حقیرتر از زلنسکی نباشیم
خبرگزاری تسنیم نوشت:
دیدار اخیر ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید نهتنها بهعنوان یک رویداد دیپلماتیک مهم در تاریخ روابط بینالملل ثبت خواهد شد، بلکه در عرصه رسانهای و تحلیلهای سیاسی داخلی نیز تصویر خوبی از خوش خیالی برخی رسانهها و چهرههای رسانهای را نمایان میکند. برخی از آنها تلاش کردند تصویر این ملاقات را بهگونهای متفاوت از آنچه که در واقعیت بود، نشان دهند.
برخی تحلیلگران منتسب به جناح اصلاحطلب، سعی کردند که تحقیر زلنسکی در دیدار با ترامپ را بهنحوی کتمان کنند و از این دیدار یک تصویر قهرمانانه بسازند. در حالی که ویدئوی این جلسه بهوضوح تحقیر رئیسجمهور اوکراین را توسط ترامپ نشان میداد، این رسانهها به جای پوشش کامل این واقعه، تلاش کردند بهجای آن، بر قهرمان سازی از زلنسکی تأکید کنند. روزنامه جمهوری اسلامی با تیتر «زلنسکی ترامپ را تحقیر کرد»، سعی در معکوس کردن حقیقت داشت و روایتی کاملاً متفاوت از آنچه که در اتاق بیضی کاخ سفید رخ داده بود، ارائه داد. روایتی که احتمالا خود زلنسکی را نیز متحیر کند.
قهرمان سازی از زلنسکی درحالی صورت میگیرد که حتی رسانههای اپوزیسیون همچون بیبیسی فارسی و اینترنشنال هم بهطور محتاطانهای واکنش نشان دادند و تا این حد در قامت بوقچی بازیگر اوکراینی وارد عمل نشده بودند. این رسانهها تلاش کردند تا با پردازش غیرمستقیم این موضوع، تصویر زلنسکی را حفظ کرده و از تحقیر او در برابر ترامپ تا حدی جلوگیری کنند.
اوج چنین مواجهای را که با هدف قهرمان سازی از زلنسکی انجام شد را روزنامه جمهوری اسلامی انجام داده است. این روزنامه به جای اینکه ویدئو تحقیر زلنسکی در اتاق بیضی کاخ سفید را روایت کند تیتر زده است: «زلنسکی ترامپ را تحقیر کرد.» حال آنکه هم یک ویدئوی کامل از جلسه وجود دارد و هم رئیس جمهور اوکراین بعد از جلسه در توییتی تشکر میکند تا به این طریق به این مطالبه دی ونس معاون ترامپ که به او دستور میداد از رئیس جمهور تشکر کند پاسخ مثبت داده باشد.
دیدار ترامپ و زلنسکی بهویژه برای ایران یک درس بزرگ داشت. این دیدار نشان داد که هیچکدام از کشورهای کوچکتر در برابر قدرتهای بزرگ نمیتوانند بر سر منافع خود بهطور واقعی مذاکره کنند و باید برای هضم نشدن در چنین تعاملی بیش از خارج به داخل و مردم خود تکیه کنند.
این ملاقات باید بهعنوان یک هشدار برای ایران تلقی شود که نباید فریب وعدههای مذاکرهای آمریکا را بخورد، زیرا تجربههای قبلی در مذاکرات با ترامپ نشان داده است که چنین مذاکرهای تنها به تحقیر بیشتر و فشار بیشتر بر کشورهای کوچکتر منجر میشود.
