گردشگری شامل یکی از پربازده صنعتهای اقتصادی در ایران و جهان بوده و به نوبهی خود، نجات دهندهی بخشهای بسیاری از اقتصادهای رو به ناکامی و از هم گسسته و ناکام جهان معاصر است. از همین رو دیپلماسی گردشگری اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
شايد بتوان گفت موضوع پذيرش گردشگری و توسعۀ آن و اجازۀ ورود به اتباع كشورهای ديگر بهواقع آیينۀ تمامنمايی از سياست خارجی هر كشور است. دیپلماسی گردشگری به نقش گردشگری در ایجاد صلح، رونق اقتصادی و افزایش درآمد، خنثیکنندۀ تبلیغات منفی خارجی و… و جایگاه دولت در دستیابی به این اهداف اشاره میکند. موفقیت یا شکست صنعت جهانگردی در هر کشور بهطور مستقیم به اعمال سیاستهای حمایتی دولت وابسته است بهنحویکه هرچه چتر حمایتی دولت درخصوص گردشگری گستردهتر باشد، شکوفایی این بخش هم بیشتر خواهد بود.
توجه به ارتباط گردشگری با عوامل سیاسی و نقش گردشگری در توسعۀ سیاسی و نیز تأثیر تصمیمگیری های سیاسی بر توسعه یا عدم توسعۀ گردشگری، نقش دولت، بخش خصوصی، بخش عمومی، نهادها، سازمان ها و ارتباط بین این اجزاء با گردشگری از عوامل قابلتوجه در دیپلماسی گردشگری است؛ لذا تدوین دیپلماسی گردشگری و اجرای آن میتواند زمینه ساز ورود گردشگران و بهدنبال آن استقرار صلح پایدار و رونق اقتصادی و افزایش درآمد ناخالص ملی کشور باشد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان موفقیت یا شکست صنعت گردشگری در هرکشور به طور مستقیم به اعمال سیاست های حمایتی حاکمیت و به تبع آن دولت ها باز می گردد، به نحوی که هرچه چتر حمایتی دولت نسبت به گردشگری گسترده تر باشد، شکوفایی در این بخش هم بیش تر خواهد بود.
تجربه چین، ترکیه، مالزی،هند، امارات متحده عربی و … در سال های اخیر حاکی از این بوده که فراهم آوردن زیرساخت های مناسب درخصوص گردشگری، رشد اقتصادی و آفزایش در آمد ملی را برای این کشورها به و دیعه آورده .
مجموعه عوامل طولی و عرضی سبب گشته تا دولت مردان به پدیده گردشگری به دلیل نقش موثری که می تواند در روابط و دیپلماسی ایفا کند، به عنوان یک اهرم بنگرند چرا که این صنعت می تواند کشور را از حالت تک محصولی رهایی بخشد.
شاید موضوع پذیرش گردشگری و توسعه آن و اجازه ورود به اتباع کشورهای دیگر به واقع آئینه تمام نمایی از سیاست خارجی هر کشور به شمارآید. توجه به این موضوع افزایش تقویت در ابعاد اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی و سیاسی را در پی خواهد داشت. در بعد اقتصادی نیز با توجه به اینکه صنعت گردشگری نسبت به سایر رشته های صنعت و خدمات به نظر می رسد نیاز کمتری به هزینه و مواد اولیه مصرفی دارد، در نتیجه به طور طبیعی درآمد زایی و رونق اقتصادی و اشتغال زایی بالا و در نهایت افزایش تولید ناخالص ملی را به همراه دارد.
دربعد “فرهنگی و اجتماعی ” هنگامی که افراد یک منطقه یا ناحیه ای مشاهده کنند که گردشگران، نویسندگان و پژوهشگرانی نسبت به پیشینه تاریخی محل آنها کنجکاو هستند علاوه بر تقویت روحی و روانی زمینه بازگشت به هویت و اصالت خویش را پیدا می کنند. از زاویه دیگر هنگامی که گردشگر به منطقه ای بیاید جدای از درآمد زایی باعث می شود تا مسئولان در زیباسازی، گردآوری و مرمت آثار و نیز تقویت موزه ها اقدام نموده و شرایط رونق منطقه را فراهم آورند که این عامل خود موجب ارتقاء سطح زندگی و فراهم آوردن زیرساخت های اولیه از قبیل آب ، برق، تلفن، گاز، امکانات بهداشتی و پزشکی و … خواهد شد به عبارت دیگر با ورود گردشگر انتظار می رود سلسله وار مشکلات منطقه رفع می شود.
اصولا دیپلماسی گردشگری خود نیازمند وجود برخی پیش زمینه ها و زیرساختها است که برای رسیدن به آن باید ابتدا این زمینه ها را فراهم کرد و تدارک دید.
دیپلماسی گردشگری به عنوان یکی از اقسام دیپلماسی عمومی از ابزارهای مهم پیشبرد اهداف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی امنیتی کشورها در محیط پیرامونی و فرا پیرامونی محسوب می شود.
حسن حسنپور قادیکلایی
مديرعامل شركت توسعه گردشگري وارش