به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا؛ یکی از چالشهای این روزها این است که «این فرض که انسانهای آن زمان از فلان پدیده مطلع نبودهاند، قابل اثبات نیست و در ادعای معجزههای علمی، ابتدا باید این فرض اثبات شود و تا این اثبات نشود، ادعای معجزات علمی کاملاً بیمعنی است؛ با توجه به وجود پیشرفتهای علمی و فناوری خاص آن دوران و تجربههای روزمره و همگانی مردمان آن زمان، کاملاً سادهلوحانه است که بگوییم، مردمان آن زمان در مورد فلان قضیه و پدیده هیچ دانش و تصور و اطلاعاتی نداشتهاند. مانند: معجزه نر و مادگی رستنیها (گیاه و درختان) ادعای معجزه دریاهای بههم چسبیده و...».
به مناسبت ماه مبارک رمضان پاسخ این شبهه را از مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
راههای اثبات علوم قبل از اسلام و اعجاز علمی قرآن
مسائل علمی قرآن قابل تقسیم به سه قسم است:
یک) برخی از آنها برای دانشافزایی است و مردم نیز از آن اطلاع داشتند. اشاره قرآن به آنها در راستای تأیید، یا امضا و یا برای اثبات خداشناسی و معاد شناسی است. برای نمونه در سوره نحل به شفابخشی عسل اشاره و آن را از قدرت الهی میداند. (۱)
دو) برخی از نکات علمی به صورت غیر مشهور یا آگاهی فردی در گوشههای از نقاط جهان مطرح بوده و مخاطبان عصری قرآن از آن بیاطلاع بودند؛ میتوان آن را شگفتیهای علمی قرآن نامید؛ برای نمونه، قرآن به حرکت زمین اشاره کرد که در برخی از نظریات دانشمندان یونان وجود داشت، ولی در منطقه شبه جزیره عربستان این آگاهی حاکم نبود.
سه)، اما آنچه سبب اعجاز علمی در میان مفسران شده، آن است، نکته علمی که در قرآن مطرح شده و مردم عصر نزول در سرتاسر جهان از آن بی اطلاع بودهاند.
اینجا به این سوال اصلی پاسخ میگوییم: چگونه میتوان اثبات کرد که مردم عصر نزول از نکات علمی بیاطلاع بودند؟ شاید به صورت فردی یا خاص یا در گروه علمی و در کشوری از آن، آگاهی داشتند؟
مفهوم اعجاز
اعجاز در لغت
«إعجاز»، مصدر باب افعال از ماده «عجز» است. دیدگاههای لغت¬نویسان راجع به واژه «اعجاز»، تقریبا با یکدیگر همسواست. ابن فارس، واژه معجزه را به معنای ناتوانی و نیز پایان و انتهای هر چیز میداند. (۲) قرشی اعجاز را به عاجز کردن و ناتوانی معنا کرده، و برای آن، شاهدی از آیات قرآن (۳) آورده است. (۴)
راغب اصفهانی، ریشه و اصل واژه «معجزه» را تأخر از چیزی و وقوع آن به دنبال امری برشمرده؛ ولی عنوان کرده که در عرف، به معنای قصور و ناتوانی از انجام دادن کاری گفته شده است. (۵) به اعتقاد برخی از نویسندگان، واژه اعجاز، به معنای ناتوان کردن (۶) یا ناتوان یافتن، (۷) آمده است.
به صورت خلاصه میتوان، دیدگاههای لغویان را برای این ماده در چند معنا خلاصه کرد:
الف) ضعف و ناتوانی (۸)
ب) درنگ کردن و تأخیر داشتن (۹)
ج) پایان (۱۰)
د) فوت و از دست رفتن (۱۱)
با دقت در معانی پیش گفته، میتوان گفت: معنای اصلی ماده عجز، «ضعف» است و معانی دیگر به همین معنا باز میگردد؛ معانی مذکور، یا سبب ضعف و یا نتیجه آن هستند. در قرآن کریم، واژه «إعجاز» و «معجزه» به معنای اصطلاحی آن به کار نرفته؛ ولی ماده «عجز» در قالب اوزان دیگر صرفی به کار رفته که در تمام موارد، معنای لغوی آن مورد توجه بوده است. (۱۲)
اعجاز در اصطلاح
برای معنای اصطلاحی «اعجاز»، تعاریف مختلفی ارائه شده است. طریحی مینویسد: «معجزه، امری است خارق العاده که با ادعای نبوت مطابقت داشته و با تحدی همراه است». (۱۳) سیوطی، بر این دیدگاه است که معجزه امری است خارق عادت که در مقام «محاجه» آورده میشود و دیگران از آوردن آن، عاجز و ناتوان باشند. (۱۴) آیتالله خوئی معتقد است: کسی که مقامی را از ناحیه خداوند ادعا میکند، به عنوان گواه بر صدق گفتارش، لازم است عملی انجام دهد که قوانین طبیعت را بشکند؛ به طوری که دیگران از انجام دادن آن عمل عاجز و ناتوان باشند. چنین عمل خارق العاده را «معجزه» و انجام دادن آن را «اعجاز» مینامند. (۱۵) علامه طباطبایی، معجزه را امری خارقالعاده دانسته است که دلالت کند «ماوراء»، در طبیعت و امور مادی تصرف کرده، و این بدان معنا نیست که معجزه مبطل امر عقلی و ضروری است. (۱۶)
واژه «معجزه» در روایات اهل بیت (ع) نیز در قالب اصطلاحی آن به کار رفته و این گویای قدمت این اصطلاح از سده نخستین اسلام است. امام صادق (ع) در تبیین چیستی معجزه میفرماید: «وَ الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَا یُعْطِیهَا إِلَّا أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ کَذِبِ الْکَاذِبِ؛ (۱۷) «معجزه نشانهای الهی است که خداوند آن را به غیر ا
ز انبیا و رسولان و حجتهایش عطا نمیکند، تا به وسیله آن، راستگویی راستگویان از دروغگویی دروغگویان، باز شناخته شود.»
بر اساس تعریفها، معجزه عبارت است از: کار خارق العادهای که با ادعای نبوت همراه است و با اراده خداوند متعال از شخص مدعی نبوت ظاهر میشود و مردم نیز از انجام دادن آن، عاجز باشند؛ اگر کار خارق العادهای از بندهای صالح سر زند که مدعی نبوت نیست، در حوزه اعجاز تعریف نمیشود، بلکه آن را میتوان در حوزه «کرامت» و «لطف» بررسی کرد.
منظور از «اعجاز علمی»، آن است که در زمان نزول مطالب مندرج در قرآن ـ در زمینه علوم طبیعی و انسانی ـ کسی از اسرار آنها اطلاع نداشته و مدتها بعد از نزول آیات مربوط، اسرار علمی (۱۸) آنها، توسط دانشمندان کشف شده است. این امور که حقیقتاً فوق عادت قلمداد میشوند، در قالب اعجاز علمی قرآن قابل بررسی است.
در قرآن، واژه «اعجاز» و «معجزه» نیامده است؛ حتی آیهای بدین مضمون که «قرآن معجزه است»، وجود ندارد؛ ولی واژههای همسو و مترادف با اعجاز، مطرح شده¬اند؛ مانند: آیه، برهان، سلطان، بینه.