******
پایان سیاست شوک درمانی/ زمان بازگرداندن تثبیت رسیده است
روزنامه وطنامروز نوشت:
عبدالناصر همتی دیروز با 182 رای موافق استیضاح نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از سمت وزارت اقتصاد و امور دارایی برکنار شد. از ابتدای شهریورماه 1403 که مسئولیت وزارت اقتصاد بر عهده همتی گذاشته شد، جهش بیش از 60 درصدی نرخ ارز در طول کمتر از 7 ماه در اقتصاد کشور اتفاق افتاد. این در حالیست که با اجرای سیاست تثبیت اقتصادی، نرخ دلار در فاصله 18 ماهه ابتدای سال 1402 تا پیش از روی کار آمدن همتی، تنها 7500 تومان (14.7 درصد) افزایش یافت و از 50 هزار و 700 تومان به 58 هزار و 200 تومان رسید اما در طول کمتر از 7 ماه اخیر افزایش 35 هزار و 400 تومانی (60.8 درصد) دلار رقم خورد.
نکته قابل توجه این است که در طول 18 ماهه قبل از آن، وقایع سیاسی بیسابقهای از جمله درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی، شهادت رئیسجمهور، ترور رهبر حماس در قلب تهران و رخدادهای سیاسی و امنیتی دیگری اتفاق افتاد که هر کدام میتوانست کنترل بازار ارز را با مشکل مواجه کند.
محمدرضا عارف؛ معاون اول رئیسجمهور اخیرا اعلام کرد: «ارز کالاهای اساسی با نرخ مصوب 28 هزار و 500 تومان برای سال آینده تأمین میشود و میزان ارز مورد نیاز برای تامین کالاهای اساسی تغییری نخواهد داشت.» در عین حال محمدرضا فرزین رئیسکل بانک مرکزی نیز در توضیح سیاست ارزی این بانک برای سال آینده گفت: «افزایش 30 درصدی نرخ ارز 28500 تومانی واردات کالاهای اساسی و دارو در جهت حمایت از معیشت مردم منتفی است.»
او همچنین تأکید کرد: «علاوه بر این، نرخ ارز رسمی برای واردات سایر کالاها را که همان نرخ مرکز مبادله است، در یک کانال مشخص تثبیت میکنیم. ارز مرکز مبادله نزدیک دو ماه است که بین 67 تا 68 هزار تومان در نوسان است؛ این هم کمی روی افزایش قیمت برخی کالاها اثر گذاشته بود و بر همین اساس تلاش میکنیم این ارز را در یک کانال تثبیت کنیم. برای سال آینده تلاشمان این است که در همین روند ارز را کنترل کنیم.»
در لایحه بودجه سال 1404، افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی از 28.500 تومان به 38.500 تومان پیشبینی شده بود، با این حال بهنظر میرسد با دخالت معاون اول رئیسجمهور کنار مخالفت هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، این تصمیم که میتوانست تبعات تورمی جدی بههمراه داشته باشد، متوقف شد. این خبر به نوبه خود نشان از عقب نشینی دولت از سیاست تورمزای آزادسازی نرخ ارز و پیامی برای ثبات به بازارها است که حال با برکنار همتی، تقویت شده است.
با توجه به عملکرد سیاست تثبیت اقتصادی در حفظ ثبات بازار ارز و اقتصاد، برکناری همتی و اظهارات مقامات دولتی، به نظر میرسد فرصت مناسبی برای احیای مجدد سیاست تثبیت اقتصادی از سوی بانک مرکزی و با حمایت دولت به وجود آمده که باید آن را مغتنم شمرد. این اتفاقات میتواند زمینهساز تغییر ریلگذاری دولت چهاردهم در حوزه سیاستهای اقتصادی و نویدبخش حفظ ثبات اقتصاد کشور در ماههای آتی باشد.
******
سوپر رادیکالها بهدنبال پارهکردن وفاقنامه!
سایت جهاننیوز نوشت:
لحظاتی پس از رای آوردن استیضاح همتی و برکناری او از مسند وزارت اقتصاد، رادیکالهای اصلاحطلب مهر پایان بر پیشانی وفاق کوبیدند. رضا رشید پور با انتشار پستی در شبکه ایکس تصویری از مراسم «ختم وفاق» منتشر کرد. روزنامه هم میهن نیز امروز فاتحه وفاق را خواند و سایر اصلاحطلبان رادیکالها هم با کلمه «پایان وفاق» جمله سازی کردند.
