به گزارش ایکنا، اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت دانشگاه امام صادق(ع) و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران با حمایت دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت و همکاری فرهنگستان علوم پزشکی «دومین مدرسه رمضانی شفاء: گذری بر یافتههای علمی در الهیات سلامت» را طی ماه مبارک رمضان سال جاری برگزار میکند.
اولین نشست این دوره با موضوع «شاخصهای سلامت معنوی در قرآن و حدیث» با سخنرانی مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شب گذشته 14 اسفندماه برگزار شد.
در این نشست حامد آرضائی، رئیس اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت با اشاره به اینکه مطالعات میان رشتهای دین و سلامت ملاحظات ویژهای دارد که معمولاً در ادبیات امروزی ما ایرانیان کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین مسئله موجب شده راههای نادرستی در این مسیر پیموده شود، گفت: بر همین اساس تصمیم گرفته شد گامهایی در این مسیر برداشته شده و نشستهایی برگزار شود.
وی از اساتید دعوت کرد که با همکاری و همفکری در این زمینه گامهای بلندتری برداریم و اعلام کرد: مطالب مطرح شده در نشستهای سال گذشته و امسال در سایت سایت فلسفه و تاریخ پزشکی منعکس میشود.
امیرحسین جمشیدی، رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب ایرانی و مکمل نیز گفت: زیرمجموعه وزارت بهداشت هستیم و بیشتر افرادی که در این مؤسسه به بررسی مباحث تاریخ پزشکی میپردازند، جزو اعضای هیئت علمی دانشگاهها هستند.
وی اظهار امیدواری کرد مباحث بین رشتهای بین وزارت علوم و بهداشت ادامه داشته باشد.
در ادامه این نشست، مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو گروه سلامت معنوی فرهنگستان علوم پزشکی ایران مبحث خود با عنوان «شاخصهای سلامت معنوی» را مطرح کرد که در ادامه میخوانید: مقوله سلامت معنوی برای ایرانیان اصطلاح جدیدی است که حدود دو دهه به صورت جدی مورد مطالعه قرار گرفته و در این دو دهه ادبیات نسبتاً خوبی در خصوص آن ایجاد شده است. همچنین کتابهای مستقلی در مقوله سلامت معنوی چاپ شده و یا در دست چاپ است. مجله تخصصی نیز با همین محور منتشر میشود؛ به همین دلیل ترجیح میدهم برای آشنایی دوستان چند کتاب را در این زمینه معرفی کنم.
3 کتاب در حوزه سلامت معنوی
کتاب «آشنایی با سلامت معنوی» ویژه آموزش عالی حوزه سلامت، یک درسنامه است و جمعی از محققان این کتاب را تألیف کردهاند و بنده نیز یک فصل از این کتاب را تألیف کردهام و دانشجویان رشتههای اقماری پزشکی معمولاً این کتاب را به عنوان دو واحد درسی جایگزین درس معارف اسلامی میخوانند.
کتاب دوم با عنوان «مبانی و شاخصهای سلامت معنوی از منظر قرآن و نقد مادهگرایی» است که حبیبالله یوسفی آن را نوشته است. کتاب سوم کتاب «سلامت معنوی» از مسعود آذربایجانی است؛ در این کتاب مباحث سلامت معنوی از ابعاد مختلف بررسی شده است.
دو آیه 28 و 29 سوره رعد میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾ همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد (28) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند(29)» دو آیه محوری در حوزه سلامت معنوی است.
در این آیه شریفه، حداقل دو واژه وجود دارد که ارتباط مستقیمی با مقوله سلامت معنوی دارند و از کلیدواژههای سلامت معنوی محسوب میشوند. یکی از این واژهها «قلب» است که در قرآن کریم با صفات مختلفی توصیف شده است. مراد من در اینجا «قلب سلیم» است. در این آیه آمده است: «تطمئن قلوبهم بذکر الله». واژه دیگر «عمل صالح» است که یکی از کلیدهای سلامت معنوی در حوزه رفتار محسوب میشود. در اینجا نوشتهایم که در تعریف سلامت معنوی باید بیان کنیم که این مفهوم در مقابل سلامت جسمانی قرار میگیرد و در قرآن با تعابیری مانند «قلب سلیم»، «قلب منیب» و «حیات طیبه» شناخته میشود. چنانکه در آیه ۹۷ سوره نحل نیز به این موضوع اشاره شده است.