مفهوم «شگفتی»
شگفتی در لغت
«شگفتی» واژهای فارسی است که مترادفهای آن، عبارتند از: ناشناخته و شگرف، و معادل عربی آن، عجیب است. (۱۹) کلمه شگفتی در فارسی با واژه غریب همراه میشود و در اصطلاح عموم، به امری گفته میشود که موجب حیرت و تعجب شود. (۲۰) به نظر میرسد، ناشناخته بودن مسئلهای یا غیر آشکار بودن عامل آن، علت اصلی شگفتی و تعجب باشد. واژه شگفتی در ادبیات فارسی، درباره معجزات پیامبران نیز به کار رفته است. (۲۱)
شگفتی در اصطلاح
«شگفتی» از جمله واژگانی است که در دهههای اخیر در مباحث علوم قرآنی، برای تمایز امور عجیب و شگفتآور و کشفیات علمی، با اصطلاح اعجاز، رایج شده است. استاد رضایی اصفهانی، نظریهپرداز در زمینه قرآن و علوم، درباره اصطلاح شگفتی مینویسد: «برخی آیه¬های قرآن، آن گونه به مطالب علمی و قوانین جهان اشاره میکنند که شگفتی هر بینندهای را بر میانگیزاند. اما از آنجا که این مطلب به صورت دیدگاهی غیر مشهور در مراکز علمی، توسط برخی از دانشمندان مطرح شده بود، اعجاز علمی قرآن به شمار نمیآید، بلکه نوعی مخالفت با دیدگاه¬ها و نظریههای مشهور در علوم آن عصر به شمار میآید که شگفتآور است و بر عظمت علمی قرآن دلالت می¬کند». استاد بهجتپور، درباره شگفتیها معتقد است: «اگر قرآن از مطالب علمی خبر دهد که قبلا کتابهای آسمانی یا کشفیات و علوم بشری به آن اشاره کرده باشند، اعجاز علمی قرآن تلقی نمیگردد، بلکه این موارد، از نوع شگفتیهای علمی قرآن به حساب میآید». (۲۳)
منظور از «شگفتیهای علمی» عبارت است از: آموزههای علمی قرآن که در قالب خداشناسی یا معادشناسی، یا در قالب تمثیل و تشبیه بیان شده، در عصر نزول، برای بیش¬تر مردم روشن نبوده، بلکه برخلاف دیدگاه مشهور دانشمندان آن عصر بوده است؛ هر چند به صورت غیر مشهور، نظریه علمی قرآن مطرح بوده است.
بررسی راههای رسیدن به دانش مردمان عصر نزول
در متن شبهه به آگاهیهای علمی عصر نزول اشاره کرده و مینویسد: برای اثبات اعجاز علمی قرآن، لازم است عدم آگاهیهای مردم عصر نزول اثبات شود، در حالی که اثبات شدنی نیست. ادعایی که شبههپرداز، مطرح کرده یک ادعای صرف است و برای خود، دلیل قانع کنندهای ذکر نکرده است. آگاهیهای عصر نزول را میتوان از چند طریق به اثبات رساند.
۱. رجوع به کتابهای مقدس
برای اثبات آگاهی مردم نسبت به مسئلهای، لازم است به کتابهای مقدس پیشین مراجعه شود. اگر آن نکته علمی یا غیر علمی، در متون مقدس وجود داشته باشد، دیگر نمیتوان ادعای اعجاز نمود. برای نمونه، مسئله حرمت خمر و شراب، در همه ادیان الهی حرام بوده و هیچ آیینی که از تحریف بشر مصون مانده باشد، شرب خمر را جایز نمیداند؛ امام رضا (ع) فرمود: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً قَطُّ إِلَّا بِتَحْرِیمِ الْخَمْر»؛ (۲۴) خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر آنکه شراب را در شریعت او حرام کرد». در دین مسیح، شراب، سمبل و نماد خون حضرت عیسی میباشد که در راه انسانها به منظور آمرزش گناهان آنان ریخته شد. (۲۵)، اما هر کسی که به غیر از مناسک آئینی، شراب نوشد، در حق عیسی مسیح جفا کرده است. در جای دیگر آمده است: هر کس به طور ناشایسته نان را بخورد و پیاله خداوند (عیسی) را بنوشد، مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود. (۲۶)
در مطلب دیگری آمده است: بنده شراب زیاده مباش. (۲۷) در بعضی عبارات تورات، شراب نوشیدن منع شده و آمده است: پادشاهان نباید شراب بنوشند؛ زیرا باعث میشود که فرائض (واجبات) را فراموش کنند و در داوری دچار انحراف گردند. (۲۸) آثار زیانبار شرابخواری در تورات این چنین بیان شده است: «شراب خوار استهزا میکند و مسکرات، عربده میآورد و هر که به آن فریفته شود، حکیم نیست». (۲۹) زاری، جراحتهای بیعلت و سرخی چشم، از آثار دائم الخمرها است. (۳۰)
اینکه حرمت شراب را به قرآن منحصر بدانیم، تصوری نادرست است؛ هر چند در کتابهای مقدس کنونی، به شرب خمر اشاره شده است. (۳۱) قرآن در چهار آیه (۳۲) به شراب و تحریم آن اشاره کرده است و به علت تحریم آن، در متون گذشته، نمیتوان ادعای اعجاز کرد.