البته روزنامه دولت به جوسازیهای سوپر رادیکالها اعتنایی نکرده و در شماره امروز خود اعلام کرده «خط وفاق با رفتن همتی پایان نمییابد». روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نیز با تندروهای عصبانی همراهی نکرده و بدون اشاره به موضوع وفاق و عدم همراهی با موج وفاق شکنی اصلاحطلبان، تلاش کرده است که استیضاح همتی را سیاسی جلوه دهد. با توجه به واکنش اصلاحطلبان به استیضاح همتی، گویا اصلاحاتیهای دولت، واکنش مجلس به افزایش 30هزارتومانی دلار و دوبرابر شدن طلا را غیرمنطقی و ضدوفاق نمیدانند، گرچه سعی میکنند استیضاح همتی را سیاسی کنند، اما سوپر رادیکالهای اصلاحطلب در پی آن هستند که با کوچکترین عدم همراهی مجلس با دولت، وفاقنامه را پاره کنند.
سوپر رادیکالها رد یک فوریتی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» توسط مجلس را هم وفاق شکنی خوانده بودند. حتی در موضوع فیلترینگ، مذاکره و انتصابات دولت، به بهانههای مختلف بحث وفاق را پیش کشیده و هر بار به وفاق شکنی تهدید میکردند. شب گذشته هم ظریف آخرین بهانه را به دست سوپر رادیکالها داد تا نه تنها از وفاق، بلکه از کل دولت عبور کنند. البته احتمالاً پیش از عبور از پزشکیان، تلاش میکنند او را برای استعفا تحت فشار بگذارند.
مدتی پیش به حمایتهای بیحد و غیرمنطقی اصلاحطلبان و سوپر رادیکالها اشاره شده بود. در آن مطلب آمده بود: «دفاع سفت و سخت روزنامههای اصلاحطلب از همتی، به حدی است که گویا مشکلات اقتصادی مردم برای این طیف سیاسی محلی از اعراب ندارد. در عوض حذف فیلترینگ و یلهسازی فضای مجازی برای آنها مهمتر از قیمت دلار و طلاست، چراکه اصلاحطلبان برای تسریع حذف فیلترینگ تا پای تهدید وزیر ارتباطات پزشکیان رفته بودند اما در مورد 2.5 برابر شدن قیمت طلا سکوت کردهاند».
******
«وفاق» با اصلاح پایدار میماند، نه با حفظ اشتباه
خبرگزاری فارس نوشت:
«به نظر میرسد با تجربه اولین استیضاح در دولت چهاردهم و برکناری وزیر اقتصاد آن هم با این فضاسازیها و جوسازیها «فاتحه وفاق» را باید خواند.» این جمله چکیده گزارش تیتر اصلی روزنامه اصلاح طلب هممیهن است، گزارشی که در آن تاکید شده اگرچه همتی در وزارت اقتصاد عملکرد خوبی نداشته اما تغییر به تصمیمگیری در سطوح بالاتر نیازمند است و عملاً برکناری این وزیر و آمدن وزیر دیگر صرفاً زمانی را از دولت برای تنظیم کار و جابهجاییها میگیرد. البته تنها این روزنامه نبود که استیضاح وزیر اقتصاد را پایان وفاق دولت و مجلس میدانست، بسیاری از رسانههای دیگر وابسته به جریانات اصلاحطلب هم تلاش کردند اینگونه القا کنند که وفاق به آخر خط رسیده و مجلس باید به منظور حفظ وفاق از استیضاح وزرای دولت خودداری میکرد.
