جنگ اوکراین یکی از بحرانهای عظیم تاریخ معاصر است که به سرعت به یک مناقشه جهانی تبدیل شده و تأثیرات عمیقی بر روابط بینالملل و امنیت جهانی داشته است. در پسزمینه این بحران، یک درس بزرگ نهفته است که باید به آن توجه ویژهای داشت؛ اعتماد به تضمینهای امنیتی دیگر کشورها، به ویژه آمریکا، میتواند خطرات جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. تجربه اوکراین نهتنها نشاندهنده ناتوانی در تضمین امنیت ملی از سوی قدرتهای بزرگ است، بلکه بر لزوم اتکاء به توان امنیتی خودی کشورها در روابط بینالملل تأکید میکند.
ریشههای بحران اوکراین
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، اوکراین به عنوان کشوری مستقل در نقشه جهانی ظاهر شد. اما از همان ابتدا، این کشور درگیر چالشهای داخلی و خارجی متعدد بود. یکی از مهمترین مسائل، موقعیت جغرافیایی اوکراین بود که آن را در میان دو ابرقدرت جهانی یعنی روسیه و غرب قرار میداد. به ویژه پس از بحران 2004 که به «انقلاب نارنجی» معروف شد، اوکراین مسیر خود را به سوی اروپا و ناتو هموارتر کرد. در همین راستا، غرب از اوکراین حمایت کرد و وعدههایی برای تضمین امنیت این کشور در برابر تهدیدات روسیه داده شد.
با این حال، اوکراین در سال 1994 و در قالب «موافقتنامه بوداپست»، که به عنوان تضمینهایی برای امنیت اوکراین از سوی روسیه، ایالات متحده و بریتانیا شناخته میشود، تصمیم به خلع سلاح هستهای گرفت. این پیمان، اوکراین را به یک کشور غیرهستهای تبدیل کرد و در مقابل، تضمینهایی برای امنیت آن در برابر تهدیدات خارجی دریافت کرد. اما در عمل، این تضمینها هرگز به طور جدی در برابر تهدیدات روسیه به اجرا در نیامد.
عدم توانایی تضمین امنیت
در حالی که اوکراین از حمایتهای غرب به ویژه ایالات متحده برخوردار بود، واقعیت این است که تضمینهای امنیتی که به این کشور داده شد، در مواجهه با تجاوزات روسیه شکست خورد. آمریکا و ناتو هرگز به طور مستقیم وارد جنگ با روسیه نشدند، و این خود نشاندهنده ضعف ساختاری در سیستم تضمین امنیتی بینالمللی است. در سال 2014، زمانی که روسیه کریمه را به اشغال خود درآورد و به تدریج از نفوذ خود در شرق اوکراین بهره برد، اوکراین به تنهایی در برابر این تهدیدات قرار گرفت.
ایالات متحده و ناتو به ارسال کمکهای نظامی و اقتصادی پرداختند، اما حمایتهای آنان نتوانست اوکراین را در برابر تهاجم نظامی و فشار سیاسی روسیه حفظ کند. این بحران بار دیگر ثابت کرد که امنیت هیچ کشوری نباید به وعدههای دیگران بستگی داشته باشد، بلکه باید بر اساس توانمندیهای داخلی و اعتماد به نفس کشورها در ایجاد امنیت خود شکل گیرد.
درسهای جنگ اوکراین
جنگ اوکراین به یک واقعیت تلخ تبدیل شده است که باید آن را به عنوان یک هشدار جدی در روابط بینالملل در نظر گرفت. کشورهای مستقل باید یاد بگیرند که به هیچ وجه نمیتوانند به تنهایی بر قدرتهای بزرگ تکیه کنند تا امنیت خود را تضمین کنند. در دنیای پیچیده و غیرقابل پیشبینی امروز، راهحل امنیتی تنها در همافزایی با قدرتهای جهانی نیست، بلکه باید به توانمندیهای داخلی، خودیاری و استقلال امنیتی بیشتر توجه شود.
این مسئله به ویژه برای کشورهایی که در موقعیتهای مشابه اوکراین قرار دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. تکیه به دیگران برای امنیت میتواند موجب ایجاد یک حس توهمی از امنیت شود که در مواجهه با تهدیدات واقعی، نتایج فاجعهبار خواهد داشت. در حالی که قدرتهای بزرگ میتوانند به کشورهایی مانند اوکراین وعدههایی بدهند، در عمل، این کشورها به تنهایی مسئول امنیت و بقای خود هستند.
اهمیت خودیاری و توانمندیهای امنیتی
در دنیای امروز، هر کشوری باید استراتژیهای خود را برای تقویت توانمندیهای امنیتی داخلی خود توسعه دهد. این به معنای تقویت نیروهای نظامی، ارتقای توانمندیهای دفاعی و همچنین پیشگیری از تهدیدات از طریق دیپلماسی فعال است. کشورها باید از منابع داخلی خود برای مقابله با تهدیدات خارجی استفاده کنند و علاوه بر آن، همکاریهای منطقهای و جهانی را برای تقویت امنیت خود گسترش دهند.
در صورتی که کشورهای جهان نتوانند بر امنیت خود اتکا کنند و به خودیاری توجه ویژهای داشته باشند، تکرار تجربههای تلخ اوکراین در دیگر نقاط جهان اجتنابناپذیر خواهد بود. در دنیای امروز، قدرتهای بزرگ نمیتوانند همه چیز را در اختیار کشورهای کوچکتر قرار دهند. امنیت باید از درون کشورها و از طریق تقویت نیروی دفاعی داخلی شکل گیرد، نه از وعدههای امنیتی دیگران.
جنگ اوکراین یک بحران استراتژیک و انسانی است که باعث ویرانی بسیاری از زیرساختهای این کشور و کشته شدن هزاران نفر شد. یکی از عوامل اصلی این وضعیت، اعتماد به تضمینهای امنیتی ایالات متحده و قدرتهای غربی بود که در عمل هیچگاه به درستی اجرایی نشدند. این بحران باید به عنوان یک هشدار جدی برای سایر کشورها باشد که امنیت خود را فقط به توانمندیهای داخلی و استراتژیهای مستقل خود بسپارند، نه به وعدههای خارجی که در مواقع بحران نمیتوانند تضمینکننده واقعی امنیت باشند. تنها در این صورت است که کشورهای مستقل قادر خواهند بود از تکرار سرنوشت تلخ اوکراین جلوگیری کنند و در روابط بینالملل به شکلی پایدار و امن عمل کنند.