شفاانلاین»سلامت»بااندوه بسیار،نابسامانی اقتصاد کشور و بی پولی سازمان های دولتی، گاه به گاه روش های نادرست اخلاقی حتی توسط سازمان های گوناگون را نشان میدهد.این درحالی است که از گذشته تاکنون ،نگران دادوستد وفروش کلیه ایرانیان تهیدست به بیماران نیازمند و با اندوه بسیار درمواردی حتی فروش کلیه به خارجی ها بوده ایم که البته به هنگام ،با پدیده دوم بسختی برخوردشد.
اما اکنون در فضای مجازی نامه پزشک انسان دوست وخردمند سرور دکترعلی اکبر پورفتح الله ،رییس اسبق سازمان انتقال خون ایران دیده میشود که بخش هائی از آنچه با دلسوزی برای وزیر کنونی بهداشت و نگرانی ازآبروی مردم نوشته اند را در زیر میاورم..."
جناب آقای دکتر ظفرقندی
وزیر محترم بهداشت ودرمان
احتراما سازمان ملی انتقال خون در ایران هوشمندانه درکمتر از یک سال پس از توصیه سازمان جهانی برای ایجاد ساختاری ملی و شبکهای برای خون و فراوردههای خونی تشکیل گردید و دستاوردهای انتقال خون در مقایسه با کشورهای منطقه نیز مرهون عمل به این توصیه بود. که بستر تصمیم گیری، تصمیمسازی و مشارکت اجتماعی در جذب اهداکنندگان داوطلب را فراهم نموده و سرآمدی در سلامت و کیفیت خون برای کشور عزیزمان را به ارمغان آورد.
در اساسنامه انتقال خون قبل و بعد از انقلاب هدایت، برنامه ریزی و راهبردسازی این مجموعه خدماتی سلامتمحور به عهده شورای عالی سازمان متشکل از شخصیتهای آشنا و متخصص در انتقال خون واگذار شده است ولی سالها است بجای افراد آشنا و متخصص در امر انتقال خون جایگاه شورا را افراد حقوقی از جمله وزیر بهداشت ، معاون درمان و معاون دارو بعهده می گیرند که نه تنها تخصص آنها در امر انتقال خون زیر سئوال است بلکه درگیری و اشتغال و عدم تخصیص وقت کافی این افراد، که با توجه به مسئولیت سنگین آنها در مدیریت بهداشت و سلامت امری طبیعی است ، قدرت و پتانسیل شورای عالی انتقال خون را سلب و بخش مهمی از سیاستگذاری انتقال خون به لابی سرشار از تعارض منافعی با عنوان کمیته پلاسما، در حوزه فراورده بیولوژیک سازمان دارو و غذا، منتقل شده است.نتیجه این رویکرد نادرست در گسترش بی سابقه و بیرویه مراکز پلاسمای پولی در ۵ سال گذشته قابل ملاحظه است تا جایی که منجر به مداخله استانداران در چند استان برای پیشگیری از سقوط ارزشهای نوعدوستی گردیده است.
سازمان جهانی بهداشت، انجمن بین المللی انتقال خون و …در یک کلام مراجع معتبر علمی در جهان با نگاه به ابعاد اجتماعی، اخلاقی و نقش اهدای داوطلبانه در حس همبستگی، مشارکت اجتماعی و سلامت و پایداری منابع، بر اهدای بدون چشمداشت و ایثارگرانه خون، پلاسما و سلولهای بنیادی تاکید و در مقابل تشکلها و ساختارهایی که منابع مالی آنها توسط پالایشگرهای چند ملیتی بینالمللی تامین میگردد، اهدای پولی پلاسما را تبلیغ می نمایند. در ایران علیرغم رسیدن به ظرفیت ۵۵۰ هزارلیتر پلاسما در سال گذشته همچنان بر طبل تجارت پلاسما بدون تاسیس ظرفیت استاندارد پالایش این ماده حیاتی میکوبند. شرایط موجود و خطر حاکمیت این الیگارشی ثروت بر سلامت شهروندان، رسالت تاریخی جنابعالی را میطلبد که با انتخاب شورای عالی انتقال خون به عنوان رکن اساسی انتقال خون و متعاقب آن مدیر عامل سازمان انتقال خون به عنوان بازوی اجرای شورای عالی ، از افراد آگاه به مسایل اجتماعی، اخلاقی و فاقد تعارص منافع به گسترش فرهنگ اهدای داوطلبانه بدون چشمداشت وگسترش حس همبستگی و مشارکت تعلق به جامعه کمک نمایید. در غیر اینصورت گسترش اهدایپولی و بیحساب و کتاب این روش تجارت بدون توجه به سرمایه اجتماعی کشور، انتقال خون را به قربانگاه خواهد برد. گسترش بی حد و حصر اهدایپولی پلاسما نه تنها خط پایان تمام موفقیتهای اهداء داوطلبانه در کشور که حراج کرامت انسانی را در این شرایط اقتصادی رقم خواهد زد و هیچ کشوری با داشتن جمعیت بالای مصرفکننده مستمر که نیاز دائمی به خون سالم و کافی دارند، خطر گسترش اهدایپولی را به جان نخواهد خرید چون نیک واقف است نگاه به سلامت باید چند وجهی و فراتر از یک دیدگاه تجاری صرف باشد
احتراما سازمان ملی انتقال خون در ایران هوشمندانه و درکمتر از یک سال پس از توصیه سازمان جهانی برای ایجاد ساختاری ملی و شبکهای برای خون و فراوردههای خونی تشکیل گردید و دستاوردهای انتقال خون در مقایسه با کشورهای منطقه نیز مرهون عمل به این توصیه بود. که بستر تصمیمگیری، تصمیمسازی و مشارکت اجتماعی در جذب اهداکنندگان داوطلب را فراهم نموده و سرآمدی در سلامت و کیفیت خون برای کشور عزیزمان را به ارمغان آورد.
در اساسنامه انتقال خون قبل و بعد از انقلاب هدایت، برنامه ریزی و راهبردسازی این مجموعه خدماتی سلامتمحور به عهده شورای عالی سازمان متشکل از شخصیتهای آشنا و متخصص در انتقال خون واگذار شده است ولی سالها است بجای افراد آشنا و متخصص در امر انتقال خون جایگاه شورا را افراد حقوقی از جمله وزیر بهداشت ، معاون درمان و معاون دارو بعهده می گیرند که نه تنها تخصص آنها در امر انتقال خون زیر سئوال است بلکه درگیری و اشتغال و عدم تخصیص وقت کافی این افراد، که با توجه به مسئولیت سنگین آنها در مدیریت بهداشت و سلامت امری طبیعی است ، قدرت و پتانسیل شورای عالی انتقال خون را سلب و بخش مهمی از سیاستگذاری انتقال خون به لابی سرشار از تعارض منافعی با عنوان کمیته پلاسما، در حوزه فراورده بیولوژیک سازمان دارو و غذا، منتقل شده است.نتیجه این رویکرد نادرست در گسترش بی سابقه و بیرویه مراکز پلاسمای پولی در 5 سال گذشته قابل ملاحظه است تا جایی که منجر به مداخله استانداران در چند استان برای پیشگیری از سقوط ارزشهای نوعدوستی گردیده است.
دکتر علی اکبر پورفتح اله"
به هنگامی که در فرهنگستان علوم پزشکی ایران بودم، درنشست های شورای عالی فرهنگستان با سرور دکتر علی اکبر پور فتح الله و رایزنی های خردمندانه ایشان آشنا شدم. پس از انتشار نامه ایشان به وزیربهداشت، نگرانی ایشان را با سرور دکتر فریدون علا که بنیان گذار سازمان انتقال خون بودند درمیان گذاردم . سرور دکتر فریدون علا همراه ستایش از کوشش های ارزنده سرور دکتر علی اکبر پورفتح الله، نگرانی وی را برای نگهداری اعتبار جامعه پزشکی ایران بسیار بجا دانسته و آرزو نمودند کسانی که مسئولیت این کار به آنان سپرده شده اگر در صدد کاسبی میباشند بروند کارمند اداره دیگری بشوند و بگذارند سازمان انتقال خون آبرویی را که بدست آورده نگهدارد.ونوشتند که ایشان همواره با دادوستد فراورده های خونی مخالف بوده اند .
درپایان برپایه آنچه در چند سال گذشته دیده شده داستان خون و فرآورده های آن متاسفانه همانند دادوستد کلیه که چند تن ازپزشکان بر خلاف اخلاق ازفروشنده غیرفامیل کلیه را برداشت میکنند به نحوی که عمله دست دلالان شده و یا درتجارت کلیه سهیم هستند ویا سرخود را دربرف فرو می نمایند.
نگرانی آنست که سازمان انتقال خون هم آلوده چنین جریاناتی نشده باشد.
دوستدار دکتر بهروزبرومند 12 اسفند سال 1403 خورشیدی