البته این جریان پیش از این نیز وفاق را تدفین و مراسم ختمش را هم برگزار کرده بودند، نمونه بارز این مسئله زمانی بود که مجلس به فوریت طرحی که بسیاری آن را در حمایت از انتصاب محمدجواد ظریف میدانستند، رأی نداد. به هر حال اصلاحطلبان معتقدند که وفاق یک مسئله دوطرفه است و حال که مجلس رأی اعتماد خود را از همتی پس گرفته، نشان میدهد که یکی از طرفین از وفاق عدول کرده است.
در مقابل این دیدگاه، برخی کارشناسان بر این باورند که وفاق نباید بهانهای برای نادیده گرفتن ضعفهای مدیریتی و اقتصادی شود و در این زمینه، استیضاح وزیر اقتصاد نهتنها نشاندهنده اختلاف میان رئیسجمهور و مجلس نیست، بلکه نشانهای از همکاری و اراده مشترک برای حل مشکلات اقتصادی کشور است. از سوی دیگر بسیاری از تحلیلگران اقتصادی معتقدند که کشور با چالشهایی مانند تورم، رکود و مشکلات ساختاری اقتصادی مواجه است و استیضاح در چنین شرایطی، اقدامی در راستای اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی مردم است.
استیضاح میتواند یک پیام جدی به جامعه و نهادهای بینالمللی باشد که تصمیمگیرندگان کشور برای اصلاحات اقتصادی عزم جدی دارند. آنها معتقدند این اقدام میتواند فرصتی برای تغییر رویکردهای اقتصادی و تمرکز بیشتر بر سیاستهای اصلاحی باشد که در نهایت به رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم منجر خواهد شد.البته خود نمایندگان مجلس نیز بر این نکته تأکید دارند که استیضاح وزیر اقتصاد گامی واقعی در راستای حل مشکلات اقتصادی است. آنان بر این باورند که ارزیابی دقیقتر وضعیت اقتصادی و ارائه راهحلهای عملی، اولویت اصلی مجلس است و استیضاح بهعنوان یک ابزار نظارتی در این مسیر به کار گرفته شده است.
******
افزایش فشارها و احتمال تغییر استراتژی هسته ای ایران
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از احتمال تجدید نظر در سیاستهای هستهای ایران میگوید.
ابراهیم رضایی در گفتوگو با ایسنا، گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران را مغرضانه، غیرفنی و کاملا سیاسی خواند و اظهار کرد: «وظیفه آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیتهای سیاسی نیست و این موضوع در اساسنامه آژانس نیز ذکر شده است اما آژانس در سالهای اخیر، به ویژه در دو دهه گذشته، به ابزاری سیاسی برای غرب و به ویژه آمریکاییها و صهیونیستها تبدیل شده است. مثلا در این گزارش اشاره نشده که ایران رکورددار بازرسیها است.»
رضایی یادآور شد: «ما بیشترین بازرسیها را در سال گذشته میلادی از سوی آژانس داشتیم و این نهاد بارها از مراکز هستهای و غیرهستهای ما بازدید کرده است. دوربینهای آژانس در کشور ما فعال هستند، اما همچنان ادعاهای نادرستی مطرح میشود.»
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: «آنچه باید به وضوح بیان شود این است که ما هیچ محدودیت فنی برای تولید بمب هستهای نداریم و صرفا اراده ما تاکنون مانع از تولید بمب اتمی شده است. اگر روزی هم تولید کردیم، شجاعت داریم که اعلام کنیم.»
رضایی تاکید کرد: «با وجود این، ما تاکنون بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب، بمب اتمی تولید نکردهایم و فعلا نیز بنایی برای تولید بمب اتمی نداریم اما اگر فشارهای آژانس و کشورهای غربی ادامه یابد و به تهدیدی برای موجودیت ما تبدیل شود، این امکان و احتمال وجود دارد که در استراتژی هستهای خود تجدیدنظر کنیم.»
