شناسهٔ خبر: 71720858 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

به بهانه واقعه ۱۴ اسفند ۱۳۵۹

دوئل در دانشگاه

بنی‌صدر چند قبضه کارد و زنجیر و یک کلت را که گفته شد از دستگیرشدگان به دست آمده است به مردم نشان داد و كارت شناسايی آن‌ها از تريبون قرائت گرديد؛ اما در این مراسم هرگز از اعضای گروه‌های پیکار، مجاهدین خلق، فدایی و سایر گروه‌های ضد انقلاب، به عنوان اخلالگر نام برده نشد.

صاحب‌خبر -

حضور نیروهای انقلابی و جریان ضد انقلاب، در مراسم سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه تهران در روز ۱۴ اسفند ۵۹ که مصادف با سالگرد فوت دکتر محمد مصدق بود، به درگیری بین دو طرف منجر شد. در اين غائله، همراهان بنی‌صدر علاوه بر زمينه‌سازی‌ها و برنامه‌ریزی‌های از پیش انجام شده، به تجهيز طرفداران خود به سلاح‌های گرم و سرد پرداخته بودند.

مخالفان و موافقان بنی‌صدر که در این مراسم حضور یافته بودند، پیوسته شعارهای تحریک‌آمیزی بر ضد یکدیگر سردادند. در این هنگام عده‌ای با حمله به حاضران قصد برهم‌ زدن جلسه‌ سخنرانی را داشتند که با افزایش درگیری‌ها بین حامیان و مخالفان رئیس‌جمهور، ناگهان بنی‌صدر که در حال سخنرانی بود برخی از نهادهای انقلابی از قبیل کمیته‌های انقلاب اسلامی را مسئول آشوب در سخنرانی خود اعلام کرد و آن‌ها را چماقدار معرفی نمود. در این میان عده‌ای از اعضای سازمان مجاهدین خلق و طرفداران بنی‌صدر با شعارهایی بر ضد برخی از مقامات ازجمله آیت‌الله بهشتی و حزب جمهوری اسلامی به‌ طرف مقابل حمله و شروع به زد و خورد با آن‌ها کردند.

دوئل در دانشگاه

 

بنی‌صدر در سخنرانی خود در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، به تحريک طرفدارانش مبادرت نمود و به صورت مکرر، اين جمله را تکرار مي کرد که: «عده‌ای برای اخلال اين‌جا آمده‌اند، اگر دست از اخلال برندارند من از شما مردم خواهم خواست چماق به دستانی را که می‌خواهند جمهوری را به لجن بکشند، تنبيه کنيد.» در همين روز، گارد رياست جمهوری، به همراه ميليشيای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و عده‌ای با پوشيدن لباسی شبيه لباس پاسداران و افراد حزب‌اللهی، در حالی که از چند روز قبل آماده شده بودند؛ به نيروهای انقلابی، حمله بردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در اين ميان حتی تعدادی از آنان را نيز بازداشت کردند.

بنی‌صدر چند قبضه کارد و زنجیر و یک کلت را که گفته شد از دستگیرشدگان به دست آمده است به مردم نشان داد و كارت شناسايی آن‌ها از تريبون قرائت گرديد؛ اما در این مراسم هرگز از اعضای گروه‌های پیکار، مجاهدین خلق، فدایی و سایر گروه‌های ضد انقلاب، به عنوان اخلالگر نام برده نشد.

پخش مستقیم این مراسم از تلویزیون و نشان دادن ضرب و جرح نیروهای انقلابی و پرت کردن خانم‌ها از بلندی‌های اطراف میدان مراسم، که همراه با شعارهای ضد انقلابی مجاهدین خلق صورت می‌گرفت؛ خشم عمومی را بر ضد رئیس‌جمهور و هوادارانش برانگیخت.

 

دوئل در دانشگاه

 

واقعه‌ ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، در دانشگاه تهران از آن رو که نشان دهنده‌ نزدیکی مخاطره آمیز بنی‌صدر و ائتلاف ضد انقلاب بود و قصد تنش‌زایی بنی‌صدر را آشکار می‌کرد، با واکنش بسیار شدید نیروهای خط امام روبه رو شد. 

اعترافات يكی از اعضای سازمان مجاهدین خلق پس از دستگيری، خود گواه این مدعاست که سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب، قصد کسب قدرت و حاکمیت به نفع خود را در سر می‌پروراند: «بعد از انقلاب (شايد در فروردين ۵۸) بود كه يک بار جابرزاده انصاری تحليل می‌كرد كه تا ۳ ماه ديگر آيت‌الله خمينی حكم تكفير ما را صادر می‌کند و ما مجبور به مبارزه مسلحانه مثل دوران شاه خواهيم شد. مدتی گذشت. در تابستان ۵۸ دوباره او را ديدم و گفت: در پاييز ۵۸ قرار است رژيم با ما برخورد كند و مبارزه ما شكل ديگری پيدا مي كند. ماه‌ها گذشت و خبری از برخورد نظام نشد، ولی سازمان در پروسه كوتاه‌مدت، هرچند وقت يک بار، شكل سازماندهی را عوض می‌كرد و معتقد بود كه می‌بايست با نظام به توازن قوا برسيم تا بتوانيم اراده خود را بر او تحميل كنيم. همچنين سازمان و خصوصاً رجوی به اعضای مركزيت چنين تحليل می‌داد كه رژيم ملاها قادر بر سيستم‌سازی نبوده و قدرت حلّ مشكلات سياسي ـ نظامي را نداشته و مردم را از دست می‌دهد و در روابط بين‌المللی محلي از اعراب ندارد. بعد از چند ماه از پيروزی انقلاب، سران سازمان اقدام به چينش نيرو در ارگان‌ها نمودند، در راديو، تلويزيون، ارتش، سپاه، بيت امام و وزارتخانه‌ها، افرادی كه هوادار بودند، در اين ارگان‌ها وارد شدند و طبق توصيه سازمان، به صورت مخفی با بخش امنيت و يا اطلاعات ويژه تماس داشتند. از طرف ديگر جمع آوری سلاح و تأسيس انبارهای جديد و نقل و انتقال سلاح‌ها و مهمات (خصوصا بعد از تير ۵۹، در شروع فاز سياسی ـ نظامی) آغاز شد. قبلا مركزيت مترصد فرصتی بود كه به طور مشروع ارتش خلقی تشكيل دهد تا به توازن قوا با نظام دسترسی پيدا كند. قضيه ۱۳ آبان و تسخير لانه جاسوسی، و بعدا مسئله احتمال حمله آمريكا، اين فرصت را در فضای سياسی آن موقع كشور برای سازمان مهيا كرد كه بخش «ميليشيا» را تشكيل دهد. از اين موقع به بعد، سازمان اميد به پيروزی داشت. مكررا احتمال برخورد نظامی با جمهوری اسلامی را به ما گوشزد می‌كردند و ما به نيروهای تحت امر، مرتبا آماده‌باش می‌داديم. شناسايی مراكز كميته و سپاه و ارگان‌های انقلابی نظام شروع شده بود و مستمرا اخباری از درون نظام به گوش ما می‌رسيد كه حاكی از وجود نفوذی‌ها در درون نظام است. سازمان، به اميد اطلاعاتِ آن‌ها، طرح‌ريزی می‌كرد. در مخاصمات سياسی سازمان دنبال وجه مشروع مبارزه قطعي می‌گشت. با پذيرش بنی‌صدر برای ائتلاف مخفی با سازمان، ليبراليسم كه وجه قابل توجه حاكميت ]ریاست‌جمهوری[ بود و تعداد زيادی از مناصب و پست‌ها را اشغال كرده بود به خدمت سازمان درآمد. بعد از ماجرای ۱۴ اسفند، كه بعضی گروه‌ها مانند جنبش مسلمانان مبارز از سازمان بريدند، قسم ]گروه‌های[ ديگری به سمت سازمان آمدند؛ مثل اتحاديه كمونيست‌ها، حزب رنجبران، و تا حدی پيكار و حزب دموكرات، و جناح‌هايی از جبهه ملی.»

 

دوئل در دانشگاه

 

نحوه مدیریت امام در مواجهه با جریان ۱۴اسفند

حضرت امام که تا آن زمان در مقابل جنجال‌آفرینی بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق سکوت و مدارا کرده بودند، ضمن سخنانی، آن‌ها را به تلاش برای حذف روحانیت متهم ساختند و آینده‌ آن‌ها را پیش‌بینی نمودند:

«جريان‌هايى در كار است كه روحانيون را در چشم مردم يک نحو ديگرى جلوه بدهند... اين‌هايى كه از روحانيون انتقاد می‌‏كنند كجا هستند، در كدام زاويه هستند، كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‌‏ها را به غارت بردند، و الآن هم اسلحه‌‏ها در دست آن‌هاست، و آن روز كه جنگ بود آن‌ها كنار نشستند و منتظر اين‌‏اند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و ملحق به آن‌ها بشوند.»

