شناسهٔ خبر: 71727680 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

دو اشتباه بزرگ اوکراین در برابر روسیه / زلنسکی به نمایندگی از مردم در کوتاه ماندن دیوارش مسئول است

اشتباه‌های زلنسکی و به‌طور کلی اوکراین در نحوه تعامل با روسیه مربوط به امروز و دیروز نیست و این کشور در طول عمر کوتاهش از زمان استقلال از شوروی سابق تاکنون، در موارد متعددی تصمیم‌های نادرستی داشته که امروز با ظهور ترامپ دوم، علنی شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه هم میهن نوشت: به بیان دیگر، وضعیت اوکراین همچون حال و روز تاجری است که برای سرِپا نگه داشتن تجارت ورشکسته‌اش، مداوماً خود را مقروض اطرافیان کرده، اما اکنون وارث یکی از همین قرض‌دهنده‌ها پیش از آنکه خاک پدر را از رخت عزا پاک کند، ناگاه از گرد راه رسیده و نقد خود را از آن تاجر طلب کرده است.

این بستانکار گستاخ اما چون پاسخ مطلوب نمی‌شنود، حرمت نگه نمی‌دارد و آبرویی برای آن تاجر نگون‌بخت باقی نمی‌گذارد. بنابراین، نباید تن دادن اوکراین به جنگ با روسیه در سال 2022 را اولین مرحله از مقابله دو کشور فرض کنیم، بلکه باید ریشه این تقابل را در روندی جست‌وجو کنیم که در طول سال‌های متمادی ادامه داشته و اکنون کار اوکراین را به اینجا کشانده است.

اولین اشتباه اوکراین در ارتباط با روسیه، به سال‌های اول ایجاد آن باز می‌گردد؛ زمانی که سلاح‌های هسته‌ای باقی‌مانده از شوروی سابق را به روسیه تحویل داد. در آن زمان البته هنوز روسیه نتوانسته بود از گرد و خاک‌های حاصل از فروپاشی شوروی سابق، بیرون بیاید و اوکراینی‌ها با این خیال که روسیه هرگز علیه آنان اقدامی نخواهد کرد، سلاح‌های هسته‌ای را تحویل دادند.

با اینکه در آن هنگام، غرب به رهبری آمریکا به اوکراین بابت تحویل این سلاح‌ها تضمین‌های دفاعی و امنیتی داد، اما از همان زمان معلوم بود که اگر تقابلی میان اوکراین و روسیه رخ بدهد، این تضمین‌ها نمی‌تواند برای اوکراین کاری انجام دهد؛ از این رو در همان دوران بودند کسانی که این تقابل احتمالی را پیش‌بینی می‌کردند و تحویل این سلاح‌های حساس به روسیه را نادرست می‌دانستند.

از مشهورترین این اشخاص در آن زمان، جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه شیکاگو بود که در سال 1993 در مقاله‌ای نظر مخالف خود را در این زمینه مطرح کرد.

اشتباه بعدی اوکراین در سال 2008 رخ داد،‌ هنگامی که این کشور رسماً درخواست خود برای پیوستن به ناتو را مطرح کرد، بدون اینکه در نظر داشته باشد این درخواست می‌تواند نگرانی جدی روسیه را برانگیزد؛ روسیه‌ای که با رهبری پوتین توانسته بود دوران ضعف پس از فروپاشی شوروی را پشت سر بگذارد و مقتدرانه به عرصه بین‌المللی بازگردد.

با این حال،‌ به‌رغم نگرانی‌های جدی روسیه در زمینه تلاش اوکراین برای نزدیک شدن به ناتو و اتحادیه اروپا،‌ این کشور همچنان بر خواسته‌های خود پافشاری کرد که این نهایتاً در سال 2014 به مداخله آشکار روسیه انجامید و جدا شدن شبه‌جزیره کریمه از اوکراین و پیوستن آن به روسیه را به دنبال داشت. در همه این سال‌ها، اشخاصی همچون مرشایمر، به اوکراین هشدار می‌دادند که ادامه این رفتارها به نفع این کشور نیست و نتیجه‌ای جز حساسیت روسیه درپی نخواهد داشت.

البته این هشدارها در اوکراین و حتی اروپا و آمریکا گوش شنوایی نمی‌یافت. یادآوری این نکته نیز ضروری است که اوکراین اقلیت قابل توجهی روس‌تبار دارد که اکثر آنها در مناطق استراتژیک این کشور یعنی مرز روسیه و شبه‌جزیره کریمه و سواحل دریای سیاه ساکن هستند که این وضعیت همواره وحدت سرزمینی اوکراین را مورد خدشه قرار داده است.

با اینکه در سال‌های اولیه استقلال اوکراین به این اقلیت توجه می‌شد و حتی دو رئیس‌جمهور اوکراین از میان روس‌تباران انتخاب شدند اما در ادامه پس از اصرار اکثریت مردم اوکراین بر نزدیک شدن به ناتو و اتحادیه اروپا، وجود همین اقلیت روس که فرصتی برای تلطیف رابطه اوکراین با روسیه بود،‌ به عاملی برای تهدید این رابطه مبدل شد. در واقع روی کار آمدن زلنسکی در سال 2019 در شرایطی رخ داد که در طول سال‌های بعد از جدایی شبه‌جزیره کریمه تا آغاز جنگ تمام‌عیار روسیه و اوکراین در سال 2022،‌ روسیه از شبه‌نظامیانی که در برخی مناطق روس‌نشین اوکراین فعالیت می‌کردند حمایت می‌کرد و البته هشدار می‌داد که پیوستن اوکراین به ناتو را تحمل نخواهد کرد؛ چراکه این مسئله را «تهدید وجودی» تلقی می‌کند و باز هم در همین دوره اشخاصی همچون مرشایمر، در این باره هشدار می‌دادند.

به بیان دیگر، مردم اوکراین به صورت عام و زلنسکی به صورت خاص،‌ نمی‌توانند از بار مسئولیت اصرار خود برای پیوستن به ناتو شانه خالی کنند چراکه هشدارهای لازم را در این باره دریافت کرده بودند. البته باید به این نکته اشاره شود که به لحاظ حقوقی، این حق مردم یک کشور است که برای پیوستن به یک پیمان منطقه‌ای یا جهانی تصمیم بگیرند، اما واقعیت مناسبات سیاسی این است که دستیابی به «حق» بدون داشتن پشتوانه «قدرت» واقعیت پیدا نمی‌کند.

موضوع دیگری که باید مورد توجه باشد این است که گرچه اشخاصی همچون مرشایمر به سبب داشتن دیدگاه مستقل علمی نمی‌توانند در رسانه‌های جریان اصلی حضوری برجسته داشته باشند، اما وظیفه دولتمردان یک کشور این است که در اتخاذ تصمیم‌های خود به دیدگاه همه کارشناسان توجه کنند و خود را به گروهی خاص که معمولاً دارای گرایش‌ها و منافع سیاسی هستند، محدود نسازند و از محتوای رسانه‌های اجتماعی نیز برای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری استفاده کنند.

بنابراین، زلنسکی به نمایندگی از مردم اوکراین در کوتاه ماندن دیوارش مسئول است و همین وضعیتی است که او را در موقعیت فتاده‌ای قرار داده که هر رهگذری را برای پای زدن وسوسه می‌کند. البته رهگذران عرصه سیاست که او را مورد نوازش قرار می‌دهند باید به این نکته بیندیشند که ممکن است روزی خود در چنین موقعیتی قرار گیرند و دست نامرد روزگار آنان را نیز نوازش کند.

23302