شناسهٔ خبر: 71707456 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

عدالت نامه/ 2

ادبیات ویژه و منحصر به فرد قرآن درباره عدل + فیلم

سید حمید خویی در قسمت دوم درس‌گفتار «عدالت‌نامه» گفت: بعضی تعابیری که در آیات مربوط به عدل به کار برده شده است، تعابیر انحصاری هستند که نشان‌دهنده جایگاه ویژه و منحصر به فرد عدالت در منظومه معارف قرآنی است. 

صاحب‌خبر -

ادبیات ویژه و منحصر به فرد قرآن درباره عدل + فیلمعدل و عدالت از بنیادی‌ترین و برجسته‌ترین مفاهیم در منظومه معرفتی دین اسلام است که جایگاهی محوری در تمام ابعاد اعتقادی، فقهی و اخلاقی دارد. عدالت نه تنها به عنوان یک فضیلت اخلاقی والا مورد تأکید است بلکه روح حاکم بر همه تعالیم دینی و اجتماعی شمرده می‌شود. 

نگاه حضرت علی‌(ع) به عنوان مظهر عدل و پیشوای عدالت‌محور، تجلی عینی این مفهوم است. آن حضرت نه تنها در گفتار بلکه در کردار و سیره عملی خود، عدالت را محور حکومت و قوام جامعه می‌دانستند. عدالت در اندیشه علوی صرفاً یک آرمان اخلاقی نیست بلکه ضرورتی است که بقای جامعه انسانی به آن وابسته است از این رو فهم صحیح جایگاه عدالت در منظومه معرفتی اسلام و نقش آن در نظام اعتقادی و اجتماعی، گامی مهم در مسیر اقامه قسط و عدل در جامعه انسانی به شمار می‌رود.

خبرگزاری ایکنا به مناسبت ماه رمضان درس‌گفتاری با عنوان «عدالت‌نامه» تولید کرده است و سید حمید خویی، پژوهشگر نهج‌البلاغه در این درس‌گفتار به تبیین جایگاه عدالت در معارف دین و نگاه امیرالمؤمنین(ع) می‌پردازد.

در ادامه فیلم و متن قسمت دوم این درس‌گفتار با عنوان «ادبیات ویژه و منحصر به فرد قرآن درباره عدل» پیش روی شماست.

<div id="video-display-embed-code_3794311"><script type="text/JavaScript" src="https://iqna.ir/fa/news/play/embed/4269489/3794311?width=400&height=300"></script></div>

در این نوبت پیرامون جایگاه عدل در کلام پروردگار و در آیات قرآنی مطالبی را محضر عزیزان عرض خواهم کرد. آنان که با ادبیات قرآن آشنایی دارند به روشنی در می‌یابند که ادبیات قرآن کریم پیرامون موضوع عدل و آنچه که مخالف عدل است یعنی ظلم؛ ادبیات ویژه و منحصر به فرد و ممتازی است. بعضی از تعابیری که در آیات مربوط به عدل به کار برده شده است تعابیر انحصاری هستند که نشان‌دهنده جایگاه ویژه و منحصر به فرد عدالت در منظومه معارف قرآنی است. 

به طور مثال خداوند فلسفه بعثت همه انبیای الهی را اقامه عدل توسط مردم معرفی فرموده است؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی به درستی که ما پیامبرانمان را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان را فرستادیم تا همه مردم به عدل و داد با هم رفتار کنند به بیان دیگر شاخص اصلی حیات اجتماعی کریمانه انسان، عدالت‌ورزی است و این عدالت‌ورزی نباید محدود به یک فرقه و یک جمعیت‌ خاص شود و عدالت‌ورزی مخصوص اسلام و شیعه نیست بلکه عدالت‌ورزی مسئله انسانی است که هرکسی اعم از مسلمان و نامسلمان موظف است با دیگران بر مبنای عدل و داد رفتار کند که اصولاً فرق جامعه انسانی با حیات‌وحش، مدیریت رفتار انسان در سلوک فردی و جمعی بر محور عدالت است.

به دنبال این آیه خداوند می‌فرماید «وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ» یعنی حتی نهاد قدرت در منطق قرآن ابزاری برای پشتیبانی از اقامه عدل است و نهاد قدرت نیز باید در خدمت عدالت باشد و این یکی از درس‌های بزرگ زندگی امیرالمؤمنین(ع) و دوران حکومت ایشان بود که امام حکومت و قدرت را به عنوان ابزار اقامه عدل به کار بردند و دیدند. 

ابن‌عباس نقل می‌کند که با امیر‌المؤمنین(ع) از جنگ برمی‌گشتیم و امام(ع) نشسته بودند و کفش خود که پاره شده بود تعمیر می‌کردند و با شگفتی ایشان را می‌نگریستم که حاکم بزرگترین حکومت زمان چرا کفش نویی برای خود برنمی‌گزیند؟ امام(ع) سر را بلند کردند و شگفتی من را دید؛ پرسیدند ابن‌عباس این کفش چقدر می‌ارزد؟ عرض کردم ارزشی ندارد و امام(ع) فرمود که والله این کفش برای من و از حکومت بر شما با ارزش‌تر است مگر اینکه بتوانم از این رهگذر حقی را اقامه کنم یا باطلی را دفع کنم و لذا قرآن هدف و فلسفه بعثت همه انبیاء را اقامه عدل می‌داند و از منظر قرآن کریم این عدل شمولیتی دارد که هیچ میدانی از حیات بشر از آن مستثنا نیست.

در تعامل با دوست، دشمن، خودی و غیر خودی و از قضا قرآن در اقامه عدل با غیرخودی‌ها و دشمن‌ها تأکید بیشتری دارد؛ می‌فرماید «وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلى أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى» مبادا دشمنی با گروهی شما را بر آن دارد که از مسیر عدالت برون آیید. با دشمنتان و مخالفتان به عدالت رفتار کنید که هیچ چیز شما را به تقوا به اندازه عدالت‌ورزی با دشمن مخالف نزدیک نمی‌کند. یکی از کلماتی که به طور خاص در رابطه با مفهوم اقامه عدل به کار رفته کلمه «امر» است که می‌فرماید «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ» پیامبر به مردم بگو خدا به من امر کرده است که به عدالت رفتار کنم «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» خدا به عدالت فرمان می‌دهد؛ پر واضح است که دستوری که در آن کلمه «امر» به کار رفته است از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است. 

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» خدا فرمانتان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانشان برگردانید و آنگاه که بین مردم داوری می‌کنید به دادگری و عدالت داوری کنید. از کلمات دیگری که درباره عدل آمده کلمه «قوام» است؛ «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ»؛ «قوّام» به معنای کسی که باید برخیزد و مهم‌ترین کار و اولین اولویت زندگی خود را انجام دهد. مؤمن باید قوام به عدل و داد باشد و بعد از آن «شُهَدَاءَ لِلَّهِ» یعنی حتی اگر اقامه عدل علیه شما، والدین و نزدیکانتان باشد. پس آیات مربوط به عدالت در قرآن، روایت از یک منزلت بی‌بدیلی برای عدالت در منظومه معارف دین دارد. 

انتهای پیام