******
رکوردزنی ظریف در استعفا
سایت رجانیوز نوشت:
محمدجواد ظریف شب گذشته برای بار هفتم در طول دوران کاری خود، از مسئولیت استعفا داد. او در بخشی از کتاب خاطراتش با عنوان «پایاب شکیبایی» جزییات ۵ بار استعفای خود در سالها ۹۲ تا ۱۴۰۰ را اینطور روایت کرده است:
«نخستینبار که تا مرز کنارهگیری پیش رفتم، در سفر نخست آقای رئیسجمهور به نیویورک در سال ۱۳۹۲ بود. برخی مشاورین آقای رئیسجمهور بدون هماهنگی تلاش کرده بودند نشست وزرای خارجۀ پنج به اضافه یک و ایران را به نشست سران تبدیل کنند. دومین بار طرحی پیرامون کمیته نیازهای هسته ای کشور بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه برای زمامداران کشور فرستاده شده بود، که گفتگوها را پیشاپیش محکوم به شکست میکرد. سومین نوبت به دنبال شکایت از بی توجهی سایر وزارتخانهها به بایستههای بنیادین سیاست خارجی و به ویژه در ارتباط با ناهماهنگی در پیوندهای با روسیه بود که انجام وظیفۀ وزیر امور خارجه را برهم ریخته بود.
نوبت دیگر، بر سر سفر بشار اسد در اسفندماه ۱۳۹۷ بود. کنارهگیری بعدی مربوط به فعالیتهای دیپلماتیک ما برای شکست دادن تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت در برابر ایران در تابستان و پاییز ۱۳۹۹ بود. آقای پوتین یک پیشنهاد مطرح کرده بود که به نظر وزارت امور خارجه میبایست با روش دیپلماتیک با آن برخورد میشد. در شورای عالی امنیت ملی و در دولت با لحنی تند مخالفت کردند، که توهین به وزارت و وزیر امور خارجه بود. پس از آن تقاضا کردم از حضور در هیأت دولت معاف شوم، که موافقت نشد.»
استعفای ششم ظریف نیز تنها ده روز پس از انتصاب به معاونت راهبردی دولت پزشکیان در تابستان امسال بود که او با بهانه عدم وفای به عهد خود در مراحل شکلگیری دولت و کابینه چهاردهم، از حضور در دولت پزشکیان استعفا داد. هنوز درباره پشت پردههای استعفای هفتم ظریف خبری منتشر نشده است.
******
شجاع باش آقای رئیس جمهور
سایت عصر ایران نوشت:
سرانجام سکوت ۶ ماهه مسعود پزشکیان شکست و او که تا کنون درباره میراث نابسامانی که دولت قبل برایش به جای گذاشته، سخنی نگفته بود، گوشه هایی از آن وضعیت نابسامان را برملا کرد. رئیس جمهور همچنین برخلاف سنت رایج مسوولان کشور که سعی می کنند همه چیز را گل و بلبل جلوه دهند، گوشه ای واقعیت های تلخ کنونی را هم به طور صریح بیان کرد. کسانی که ماه ها مدعی بودند که دولت جدید، اسب زین شده تحویل داده است، حتماً دوست نداشتند این آمار را از رئیس جمهور بشنوند ولی پزشکیان، مشتی نمونه خروار به مجلس برده بود و گفت که وقتی دولت را تحویل گرفته:
وزارت بهداشت ۹۰ هزار میلیارد تومانی بدهی داشت. وزارت کشاورزی ۲۲۰ هزار میلیارد تومان برای گندم نیاز داشت (و همزمان وزیر کشاورزی در حال بخور بخور چای دبش بود). دولت 120 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار بود. وزارت راه ۱۲۰ هزار میلیارد تومان فقط بابت نگهداری جاده ها به پیمانکاران بدهی داشت و 200 هزار میلیارد تومان هم برای ادامه نگهداری نیاز بود. بدهی وزارت نیرو هم هزاران میلیارد تومان بود و همه این ها در حالی بود که پولی وجود نداشت!
