بیایید این طور به ماجرا نگاه کنیم که برای تصمیمگیری در زمینه ایجاد یک تغییر، سه گزینه پیش رو داریم: «اول اینکه تغییر مورد نظر را به سادهترین و سریعترین شکل ممکن و البته با بیشترین ضریب خطا و اشتباه، اجرایی کنیم. دوم اینکه به هوا و به بهانه سیاست «نه سیخ بسوزد، نه کباب» تغییر را جوری انجام بدهیم که بخشهایی از سیخ یا کباب به نسبت برابر و بنا بر مصلحت بسوزند! راه سوم هم این است که پس از مطالعه و بررسیهای کارشناسانه و علمی، تغییرات را به بهترین شکل ممکن و با کمترین خطا و اشتباه اجرایی کنیم و به نتایج مفید برسیم».
ناگفته معلوم است که عقل سلیم اقتضا میکند از میان راههای گفته شده، راه سوم را انتخاب کنیم. اما اگر فرض کنید، موضوع این مطلب و منظور از ایجاد یک تغییر، «کاهش ساعت کاری کارکنان» است، در این صورت و با توجه به خبر روز گذشته مبنی بر تصویب تعطیلی پنجشنبهها در مجلس شورای اسلامی، باید به راههای چهارم و پنجم و... فکر کنید!
از دو سال پیش که برای اولینبار و در راستای اصلاح ماده۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، با هدف «ارج نهادن به سرمایههای انسانی و اجتماعی، استحکام خانواده و ایجاد تعادل بین کار و زندگی افراد در نظام اداری و همچنین توجه به اثربخشی و کارایی در فرایندها و روشهای اداری» قرار شد ساعات کار کارکنان کاهش یابد، دو دیدگاه هم در این باره میان کارشناسان وجود داشت. مدافعان ماجرا معتقد بودند کاهش ساعت کار ضمن ایجاد انگیزه بیشتر، بازدهی کارکنان را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر سبب خواهد شد تفاوت و اختلاف تعطیلاتی میان ما و اقتصاد و تجارت جهانی کمتر شود. مخالفان اما نگاهشان به مقوله کاهش ساعت کار فرق میکرد. آنها معتقد بوده و هستند که در شرایط اقتصادی فعلی و نیاز کشور به تولید بیشتر، کاهش ساعت کار معنایی ندارد و میتواند به اقتصاد کشور لطمه بزند.
در چنین شرایطی لایحه کاهش ساعت کاری، مدت زمان زیادی بین دولت، مجلس و شورای نگهبان دست به دست شد، رسانهها و کارشناسان بیشتری وارد ماجرا شدند و مدتها سوژه داغ محافل و مجالس مختلف بود. با این همه بخش اعظم این توجه و داغ شدن، بیش از آنکه صرف جنبههای مثبت و منفی افزایش تعطیلات و کاویدن تجربهها و مباحث علمی شود، صرف پاسخ به این سؤال شد که آیا روز تعطیل دوم هفته، پنجشنبه باشد یا شنبه؟
نکته جالب ماجرا اینجاست که در آخرین مصوبه مجلس، ظاهراً چیزی به نام «دو روزه شدن تعطیلات هفتگی» وجود ندارد. طبیعتاً نامی هم از پنجشنبه یا شنبه به عنوان تعطیل رسمی برده نشده است و فقط دستگاهها و سازمانهای دولتی موظف شدهاند ساعتهای کاری خود را در پنج روز اول هفته تنظیم کنند!
حالا خودتان قضاوت کنید پس از دوسال بحث، بررسی، تلاش و... مسئولان و نمایندگان برای ایجاد یک تغییر، کدام یک از راههای مطرح شده در ابتدای مطلب را انتخاب کردهاند؟ شما هم مثل ما معتقدید برای انجام یک اقدام مهم، دو، سه و درنهایت چند راه محدود عقلانی وجود دارد یا اینکه برای ایجاد تغییرات، مثل راههای رسیدن به خدا، به تعداد بندگان خدا، راه و روش معقول داریم؟ الان در ماجرای تعطیلی پنجشنبهها، سیخ را سوزاندهایم یا کباب را؟