شناسهٔ خبر: 71723453 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

برگرفته از کتاب «فرانکلین روزولت: طرح نو و جنگ»؛

روزولت چطور اقتصاد آمریکا را نجات داد؟

تا ماه مارس، سه‌چهارم بانک‌ها فعالیت خود را متوقف و دولت‌های اروپایی به‌سرعت ذخایر مالی خود را از بانک‌های آمریکایی خارج کردند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرتضی میرحسینی در  اعتماد نوشت: نوشته‌اند اصلاحاتش را با حمله‌ای تمام‌عیار به بانک‌ها شروع کرد. مصمم به تدبیر بحران اقتصادی بود و نخستین گام را در نخستین روز کاری‌اش (در پنجم مارس ۱۹۳۳ میلادی [۱۴ اسفند ۱۳۱۱]) با دستور به تعطیلی همه بانک‌ها برداشت. شاید انتخاب دیگری هم نداشت. حتی پیش از آن‌که دولت را به دست بگیرد، نشانه‌های سقوط نظام بانکی آشکار شده بودند.‌ ام. جی. هیل در کتاب «فرانکلین روزولت: طرح نو و جنگ» می‌نویسد: «در زمستان ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳ اولین مظاهر سرمایه‌داری آمریکا، یعنی بانک‌های کشور، یکی پس از دیگری سقوط کردند و فرمانداران ایالتی با اعلام تعطیلات عمومی (تعطیلات بانکی) به صرافت رفع آثار فاجعه افتادند.

تا ماه مارس، سه‌چهارم بانک‌ها فعالیت خود را متوقف و دولت‌های اروپایی به‌سرعت ذخایر مالی خود را از بانک‌های آمریکایی خارج کردند. ساعاتی قبل از ادای سوگند روزولت، کار به جایی کشید که حتی دو ایالت ثروتمند نیویورک و ایلینوی بانکداری را به حالت تعلیق درآوردند و بازارهای بورس نیویورک و شیکاگو تعطیل شدند. فروپاشی نظام بانکی چنان بود که کسب‌وکارها را با تهدید توقف ناگهانی مواجه کرد. ظاهرا چیزی نمانده بود که نظام سرمایه‌داری آمریکا در عین ناباوری به اقتصادی تهاتری مبدل شود. از منظر آرتور کراک، ستون‌نویس مشهور آمریکایی، وضعیت واشنگتن شبیه پایتختی بود که در گیرودار جنگ به محاصره درآمده باشد.»

البته همان زمان بسیاری می‌گفتند که کرم از خود بانک‌هاست و رکود و بحران و همه مشکلات ریز و درشت همراه آن، مستقیم یا غیرمستقیم به بانکدارها (و تاجران بزرگی که همدستشان هستند) برمی‌گردد. همان روزها، روزنامه‌نگاری به نام جورج سوکولسکی در تحلیلی درباره افکار عمومی ایالات متحده نوشت: «هیچ بانکداری، هیچ کارخانه‌دار بزرگی، هیچ رئیس دانشگاهی چنان محبوب نبوده است که نظر احترام مردم را برانگیزد.»

احتمالا روزولت با سوکولسکی هم‌نظر نبود و خصومتی هم با بانکدارها و صاحبان کارخانه‌ها نداشت، اما معتقد بود بدون تغییر در نظام بانکی از پس بحران اقتصادی برنمی‌آید و نمی‌تواند برنامه‌اش را (که «طرح نو» خوانده شد) پیش ببرد.

«واکنش روزولت به بحران‌های بانکی، گویای بخشی از اهداف طرح نو بود. در عین حال، این اقدامات هم سریع بود، هم مهیج، هم مطابق قانون اساسی و هم محافظه‌کارانه. برخلاف تصور پاره‌ای افراد، او راه دیکتاتوری را در پیش نگرفت و ملی کردن بانک‌ها را در دستور کار قرار نداد. در ۵ مارس، یعنی در نخستین روز فعالیت رسمی خود در مقام رئیس‌جمهور، بانک‌ها را تعطیل اعلام کرد. بدین‌ترتیب، فرصت یافت تا مقدمات قانون بانک‌ها را فراهم سازد و در ۹ مارس لایحه مدنظر خود را به کنگره فرستاد. این لایحه در کمتر از هشت ساعت از تصویب کنگره گذشت (کنگره معمولا سخت‌گیری به خرج می‌داد) و امضای رئیس‌جمهور پای آن آمد. سه روز بعد، شب یکشنبه، روزولت در اولین برنامه رادیویی گپ‌وگفت با ملت سخن گفت و به شهروندان اطمینان داد که هیچ خطری سپرده‌های مالی آنان را تهدید نمی‌کند. پیرو سخنان او، یک روز بعد، بانک‌های بزرگ شروع به فعالیت کردند. سپرده‌ها مجددا به صندوق بانک‌ها سرازیر شد و بحران ناگهانی پایان یافت. دیری نگذشت که اکثر بانک‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند.»

البته برنامه اصلاحی روزولت - متفاوت با آن‌چه آن زمان به نظر می‌رسید، چندان هم عمیق و بنیادی نبود. حتی قانون جدید بانکداری را هم با کمک گروهی از همان بانکداران بدنام نوشته بودند. اما نه می‌شد موفقیت روزولت در اجرای آن را انکار کرد و نه تاثیرش بر نجات نظام اقتصادی آمریکا را نادیده گرفت. حداقلش این‌که اعتماد عمومی به بانک‌ها برگشت و شرایط بهتری برای برداشتن گام‌های بعدی طرح نو مهیا شد. همچنین بسیاری از مردم آمریکا احساس کردند که او در عمل به وعده‌ها و تحقق شعارهای انتخاباتی‌اش جدی و راسخ است و برای مقابله با بحران و تدبیر مشکلات، برنامه‌های واقعا موثری دارد. همین نگاه مثبت (و افزایش محبوبیت و تقویت پشتوانه مردمی‌اش) هم بود که برای ادامه مسیر ریاست‌جمهوری به دادش رسید. هم گذر از تنگناها و موانع بعدی را برای او ممکن کرد و هم ظرفیت تحمل جامعه در مواجهه با خطاهایش را بالاتر برد.

۲۵۹