شناسهٔ خبر: 71773978 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

از رسانه ها/ آيا تهران دچار خشكسالي شده است؟

صاحب‌خبر -

شفقنا_یک استاد دانشگاه معتقد است: بحران آب در منطقه تهران به ويژه در زمستان ۱۴۰۳ با توجه به كاهش بارش‌ها و ذخاير آبي، يكي از چالش‌هاي جدي محيط زيستي و اجتماعي كشور است. اين بحران ناشي از تركيبي از عوامل طبيعي (كاهش بارش، تغييرات اقليمي) و انساني (مديريت ناكارآمد، مصرف بي‌رويه و تمركز جمعيت در پهنه‌هاي خشك كشور) است.

به گزارش شفقنا مهدی زارع در اعتماد نوشت: بارش برف و باران در زمستان ۱۴۰۳ در منطقه البرز مركزي (منبع اصلي تأمين آب تهران) به ‌شدت كمتر از ميانگين بلندمدت بوده است. بارش از اول مهر ۱۴۰۳ تا ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ در استان تهران ۸۸ ميليمتر و در استان البرز ۱۴۰۳ ميليمتر بوده كه نسبت بارش در سال آبي قبل ۴۴ درصد كاهش نشان مي‌دهد.

كاهش ذخيره برف در ارتفاعات البرز (مهم‌ترين منبع آب شيرين براي فصل گرم) نگراني‌ها را تشديد كرده است. رودخانه‌هاي اصلي تأمين‌كننده آب تهران مانند جاجرود، لار، و لتيان با كاهش جريان مواجه‌اند. حجم آب سدهاي تهران (لار، لتيان، ماملو و طالقان) به زير 40 درصد ظرفيت رسيده است. افت شديد سطح آب‌هاي زيرزميني (كاهش سالانه ۱ تا ۲ متري در دشت‌هاي اطراف تهران) و فرونشست زمين (از ۲۰ تا ۳۶ سانتيمتر در سال در برخي مناطق جنوب و جنوب غرب تهران) از تبعات بحران آب در پيرامون تهران است.

تهران روزانه حدود ۳ ميليون مترمكعب آب مصرف مي‌كند كه بخش عمده آن از منابع زيرزميني تأمين مي‌شود. 30 درصد آب شهري به دليل نشت شبكه‌هاي فرسوده هدر مي‌رود. كشاورزي ناكارآمد در اطراف تهران فشار مضاعفي بر منابع آب وارد مي‌كند. كاهش بارش برف و افزايش دما در منطقه البرز، ذوب زودهنگام برف‌ها و كاهش تغذيه آبخوان‌ها، همزمان با مديريت ناپايدار، حفر چاه‌هاي غيرمجاز (بيش از ۳۲ هزار چاه غيرمجاز در استان تهران)، عدم سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌هاي مدرن (تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب، شبكه‌هاي آبرساني نوين)، تجمع جمعيت در تهران و حومه به بيش از ۱۶.۵ ميليون نفر كه تقاضاي آب را افزايش داده و سياست‌هاي نادرست كشاورزي با كشت محصولات پرآب مانند هندوانه و صيفي‌جات در مناطق كم آب همگي در بحران آب در منطقه تهران و پيرامون آن نقش دارند.

توسعه سيستم‌هاي بازيافت فاضلاب شهري براي استفاده در صنعت و كشاورزي (در حال حاضر تنها 10 درصد فاضلاب تهران بازيافت مي‌شود)، مقابله با تغييرات اقليمي از طريق كاشت درختان تاب‌آور در خشكي در دامنه‌هاي البرز براي بهبود چرخه آب و كاهش فرسايش، مشاركت در برنامه‌هاي بين‌المللي براي كاهش انتشار گازهاي گلخانه‌اي و اصلاح قوانين و حكمراني آب، جريمه سنگين براي مصرف‌كنندگان پرمصرف (صنايع و ويلاهاي لوكس) از راه‌هاي مقابله و كاهش ريسك بحران آب تهران است.

خشكسالي بحراني در رشته كوه البرز موضوع پيچيده‌اي است كه بر اساس روندهاي بلندمدت اقليمي و چالش‌هاي مديريت آب شكل گرفته است. بارندگي در بهمن و اسفند ۱۴۰۳ تا حدي مي‌تواند تسكين كوتاه‌مدتي را فراهم كند.

بارش برف در البرز در بهمن و اسفند ۱۴۰۳ يك مخزن طبيعي فراهم مي‌كند كه به تدريج ذوب مي‌شود. البته ميزان اين‌بارش محدود بوده است.   خشكسالي ناشي از سال‌ها كمبود بارندگي است. يك فصل مرطوب نمي‌تواند سفره‌هاي زيرزميني يا مخازن عميق تخليه شده را دوباره پر كند. هواي نامنظم فزاينده به دليل تغييرات اقليمي به اين معني است كه چنين باران‌هايي به‌طور مداوم و منظم تكرار نمي‌شوند.گرم شدن دما طول عمر برف را كاهش و تبخير را افزايش مي‌دهد.

