پایگاه خبری جماران: دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با تأکید بر اینکه باید حدود اختیارات، الزامات و تأثیرگذاری عوامل بیرونی هم در نظر گرفته شود، گفت: در رابطه با بحث تحریمها و گشایش در روابط بینالمللی، موضع شفافی از دولت ندیدیم. اینها یک فضای تردید، ابهام، تعلیق و عدم اطمینان در بازار ایجاد میکند و صرف یک مصاحبه، سخنرانی یا یک اتفاق کوچک تأثیری در اقتصاد ندارد. به هر حال آن چیزی که در عملکرد آقای همتی مشهود و برجسته شد و شاید مهمترین عامل برای موفق شدن استیضاح، بحث «نرخ ارز» بود.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با محمود صادقی را در ادامه میخوانید:
استیضاح آقای همتی با 182 رأی موافق در برابر 89 مخالف، در مجلس رأی آورد و ایشان از وزارت اقتصاد و دارایی برکنار شد. به نظر شما این استیضاح به لحاظ سیاسی چه تأثیراتی میتواند داشته باشد؟
فکر میکنم اولا، جدا از ابعاد سیاسی ماجرا، نقش نهاد مجلس به عنوان بُعد نظارتی بر دولت در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد. ولو اینکه این مجلس، مجلس حداقلی است ولی این نهاد وظیفه نظارت بر دولت و حق سؤال و استیضاح وزیران را دارد؛ باید این را قدر دانست و به رغم ضعیف شدن این نهاد و به طور کلی ضعیف شدن نهاد انتخابات، به هر حال میتواند به عنوان یک نهاد دموکراتیک وظیفه نظارتی بر دولت را انجام بدهد.
اما نکته دیگر در خصوص ماجرای استیضاح این است که قضیه بر میگردد به وضعیتی که این دولت از دولت گذشته و دولت گذشته از دولت قبل تحویل گرفته است. یعنی ما یک مشکلات ساختاری و بیماریهای مزمن در بخشهای مختلف به ویژه اقتصاد گریبانگیر ما است. بخشی از ریشههای تحلیلی این ماجرا اقتصادی، بخشی سیاسی و بخشی مدیریتی است و ساختارهای موازی و ناکارآمدی نظام اجرایی به دلایل مختلف. بخشی هم به مسأله تحریمها بر میگردد و ادوار مختلفی که فشار زیادی روی دولتهای مختلف و اقتصاد گذاشته و روی شاخصهای مختلف از جمله قدرت برابری ریال با ارزهای خارجی تأثیر میگذارد.
یک بُعد ماجرا هم خیلی ربطی به دولتها ندارد و خارج از اختیارات قوه مجریه است؛ به خصوص بخش سیاسی و حوزه روابط بینالملل آن تقریبا خارج از حیطه اختیارات دولتها است. البته یک بخشی هم بر میگردد به سردرگمی در نظام اقتصادی ما که بالأخره معلوم نیست چه مکتب سیاسی بر نظام اقتصادی جمهوری اسلامی حاکم است؟ آیا نظام مبتنی بر بخش خصوصی یا دولتی است؟
مخصوصا زمانی که ما به عنوان سیاستهای کلی اصل 44 و واگذاری به بخش خصوصی از قانون اساسی فاصله گرفتیم و در واقع با خصوصیسازی یک انحراف اساسی در نظام اقتصادی ایجاد شد؛ و نه تنها خصوصی نشد، بلکه یک نظام غیر شفاف و تو در تویی از اقتصاد به وجود آمد که با واژه «خصولتیها» از آن یاد میکنند. به هر حال اقتصاد ایران را با بیماریهای مزمنی رو به رو کرد و به دنبال آن اختلالهای فراوانی که ایجاد شد و از آن به ناترازی منابع و مصارف تعبیر میکنند.