۲. از طریق کتابهای دانشمندان قبل از اسلام
قبل از اسلام در برخی از کشورها مانند ایران، روم، یونان و هند، کتابهایی نوشته شده و آثار علمی دانشمندان، ثبت و برای آیندگان به ارث گذاشته شده است؛ اگر شخصی، ابتکار یا اختراعی داشته، در مکتوبات علمی ثبت شده است. برای نمونه، نخستین مکتوبات علمی در باره جنینشناسی را به بقراط (متوفی۳۷۷ ق م) نسبت دادهاند و بعد از آن، ارسطو (متوفی ۳۲۲ ق م) (۳۳) نظراتی درباره پیدایش جنین، ترکیب و رشد آن مطرح کردند. به نظر ارسطو تشکیل شدن جنین، ناشی از اختلاط منی با خون قاعدگی زن است. (۳۴) این نظریه تا حدود دو هزار سال پذیرفته بود. جالینوس (متوفی ۱۹۹ میلادی)، (۳۵) دیدگاهی درباره جنین مطرح ساخت که برخلاف ارسطو بود. (۳۶) در قرن نوزدهم میلادی، با اختراع میکروسکوپ و پس از اکتشاف چگونگی عملکرد اسپرم و تخمک، دانش جنینشناسی وارد مرحله جدیدی شد و در قرن بیستم به اوج شکوفایی خود رسید. (۳۷) در قرآن نیز به مسئله مراحل تکوین جنین اشاره شده و میتوان با نظرات دانشمندان پیشین مقایسه کرد و اعجاز علمی بودن یا نبودن را به اثبات رساند.
۳. از طریق کتابهای تاریخی
برای کشف آگاهیهای مردم از مسائل و نکات علمی میتوان از کتابهای تاریخی و داستانها و قصص استفاده کرد. نویسندگان تاریخ، به دانشمندان و اختراعاتشان توجه داشته و به سطح علمی مردم هر قرنی اشاره کردهاند. برای نمونه قرآن به بیان اختلاف سر انگشت یا خطوط سر انگشت اشاره کرده و مایه شگفتی در عصر نزول شده است. از برخی از کتابهای تاریخی استفاده میشود که انگشتنگاری و تشخیص هویت، در قبل از اسلام در بعضی کشورها مانند چین مورد استفاده قرار میگرفت. (۳۸)، اما در منطقه جزیره العرب، از چنین دانشی برخوردار نبودند. با توجه به وجود چنین دانشی در گوشههایی از جهان نمیتوان آن را اعجاز علمی قرآن نامید؛ اما میتوان در زمره شگفتی علمی قرآن قرار داد. حتی میتوان از طریق باستانشناسان و حکاکیهای روی دیوار و ظروف یا خود تکنولوژی و... به برخی از مسائل پیبرد.
درباره زوجیت باید گفت: در آیات متعددی از قرآن به زوجیت در انسانها، میوهها، گیاهان و همه اشیاء اشاره شده است. در لغت عرب «زوج» منحصر به «نر» و «ماده» نیست. بلکه به هر دو چیزی گفته میشود که قرینه یکدیگر باشند و به چیزهای مقارن و مشابه و متضاد نیز اطلاق میشود. (۳۹)
انسان تا قرنها گمان میکرد که مسئله زوجیت و وجود جنس نر و ماده، فقط در مورد بشر و حیوانات و برخی گیاهان مثل خرما صادق است، تا آنکه در سدههای اخیر دانشمندان به وجود زوجیت در جهان گیاهان به صورت یک قانون کلی پی بردند. سپس با کشف واحد ساختمانی موجودات (اتم) دریافتند که مسئله زوجیت در همه اشیاء عمومیت دارد. در این آیات به صراحت از زوجیت میوهها، روییدنیها، نفوس جانوران و آنچه که ما نمیدانیم و سرانجام از زوجیت کل اشیاء عالم بحث شده است. قرآن کریم ۱۴۰۰ سال پیش این مطالب را در آیات متعددی بیان نمود؛ هنگامی که بشر نمیتوانست درک صحیحی از آن داشته باشد.