این ها فقط گوشه ای از وضعیت اسب زین شده ادعایی بود که نشان می دهد که اساساً اسبی در کار نبود، چه رسد به زین شده و نشده اش! پزشکیان تا کنون نجابت به خرج داده بود ولی وقتی جواب نجابت، لجاجت است و جواب وفاق، نفاق، دیگر چرا باید سکوت می کرد و چرا از این پس باید سکوت کند؟
******
عبدی: دیر یا زود باید حساب و امید خود را از ادامه کار دولت پزشکیان قطع کرد
عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب، که تا چندماه پیش در صف حامیان ایده وفاق دولت پزشکیان بود، این روزها در صف منتقدان دولت قرار گرفته است و معتقد است: «دُز انتقادی را باید بیشتر کرد و این به سود دولت و شخص پزشکیان هم است تا متوجه اثرات رفتار خود باشد.»
بخشهایی از گفتوگوی او با سایت خبرآنلاین به شرح زیر است:
* به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمیگوید با واقعیتهای سختی روبرو شده که تصورش را هم نمیکرده است. از این نظر هم باید با او همدلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود.
* مشکل ناترازی انرژی گاز و برق و بنزین نیز که امسال به نقطه بحرانی خود رسیده و با کاهش ذخیره آن در تابستان از سوی مسئولان دولت قبل، تجربه بدی را بویژه در تعطیل کردنهای پیاپی در زمستان برای جامعه رقم زده و موجب تشدید حس ناتوانی شده است.
* گر چه انتظارات من از آقای پزشکیان بیشتر از این بود که الآن میبینم، ولی اتفاقات خوبی هم در این مدت رخ داده است، و مهمتر از همه هنگامی با وضعیت عدم شرکت و آمدن کسی مثل جلیلی مقایسه میکنم که حتی تصورش موجب وحشت برای سرنوشت ایران است.
* شاید آنچه که در این ۷ ماه گذشته است کمتر از ۴۰ درصد انتظارات من بوده، ولی در هر حال نکات مثبتی دیده میشود که باید غنیمت دانست و امید به افزایش آن داشت. ولی دُز انتقادی را باید بیشتر کرد، این به سود دولت و شخص پزشکیان هم است تا متوجه اثرات رفتار خود باشد. با این حال اگر روند موجود کاهنده باشد، دیر یا زود باید حساب و امید خود را از ادامه کار دولت قطع کرد.
******
واکنش ثابتی و رسایی به استعفای ظریف
امیر حسین ثابتی و حمید رسایی، دو نماینده تهران به استعفای ظریف واکنش نشان دادند.
امیرحسین ثابتی نماینده تهران در کانال تلگرامی خود در واکنش به استعفای محندجواد ظریف نوشت: «پس از چند ماه پیگیری و تذکرات پی در پی نمایندگان خطاب به سران سه قوه، محمدجواد ظریف معاون غیرقانونی رئیس جمهور مجبور شد از سمت خود استعفا دهد. البته هنوز چند مسئول دیگر نیز در دولت حضور دارند که آنها نیز یا باید تابعیت دوم فرزندان شان را لغو کنند و یا از سمت خود برکنار شوند. همچنان اجرای کامل این قانون را در مجلس پیگیری خواهیم کرد؛ حاکمیت قانون باید از مسئولان و اقویا آغاز شود تا در مردم نیز پذیرش داشته باشد.»
حمید رسایی، دیگر نماینده تهران نیز نوشت: «واژه استعفا درباره کسی به کار میرود که درجایگاه قانونی باشد و از حضور در آن جایگاه استعفا کند اما کسی که طبق قانون حضورش کأن لم یکن و غیرقانونی است اساسا نمیتواند استعفا کند بلکه پس از تفهیم اتهام، از جایگاهی که غیرقانونی اشغال کرده، عزل میشود تا تبعات کمتری متوجه اش شود.»