شناسهٔ خبر: 71664025 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

خیانت به جنایت ختم شد

روز پنج‌شنبه بیست و پنجم مردادماه امسال زن و مرد جوانی پیکر نیمه جان مرد ۳۹ ساله‌ای را به نام سعید به بیمارستانی در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران منتقل کردند. زن جوان اعلام کرد سعید شوهرم است و دقایقی قبل حالش بد شد و او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: مأموران پلیس تهران زن جوانی را که متهم است با همدستی مرد مورد علاقه‌اش شوهرش را با خوراندن قرص برنج به قتل رسانده، بازداشت کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. 
روز پنج‌شنبه بیست و پنجم مردادماه امسال زن و مرد جوانی پیکر نیمه جان مرد ۳۹ ساله‌ای را به نام سعید به بیمارستانی در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران منتقل کردند. زن جوان اعلام کرد سعید شوهرم است و دقایقی قبل حالش بد شد و او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم. 
معاینات اولیه تیم پزشکی حکایت از آن داشت مرد جوان بر اثر مسمومیت شدید در پرتگاه مرگ قرار دارد، بنابراین تلاش برای نجات وی را آغاز کردند، اما ساعتی بعد وی روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفت. از آنجایی که مرگ مرد جوان مشکوک اعلام شد جسد به دستور قاضی موسی رضازاده، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. 

 ۲ فرضیه 
تحقیقات درباره مرگ مرد جوان از سوی مأموران ادامه داشت، اما مأموران به مورد مشکوکی برخورد نکردند تا اینکه پزشکی قانونی اعلام کرد سعید بر اثر مسمومیت با قرص برنج فوت کرده‌است. 
با اعلام نظریه پزشکی قانونی مأموران با دو فرضیه درباره مرگ مرد جوان روبه‌رو شدند. اولین فرضیه خودکشی مرد جوان بود، اما بررسی‌ها نشان داد وی سابقه و انگیزه برای پایان دادن به زندگی‌اش نداشته و فردی شاد و اجتماعی بوده‌است. فرضیه دوم حادثه قتل مرد جوان بود و مأموران احتمال دادند وی با نقشه‌ای از قبل طراحی شده با خوراندن قرص برنج به قتل رسیده‌است. 

 شکایت از عروس 
مأموران به دستور بازپرس جنایی، دو فرضیه را بررسی می‌کردند تا اینکه پدر سعید به اداره پلیس رفت و از عروسش به اتهام دست داشتن در مرگ پسرش شکایت کرد. 
وی گفت: «پسرم سعید در یکی از خیابان‌های جنوبی شهر مغازه ساندویچی داشت و هیچ بیماری هم نداشت. او فردی اجتماعی و شاد بود و وابستگی زیادی هم به دو فرزند ۱۵ و ۱۰ ساله‌اش داشت. من مطمئن هستم پسرم خودش به زندگی‌اش پایان نداده‌است، چون او انگیزه‌ای برای خودکشی نداشت، اما از مدتی قبل متوجه شدم با همسرش اختلاف دارد. من و همسرم خیلی به خانه او رفت و آمد نداشتیم، چون عروسمان با ما ارتباطش خوب نبود. زمانی که پسرم فوت کرد، تصور کردیم به خاطر بیماری پنهان یا سکته مغزی و قلبی فوت کرده‌است، اما وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد بر اثر خوردن قرص برنج فوت کرده مطمئن شدیم که مرگش مشکوک است. از طرفی هم ما پس از فوت سعید از طریق همسایه‌ها متوجه شدیم همسرش با مرد جوانی در ارتباط است. الان از عروسمان به نام مهناز به اتهام قتل پسرمان شکایت داریم.»

 ارتباط پنهانی 
با شکایت مرد میانسال از عروسش پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و تیم جنایی همزمان با ادامه تحقیقات میدانی زن جوان را تحت نظر گرفتند و دریافتند وی از دو سال قبل با همان مردی که شوهرش را برای درمان به بیمارستان منتقل کرده‌است، ارتباط پنهانی دارد. در بررسی‌ها و تحقیقات فنی مشخص شد مهناز در این مدت به صورت مخفیانه به مغازه مرد جوان به نام بهراد رفت و آمد و علاوه بر آن ارتباط تلفنی و پیامکی هم داشته است. مأموران در بررسی پیامک‌های زن و مرد جوان با پیامکی روبه‌رو شدند که مهناز در روز حادثه به بهراد پیام می‌دهد «چطوری این دارو را با چایی یا آب حل کنم». از سوی دیگر مشخص شد مهناز و شوهرش از مدتی قبل با هم اختلاف داشته‌اند، به طوری که چند باری مهناز به شوهرش درخواست جدایی داده است. دلایل و شواهد به دست آمده نشان می‌داد مهناز با همدستی مرد مورد علاقه‌اش نقشه مرگ شوهرش را طراحی و اجرا کرده‌است. 

 بازداشت 
مأموران یک روز قبل مهناز و بهراد را به عنوان مظنون در مرگ سعید بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 
صبح دیروز دو متهم برای تحقیق به دادسرای امور جنایی منتقل شدند. دو متهم در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کردند و مدعی شدند در جریان مرگ سعید نیستند. 
بهراد در ادعایی گفت: «من متأهل بودم، اما هشت سال قبل به خاطر اختلافاتی که داشتیم، از هم جدا شدیم. محل کارم در همان نزدیکی مغازه سعید است و دو سال قبل با او به خاطر زیرخاکی آشنا شدیم. ما هر دو علاقه زیادی به زیرخاکی داشتیم و تصمیم گرفتیم محل‌هایی که احتمال می‌دهیم زیر خاکی دارد، حفاری کنیم. به همین دلیل من به خانه آنها رفت و آمد داشتم، اما در جریان مرگ او نیستم. روز حادثه متوجه شدم سعید داخل مغازه‌اش حالش بد شده‌است و بلافاصله با همسرش تماس گرفتم و وقتی او رسید، دو نفری سعید را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم.» متهم درباره ارتباط‌های پیامکی و تلفنی‌اش با مهناز سکوت کرد. 
مهناز هم در ادعای گفت: «من با شوهرم اختلاف داشتم و می‌خواستم از او جدا شوم، اما شوهرم موافقت نمی‌کرد. روز حادثه برای رفتن به مغازه‌اش از خانه بیرون رفت. ساعتی بعد بهراد که دوست همسرم بود، با من تماس گرفت و گفت حال سعید بد شده و من هم بلافاصله به مغازه شوهرم رفتم و دو نفری او را به بیمارستان منتقل کردیم. من در جریان مرگ او نیستم و خبر ندارم او خودش قرص برنج مصرف کرده یا فرد دیگری به او خورانده است.»
دو متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. تحقیقات برای افشا شدن زوایای پنهان این حادثه ادامه دارد.