از دولت آقای پزشکیان توقع میرفت که در حوزه اقتصادی و همچنین در بُعد سیاست خارجی فعالتر باشد، ولی به تعبیر بعضی از کارشناسان، لایحه بودجه 1404 انگار با دست دولت آقای پزشکیان ولی با رد پای دولت مرحوم رئیسی تهیه شد. یعنی با همان ریلگذاری و مسیری دولت قبل انجام شد و به نظر میرسد بنا نبوده و نیست که در دولت آقای پزشکیان اتفاق جدیدی رخ بدهد. البته حدود اختیارات، الزامات و تأثیرگذاری عوامل بیرونی هم در نظر گرفته شود؛ ولی مثلا در رابطه با بحث تحریمها و گشایش در روابط بینالمللی، موضع شفافی از دولت ندیدیم.
اینها یک فضای تردید، ابهام، تعلیق و عدم اطمینان در بازار ایجاد میکند و صرف یک مصاحبه، سخنرانی یا یک اتفاق کوچک تأثیری در اقتصاد ندارد. به هر حال آن چیزی که در عملکرد آقای همتی مشهود و برجسته شد و شاید مهمترین عامل برای موفق شدن استیضاح، بحث «نرخ ارز» بود. حالا اینکه چقدر به وزارت اقتصاد و چقدر به بانک مرکزی بر میگشت، اختلافنظر وجود دارد و بحثهای بینالمللی مثل FATF که هنوز به نتیجه نرسیده و در مورد تحریمها افق روشنی وجود ندارد.
به هر حال مجموعه علل و عوامل مختلفی تأثیرگذار بود، ولی دیدگاه شخصی من این است که ما از سوی دولت هم کنش فعالی برای تغییر روندها ندیدیم و به نظر من آقای همتی در وزارت اقتصاد عملکرد بارزی نداشت. البته این یک هشدار و زنگ خطری است که برای تیم اقتصادی دولت به صدا در آمد. آقای پزشکیان خبرهایی که از عدم انسجام اینها میآید را در حرکت بعدی در نظر بگیرد و مدیریت کند. عامل سیاسی رقابتهای جناحی هم طبیعتا در این رویداد بیتأثیر نبوده و خود آرایش آراء هم تقریبا این را نشان میدهد.
شما سابقه حضور در مجلس و احتمالا استیضاح وزیران هم دارید. این رأی که حدود دو سوم نمایندگان مجلس با استیضاح موافقت کردند را چطور ارزیابی میکنید؟
ترکیب اصلی این مجلس با اصولگرایان است و البته آنها هم طیفهای مختلفی دارند. تعدای از نمایندگان گرایش اعتدالی و اصلاحطلبی دارند و اگر انسجامی بین آنها ایجاد شود، میتواند تعداد آنها به 120 نفر هم برسد. ولی این قضیه نشان میدهد که به هر حال استیضاح توانسته فراتر از نظر اصولگرایان سنتی و رادیکال مجلس برود و هماهنگی بین بخشهای اصلاحطلب و اعتدالی وجود نداشته و این نشان میدهد با عملکرد آقای همتی بخشی از نمایندگانی که بالقوه میتوانند حامی دولت باشند هم همراه نبودند و با استیضاح همراهی کردند.
به نظرم خود همین یک هشدار برای آقای پزشکیان است ایشان تلاش در خور تقدیری برای بحث وفاق دارد و به خاطر تأمین وفاق از خیلی ایدهها و خواستههای رأی دهندگان فاصله گرفته است. من فکر میکنم باید آقای پزشکیان کنش فعالتری در بخشهای مرتبط با اقتصاد داشته باشد تا بتواند اولا خواستههای عقبه مردمی و پشتوانه رأی خودش را مورد توجه قرار بدهد و ثانیا با یک عملکرد قویتری حتی جلوی مخالفین هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
یعنی ایده وفاق به تضعیف توانایی و بنیه تخصصی مجموعه اعضای دولت منجر شده و به نظرم این تأثیر دارد در کاهش آراء دولت از حدی که انتظار میرود و ایجاد شکافی میان حامیان دولت به نوعی دیده میشود.