راهبرد‌هاي تطبيقي مانند محصولات تاب‌آور در برابر خشكسالي و سامانه‌هاي هشدار پيش هنگام براي شرايط آب و هوايي شديد ضروري هستند.  خشكسالي در منطقه البرز طي ۲۵ سال اخير به تدريج از مراحل اوليه (هواشناختي) به مراحل پيشرفته‌تر (هيدرولوژيك واقتصادي- اجتماعي) رسيده است. اين روند ناشي از تركيبي از كاهش بارش‌ها، افزايش دما، مديريت ناپايدار منابع آب و فشار  انساني است.  خشكسالي هواشناختي در سال‌هاي ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ با كاهش بارش برف و باران نسبت به ميانگين بلندمدت به كاهش تدريجي بارش برف در ارتفاعات البرز (منبع اصلي تغذيه آبخوان‌ها و رودخانه‌ها) منجر شد. ميانگين بارش سالانه در البرز مركزي از حدود ۴۵۰ ميليمتر در دهه ۱۳۷۰ به كمتر از ۳۵۰ ميليمتر در دهه ۱۳۹۰ رسيد.

تغييرات اقليمي (گرمايش زمين) و تغيير الگوهاي جوي مانند ضعف سامانه‌هاي بارشي مديترانه‌اي از دلايل اين كاهش بارش بوده‌اند. نماد‌هاي خشكسالي كشاورزي به تدريج ظاهر شد. كاهش رطوبت خاك و تنش آبي براي كشاورزي و پوشش گياهي از نشانه‌هاي اين شرايط است و كاهش ذخيره برف و باران باعث كمبود آب براي كشاورزي در دشت‌هاي پايين‌دست البرز (مثل ورامين و شهريار) شد. افت عملكرد محصولات كشاورزي و افزايش استفاده از آب‌هاي زيرزميني (چاه‌هاي عميق) براي جبران كم آبي از پيامد‌هاي اين شرايط بودند.

فرونشست زمين در دشت‌هاي اطراف البرز (۲۰ تا ۳۶ سانتيمتر در سال در برخي مناطق) و شوري خاك به دليل برداشت بي‌رويه از آبخوان‌ها، از ساير نتايج اين شرايط بود. خشكسالي هيدرولوژيك در سال‌هاي اخير با كاهش پايدار منابع آب سطحي و زيرزميني و كاهش آبي رودخانه‌هاي اصلي البرز (جاجرود، لار، كرج) با كاهش 40 تا 50 درصدي جريان آب در بعضي مناطق خود نمايي مي‌كند. از سوي ديگر نشانه‌هايي از خشكسالي اجتماعي-اقتصادي (انسان ساخت) با كمبود آب براي نيازهاي اساسي جامعه (شرب، صنعت، كشاورزي)، قطع‌هاي مكرر آب شهري در شهرهاي پرجمعيت مانند تهران و كرج، مهاجرت روستاييان از مناطق خشك البرز به حاشيه شهرها در همين منطقه پيرامون تهران ديده مي‌شود.

آيا تغييرات اقليمي در تشديد خشكسالي نقش دارد؟ 

گرمايش هوا: افزايش 1.5 تا 2 درجه‌اي دماي البرز طي ۲۵ سال اخير منجر به كاهش ذخيره برف و تبخير بيشتر آب و تغيير الگوي بارش‌ها و جايگزيني بارش برف با باران شده است. از ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۳، ۱۵ سال با بارش زير نرمال در البرز ثبت شده است. البرز و منطقه تهران در حال حاضر با تحليل رفتن منابع آب سطحي و زيرزميني و تبديل بحران آب به يك چالش اجتماعي- اقتصادي در بخش‌هايي با نمادهايي از خشكسالي هيدرولوژيك و خشكسالي اجتماعي- اقتصادي ديده مي‌شود.

بدون اقدامات فوري (مانند تغذيه مصنوعي آبخوان‌ها، اصلاح الگوي كشت، و كاهش مصرف)، منطقه به سمت خشكسالي اكولوژيك (نابودي اكوسيستم‌ها) پيش خواهد رفت. با ادامه روند كنوني ممكن است البرز جنوبي و پهنه پيرامون تهران طي دهه آينده به يك «منطقه نيمه خشك» تبديل ‌شود كه بازگشت از آن نيازمند دهه‌ها تلاش و سرمايه‌گذاري است.