شناسهٔ خبر: 71676661 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

حقیقت یک نمایش سیاه/ یادداشت روزنامه جوان درباره فیلم رها

روزنامه جوان نوشت: سینما این روزها با فیلم «رها» یکی از آسیب‌های مهم اجتماعی را نمایش می‌دهد و همزمان با طرح یک حقیقت بسیار تأثربار، در پس روایت مطرح‌شده، چرایی وقوع آن را هم به عنوان یک مطالبه مطرح می‌کند.

صاحب‌خبر -

حقیقت تأثربار اینکه بسیاری از سرپرستان خانواده پس از اینکه شغل خود را از دست می‌دهند، بدون حمایت اجتماعی به حال خود رها می‌شوند. پدر رها راهبر قطار متروی تهران بود، اما وقتی دختری خود را مقابل قطار می‌اندازد و خودکشی می‌کند، دیگر نمی‌تواند به راهبری قطار ادامه دهد، برای همین از کارش اخراج می‌شود. همین بیکاری او زمینه بروز بسیاری از مصایب زندگی‌اش را رقم می‌زند. مصایب زندگی آنقدر گریبان زندگی او را تنگ می‌کند که دخترش رها ناگزیر می‌شود برای تأمین پول لپ تاپی‌که برای کارش به آن نیاز ضروری دارد، موهایش را بفروشد. پدر رها به دلیل آسیب‌هایی که به زندگی‌اش وارد می‌شود، توان مدیریت زندگی را ندارد، روانش پریشان و افکارش درگیر است، تا جایی که لپ تاپ سوخته دست دوم را به او قالب می‌کنند. برادر رها وقتی متوجه می‌شود لپ تاپ سوخته است، تصمیم خطرناکی می‌گیرد و برای اینکه مشکل خواهرش را حل کند، با چاقو به دختری حمله می‌کند و لپ تاپ او را سرقت می‌کند، اما ماجرا با گره‌های دیگری پیوند می‌خورد که منجر به مرگ غم‌انگیز رها می‌شود.
این روزنامه در تشریح محتوای فیلم رها نوشت: این فیلم تلخ و سیاه حقیقتی است که قرار نبود در جامعه ما اتفاق بیفتد، اما حقیقت این است که اتفاق‌های سیاه بخشی از واقعیت زندگی بدنه اجتماعی شده‌است که در آن بسیاری برای تأمین بدیهی‌ترین ضرورت‌های زندگی‌شان تن به فروختن خیلی چیزها می‌دهند. فیلم باید در کابینه دولت و مجلس نمایش داده شود تا تصمیم‌گیران ببینند وقتی بدبختی و بدبیاری دستش را روی زنگ خانه‌ای فشار می‌دهد تا زمانی که از آن قربانی نگیرد، دستش را برنمی‌دارد، بنابراین وقتی کانون یک خانواده در تنگنا قرار می‌گیرد و هیچ دادرسی برای آن پیدا نمی‌شود، آسیب راه خودش را پیدا می‌کند. بسیاری از مجرمانی که پلیس آنها را در معرض نگاه مردم نمایش می‌دهد، از همین تنگناهای زندگی علیه جامعه طغیان می‌کنند، چراکه پایین بودن قدرت تاب‌آوری‌شان در موقعیت‌های مختلف زندگی سبب می‌شود دست به رفتاری پرخطر بزنند. ساختار قانونی ما عادت کرده‌است خشونت را با خشونت پاسخ دهد و این را به یک مطالبه عمومی تبدیل کند که کسی را که مرتکب جرم می‌شود، باید به دار مجازات آویخت، غافل از اینکه بررسی شود کدام ترک‌فعل‌ها مسیر حرکت آنها را به سمت عمل مجرمانه هموار می‌کنند.

برچسب‌ها: