این قلعه علاوه بر اینکه یک جاذبه تاریخی منحصر به فرد است، طبیعتی بسیار زیبا و روحنواز هم دارد. چه در زمره افرادی باشید که به آثار باستانی علاقهمند هستند و چه از آنهایی باشید که طبیعتگردی را دوست دارند، قلعه الموت مکانی بسیار مناسب برای شماست.
وقتی به بالای صخره میرسید و در کنار قلعه میایستید، چشمانداز اطراف قلعه به قدری زیباست که به راحتی چشم از آن برنمیدارید. دشت زیبا و وسیع گازرخان، رودخانه اندج و دره الموت دورتادور قلعه را محاصره کردهاند. برای افرادی که اهل عکاسی هستند، اینجا یکی از بهترین مناظر برای عکس گرفتن است. نام قلعه الموت در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی و تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
داستان سه یار دبستانی
داستانها و افسانههای زیادی درباره اسرار قلعه الموت سینه به سینه چرخیده و به نسل امروز رسیده است. آنچه بیش از همه به واقعیت نزدیک است و در برخی کتابها نیز از آن یاد شده، داستان سه یار دبستانی است که اشاره به آن خالی از لطف نیست. نام حسن صباح و قلعه الموت چنان به هم گره خورده است که اگر کمی به آن بپردازیم با داستانهای عجیبی مواجه میشویم.
اصطلاح «یار دبستانی» که این روزها همه ما آن را شنیدهایم، درواقع برگرفته از داستان «سه یار دبستانی» ادوارد فیتزجرالد، ادیب و نویسنده انگلیسی است.
او در سال ۱۸۵۹ میلادی، رباعیات خیام را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و در ابتدای کتاب چنین نوشت: «خواجه نظامالملک، خیام نیشابوری و حسن صباح سه یار دبستانی بودند. آنها با یکدیگر پیمان بستند هر زمان یکی از آنها به مسند قدرت رسید، آن دو نفر دیگر را یاری کند. سیب درخت عهد این سه نفر هنگامی که بر زمین میافتاد به گونهای چرخید که خواجه نظامالملک، وزیر دربار سلجوقیان شد. او شرایطی فراهم کرد تا خیام با خیالی آسوده به نوشتن بپردازد و کارهای علمیاش را انجام دهد.
حسن صباح را هم صاحب مقامی در دربار کرد اما چیزی نگذشت که میان این دو یار، اختلاف نظر ایجاد شد و ملکشاه، صباح را از دربار طرد کرد. این گونه بود که صباح به آفریقا رفت.
تاریخچه
طبق کتابهای تاریخی، حسن صباح پس از اخراج از دربار ملکشاه سلجوقی به مصر رفت و پس از بازگشت به ایران، مکانهای زیادی را برای انجام فعالیتهایش بررسی کرد و درنهایت به الموت قزوین رسید. با پیدا کردن الموت و قلعه دستنیافتنیاش، علیه حاکم این منطقه قیام کرد و او را شکست داد و قلعه را تصرف کرد.
در طول تاریخ، فعالیتها و اتفاقهای زیادی موجب تخریب این بنای تاریخی و مستحکم شده است. در سال ۶۵۴ هجری قمری، هلاکوخان مغول الموت را فتح کرد و کتابخانهاش را به آتش کشید. این موضوع موجب شد بخشی از این قلعه، خراب شده و پس از آن به تبعیدگاه تبدیل شود.
تاریخشناسان در ابتدا این مکان را یک زندان حکومتی میدانستند اما پیدا شدن بیش از ۱۰۰هزار قطعه سفال در این قلعه، تمام معادلات گذشته آنها را تغییر داد. این اجناس نشان میداد در گذشته طبقههای سرشناس و عالیرتبهای در قلعه میزیستهاند.
معماری
قلعه الموت دارای دو قلعه پایین و بالاست. دیوارهای قلعه با توجه به وضعیت صخرهها ساخته شده و عرض متفاوتی در قسمتهای مختلف دارند. قلعه از دور شبیه یک شتر خوابیده است و از سنگ، آجر، ملات گچ، کاشی، تنپوشههای سفالی و کلافهای چوبی ساخته شده است. این قلعه در واقع چهار برج داشته که برج غربی آن در طول سالیان دراز تخریب شده است.
قلعه الموت قزوین؛ پیوند تاریخ و طبیعت
یکی از جاهای دیدنی قزوین، قلعه الموت است که نامش در فهرست مهمترین قلعههای تاریخی ایران قرار دارد.
صاحبخبر -
∎