ايشان سعی کردند با توجه به شرایط خاص جامعه، با تداوم بی‌طرفي خودشان، جامعه را در حالت تعادل نگهدارند؛ اما با توجه به ضرورت اجرای قانون، آیت‌الله «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی» دادستان کل کشور را مأمور رسیدگی قضایی سریع و قاطع به این واقعه کردند.

 

دوئل در دانشگاه

 

امام (ره) در ۱۶ اسفند ۱۳۵۹، در واکنش به جریان ۱۴ اسفند، در قسمتی از پاسخ به تلگراف آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» فرمودند: «با خواست خداوند تعالى با اين‌گونه مخالفت‌هاى با اسلام، برخورد شديد خواهد شد، و به دستگاه قضايى گفته‌‏ام كه قضيه را تعقيب و مجرمين و محركين را شناسايى و محاكمه كنند و نتيجه را به اينجانب اطلاع دهند تا تكليف آنان به حسب موازين اسلامى معين شود. بايد گروه‌ها و دسته‏‌هاى منحرف سياسى و غيرسياسى بدانند كه من با احساس تكليف، با آنان برخورد اسلامى و حدود اسلامى می‌كنم و به شرارت‌هاى ضد اسلامى خاتمه می‌‏دهم.»

 

منبع: کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

حضور نیروهای انقلابی و جریان ضد انقلاب، در مراسم سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه تهران در روز ۱۴ اسفند ۵۹ که مصادف با سالگرد فوت دکتر محمد مصدق بود، به درگیری بین دو طرف منجر شد. در اين غائله، همراهان بنی‌صدر علاوه بر زمينه‌سازی‌ها و برنامه‌ریزی‌های از پیش انجام شده، به تجهيز طرفداران خود به سلاح‌های گرم و سرد پرداخته بودند.

حضور نیروهای انقلابی و جریان ضد انقلاب، در مراسم سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه تهران در روز ۱۴ اسفند ۵۹ که مصادف با سالگرد فوت دکتر محمد مصدق بود، به درگیری بین دو طرف منجر شد. در اين غائله، همراهان بنی‌صدر علاوه بر زمينه‌سازی‌ها و برنامه‌ریزی‌های از پیش انجام شده، به تجهيز طرفداران خود به سلاح‌های گرم و سرد پرداخته بودند.

مخالفان و موافقان بنی‌صدر که در این مراسم حضور یافته بودند، پیوسته شعارهای تحریک‌آمیزی بر ضد یکدیگر سردادند. در این هنگام عده‌ای با حمله به حاضران قصد برهم‌ زدن جلسه‌ سخنرانی را داشتند که با افزایش درگیری‌ها بین حامیان و مخالفان رئیس‌جمهور، ناگهان بنی‌صدر که در حال سخنرانی بود برخی از نهادهای انقلابی از قبیل کمیته‌های انقلاب اسلامی را مسئول آشوب در سخنرانی خود اعلام کرد و آن‌ها را چماقدار معرفی نمود. در این میان عده‌ای از اعضای سازمان مجاهدین خلق و طرفداران بنی‌صدر با شعارهایی بر ضد برخی از مقامات ازجمله آیت‌الله بهشتی و حزب جمهوری اسلامی به‌ طرف مقابل حمله و شروع به زد و خورد با آن‌ها کردند.

مخالفان و موافقان بنی‌صدر که در این مراسم حضور یافته بودند، پیوسته شعارهای تحریک‌آمیزی بر ضد یکدیگر سردادند. در این هنگام عده‌ای با حمله به حاضران قصد برهم‌ زدن جلسه‌ سخنرانی را داشتند که با افزایش درگیری‌ها بین حامیان و مخالفان رئیس‌جمهور، ناگهان بنی‌صدر که در حال سخنرانی بود برخی از نهادهای انقلابی از قبیل کمیته‌های انقلاب اسلامی را مسئول آشوب در سخنرانی خود اعلام کرد و آن‌ها را چماقدار معرفی نمود. در این میان عده‌ای از اعضای سازمان مجاهدین خلق و طرفداران بنی‌صدر با شعارهایی بر ضد برخی از مقامات ازجمله آیت‌الله بهشتی و حزب جمهوری اسلامی به‌ طرف مقابل حمله و شروع به زد و خورد با آن‌ها کردند.