چون دیدگاههای آقای همتی به اصلاحطلبان نزدیکتر بودف با استیضاح او آیا میتوان انتظار داشت که آقای پزشکیان هم فاصله بگیرد از مسامحهای که تحت عنوان وفاق با جناح اصولگرا داشته است؟ یعنی در آینده احتمال این وجود دارد که نسبت به شش ماه گذشته اصلاحطلبانهتر برخورد کند؟
این طور نمیشود گفت که دیدگاههای اقتصادی آقای همتی با اصلاحطلبان نزدیکتر بود. چون اختلاف نظری که در رویکرد اقتصادی داریم، در خود اردوگاه اصلاحات هم وجود دارد.
منظور من از لحاظ سیاسی بود؛ که بالأخره الآن یک نیروی اصلاحطلب از کابینه آقای پزشکیان کم شد. آقای پزشکیان چند گزینه دارد از جمله اینکه یک اصلاحطلب را به عنوان وزیر بعدی معرفی کند که البته هیچ تضمینی وجود ندارد که مجلس و نیروهای سیاسی اصولگرا همان رفتاری که با همتی داشتند را با او نداشته باشند. اگر بخواهد یک وزیری معرفی کند که به اصولگرایان نزدیک باشد، وزن اصولگرایی دولتش بیشتر میشود. این مسأله را چطور ارزیابی میکنید؟
دیدگاه شخصی من این است که لازم نیست ایشان از اصلاحطلبان فاصله بگیرد؛ تصورم این است در شراطی فعلی لازم داریم که رویکرد اقتصادی نهادگرا در دولت تقویت شود. فکر میکنم این میتواند هم بخش قابل توجهی از اصولگرایان را اقناع و حمایت آنها را جلب کند و هم اصلاحطلبان. چون عملکرد آقای همتی نشان داد که بیتوجهی به ابعاد مربوط به عدالت اجتماعی و رویکرد نهادگرایی در اقتصاد، یکی از عواملی بود که در بازار و بعد هم عدم موفقیت ایشان تأثیر گذاشت.
من تصورم این است که ایشان میتواند در وزارت اقتصاد فردی نزدیک به رویکرد اقتصادی نهادگرایی را انتخاب و در سایر بخشهای دولت هم این نگاه را تقویت کند. فکر میکنم این رویکرد با بخش قابل توجهی از اصولگرایی هم اشتراکاتی دارد. از این جهت میشود نگرانیهایی که شما به آن اشاره میکنید را برطرف کرد.
به عنوان جمعبندی برای ما بفرمایید که پس از این اتفاق چه سرنوشتی در انتظار پروژه وفاق دولت چهاردم است؟
هرچند در افکار عمومی خیلی مطرح شده، من شخصا فکر نمیکنم خیلی [تأثیر داشته باشد]. چون آقای همتی یک آدم برجسته اصلاحطلب نبوده که اگر ایشان را حذف کنند، بگوییم به آن وفاق ضربه خورده است. البته نکتهای که وجود دارد این است که دولت باید این را به عنوان یک هشدار در نظر بگیرد. نه تنها در طیف اصولگرایی مجلس و رقبای سیاسی ایشان حالت رویگردانی از این دولت وجود دارد، بلکه در بدنه اجتماع و حتی بدنه اصلاحطلبی هم رفته رفته دارند دچار یک نوع یأس و سرخوردگی میشوند.
آقای پزشکیان باید یک مقداری تحرک بیشتری داشته باشد و بتواند با یک عملکرد بهتری چالشهای موجود را مدیریت کند؛ که این «مدیریت چالشها» هم میتواند به ایشان در مقابل رقبای سیاسی خودش دست بالاتر بدهد و هم حامیانش را از این حالت دلزدگی که رفته رفته دارد بیشتر میشود، خارج کند.