در قرآن شگفتی یا اشارات علمی وجود دارد. هر موردی را که قبل از قرآن دانشمندان از آن آگاهی داشتند، نمیتوان اعجاز نامگذاری کرد. مسائل علمی که در قرآن مطرح شده زمانی میتوان ادعای اعجاز کرد که قبل از قرآن در متون مقدس و کتابهای علمی دانشمندان و کتابهای تاریخی و باستانشناسان وجود نداشته باشد.
پینوشتها:
۱- سوره نحل، آیه ۶۹.
۲- قزوینی رازی، احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۳۲.
۳- سوره یونس، آیه ۵۳: «وَمَا أَنتُمْ بِمُعْجِزِین؛ شما نمىتوانید [خدا را]درمانده کنید»
۴- قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، ص ۲۹۲.
۵- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص ۵۵۳.
۶- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص ۵۴۷. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۲۵.
۷- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۳، ص ۸۸۳. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص ۳۹۳.
۸- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۹، ص ۵۸. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ج ۳، ص ۸۸۳. فراهیدی، احمد، العین، ج ۱، ص ۲۱۵.
۹- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ج ۲، ص ۵۵۳. قزوینی رازی، احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۳۲.
۱۰- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ج ۳، ص ۸۸۳. قزوینی رازی، احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۳۳. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ج ۲، ص ۵۵۳.
۱۱- طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۱۲۴.
خوری شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ص ۷۴۷.
۱۲- سوره قمر، آیه ۲۰. سوره حاقه، آیه ۷. سوره هود، آیه ۷۲. سوره صافات، آیه ۱۳۵. سوره فاطر، آیه ۴۴. سوره مائده، آیه ۳۱. سوره سبأ، آیه ۳۸.
۱۳- طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ص ۱۲۵.
۱۴- سیوطی، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۲، ص ۲۵۲.
۱۵- خوئی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۴۱.
۱۶- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۹۳.
۱۷- ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش، آیه ۱۹۶۶ م، ج ۱، ص ۱۲۲.
۱۸- قطعا کسی که بشر را خلق و قرآن را نیز نازل کرده است، به تمام جوانب آن آشنایی دارد و به اسرار آن آگاه است: «قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذی یعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّماواتِ وَالْأَرْض» (فرقان: ۶)؛ «بگو: کسى آن {قرآن} را فرو فرستاده که راز [ها]را در آسمانها و زمین مىداند».
۱۹- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ج ۹، ص ۱۴۴۲۵. معین، محمد، فرهنگ معین، ج ۲، ص ۲۰۸۶. انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج ۵، ص ۴۵۵۵.
۲۰- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج ۵، ص ۴۵۵۵. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۲، ص ۱۵۶۹.
۲۱- معین، محمد، فرهنگ معین، ج ۲، ص ۲۰۸۶.
۲۲- رضایی اصفهانی، علوم قرآن (۲) اعجاز در علوم طبیعی و انسانی، ص ۱۳۵.
۲۳- بهجتپور، عبد الکریم، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ص ۱۵۷.
۲۴- ابن بابویه، محمد بن على، التوحید، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق، ص ۳۳۴.
۲۵- انجیل متا، آیه باب ۲۶، آیه فقره ۲۸. همچنین انجیل مرقس، آیه باب ۱۴، آیه فقرات ۲۴ و ۲۵. نیز انجیل لوقا، آیه باب ۲۲، آیه فقرات ۱۷ تا ۲۱.
۲۶- رساله پولس رسول به قرنتیان، باب ۱۱، فقره ۲۷.
۲۷- رساله پولس رسول به تیطس، باب ۲، فقره ۴.
۲۸- کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ۳۱، فقرات ۳ تا ۶.
۲۹- کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ۲۰، فقره ۱ و ۲.