دوئل در دانشگاه

دوئل در دانشگاه دوئل در دانشگاه

 

بنی‌صدر در سخنرانی خود در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، به تحريک طرفدارانش مبادرت نمود و به صورت مکرر، اين جمله را تکرار مي کرد که: «عده‌ای برای اخلال اين‌جا آمده‌اند، اگر دست از اخلال برندارند من از شما مردم خواهم خواست چماق به دستانی را که می‌خواهند جمهوری را به لجن بکشند، تنبيه کنيد.» در همين روز، گارد رياست جمهوری، به همراه ميليشيای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و عده‌ای با پوشيدن لباسی شبيه لباس پاسداران و افراد حزب‌اللهی، در حالی که از چند روز قبل آماده شده بودند؛ به نيروهای انقلابی، حمله بردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در اين ميان حتی تعدادی از آنان را نيز بازداشت کردند.

بنی‌صدر در سخنرانی خود در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، به تحريک طرفدارانش مبادرت نمود و به صورت مکرر، اين جمله را تکرار مي کرد که: «عده‌ای برای اخلال اين‌جا آمده‌اند، اگر دست از اخلال برندارند من از شما مردم خواهم خواست چماق به دستانی را که می‌خواهند جمهوری را به لجن بکشند، تنبيه کنيد.» در همين روز، گارد رياست جمهوری، به همراه ميليشيای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و عده‌ای با پوشيدن لباسی شبيه لباس پاسداران و افراد حزب‌اللهی، در حالی که از چند روز قبل آماده شده بودند؛ به نيروهای انقلابی، حمله بردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در اين ميان حتی تعدادی از آنان را نيز بازداشت کردن ۱۴ د.

بنی‌صدر چند قبضه کارد و زنجیر و یک کلت را که گفته شد از دستگیرشدگان به دست آمده است به مردم نشان داد و كارت شناسايی آن‌ها از تريبون قرائت گرديد؛ اما در این مراسم هرگز از اعضای گروه‌های پیکار، مجاهدین خلق، فدایی و سایر گروه‌های ضد انقلاب، به عنوان اخلالگر نام برده نشد.

بنی‌صدر چند قبضه کارد و زنجیر و یک کلت را که گفته شد از دستگیرشدگان به دست آمده است به مردم نشان داد و كارت شناسايی آن‌ها از   تريبون قرائت گرديد؛ اما در این مراسم هرگز از اعضای گروه‌های پیکار، مجاهدین خلق، فدایی و سایر گروه‌های ضد انقلاب، به عنوان اخلالگر نام برده نشد .

پخش مستقیم این مراسم از تلویزیون و نشان دادن ضرب و جرح نیروهای انقلابی و پرت کردن خانم‌ها از بلندی‌های اطراف میدان مراسم، که همراه با شعارهای ضد انقلابی مجاهدین خلق صورت می‌گرفت؛ خشم عمومی را بر ضد رئیس‌جمهور و هوادارانش برانگیخت.

پخش مستقیم این مراسم از تلویزیون و نشان دادن ضرب و جرح نیروهای انقلابی و پرت کردن خانم‌ها از بلندی‌های اطراف میدان مراسم، که همراه با شعارهای ضد انقلابی مجاهدین خلق صورت می‌گرفت؛ خشم عمومی را بر ضد رئیس‌جمهور و هوادارانش برانگیخت.

 

دوئل در دانشگاه

دوئل در دانشگاه دوئل در دانشگاه

 

واقعه‌ ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، در دانشگاه تهران از آن رو که نشان دهنده‌ نزدیکی مخاطره آمیز بنی‌صدر و ائتلاف ضد انقلاب بود و قصد تنش‌زایی بنی‌صدر را آشکار می‌کرد، با واکنش بسیار شدید نیروهای خط امام روبه رو شد. 

