شناسهٔ خبر: 71706899 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: بسیج نیوز | لینک خبر

هر روز با شهدای گلستان؛

نیکی کردن و رفع حوائج دیگران

شهید «اسداله بالاجاده» هفتم تیر ماه ۱۳۱۸، در روستای بالاجاده از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. در نهایت در دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

صاحب‌خبر -

نیکی کردن و رفع حوائج دیگران

به گزارش خبرگزاری بسیج از گلستان؛ شهید اسدالله بالاجاده در خانواده‌ای مذهبی و اصیل بدنیا آمد. وی با توجه به تعلق به چنین خانواده‌ای مذهبی توانست محیط خوبی برای رشد و تعالی بیابد. کمتر شبی بود که نماز شب نخواند، اخلاق او بسیار خوب و نمونه و الگویی برای دیگران و برادرش بود. اخلاق نیک از خصوصیات بارز او بود. از همان دوران کودکی با علاقه‌ای وافر به قرآن و نماز و آشنایی با معارف اسلامی می‌پرداخت. شهید بزرگوار در سال ۱۳۴۵ پدرش اصغر را که در تربیت او تلاش فراوانی کرده بود، از دست داد و ادامه‌ی زندگیش را با مادر دلسوزش، گل خاتون سپری کرد. مادرش با آن وضع نه چندان خوب، فرزندانش را به نحو احسن تربیت کرد و نگذاشت فرزندانش هیچ کمبودی را احساس کنند و هر چه داشت را در راه تربیت آنان استفاده نمود.

اسداله خیلی به خواند و نوشتن علاقه داشت در نتیجه تحصیل خود را در مقطع ابتدایی شروع کرد. همیشه وقتی از مدرسه به خانه می‌آمد سریع غذایش را می‌خورد و کتابش را در دست می‌گرفت و شروع به خواندن می‌کرد. اوقات فراغت خود را بیشتر با مطالعه کتب بزرگان و قرآن سپری می‌کرد و گاهی اوقات به ورزش می‌پرداخت. تا اینکه وقتی در مقطع راهنمایی تحصیل می‌کرد، به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیفی که داشتند، نتوانست به تحصیلاتش ادامه دهد. پس از آن به عضویت بسیج در آمد و در آن نهاد فعالیت چشمگیری از خود نشان داد. تا اینکه به سنی رسید که باید به خدمت مقدس سربازی می‌رفت. زمان اعزام فرا رسید و او رفت تا با منافقان اسلام به نبرد بپردازد. در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد و ایشان با عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در بیشتر عملیات‌ها مانند بیت المقدس و فتح المبین، شجاعت زیادی از خود به نمایش گذاشت که دوستانش خاطرات زیادی از آن دارند. شهید بزرگوار در نهایت در تاریخ دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، با سمت فرمانده در محور اهواز – خرمشهر، بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به شهادت رسید.

ده خصوصیت شهید اسداله بالاجاده به قلم: سید یعقوب جعفری استاد دانشگاه علوم پزشکی گلستان
خصوصیت اول: الگو و عبد صالح خدا

با بررسی زندگی پر برکت شهید متوجه می‌شویم که ایشان انسانی الگو برای همه بوده‌اند و این الگو بودن دارای ابعاد وسیع و اثرگذاری است و در حقیقت ایشان به تمام انسان‌ها درس زیستن، درست بندگی کردن و حرکت صحیح در مسیر حق و حقیقت را آموخته‌اند. چون عبد صالح خدا بود و هم اکنون نیز به عنوان یک شهید والامقام حاضر و ناظر بر اعمال ماست که ما چه می‌کنیم و این حرف ما نیست، بلکه قرآن می‌فرماید: شهدا زنده‌اند و آنان شاهدان این عالمند و بهتر از حیات ظاهری خود از پس پرده خبر دارند.

خصوصیت دوم: عابد شب و شیر روز


به راستی که شهید حاج اسداله مصداق واقعی این حدیث امام علی (ع) بود که فرمود: شیعه من کسانی هستند که عابدان در شب و شیران در روز باشند. در حقیقت ایشان نمونه‌ای از عابدان شب و شیران روز بود و همیشه به نماز اول وقت اهمیت بسیار می‌داد و در مراسم‌های مذهبی شرکت فعال داشت و وقت اذان همیشه آستین پیراهن خود را بالاتر از حد نیاز بالا می‌زد و با اخلاص و حالت روحانی خاص و با حوصله وضو می‌ساخت و آماده نماز جماعت می‌شد.

خصوصیت سوم: آراستگی و سادگی و سادگی و متانت


شهید همیشه پاکیزه و آراسته بود و لباس‌های ساده می‌پوشید و اکثر اوقات پیراهن خود را روی شلوارش می‌انداخت و از چهره مبارکش وقار و متانت پدیدار بود و هیچگاه اهل تکبر نبود و آهسته قدم بر می‌داشت و من به عنوان یک جوان همیشه شیفته حرکات، سکنات و آرامش بخصوص ایشان بودم.

 

خصوصیت چهارم: جاذبه حداکثری و دافعه حداقلی


آرام و متین حرف می‌زد و طوری حرف می‌زد که دیگران را مجذوب خود می‌کرد و در همه امور صبر و حوصله زیاد داشت و گویی مصداق این کلام خداوند در قرآن به پیامر (ص) بود که فرمود: اگر اخلاقت تند و خشن بود همه از اطرافت می‌رفتند. او اینگونه و با عمل و رفتارش به ما می‌آموخته که از رفتار پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (سلام الله علیهم) درس بگیریم و سیره عملی آنها را سرمشق و الگوی خود قرار دهیم.


خصوصیت پنجم: در کسوت آموزش


شهید در زمینه آموزش قرآن و احکام و مسائل روز جامعه و انقلاب در روستایمان بالاجاده به طرق مختلف فعال بود و علاوه بر آن نیم نگاهی به روستای قلندرآش هم داشت و با وسیله نقلیه‌اش یعنی موتورسیکلت به آنجا می‌رفت و این آموزش‌ها را برای جوانان قلندرآش هم داشت و غافل از این موضوع نبود.


خصوصیت ششم: رضای خداوند و عدم تظاهر


از ویژگی‌های شهید حاج اسداله این بود که سعی می‌کرد کارها و اعمالش مخفی بماند و اصولا اهل تظاهر، تعریف و تمجید از خود نبود و این نتیجه خودساختگی ایشان بود و از کارهایش کمتر حرف می‌زد و مرد عمل بود و در حقیقت آدم کم حرفی بود و عقیده داشت کاری که برای رضای خدا باشد، نیاز به گفتن ندارد و به راستی او به این سخن مولا علی (ع) عمل می‌کرد که می‌فرماید: هر کس قلبش را و اعمالش را از غیر خدا پاک ساخت مورد نظر خدا قرار خواهد گرفت.


خصوصیت هفتم: اخلاص شهید


در بین همه ویژگی‌های خوب شهید، برجسته ترین آن اخلاص او در عمل بود و بر این عقیده بود که اگر کاری از روی اخلاص و مخلصانه نباشد به درد نمی‌خورد و تأکید داشت که مأمور به تکلیف هستیم و نه نتیجه.


خصوصیت هشتم: اصلاح و سازش


اصولا شهید والامقام اهل درگیری و جر و بحث‌هایی بیهوده نبود و بیشتر اهل اصلاح و سازش بود و در حقیقت امورات، کارها و منش ایشان مصداق این کلام نورانی مولا علی (ع) در نهج البلاغه بود که فرمودند: اصلاح و سازش دادن میان مسلمانان از تمام نمازها و روزه‌های مستحبی بالاتر است و الحق ایشان هم همیشه در این مسیر قدم بر می‌داشت و خیرخواه مردم بود و سعی می‌کرد در منازعات اجتماعی و حتی سیاسی که عمدتا در اوایل انقلاب در اوج خود بود، بدین‌گونه عمل کند و جامعه را به سوی صلح، سازش و ایجاد آرامش به پیش ببرد تا سازندگی بیشتری خصوصا در قلوب جوانان اتفاق بیفتد و از این جهت، ایشان مصداق این حدیث پیامبر (ص) بودند که خطاب به امام علی (ع) فرمودند: اگر یک نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می‌تابد بالاتر است و شهید والامقام ما در منازعات اجتماعی توصیه می‌کرد که انسان نباید خود را در مظان اتهام قرار دهد.

خصوصیت نهم: نانوای نمونه


شهید معظم قبل از به تن کردن لباس مقدس پاسداری انقلاب، شغل کشاورزی و نانوایی داشت. او بیشتر به کسب روزی حلال فکر می‌کرد و به مادیات کمتر توجه داشت و بیشتر از مبلغ و میزان پول و درآمد، به برکت پول توجه می‌نمود و اعتقاد داشت کاری که برای خدا باشد برکت دارد و کارها باید به نحو احسن انجام شود. هر وقت هم که از کنار نانوای‌اش در پایین محله می‌گذشتیم و یا برای گرفتن نان به نانوایی‌اش مراجعه می‌کردیم، این خصیصه بسیار خوب را عینا در ایشان مشاهده می‌کردم و می‌دیدم چگونه با عشق و ایمان به کارش یعنی آماده کردن خمیر و پخت نان اقدام می‌کرد و این علاقه وافر در اعمالش متجلی بود و من به عنوان یک جوان در این رابطه احساس خوبی داشتم و واقعا احساس می‌کردم نان پاک، پاکیزه و حلال را به خانه می‌برم و همه اینها نشأت گرفته از خصوصیات درونی و ایمانی و خودساختگی شهید بود.


خصوصیت دهم: برآوردن نیاز دیگران

 

او مصداق این کلام امام کاظم (ع) بود که فرمود: همانا مهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنین نکنید) هیچ عملی از شما پذیرفته نمی‌شود. براستی او این چنین بود و علیرغم اینکه وضعیت مالی خوبی نداشت ولی سعی می‌کرد در این راستا قدم بردارد و به حقیقت مصداق این حدیث از امام صادق (ع) بود که می‌فرمود: بندگان خانواده من هستند، پس محبوبترین افراد نزد من کسانی هستند که نسبت به آنها مهربان‌تر و در رفع حوائج آنها بیشتر کوشش کنند.

منبع: کتاب اسطوره‌های لاله گون (شهدای روستای بالاجاده شهرستان کردکوی)

انتهای پیام/