۳۰- کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ۲۳، فقره ۳۰؛ محلاتی، ساحل نجات در مضرات شراب، تریاک، قمار و موسیقی.
۳۱- رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص ۲۱۰.
۳۲- سوره بقره، ۲۱۹. سوره نساء، آیه ۴۳. سوره مائده، آیه ۹۰. سوره نحل، آیه ۶۷.
۳۳-ارسطو (Aristotle)، یکی از دانشمندان مشهور قبل از میلاد، است. در قرن چهارم پیش از میلاد (۳۸۴-۳۸۵) در استاگیروس stagiras به دنیا آمد و در سن ۶۲ سالگی در خالکیس chalcis درگذشت. در سن ۱۸ سالگی برای تحصیلات عالیه در رشته فلسفه و منطق عازم آتن و در آکادامی افلاطون مشغول شد. بعدها به دربار مقدونیه راه پیدا کرد و معلم اسکندر شد و بعد از مدتی به وطن خود بازگشت و بعد از درگذشت اسکندر مورد بیمهری هم وطنان خود واقع و از شهر رانده شد. سبک ارسطو خشک و رسمی و زبان او پر از اصطلاحات بود. کتابهای وی تقریبا به طور کامل از بین رفته و تعداد زیادی از جزوات درس وی باقی مانده است. وی اولین کسی بود که به صورت خاص به مطالعه بر روی جنین پرندگان و حیوانات پرداخت. بسـیاری از خرافـات در نظریه وی وارد شد و بسیاری از پزشکان نیز از وی پیروی کردند و حدود ۲۰۰۰ سال افکارش در جنین شناسی حاکم گشت. (ا.ای. تیلر، ارسطو، ص ۶- ۱۵)
۳۴- ارسطو، فی کون الحیوان، ص ۳۷-۴۲.
۳۵- جالینوس گالن (Claudius Galenus) (۱۲۹-۲۰۰م) از پزشکان یونان باستان بود. دیدگاههای او بیش از هزار سال بر پزشکی اروپا سایه افکنده بود.. جالینوس اهل پرگامون یونان (برگامای کنونی در ترکیه) بود. وی عقاید بقراط و پیروان او را استوار ساخت و کتابهای بسیار در کشف حقایق فن پزشکی تاًلیف کرد.
جالینوس ۹۵ سال بعد از مسیح متولد شد و آنان که او را همروزگار با مسیح دانستهاند، گویند: وی به سوی عیسی رو آورد تا به وی ایمان آورد، در حالی که این مطلب درست نیست؛ زیرا جالینوس در مواردی از کتب خود از موسی و مسیح یاد کرده که معلوم میشود، بعد از مسیح میزیسته است. جالینوس دانشمند، فیلسوف و طبیعی دان زمان خود بود. وی از مردم شهر فرغامون (پرگاموس - پرگاما - برگاما - برغامه - برغمه - پرگامون) است. کتابهای پر ارزشی در پزشکی و جز آن از علوم طبیعی و صناعت منطق (حدودا ۴۰۰ کتاب) تالیف کرده که اکثر آنها توسط حنین بن اسحاق به عربی ترجمه شده است. وی در سن ۸۸ سالگی به قصد بیت المقدس از روم بیرون رفت و به سیسیل رسید و در همانجا درگذشت. در پایان باید گفت که مسلمانان بیشتر از یونانیان به کتابهای جالینوس اهمیت قائل بودند و محمد بن زکریای رازی معلومات خود را مدیون وی میدانست. (رازی، محمد بن زکریا، الشکوک للرازی علی کلام فاضل الاطباء جالینوس، ج ۱، ص ۱۵.)
۳۶- رازی، محمد بن زکریا، الشکوک للرازی علی کلام فاضل الاطباء جالینوس، ج۱، ص۶۹.
۳۷- سلطانینسب، رضا و گرجی، فرهاد، جنین شناسی انسان، ج۱، ص۳.
۳۸- رک: آزوقی مشکین آبادی، محمد، هویتشناسی (درس تخصصی دورههای دانشکده افسری)، چاپ ۱۳۸۶ ش.
۳۹- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص ۳۸۴.
انتهای پیام/