واقعه‌ ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، در دانشگاه تهران از آن رو که نشان دهنده‌ نزدیکی مخاطره آمیز بنی‌صدر و ائتلاف ضد انقلاب بود و قصد تنش‌زایی بنی‌صدر را آشکار می‌کرد، با واکنش بسیار شدید نیروهای خط امام روبه رو شد.  ۱۴

اعترافات يكی از اعضای سازمان مجاهدین خلق پس از دستگيری، خود گواه این مدعاست که سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب، قصد کسب قدرت و حاکمیت به نفع خود را در سر می‌پروراند: «بعد از انقلاب (شايد در فروردين ۵۸) بود كه يک بار جابرزاده انصاری تحليل می‌كرد كه تا ۳ ماه ديگر آيت‌الله خمينی حكم تكفير ما را صادر می‌کند و ما مجبور به مبارزه مسلحانه مثل دوران شاه خواهيم شد. مدتی گذشت. در تابستان ۵۸ دوباره او را ديدم و گفت: در پاييز ۵۸ قرار است رژيم با ما برخورد كند و مبارزه ما شكل ديگری پيدا مي كند. ماه‌ها گذشت و خبری از برخورد نظام نشد، ولی سازمان در پروسه كوتاه‌مدت، هرچند وقت يک بار، شكل سازماندهی را عوض می‌كرد و معتقد بود كه می‌بايست با نظام به توازن قوا برسيم تا بتوانيم اراده خود را بر او تحميل كنيم. همچنين سازمان و خصوصاً رجوی به اعضای مركزيت چنين تحليل می‌داد كه رژيم ملاها قادر بر سيستم‌سازی نبوده و قدرت حلّ مشكلات سياسي ـ نظامي را نداشته و مردم را از دست می‌دهد و در روابط بين‌المللی محلي از اعراب ندارد. بعد از چند ماه از پيروزی انقلاب، سران سازمان اقدام به چينش نيرو در ارگان‌ها نمودند، در راديو، تلويزيون، ارتش، سپاه، بيت امام و وزارتخانه‌ها، افرادی كه هوادار بودند، در اين ارگان‌ها وارد شدند و طبق توصيه سازمان، به صورت مخفی با بخش امنيت و يا اطلاعات ويژه تماس داشتند. از طرف ديگر جمع آوری سلاح و تأسيس انبارهای جديد و نقل و انتقال سلاح‌ها و مهمات (خصوصا بعد از تير ۵۹، در شروع فاز سياسی ـ نظامی) آغاز شد. قبلا مركزيت مترصد فرصتی بود كه به طور مشروع ارتش خلقی تشكيل دهد تا به توازن قوا با نظام دسترسی پيدا كند. قضيه ۱۳ آبان و تسخير لانه جاسوسی، و بعدا مسئله احتمال حمله آمريكا، اين فرصت را در فضای سياسی آن موقع كشور برای سازمان مهيا كرد كه بخش «ميليشيا» را تشكيل دهد. از اين موقع به بعد، سازمان اميد به پيروزی داشت. مكررا احتمال برخورد نظامی با جمهوری اسلامی را به ما گوشزد می‌كردند و ما به نيروهای تحت امر، مرتبا آماده‌باش می‌داديم. شناسايی مراكز كميته و سپاه و ارگان‌های انقلابی نظام شروع شده بود و مستمرا اخباری از درون نظام به گوش ما می‌رسيد كه حاكی از وجود نفوذی‌ها در درون نظام است. سازمان، به اميد اطلاعاتِ آن‌ها، طرح‌ريزی می‌كرد. در مخاصمات سياسی سازمان دنبال وجه مشروع مبارزه قطعي می‌گشت. با پذيرش بنی‌صدر برای ائتلاف مخفی با سازمان، ليبراليسم كه وجه قابل توجه حاكميت ]ریاست‌جمهوری[ بود و تعداد زيادی از مناصب و پست‌ها را اشغال كرده بود به خدمت سازمان درآمد. بعد از ماجرای ۱۴ اسفند، كه بعضی گروه‌ها مانند جنبش مسلمانان مبارز از سازمان بريدند، قسم ]گروه‌های[ ديگری به سمت سازمان آمدند؛ مثل اتحاديه كمونيست‌ها، حزب رنجبران، و تا حدی پيكار و حزب دموكرات، و جناح‌هايی از جبهه ملی.»

