«اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ اَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ».
خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانیات وامگذار، و با تازیانههای انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دلشدگان.
شرح و تفسیر:
در آغاز دعا، از خداوند خواسته میشود که انسان را در معرض معصیت خود قرار ندهد: «لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ». در عرفان، «خذلان» به معنای ترک شدن از سوی خداوند است، حالتی که انسان را در برابر تمایلات نفسانی و گناه آسیبپذیر میکند. از آنجا که انسان در هر لحظه نیاز به هدایت و حمایت الهی دارد، این بخش از دعا بهطور ضمنی میگوید که معصیت، نتیجه غفلت از هدایت الهی است.
پس از آن، درخواست میشود که خداوند انسان را با «سیاط نقمت» خود نزنند. در اینجا «سیاط نقمت»، نماد عواقب گناهان است که در اثر دوری از خداوند، روح انسان را میآزارد. هر گناهی یک نوع شل شدن اتصال انسان به حقیقت الهی و وارد شدن به تاریکی دل است. در ادامه، دعا از خداوند میخواهد که انسان را از موجبات «سخط» خود دور نگه دارد: «زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ». «سخط» در اینجا به معنای خشم الهی است که ناشی از عدم توبه و توجه به حقیقت است. از آنجایی که انسان با آگاهی از خواست خداوند و پذیرش اشتباهات خود به سوی تطهیر و بازگشت به سوی او گام برمیدارد، این درخواست در حقیقت فراخوانی است برای رفع تمامی موانع بازگشت به خداوند. در نهایت، از خداوند خواسته میشود که این همه بر اساس «منّت» و «آیات» الهی صورت پذیرد: «بِمَنِّکَ وَ اَیَادِیکَ»، چرا که تنها با لطف بیپایان و رحمت بیکران خداوند است که انسان میتواند از گناهان خود رهایی یابد و به قرب الهی برسد.