سلامت معنوی به شکل آکادمیک
بحث سلامت معنوی به شکل آکادمیک، حتی در سطح جهانی، یک بحث نسبتاً جدید است. از سال ۱۹۷۱، دانشمندان قائل به ابعاد سهگانهای برای سلامت انسان بودند که عبارت است از: سلامت جسمی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی. در سال ۱۹۷۱، اصطلاح «سلامت معنوی» برای نخستین بار توسط دیوید اموبرگ با عنوان «بهزیستی معنوی» پیشنهاد شد و مورد استقبال قرار گرفت. پس از مدتی، این مفهوم با رویکردهای مختلفی از سوی دانشمندان و بر اساس مبانی فکری متفاوت پیگیری شد. در مقوله سلامت معنوی، به طور کلی دو رویکرد وجود دارد: یکی رویکردی که سعی میکند سلامت معنوی انسان را از منظر دین و آموزههای دینی مورد بررسی قرار دهد و دیگری رویکرد غیردینی که غالباً معادل با سلامت روانی پیگیری میشود. در این رویکرد، مسائل مربوط به سلامت معنوی در حیطه دانشهایی مانند روانپزشکی، روانکاوی و رواندرمانی قرار میگیرد. این دانشها ادعایی ندارند که بر پایه آموزههای دینی میخواهند بحرانی را از انسان برطرف کنند، بلکه روشهای بالینی و تجربی خود را به کار میگیرند. در شرایطی نیز، خدمات آنها با استقبال زیادی مواجه میشود. اما آنچه که ما در این جلسه به عنوان سلامت معنوی مطرح میکنیم و کتابهایی که معرفی کردهام، متکفل سلامت معنوی با رویکرد دینی هستند و مسائل خود را از منظر دین و آموزههای دینی بیان میکنند. در ادامه، لازم است چند مقدمه دیگر را نیز بیان کنم.
در بحث سلامت، کسی سوال نمیکند و نباید بپرسد که به چه دلیل شما سالم هستید یا به چه دلیل انسان سالم است. سلامت یک امر ابتدایی برای انسان است و قرار بر این است که انسان سالم به دنیا بیاید. در صورتی که شرایط زندگی، تغذیه، رفاه و استراحت او به موقع باشد، باید سالم رشد کند و بزرگ شود. در قرآن کریم، وقتی در بُعد جسمانی انسان مطالعه میکنید، آمده است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ؛ كه ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريده ايم»(آیه چهارم سوره تین). این آیه ناظر به انسان سالم و دارای قامتی مستقل است. همچنین آمده است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿۶﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿۷﴾؛ اى انسان چه چيز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته (۶) همان كس كه تو را آفريد و [اندام] تو را درست كرد و [آنگاه] تو را سامان بخشيد(7)»(سوره انفطار).
انسان سالم و متعادل آفریده میشود و اگر کودکی معلول یا عقبافتاده به دنیا بیاید، پزشکان باید به بررسی این موضوع بپردازند. مثلاً ممکن است مراقبتهای لازم در زمان بارداری انجام نشده باشد یا شرایط انعقاد نطفه به درستی فراهم نشده باشد؛ اما اگر همه چیز به طور طبیعی پیش رود، انتظار این است که انسان سالم به دنیا بیاید، هم از لحاظ جسمانی و هم از لحاظ روحی و روانی.
تولد انسان بر پایه فطرت توحیدی
در جهانبینی دینی و اسلامی، همه ما قائل به این پیشفرض هستیم که انسان بر پایه فطرت توحیدی متولد میشود و سپس در جریان حیات، گرایشهای مختلفی به افکار و مذاهب گوناگون پیدا میکند. حدیث معروفی از پیامبر اکرم(ص) وجود دارد که فرمودند: «کل مولود یولد علی الفطره؛ هر نوزادی بر فطرت الهی متولد میشود». به تعبیر قرآن، «صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛ رنگ خدایی و چه کسی بهتر از خدا میتواند رنگآمیزی کند». روح و روان انسان با رنگآمیزی الهی آفریده میشود. سپس پیامبر(ص) میفرمایند: «اینکه کسی نصرانی، یهودی یا مجوسی میشود، تا حدی تحت تأثیر آموزههای تربیتی پدر و مادر و محیط است». هیچکس قاتل یا جانی به دنیا نمیآید. همه انسانها سالم متولد میشوند، اما به دلیل عوارضی که برای روح یا جسم پیش میآید، ممکن است به بیماریهای مختلف مبتلا شوند. زمانی که فردی به بیماری مبتلا میشود، طبیبان به فکر درمان او میافتند. بنابراین، بیماری نیاز به دلیل دارد، اما سلامت یک امر طبیعی و ابتدایی است.
سلامتی، چه سلامت معنوی، جسمی، فردی یا اجتماعی، همگی عطیه و موهبت خداوند به انسان هستند. البته این سلامتی نیاز به مراقبت و پیشگیری دارد تا آفات و مشکلاتی که ممکن است به جسم و جان انسان نفوذ کنند، از او دور بمانند. همه به صورت جدی قبول دارند که مراقبت و پیشگیری از سلامتی ضروری است.
در اینجا قصد دارم به بحث سلامت معنوی با رویکرد دینی بپردازم. وقتی از سلامت معنوی صحبت میکنیم، کلمه «معنوی» را در مقابل «مادی» قرار میدهیم. سلامت مادی همان سلامت جسمانی و فیزیکی انسان است، اما سلامت معنوی به مقوله روح و روان انسان مربوط میشود. وقتی از سلامت معنوی اسلامی صحبت میکنیم، این مفهوم مبتنی بر یک خاستگاه و مبنای مهم است. اگر کسی نسبت به این مبنا تردید کند یا آن را به چالش بکشد، ادامه مباحث ما در این زمینه ممکن نخواهد بود.
بنابراین، به عنوان شالوده بحث باید بگوییم که سلامت معنوی در اسلام مبتنی بر یک مبنای کلان است. به سادگی میتوان گفت که انسان موجودی دو بعدی است؛ مرکب از جسم و روح. خداوند تبارک و تعالی در خلقت انسان، هم به جسم او توجه کرده و هم به روح او. در آیات ابتدایی سوره مومنون، خداوند مراحل خلقت انسان را توضیح میدهد و میفرماید: «ولقد خلقنا الانسان من سلالة من طین... ثم أنشأناه خلقاً آخر». این «خلقاً آخر» در تفاسیر به روح انسان تعبیر شده است. در داستان خلقت آدم نیز خداوند در آیه (ص) به فرشتگان فرمود: « إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ(71) فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ(72)»
این روح الهی بود که به انسان تعالی بخشید و او را شایسته سجده فرشتگان کرد. بنابراین، سلامت معنوی در این تعریف، سلامت فراجسمانی است که به حوزه معنویت و شخصیت انسان بازمیگردد.
در قرآن کریم، از خلقت همه انسانها بر مبنای فطرت الهی سخن به میان رفته است. آیه معروف فطرت در سوره روم(آیه 30) آمده است: « َأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ پس [با توجه به بی پایه بودن شرک] حق گرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین [توحیدی] روی آور، [پای بند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش [به این حقیقت اصیل] ندارند». این آیه و آیات مشابه دیگر در قرآن، نشاندهنده این است که انسان براساس فطرت الهی آفریده شده و این فطرت، پایه سلامت معنوی اوست.
حال که به مبانی و خاستگاه سلامت معنوی پرداختیم، میتوانیم وارد بحث شاخصهای سلامت معنوی شویم. شاخص به معنای تراز، نشانهها یا اموری است که با دیدن آنها میتوانیم به سلامت شخصی پی ببریم.
شاخصهای سلامت معنوی معمولاً در چهار حوزه تقسیمبندی میشوند: اول شاخصهای بینشی یا شناختی که این شاخصها مربوط به نگرش و دیدگاه فرد نسبت به زندگی، خداوند و جهان هستی است. دوم شاخصهای گرایشی یا عاطفی که این شاخصها به احساسات، عواطف و تمایلات فرد مربوط میشوند. سوم شاخصهای کنشی یا رفتاری که این شاخصها رفتارها و عملکردهای فرد را در زندگی روزمره نشان میدهند و چهارم شاخصهای منشی یا اخلاقی که این شاخصها به اخلاقیات و منش فرد مرتبط هستند.
چهار شاخص برای تشخیص سلامت معنوی
با بررسی این شاخصها در چهار حوزه، میتوانیم فردی را که از سلامت معنوی برخوردار است، شناسایی کنیم. البته باید توجه داشت که قضاوت درباره دیگران کار درستی نیست، اما به عنوان یک موجود اجتماعی، انسان میتواند با مشاهده رفتارها و عملکردهای دیگران، تا حدی به ویژگیهای شخصیتی آنها پی ببرد که در ادامه، به توضیح هر یک از این شاخصها از منظر آیات و روایات خواهم پرداخت.
اولین ساحت در شاخصهای سلامت معنوی، «شاخصهای بینشی یا شناختی» است. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، سلامت معنوی در اسلام مبتنی بر این پیشفرض است که انسان موجودی دو بعدی است: جسم و روح. جسم به شرایط مادی و فیزیکی مربوط میشود، اما روح یک امر متعالی است که منتسب به عالم بالا است. قرآن کریم میفرماید: «وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی؛ و از تو درباره روح میپرسند، بگو روح از امر پروردگار من است». روح مدیر جسم است و تمام تصمیمگیریها، حرکات و رفتارهای انسان تحت تأثیر روح او قرار دارد. این روح است که میتواند با خدا ارتباط برقرار کند و به عالم ملکوت متصل شود.
در اینجا لازم است به موضوع «وحی» نیز اشاره کنیم. وحی یکی از اختصاصات پیامبران است و ماهیت آن مبتنی بر ارتباط روحانی انسان با عالم ملکوت است. در مقوله وحی، پیشفرض این است که انسان موجودی دو بعدی (جسم و روح) و عالم نیز دو ساحتی (ملک و ملکوت) است. وقتی بُعد روحانی انسان با بعد ملکوتی عالم تلاقی کند، «اشراق» اتفاق میافتد؛ یعنی تابشهایی از عالم ملکوت بر روح و روان انسان میتابد. این تحلیل ماهیت وحی است و نشان میدهد که وحی بر پایه ارتباط روح انسان با عالم بالاتر استوار است.
شاخصهای بینشی یا شناختی در سلامت معنوی، به رابطه شناختی انسان با پروردگارش مربوط میشود. این رابطه از شناخت نظری خداوند آغاز و به ایمان به او تبدیل میشود. این ایمان، عامل مهمی برای آرامش و امنیت روحی انسان است. قرآن کریم در این زمینه آیات متعددی دارد، از جمله: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد». (آیه 28 سوره رعد)
انسان زمانی که به خدا ایمان دارد، حتی اگر در اقلیت محض باشد، قویترین موجود هستی است. پیامبر اسلام(ص) در مکه، در طول ۱۳ سال، تنها بود اما پشتش به خدا گرم بود و با اتکا به خداوند، در برابر کفار و مشرکین ایستادگی کرد. قرآن کریم میفرماید: «فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ پس به آنچه به تو وحی شده است، محکم چنگ بزن که تو بر راه راست هستی». این آیات نشان میدهند که ایمان به خدا، انسان را در برابر مشکلات و سختیها مقاوم و استوار میکند.
در مقابل، انسانهایی که از خدا دور میشوند و به طاغوت روی میآورند، دچار تزلزل و اضطراب میشوند. قرآن کریم در سوره حج میفرماید: «وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ؛ و هر کس به خدا شرک ورزد، گویا از آسمان فرو افتاده است، پس پرندگان او را میربایند یا باد او را به جای دوری پرتاب میکند». این آیه نشاندهنده حال انسان مشرک است که مانند کسی است که در فضایی بیپناه و بیثبات معلق است.
همچنین در سوره عنکبوت، قرآن کریم حال انسانهایی را که از خدا دور میشوند، به خانه عنکبوت تشبیه میکند: «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ؛ مَثَل کسانی که غیر خدا را دوست خود گرفتهاند، مانند عنکبوت است که خانهای برای خود ساخته است، و بیگمان سستترین خانهها خانه عنکبوت است، اگر میدانستند». این آیات نشان میدهند که انسانهایی که از خدا دور میشوند، دچار ضعف و سستی در زندگی میشوند.
در مقابل، مؤمنان و متقیان به وعدههای الهی باور دارند و در سایه ایمان به خدا، آرامش و امنیت روحی پیدا میکنند. قرآن کریم میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ؛ او کسی است که آرامش را در دلهای مومنان نازل کرد». این آرامش، نتیجه ایمان و توکل به خداست. قرآن کریم همچنین میفرماید: «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ و هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافی است»(آیه سوم سوره طلاق). این آیات نشان میدهند که انسان سالم معنوی، با ایمان به خدا و توکل بر او، در هیچ بنبستی قرار نمیگیرد و همواره به وعدههای الهی امیدوار است.
در نتیجه، شاخصهای بینشی یا شناختی در سلامت معنوی، به شناخت و ایمان انسان نسبت به خداوند مربوط میشود. این شناخت و ایمان، آرامش و امنیت روحی را برای انسان به ارمغان میآورد و او را در برابر مشکلات و سختیها مقاوم و استوار میکند. این ساحت، پایهای اساسی برای سلامت معنوی است و بدون آن، سایر شاخصها نمیتوانند به درستی تحقق یابند.
شاخصهای گرایشی یا عاطفی در سلامت معنوی، به «قلب» به عنوان محور کانونی شخصیت انسان مربوط میشوند. قلب در قرآن کریم جایگاه ویژهای دارد و به عنوان مرکز احساسات، عواطف و گرایشهای انسان شناخته میشود. عالیترین مرتبه قلب، قلب سلیم است که حضرت ابراهیم(ع) واجد آن بود. در سوره شعرا آمده است: «یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ؛ روزی که مال و فرزندان سودی نمیدهند، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا بیاید». این آیه نشاندهنده اهمیت قلب سلیم در نجات و سعادت انسان است.
قلب در قرآن کریم
قلب در قرآن کریم به عنوان حقیقت وجودی انسان و مرکز حضور معبودها و معشوقهها معرفی شده است. قلب جایگاه خداوند است و در عین حال، مرکز گرایشها و احساسات انسان نیز هست. امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرمایند: «من با قلب خودم خدا را میبینم». این بیان نشاندهنده این است که قلب، مرکز ادراک و شناخت معنوی است. قرآن کریم نیز میفرماید: «لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ؛ چشمها او را درک نمیکنند، اما او چشمها را درک میکند». این آیه نشان میدهد که قلب، ابزار شناخت و درک خداوند است.
گرایشهای قلبی
قلب مرکز گرایشهای انسانی است. انسان گرایشهای مختلفی دارد، اما این گرایشها باید در طول یکدیگر قرار گیرند، نه در عرض هم. به عبارت دیگر، گرایشهای انسان باید همسو و هماهنگ با یکدیگر باشند. قرآن کریم میفرماید: «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ؛ خداوند برای هیچ انسانی دو قلب در درونش قرار نداده است». این آیه نشان میدهد که هر انسانی تنها یک قلب دارد و این قلب نمیتواند همزمان به دو جهت متضاد گرایش داشته باشد. اگر خداوند در قلب انسان جای گیرد، دیگر جایی برای شیطان باقی نمیماند و بالعکس.
قلب سلیم و قلب بیمار
در قرآن کریم، انواع مختلفی از قلبها ذکر شده است: قلب سلیم که قلب سالم و پاک است که تنها به خداوند گرایش دارد. این قلب، مرکز عواطف و احساسات پاک و متعالی است. قلب منیب، قلبی که همواره به سوی خداوند بازمیگردد و توبهکار است. قلب مریض، قلبی که دچار بیماری و انحراف است و نمیتواند حق را بپذیرد. قرآن کریم میفرماید: «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ؛ در دلهای آنها بیماری است) و قلب قاسی، قلبی که سخت و سنگدل شده است. قرآن کریم میفرماید: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً» (سپس دلهای شما سخت شد، مانند سنگ یا سختتر).
گرایشهای سالم و ناسالم
گرایشهای سالم قلبی شامل حقیقتجویی، خلاقیت، نوعدوستی، رحم و عطوفت است. این گرایشها تجلیات قلب سلیم هستند و نشاندهنده سلامت معنوی انساناند. در مقابل، گرایشهای ناسالم مانند کینهتوزی، حسد، تکبر و دوری از حق، نشاندهنده بیماری قلبی هستند. قرآن کریم میفرماید: «وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا؛ و بر دلهای آنها پردههایی کشیدیم تا آن را درک نکنند و در گوشهای آنها سنگینی قرار دادیم». این آیه نشاندهنده این است که قلب بیمار، حاضر به پذیرش حق نیست و از شنیدن پیامهای الهی رویگردان است.
قلب و سلامت معنوی
قلب سالم، اصلیترین کلیدواژه سلامت معنوی است. زیرا قلب مرکز عواطف، احساسات و گرایشهای انسان است. اگر قلب انسان سالم باشد، گرایشهای او نیز سالم و همسو با فطرت الهی خواهد بود. اما اگر قلب بیمار باشد، گرایشهای انسان نیز منحرف و ناسالم میشود. بنابراین، سلامت معنوی انسان به سلامت قلب او وابسته است.
شاخصهای کنشی یا رفتاری و شاخصهای منشی یا اخلاقی در سلامت معنوی، دو ساحت مهمی هستند که رفتارها و اخلاقیات انسان را در زندگی فردی و اجتماعی نشان میدهند. این شاخصها بازتابهای عملی سلامت معنوی هستند و نشان میدهند که چگونه ایمان و اعتقادات درونی انسان، در رفتارها و اخلاقیات او متجلی میشود. در ادامه به توضیح این دو ساحت میپردازیم:
شاخصهای کنشی یا رفتاری
شاخصهای کنشی یا رفتاری به اعمال و رفتارهای انسان مربوط میشوند. در قرآن کریم، عمل صالح به عنوان مفهوم کانونی این شاخص مطرح شده است. ایمان و عمل صالح همواره در کنار یکدیگر قرار دارند و مکمل هم هستند. در سوره عصر میخوانیم: «وَالعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ؛ سوگند به عصر، که انسانها در زیانند، مگر کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند).
عمل صالح شامل هرگونه رفتار نیک و مفید برای خود و جامعه است. برخی از مصادیق عمل صالح در قرآن کریم عبارتند از: «تعاون بر نیکی و تقوا: قرآن کریم میفرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ؛ و بر نیکی و پرهیزکاری همکاری کنید و بر گناه و ستم همکاری نکنید». «انفاق و بخشش: انفاق با نیت خالصانه یکی از مهمترین اعمال صالح است. قرآن کریم میفرماید: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ هرگز به نیکی نمیرسید مگر از آنچه دوست دارید، انفاق کنید». «سبقت در خیرات: قرآن کریم میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ» (در کارهای خیر سبقت بگیرید» و «رعایت عدالت: عدالت یکی از مهمترین ارزشهای اخلاقی و رفتاری است. قرآن کریم میفرماید؛ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (خداوند به عدالت و نیکوکاری فرمان میدهد».
انسان سالم معنوی، در رفتارهای خود همواره به دنبال انجام کارهای نیک و مفید است. او در جامعهای که زندگی میکند، منشأ خیر و برکت است. امام صادق(ع) درباره زراره میفرماید: «اگر زراره در قومی باشد، خدا به احترام او عذاب نازل نمیکند». این نشاندهنده تأثیر عمیق رفتارهای نیک انسان سالم معنوی بر جامعه است.
شاخصهای منشی یا اخلاقی
شاخصهای منشی یا اخلاقی به فضایل و رذایل اخلاقی انسان مربوط میشوند. شهید مطهری در تعریف اخلاق میفرماید: «اخلاق عبارت است از سلسلهای از خصلتها و ملکات پسندیده اکتسابی که انسان آنها را به عنوان اصولی ثابت، مطلق و عام میپذیرد و رفتار، پیادهسازی همین اصول در عالم خارج است».
در قرآن کریم و روایات، فضایل اخلاقی به عنوان پایههای سلامت معنوی مطرح شدهاند. برخی از این فضایل عبارتند از: عدالت: قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ؛ خداوند به عدالت و نیکوکاری فرمان میدهد». «راستگویی: راستگویی یکی از مهمترین فضایل اخلاقی است. امام صادق (ع) میفرماید: اگر همه بدیها را در اتاقی قفل کنند، کلید آن اتاق دروغ است». «وفای به عهد: قرآن کریم میفرماید: وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا؛ و به عهد خود وفا کنید، زیرا عهد مسئولیتآور است». ایثار و فداکاری: ایثار در اوج فضایل اخلاقی قرار دارد. قرآن کریم میفرماید: وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ؛ و دیگران را بر خود مقدم میدارند، حتی اگر خودشان نیازمند باشند و «تقوا: قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (گرامیترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست».
در مقابل، رذایل اخلاقی مانند ظلم، دروغ، خیانت، بخل و تکبر، نشاندهنده بیماری معنوی هستند. قرآن کریم و روایات همواره انسانها را از این رذایل برحذر داشتهاند.
اخلاق پیامبران و اهل بیت(ع)
اخلاق پیامبران و اهل بیت(ع) الگوی کامل برای انسان سالم معنوی است. قرآن کریم درباره پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ و تو بر اخلاقی بزرگ و والا هستی». اخلاق پیامبر(ص) چنان والا بود که حتی با دشمنان خود نیز با محبت و انصاف رفتار میکرد. این رفتارها از قلب سالم و پاک ایشان سرچشمه میگرفت.
انتهای پیام