اعترافات يكی از اعضای سازمان مجاهدین خلق پس از دستگيری، خود گواه این مدعاست که سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب، قصد کسب قدرت و حاکمیت به نفع خود را در سر می‌پروراند: «بعد از انقلاب (شايد در فروردين ۵۸) بود كه يک بار جابرزاده انصاری تحليل می‌كرد كه تا ۳ ماه ديگر آيت‌الله خمينی حكم تكفير ما را صادر می‌کند و ما مجبور به مبارزه مسلحانه مثل دوران شاه خواهيم شد. مدتی گذشت. در تابستان ۵۸ دوباره او را ديدم و گفت : در پاييز ۵۸ قرار است رژيم با ما برخورد كند و مبارزه ما شكل ديگری پيدا مي كند. ماه‌ها گذشت و خبری از برخورد نظام نشد، ولی سازمان در پروسه كوتاه‌مدت، هرچند وقت يک بار، شكل سازماندهی را عوض می‌كرد و معتقد بود كه می‌بايست با نظام به توازن قوا برسيم تا بتوانيم اراده خود را بر او تحميل كنيم. همچنين سازمان و خصوصاً رجوی به اعضای مركزيت چنين تحليل می‌داد كه رژيم ملاها قادر بر سيستم‌سازی نبوده و قدرت حلّ مشكلات سياسي ـ نظامي را نداشته و مردم را از دست می‌دهد و در روابط بين‌المللی محلي از اعراب ندارد. بعد از چند ماه از پيروزی انقلاب، سران سازمان اقدام به چينش نيرو در ارگان‌ها نمودند، در راديو، تلويزيون، ارتش، سپاه، بيت امام و وزارتخانه‌ها، افرادی كه هوادار بودند، در اين ارگان‌ها وارد شدند و طبق توصيه سازمان، به صورت مخفی با بخش امنيت و يا اطلاعات ويژه تماس داشتند در پاييز ۵۸ قرار است رژيم با ما برخورد كند و مبارزه ما شكل ديگری پيدا مي كند . از طرف ديگر جمع آوری سلاح و تأسيس انبارهای جديد و نقل و انتقال سلاح‌ها و مهمات (خصوصا بعد از تير ۵۹، در شروع فاز سياسی ـ نظامی) آغاز شد. ۵۹   قبلا مركزيت مترصد فرصتی بود كه به طور مشروع ارتش خلقی تشكيل دهد تا به توازن قوا با نظام دسترسی پيدا كند. قضيه ۱۳ آبان و تسخير لانه جاسوسی، و بعدا مسئله احتمال حمله آمريكا، اين فرصت را در فضای سياسی آن موقع كشور برای سازمان مهيا كرد كه بخش «ميليشيا» را تشكيل دهد. از اين موقع به بعد، سازمان اميد به پيروزی داشت. مكررا احتمال برخورد نظامی با جمهوری اسلامی را به ما گوشزد می‌كردند و ما به نيروهای تحت امر، مرتبا آماده‌باش می‌داديم. شناسايی مراكز كميته و سپاه و ارگان‌های انقلابی نظام شروع شده بود و مستمرا اخباری از درون نظام به گوش ما می‌رسيد كه حاكی از وجود نفوذی‌ها در درون نظام است. سازمان، به اميد اطلاعاتِ آن‌ها، طرح‌ريزی می‌كرد. در مخاصمات سياسی سازمان دنبال وجه مشروع مبارزه قطعي می‌گشت. با پذيرش بنی‌صدر برای ائتلاف مخفی با سازمان، ليبراليسم كه وجه قابل توجه حاكميت  ] ریاست‌جمهوری [ بود و تعداد زيادی از مناصب و پست‌ها را اشغال كرده بود به خدمت سازمان درآمد. بعد از ماجرای ۱۴ اسفند، كه بعضی گروه‌ها مانند جنبش مسلمانان مبارز از سازمان بريدند، قسم  ۱۴ جنبش مسلمانان مبارز ] گروه‌های [ ديگری به سمت سازمان آمدند؛ مثل اتحاديه كمونيست‌ها، حزب رنجبران، و تا حدی پيكار و حزب دموكرات، و جناح‌هايی از جبهه ملی.» اتحاديه كمونيست‌ها حزب رنجبران پيكار حزب دموكرات جبهه ملی.

