و فرهنگ هر منطقه نیز توجه داشت و به حفظ آن کمک کرد، همچنین برگزاری رویدادهای بزرگ سینمایی و فرهنگی در شهرهای دیگر، با توجه به بسترهای فراهم شده نیز میتواند راهی برای حل معضل مرکزگرایی باشد و سینما را تنها به تهران محدود نکند.