جوان آنلاین: کانال تلگرامی ایران و اوراسیا نوشت:
جنگ اوکراین و مشکلات در عرضه انرژی موجب شد که کشورهای جهان به خصوص کشورهای اروپایی به دنبال متنوع سازی مسیر واردات انرژی خود باشند. به همین دلیل مناطق جغرافیایی جدید و خطوط لوله انتقال انرژی، فارغ از روسیه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در واقع پیشینه تاریخی بحران گازی سال ۲۰۰۹ اروپا و مشکلات جنگ اوکراین سبب شده حتی با پایان احتمالی جنگ اوکراین و دستیابی دو طرف درگیر در جنگ به صلح، باعث نشود که اروپا طرح های موازی با روسیه را پیش نبرد. یکی از این طرح ها خط لوله ترانس خزر است.
خط لوله ترانس خزر (Trans-Caspian Pipeline) یک پروژه پیشنهادی برای انتقال گاز طبیعی از ترکمنستان به اروپا از طریق دریای خزر و سپس جمهوری آذربایجان است. این خط لوله به عنوان یک مسیر جایگزین برای کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه و تنوع بخشیدن به منابع انرژی پیشنهاد شده است. طول این خط لوله ۳۰۰ کیلومتر خواهد بود که از میدان گازی ترکمنباشی در ترکمنستان شروع شده، از زیر بستر دریای خزر عبور کرده و به شبکه خطوط لوله گاز طبیعی موجود در کشور آذربایجان متصل میشود. از آنجا، گاز طبیعی میتواند از طریق خطوط لولهای مانند TANAP (خط لوله انتقال گاز ترانس آناتولی) و TAP (خط لوله انتقال گاز ترانس آدریاتیک) به بازارهای اروپایی منتقل شود. ظرفیت پیشبینی شده این خط لوله حدود ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال و هزینه تخمینی برای تکمیل آن حدود ۵ میلیارد دلار آمریکا برآورد شده است. خط لوله ترانس خزر (Trans-Caspian Pipeline) به عنوان یک پروژه استراتژیک، میتواند حلقه گمشده کریدور گاز جنوب (Southern Gas Corridor) باشد. این خط لوله گاز طبیعی ترکمنستان را به آذربایجان و از آنجا به اروپا متصل میکند. با این حال، اجرای این پروژه با چالشهای سیاسی، حقوقی و فنی مواجه است. در این یادداشت به بررسی جایگاه خط لوله ترانس خزر در تکمیل کریدور گاز جنوب و نقش بازیگران کلیدی در تحقق آن میپردازد.
کریدور گاز جنوب و اهمیت آن
کریدور گاز جنوب (SGC) یکی از بلندپروازانهترین و از نظر استراتژیک، مهمترین پروژههای انرژی در جهان است که برای انتقال گاز طبیعی از منطقه دریای خزر به اروپا طراحی شده است. کریدور گاز جنوب شامل خطوط لوله های قفقاز جنوبی، ترانس آناتولی و ترانس آدریاتیک است. مسافت این کریدور ۳۵۰۰ کیلومتر است. برنامه ریزی شده که پروژه های کریدور جنوبی بتواند ظرفیت حمل و نقل لازم برای تحویل ۶۰ تا ۱۲۰ میلیارد متر مکعب در سال را فراهم کند. میدان گازی شاهدنیز در آذربایجان، یکی از بزرگترین میادین گازی جهان، منبع اصلی گاز برای کریدور گاز جنوبی است. این پروژه بخش کلیدی از استراتژی اتحادیه اروپا برای تضمین تأمین انرژی پایدار و قابل اعتماد است. کریدور گاز جنوب چند هدف اصلی و عمده را دنبال می کند:
۱.تنوع بخشیدن به منابع انرژی: کریدور گاز جنوب با ارائه یک مسیر تأمین جایگزین از منطقه خزر، کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه را دنبال میکند.
۲.تقویت امنیت انرژی: با ایجاد مسیرهای تأمین متعدد، این پروژه امنیت انرژی اروپا را تقویت کرده و آسیبپذیری آن را در برابر اختلالات تأمین انرژی کاهش میدهد.
۳.ترویج همکاری منطقهای: این پروژه همکاری بین کشورهای مسیر این کریدور را تقویت کرده و به ثبات و توسعه در منطقه کمک میکند.
جایگاه خط لوله ترانس خزر در تکمیل کریدور گاز جنوب
خط لوله ترانس خزر از چند بعد می تواند بر روی کریدور گاز جنوب تاثیر داشته و نقش کلیدی را در آن ایفا کند.
افزایش حجم گاز انتقالی: ترکمنستان دارای چهارمین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان است و اتصال آن به کریدور گاز جنوب میتواند حجم گاز انتقالی به اروپا را به طور چشمگیری افزایش داده و باعث افزایش میزان صادرات گاز طبیعی آسیای مرکزی به اروپا شود.
تقویت امنیت انرژی اروپا: با اضافه شدن گاز ترکمنستان، اروپا به منبع انرژی مطمئن و متنوعتری دسترسی خواهد داشت و وابستگی آن ها به گاز طبیعی روسیه که پس از آغاز جنگ اوکراین کاهش یافته است، محدود می شود.
تکمیل زنجیره انرژی: این خط لوله حلقه نهایی کریدور گاز جنوب است که میتواند اتصال کامل بین آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا را فراهم کند و به نوعی قسمت نهایی پازل کریدور گاز جنوب باشد.
اگرچه اجرایی شدن و تکمیل خط لوله ترانس خزر با چالش هایی مانند مناقشات حقوقی دریای خزر که اختلافات بین کشورهای ساحلی (ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان) بر سر تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر، مخالفت روسیه و ایران که دو کشور به دلایل ژئوپلیتیکی با این پروژه مخالف هستند یا چالشهای فنی و زیستمحیطی به این دلیل که ساخت خط لوله در بستر دریای خزر به دلیل عمق زیاد و شرایط سخت آبوهوایی، هزینههای بالایی دارد و ممکن است به اکوسیستم دریایی آسیب برساند رو به رو است.
نقش بازیگران کلیدی
بعضی بازیگران کلیدی نقش مهمی را در تکمیل و یا نافرجام بودن خط لوله ترانس خزر ایفا می کنند. یکی از این بازیگران اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا به عنوان اصلیترین مشتری گاز، از این پروژه حمایت میکند تا وابستگی خود به گاز روسیه را کاهش داده و بتواند در مقابل سلاح سیاسی روسیه رویکردی مناسبی را اتخاذ و مقابله نماید.
ترکیه به عنوان کشوری که خط لوله تاناپ (TANAP) از آن عبور میکند، نقش کلیدی در انتقال گاز به اروپا دارد. در واقع ضعف ترکیه در زمینه منابع طبیعی به خصوص نفت و گاز طبیعی علارغم اکتشافات این کشور در دریای مدیترانه سبب است که این کشور پس از جنگ اوکراین و مسدودی مسیر ترانزیتی اوکراین به اروپا، تلاش کند که به هاب ترانزیتی گاز طبیعی مبدل شده و علاوه بر تامین انرژی مورد نیاز خود جایگاه ژئوپلیتیکی خود را تقویت کند.
آذربایجان و ترکمنستان به عنوان تولیدکنندگان اصلی گاز، منافع مشترکی در اجرای این پروژه دارند. ترکمنستان از طریق خط لوله ترانس خزر می تواند به ماورای دریای خزر و اروپا بدون نیاز به روسیه متصل شود که این موضوع بسیار مهمی در متنوع سازی مسیر صادرات این کشور در زمینه گاز طبیعی این کشور محسوب می شود. آذربایجان نیز علاوه بر نقش تولید کننده خود می تواند، روابط خود با ترکمستان را تقویت کرده و عمق این روابط افزایش پیدا کند.
روسیه و ایران نیز به دلیل منافع ژئوپلیتیکی خود، ممکن است مانع اجرای پروژه شوند. ایران که در سال های اخیر به دلیل سیاست دور نگه داشتن ایران از همه پروژه ها به خصوص انرژی توسط ایالات متحده آمریکا، از طرح های انرژی منطقه کنارگذاشته شده است، خط لوله هایی مانند ترانس خزر می تواند سبب کاهش وابستگی ترکمنستان به صادرات گاز طبیعی خود به قفقاز و اروپا از مسیر ایران شود که موضوعی قابل توجه برای ایران است. روسیه نیز تمایلی ندارد که خط لوله های رقیب در منطقه بسیار مهمی برای آنها یعنی آسیای مرکزی و قفقاز تاسیس شود که تاثیر مستقیمی بر روی درآمد های ناشی از فروش گاز طبیعی و کاهش وابستگی اروپا به داشته باشد.
سناریوهای آینده
در انتها چند سناریو برای آینده خط لوله ترانس خزر پیش بینی می شود که آینده این خط لوله را ترسیم می کند.
سناریوی موفقیت: به نوعی در صورت حل مناقشات حقوقی و جلب حمایت بینالمللی، خط لوله ترانس خزر میتواند کریدور گاز جنوب را تکمیل و امنیت انرژی اروپا را تقویت نماید. اگرچه رژیم حقوقی دریای خزر در سال ۲۰۱۸ به امضا رسیده است اما برخی منازعات در این خصوص وجود دارد و نکته بسیار مهم در این خصوص تامین مالی پروژه است.
سناریوی شکست: در این سناریو اگر چالشهای سیاسی و فنی حل نشوند، این پروژه ممکن است به تعویق بیفتد یا لغو شود. چالش هایی مانند مخالفت روسیه و ایران، هزینه زیاد و فرسودگی خط لوله، عدم جذب سرمایه گذاری خارجی، عدم تضمین اروپا به خرید گاز طبیعی تحویلی این خط لوله برای طولانی مدت می توانند بر روی اجرایی یا عدم اجرایی شدن پروژه تاثیر بسیار مهمی داشته باشند.
سناریوی جایگزین: در این سناریو در صورت عدم اجرای این پروژه، کشورهای منطقه ممکن است به گزینههای دیگری مانند افزایش صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) روی آورند. طرحی که به خصوص بعد از جنگ اوکراین و نیاز به تامین انرژی اتفاق افتاد و کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و قطر به تامین گاز طبیعی مورد نیاز اروپا پرداختند.