 

دوئل در دانشگاه

دوئل در دانشگاه دوئل در دانشگاه

 

نحوه مدیریت امام در مواجهه با جریان ۱۴اسفند

نحوه مدیریت امام در مواجهه با جریان ۱۴اسفند

حضرت امام که تا آن زمان در مقابل جنجال‌آفرینی بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق سکوت و مدارا کرده بودند، ضمن سخنانی، آن‌ها را به تلاش برای حذف روحانیت متهم ساختند و آینده‌ آن‌ها را پیش‌بینی نمودند:

حضرت امام که تا آن زمان در مقابل جنجال‌آفرینی بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق سکوت و مدارا کرده بودند، ضمن سخنانی، آن‌ها را به تلاش برای حذف روحانیت متهم ساختند و آینده‌ آن‌ها را پیش‌بینی نمودند:

«جريان‌هايى در كار است كه روحانيون را در چشم مردم يک نحو ديگرى جلوه بدهند... اين‌هايى كه از روحانيون انتقاد می‌‏كنند كجا هستند، در كدام زاويه هستند، كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‌‏ها را به غارت بردند، و الآن هم اسلحه‌‏ها در دست آن‌هاست، و آن روز كه جنگ بود آن‌ها كنار نشستند و منتظر اين‌‏اند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و ملحق به آن‌ها بشوند.»

«جريان‌هايى در كار است كه روحانيون را در چشم مردم يک نحو ديگرى جلوه بدهند... اين‌هايى كه از روحانيون انتقاد می‌‏كنند كجا هستند، در كدام زاويه هستند، كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‌‏ها را به غارت بردند، و الآن هم اسلحه‌‏ها در دست آن‌هاست، و آن روز كه جنگ بود آن‌ها كنار نشستند و منتظر اين‌‏اند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و ملحق به آن‌ها بشوند.»

ايشان سعی کردند با توجه به شرایط خاص جامعه، با تداوم بی‌طرفي خودشان، جامعه را در حالت تعادل نگهدارند؛ اما با توجه به ضرورت اجرای قانون، آیت‌الله «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی» دادستان کل کشور را مأمور رسیدگی قضایی سریع و قاطع به این واقعه کردند.

ايشان سعی کردند با توجه به شرایط خاص جامعه، با تداوم بی‌طرفي خودشان، جامعه را در حالت تعادل نگهدارند؛ اما با توجه به ضرورت اجرای قانون، آیت‌الله «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی» دادستان کل کشور را مأمور رسیدگی قضایی سریع و قاطع به این واقعه کردند.

 

دوئل در دانشگاه

دوئل در دانشگاه دوئل در دانشگاه

 

امام (ره) در ۱۶ اسفند ۱۳۵۹، در واکنش به جریان ۱۴ اسفند، در قسمتی از پاسخ به تلگراف آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» فرمودند: «با خواست خداوند تعالى با اين‌گونه مخالفت‌هاى با اسلام، برخورد شديد خواهد شد، و به دستگاه قضايى گفته‌‏ام كه قضيه را تعقيب و مجرمين و محركين را شناسايى و محاكمه كنند و نتيجه را به اينجانب اطلاع دهند تا تكليف آنان به حسب موازين اسلامى معين شود. بايد گروه‌ها و دسته‏‌هاى منحرف سياسى و غيرسياسى بدانند كه من با احساس تكليف، با آنان برخورد اسلامى و حدود اسلامى می‌كنم و به شرارت‌هاى ضد اسلامى خاتمه می‌‏دهم.»

امام (ره) در ۱۶ اسفند ۱۳۵۹، در واکنش به جریان ۱۴ اسفند، در قسمتی از پاسخ به تلگراف آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» فرمودند: «با خواست خداوند تعالى با اين‌گونه مخالفت‌هاى با اسلام، برخورد شديد خواهد شد، و به دستگاه قضايى گفته‌‏ام كه قضيه را تعقيب و مجرمين و محركين را شناسايى و محاكمه كنند و نتيجه را به اينجانب اطلاع دهند تا تكليف آنان به حسب موازين اسلامى معين شود. بايد گروه‌ها و دسته‏‌هاى منحرف سياسى و غيرسياسى بدانند كه من با احساس تكليف، با آنان برخورد اسلامى و حدود اسلامى می‌كنم و به شرارت‌هاى ضد اسلامى خاتمه می‌‏دهم.» ۱۴

 

 

منبع: کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

منبع: کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی منبع: کتاب تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی